cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

جامعه‌شناسی

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است. 💢 جستارهایی در: - جامعه شناسی - روانشناسی - اقتصاد - فلسفه - ادبیات - سینما 📞 تماس و تبلیغ: @irsociology بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Show more
Advertising posts
40 840
Subscribers
-424 hours
-517 days
-18530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

📃آزادی امان‌نامه دادن نیست ✍️ #مهرپویا_علا این گفتۀ مرتضی مطهری را که در جمهوری اسلامی مارکسیست‌ها هم حق دارند بیایند در دانشگاه‌ها عقیدۀ خود را تدریس کنند به‌عنوان شاهدی از آزاداندیشی او می‌آورند و درضمن افسوس خوردن بر اینکه چقدر ما از این آرمان فاصله گرفته‌ایم هم تبدیل به ابزاری در دست کسانی شده است که می‌خواهند ژست منتقد درون نظام را بگیرند. ولی اگر آزادی به‌ویژه در بستر سیاسی درست فهمیده شود اتفاقاً همین گفتۀ مطهری شاهدی بر تفکر بسته و تمامیت‌خواه اوست. دربارۀ مأمون گفته می‌شود که حکمای ادیان و عقاید گوناگون را در مجلسی جمع می‌کرد، به آنان امان می‌داد که هر چه خواستند بگویند و به این ترتیب مناظره برگزار می‌کرد. اینکه چقدر این روایت از لحاظ تاریخی صحیح باشد در اینجا فاقد اهمیت است. آنچه اهمیت دارد این است که «امان دادن» و «آزادی» را با یکدیگر اشتباه نگیریم. شما وقتی آزاد باشید لازم نیست از کسی امان‌نامه بگیرید. امان را کسی می‌دهد که در جایگاه قدرت نامشروع قرار گرفته باشد و کسی امان می‌گیرد که اسیر است. در یک مناسبات سیاسی غیرآزاد همه اسیر حاکمان هستند. آن خلیفه عباسی شاید از سر نیاز به سرگرمی یا شاید بعضی ملاحظات سیاسی می‌پسندید که در دربار خود به این مباحث میدان دهد. آن «آزاداندیشی» هم که به امثال مطهری - و فرزندش - یا بهشتی و مانند اینان نسبت می‌دهند در بهترین تعبیر از همان نوع امان‌نامه‌ای است. یک تعبیر کاملاً محتمل دیگر هم می‌توان از آن به دست داد که «تو بیا حرفت را بزن تا من به بقیه نشان دهم چرا اشتباه می‌کنی و منحرفی!» آن «کرسی‌های آزاداندیشی» هم که چند سال پیش در دانشگاه‌ها به راه انداخته بودند فلسفه‌اش در واقع همین بود؛ یا در گذشته به حسین بشیریه - یک استاد علوم سیاسی مشهور که الان مقیم آمریکاست - برای تدریس در دانشگاه امام صادق واحد درسی می‌دادند تا دانشجویان آنجا «واکسینه» شوند! این امان‌نامه‌ها نه آزادی که خود بخشی از پروپاگاندای دشمنان آزادی هستند. برای اینکه متوجه نگاه غیرانسانی و فاشیستی پشت آن شوید همان گفتۀ مطهری را برعکس کنید: تصور کنید مارکسیست‌ها به قدرت رسیده باشند و بگویند «در دانشگاه‌های جمهوری خلق، مسلمانان هم حق دارند بیایند در دانشگاه کرسی داشته باشند و عقاید خود را تدریس کنند.» اما در مناسبات لیبرالی حاکم نمی‌گوید من اجازه می‌دهم فلان گروه حرفش را بگوید؛ در این مناسبات حاکم اگر هم بخواهد نمی‌تواند اجازه ندهد کسی حرفش را بگوید. آزادی در این مناسبات سیاسی نیست نهاد است. برای همین دوام می‌آورد و جامعه را شکوفا می‌کند. برای همین آتن باستان شکوفا شد، ولی بغدادِ مأمون و هارون از حد ترجمۀ متونی که مورد تأیید حاکم باشند (برای مثال پولیتیک ارسطو جزو این متون نبود) فراتر نرفت. آنچه ما می‌خواهیم امان‌نامه نیست. ما حق طبیعی‌مان را می‌خواهیم که سلبش کرده‌اند. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
در این پنجاه روزی که از درگذشت آقای رئیسی سپری شده، حکومت ایران نهایت تلاش خود را کرده که از طریق دیدارهای حضوری ، تماس های تلفنی و پیام‌های مکتوب به ولادیمیر پوتین حاکم روسیه اطمینان دهد که دولت بعدی ایران حافظ منافع روسیه خواهد بود و هیچ خللی در روابط «حسنه فی‌مابین » رخ نخواهد داد.آخرین فرستاده ایران به روسیه آقای قالیباف بود که امروز خدمت کدخدا مشرف شد و به او اطمینان داد که در ایران همه ارکان دولتی و حکومتی خواهان تحکیم رابطه با دولت فخیمه روسیه هستند.ظاهرا رئیسی چنان همسوی سیاست‌های ایرانی و منطقه‌ای کرملین بوده که پوتین از دست رفتن وی را یک ضایعه جبران ناپذیر (و حتی توطئه آمریکایی ها)تلقی می‌کند.اما وقاحت پوتین در این است که آشکارا به حکومت ایران پیام می‌دهد، یا دقیق‌تر بگویم فشار می‌آورد ، که رئیس جمهور بعدی هم باید مثل رئیس جمهور قبلی تامین‌کننده منافع روسیه باشد. این طرز رفتار پوتین مرا به یاد دوران شوروی و کشورهای اقماری اش می‌اندازد.در آن زمان هیچ یک از کشورهای کمونیست اقماری شوروی بدون کسب اجازه کرملین نمی‌توانست هیچ تغییری در کادر رهبری خود بدهد.رئیس حزب که جای خود داشت حتی وزرا و معاونان وزرا هم فقط پس از کسب نظر مثبت کرملین می‌توانستند عزل و نصب شوند.رفتار پوتین در برخورد با جمهوری اسلامی تداعی‌کننده همین عادت زشت استعماری به جا مانده از دوران کمونیست‌هاست.البته این نوع روابط دهه‌هاست که منسوخ شده است‌ و حالا کشورهای بزرگ به خود اجازه چنین دخالت‌های مستقیمی در امور داخلی کشورهای کوچک‌تر را نمی‌دهند و به همین خاطر معتقدم رفتار پوتین با ایران بسیار جسورانه، وقیحانه و توهین‌آمیز است.و متاسفانه مسئولین ایرانی هم به جای برخورد محکم با این نوع دخالت‌های آشکار و پنهان روس‌‌ها در امور داخلی ایران ،صرفا موضعی حقارت آمیز اتخاذ کرده‌اند. ✍️ #بیژن_اشتری 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...

Photo unavailableShow in Telegram
‏🇨🇳 اکونومیست: نفوذ چین در آمریکای جنوبی فراتر از امر اقتصادی است: چین به دنبال نفوذ سیاسی است. ‏🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
📄 پوتین و «رابطه جنسی» استالین و خروشچف ✍️ مصطفی خلجی در هفته‌های اخیر، دولت #پوتین فهرست دویست و پنجاه کتاب‌ را تهیه کرده که به زعم خود «روابط جنسی غیرسنتی» را ترویج می‌کنند و به فروشگاه‌های روسیه دستور داده که از فروش آنها خودداری کنند. در این فهرست، برخی از آثار فیودور #داستایفسکی هم گنجانده شده‌. وضعیت #سانسور کتاب در دوران پوتین روز به روز وخیم‌تر می‌شود. پوتین شدیدا رسانه‌ها و انتشاراتی‌ها را کنترل می‌کند و خطوط قرمز را همینطور افزایش می‌دهد و پررنگ‌تر می‌کند. در سال‌های اخیر بهانه‌هایی چون ترویج همجنس‌گرایی یا توهین به مذهب به خطوط قرمز افزوده شده و دلیل آن، حمایت پوتین از محافظه‌کاری در جامعه روسیه و جلوگیری از فعالیت بخش‌های فرهنگی پیشرو است. این فهرست کتاب‌های ممنوعه پس از تشکیل شورایی از سانسورچی‌های کتاب تهیه شد. این شورا از سوی رسانه‌های غربی به عنوان نوعی «پلیس ادبی» مشابه «پلیس اخلاقی» (#گشت_ارشاد) در ایران در نظر گرفته شده. تشکیل این شورا، مرحله جدیدی در کنترل جریان اطلاعات و نشر توسط کرملین است که پس از تهاجم روسیه به #اوکراین شدت گرفته و سازمان‌های بین‌المللی آن را «سانسور نظامی» خوانده‌اند. از نظر این شورا، رمان‌هایی چون «خانه‌ای در انتهای جهان» نوشته مایکل کانینگهام نویسنده آمریکایی، «اتاق جیووانی» از جیمز بالدوین نویسنده آمریکایی و «وارث» اثر ولادیمیر سوروکین نویسنده روس به دلیل محتوایشان باید سانسور و فروش‌شان ممنوع شود. سوروکین که سبکی پست‌مدرن در نوشتن دارد، به دلیل افزایش محدودیت‌ها پس از آغاز جنگ اوکراین، به آلمان پناهنده شده. در سال‌های اخیر هواداران پوتین (شبیه بسیجی‌های خودمان) مجموعه‌ای از اقدامات را علیه او به راه انداختند. مثلا بیست سال پیش، مقابل اصلی‌ترین سالن تئاتر در مسکو علیه این نویسنده تظاهرات کردند و همچنین کتاب‌هایش را در توالت‌ها انداختند، آنها را پاره کردند و سوزانند. رمان «بیکن آبی» نوشته این نویسنده که در اواخر قرن بیستم منتشر شد، برای حکومت مسکو نوعی «هتک حرمت» تلقی شده. این رمان که تکان‌دهنده‌ترین و بحث‌برانگیزترین رمان روسی پس از فروپاشی #شوروی سابق ارزیابی شده، به نقد رهبران شوروی سابق می‌پردازد. در «بیکن آبی» یک صحنه تمثیلی از #روابط_جنسی صریح بین جوزف #استالین و نیکیتا #خروشچف رهبران شوروی سابق توصیف شده است. با این حال، سانسور پوتین نه مانع رسیدن کتاب‌ها به مخاطبان روس شده، نه نویسندگان را از نوشتن باز داشته. سوروکین گفته: «نویسنده روس دو امکان دارد: یا بترسد، یا بنویسد. من می‌نویسم.» 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
📃 در باره‌ی بُتِ نو [بخش دوم] ✍️ #فردریش_نیچه ادامه از او بر آن است تا از شما همچون طعمه‌ای برای به دام انداختنِ خیلِ زایدان استفاده کند! براستی که این ابداعِ یک تردستیِ جهنمی است: یک اسبِ مرگ با جرنگ‌جرنگِ زلم‌زیمبوی خدایی‌اش! آری برای خیلِ بی‌شماران مرگی ابداع کرده‌اند که به نام زندگی بر خویش می‌بالد: براستی که بهترین خدمت به واعظان مرگ همین است! دولت هرآن‌جایی است که همه، چه نیکان چه بدان، زهر می‌نوشند؛ دولت هرآن‌جایی است که همه، چه نیکان چه بدان، از بین می‌روند؛ دولت هرآن‌جایی است که خودکشیِ تدریجی « زندگی» نامیده می‌شود. نگاه‌شان کنید، این زایدان را؛ آثار مخترعان و گنجینه‌های فرزانگان را می‌دزدند و دزدی خود را « فرهیختگی» می‌نامند ــ با آن‌ها همه‌چیز به بیماری و گرفتاری تبدیل می‌شود! نگاه‌شان کنید این زایدان را! همیشه بیمار اند، زرداب بالا می‌آورند و آن را روزنامه‌ می‌نامند. یکدیگر را می‌بلعند و حتا قادر نیستند یکدیگر را هضم کنند. نگاه‌شان کنید، این زایدان را، ثروت کسب می‌کنند و در نتیجه فقیرتر می‌شوند. خواهان قدرت‌ اند، و پیش از هرچیز خواهان اهرم قدرت، پولِ فراوان اند، این ناتوانان! نگاه‌شان کنید، این بوزینگانِ چالاک را که چگونه بالا می‌خزند! چگونه از سر و کولِ هم بالا می‌روند و یکدیگر را به لای و لجن و چاه و چاله فرومی‌کشند. همگی خواهان دست‌یابی به اورنگ اند: این جنونِ آن‌هاست! انگاری که خوشبختی بر اورنگ تکیه زده است! آن‌چه اغلب بر اورنگ نشسته لای و لجن است ــ و لای و لجن نیز اغلب بر اورنگ تکیه زده است. اینان همگی در نظرِ من دیوانگان، بوزینگانِ بالاخزنده، موجوداتی بی‌آرام و قرار اند. بتِ ایشان، آن هیولای سرد بوگند می‌دهد: این بت‌پرستان نیز همگی بوگند می‌دهند. برادران، مگر می‌خواهید در در دم‌های برآمده از پوزه‌ها و سوداهاشان خفه شوید؟ بهتر که شیشه و پنجره‌ها را بشکنید و بیرون بپّرید. از بوهای گند دوری کنید! از بت‌پرستی‌های زایدان دوری کنید! از بوهای گند دوری کنید! از دود و دم‌های این قربانی‌کردن‌های انسانی دوری کنید! برای روح‌های بزرگ هنوز زمینِ آزاد وجود دارد. برای اسکانِ خلوت‌نشینان، چه تنها و چه جُفت، هنوز بسی جاهای خالی هست؛ جاهایی که نسیمِ عطرآگینِ دریاهای آرام بر آن می‌وزد. گستره‌ی زندگیِ آزاد هنوز به روی روح‌های بزرگ گشوده است. براستی آن‌که کمتر در تملک دارد، کمتر در تملک است: ستوده‌باد اندکی تهی‌دستی! آن‌جا که دولت پایان می‌گیرد انسان آغاز می‌شود، انسانی که زاید نیست: آن‌جاست که آوازِ ضرورت، آن نغمه‌ی یگانه و بی‌همتا آغاز می‌شود. آن‌جا که دولت پایان می‌گیرد ــ هان، برادران! رنگین‌کمان و پل‌های فراانسان را نمی‌بینید؟ چنین می‌گفت زردتشت؛ ترجمه بهروز صفدری 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
02:03
Video unavailableShow in Telegram
🎥صحبت‌های جنجالی یک دانشجو در تلویزیون: برنده قطعی این انتخابات آن ۶۰ درصدی است که رای نداده است و همیشه به او ضدانقلاب و کم بصیرت گفته‌اند!/ کار به کجا رسیده که اقلیت حاکم از رای ندادن مردم ارضا می‌شود. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
video_2024-07-05_17-59-13.mp410.81 MB
♦️ انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ 📌بلوغ سیاسی آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند!* 🖊 احمد بخارایی:* ۱ـ بر اساس پیش‌بینی چندباره‌ای که متذکر شده بودم مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور شد. ۲ـ حدس زده بودیم مشارکت در دور دوم حدود ۴۵ درصد خواهد بود اما به کم‌تر از ۵۰درصد نزدیک شد. روشن است که آن حدود ۱۰ درصد افزایش مشارکت ( از ۴۰ تا نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم) به واسطه‌ی خوف از تفکر سعید جلیلی بود و نه حمایت برخی از «تحول‌خواهان» از پزشکیان! بنابراین دایره‌ی منازعه با اندیشه‌ی متحجرانه‌ی طیف سعید جلیلی و نگرانی نسبت به او، بیش از آن چیزی بود که ما تصور کرده بودیم. ۳ـ وزن «اصلاح‌طلبان» در انتخابات، کم‌تر از ۱۰ درصد است زیرا بخش قابل توجهی از آن ده و نیم میلیون رأی به پزشکیان در دور اول به علاوه اکثر قریب به اتفاق شش میلیون رأی اضافه شده به ایشان در دور دوم به واسطه‌ی مطالبه‌گری در جهت «تغییرات اساسی» و نه اصلاحات رایج بوده است. ۴ـ آقای پزشکیان بداند رأی شانزده و نیم میلیونی او معادل ۲۷ در صد جمعیت صاحب رأی به علاوه آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند جمعاً بیش از ۷۷ درصد مردم ایران خواهان تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی (قانون اساسی) و سیاسی‌اند و الا همه و خود ایشان می‌دانند که بدون تغییرات در این دو حوزه هیچ طبیبی نمی‌تواند بحران‌های این کشور را درمان کند. ۵ـ بارها گفته‌ایم که «تحول‌جویان» اهل «تحریم» انتخابات نیستند بلکه از «کنش‌گری سلبی و مقاومت مدنی» برخوردارند. بر این اساس چرخش بخش زیادی از آن ۱۰ درصدی که در دور اول مشارکت نداشتند اما در دور دوم وارد صحنه‌ی انتخابات شدند گواه آن است و از این به بعد هم هوشیارانه ناظر بر عمل‌کرد رئیس‌جمهور خواهند بود. ۶ـ آن بیش از ۵۰ درصدی که رأی ندادند عمدتاً «تحول‌جویانی» هستند که به «بلوغ سیاسی» رسیده‌اند و در تحولات آتی نقش بی‌بدیلی ایفا خواهند کرد. بنابراین لازم است هم‌دیگر را پیدا کنند و منسجم شوند. ۷ـ ناگفته نماند بخش قابل توجهی از رأی دهنده‌ها به سعید جلیلی هم معترضان به وجود فساد و رانت در کشور هستند که اگر پزشکیان دوباره به باند حسن روحانی روی آورد نارضایتی معترضان تشدید خواهد شد. بنابراین به نظر می‌رسد آخرین شانس جمهوری ولایی در ایران، همین مسعود پزشکیان است. ۸ـ و اما … صدایی که از آینده‌ی نزدیک به گوش می‌رسد: «پزشکیان رأی ما رو پس بده!». 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
رای دهندگان متفاوت بودند. حساب آنهایی که تاکتیکی رای دادند، یا دنبال رفع شر بودند، جدا است. ضمن اینکه حق رای شهروندان باید به رسمیت شناخته شود. اما فعالان و اساتید دانشگاهی که با مقاصد منفعت‌طلبانه و حقیقت‌ستیزانه، تولید آگاهی کاذب کرده و با صورتبندی کاذب به ابتذال شر و قبح‌زدایی از استبداد روی آوردند، شایسته است بدون توسل به توهین و تخریب با نقد رادیکال مواجه شوند. امروز نیاز است صفوف نیروهای دمکراسی‌خواه هماهنگ‌تر شده و مرزبندی مشخصی با کسانی شود که در بزنگاه‌ها با بیان توجیهاتی ناموجه پایبند اصول و‌ ارزش‌های دمکراتیک نبوده، رفیق نیمه‌راه شدند. ✍️ #علی_افشاری 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
دکتر عباس کاظمی چند هفته پیش از برگزاری انتخابات جمله‌ای مهم گفت: اصلاح‌طلبان در این انتخابات پیروز شوند یا نشوند، در هر صورت پایان حیات سیاسی‌شان خواهد بود. (نقل به مضمون) از فردا بنشینید و کشمکش‌های مفتضحانه‌تر از دوران روحانی و خاتمی را ببینید. و ۴ سال دیگر ناکارآمدی و افزایش بحران‌ها. اما مهم‌‌ترین پرسش این است که در شرایطی که بیش از 40 میلیون ایرانی «نه» تاریخی به وضع موجود گفتند و خواستار تغییرات ساختاری شدند، در شرایطی که بدون وجود آلترناتیو مشخص آگاهی خود را عینیت بخشیدند، آیا تا آن زمان که این فکاهی تکرار شود، ققنوسی سر از خاکستر ایران خواهد رویید؟! تا سحر چه زاید باز.... #محمدـمختارپور 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
📃 انتخابات؛ جمع‌بندی من ✍️ شهریار خسروی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات فردا به انتخاب بین دو استدلال وابسته است: استدلال «بازسازی اجتماعی» (برای شرکت): بحران‌های حاکمیت باعث عقب‌نشینی نسبی آن شده و حکومت برای فرونشاندن بحران‌ها به عقب‌نشینی تاکتیکی رو آورده است. این عقب‌نشینی تاکتیکی به نفع حکومت است و جیب اعتدلالی‌ها و برخی اصلاح‌طلبان را هم پُر خواهد کرد، اما به نفع جامعه هم هست. زیرا از طریق بهبود نسبی اقتصادی، بهبود نسبی اینترنت و بهبود نسبی آموزش و درمان منجر به بازسازی نیروهای اجتماعی مدرن می‌شود. این انتخابات تجدید قوای حکومت است اما تنفس مصنوعی به جامعه هم هست. استدلال «عملیات فریب» (برای تحریم): انتخابات موجود عقب‌نشینی تاکتیکی حکومت برای تجدید قواست. هدف غایی آن گذار از بحران کنونی با توقف «موقت» پروژه‌ی یک‌دست‌سازی است. هدف ایجادِ شکاف در معترضان و تکرار الگوی استحاله‌ی جنبش سبز در یک دولت کم‌اثر است. حکومت امتیازات بازگشت‌ناپذیر نمی‌دهد و وقتی خرش از پل گذشت، پروژه‌ی حذف همه را از سر می‌گیرد. رهبریِ شرکت‌کنندگان در انتخابات با طیف فرصت‌طلب اصلاح‌طلبان است و پیروزی آن‌ها موازنه‌ی قوای منتقدان را به نفع فرصت‌طلبان به هم می‌زند. به علاوه باعث تخلیه‌ی انرژی جامعه بدون کسب دستاوردهای موثر می‌شود. جمع‌بندی من: به نظر من شرکت و عدم شرکت در انتخابات پیش رو به انتخاب از بین دو استدلال فوق وابسته است. من در دور اول انتخابات شرکت نکردم و در دور دوم هم رای نخواهم داد. به نظر من حکومت می‌تواند خیلی روشن اعلام کند صدای معترضان را شنیده است و به آن‌ها امتیازات روشن مثل آزاد کردن زندانیان، لغو حجاب اجباری، رفع فیلترینگ، اصلاح ناترازی در حوزه‌‌های ارز و انرژی و ... بدهد. هیچ لزومی ندارد اصلاحات از انتخابات شروع شود. اثبات اینکه حکومت به دنبال فریب نیست برای حکومت مطلقا کار سختی نیست. اثبات این نکته به عهده‌ی حاکمیت است نه مخالفان. تضارب آرا و زنجیره‌ی شهروندی: با این حال فراموش نکنیم که انتخاب بین دو گزینه‌ی بالا برای شهروندان و حتی اهل فن سخت است. مافیاها همدیگر را می‌شناسند و از نقشه خبر دارند. اما شهروندان گیج و مبهوت هستند. ممکن است به اشتباه به یکدیگر اتهام بزنند و یا حمله کنند. بنابراین باید تضارب آرا را به رسمیت شناخت و با شناخت تدریجی شهروندان به سمت متشکل شدن پیش رفت. تشکل جدید البته «جبهه‌ی اصلاحات»ی که ما می‌شناسیم نخواهد بود. 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.