cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

راهبرد

يادداشت هاي توسعه ایران امیرحسین خالقی تماس: t.me/AmirHosseinKHQ و twitter.com/amirkhaleqi و joinclubhouse.com/@amirkhaleqi و instagram.com/amirhosseinkhqi حمایت از راهبرد: http://hamibash.com/rahbordchannel

Show more
Advertising posts
11 771
Subscribers
-524 hours
-117 days
+230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دولت شکست می خورد ولی بازار خیر! در هر کتاب مقدماتی اقتصاد که بگردید بلافاصله با واژه شکست بازار روبه رو می شوید؛ حرف هم اینست که در بسیاری موارد بازار نمی تواند از پس توزیع «بهینه» منابع بربیاید و بهبود اوضاع برخی به بهای بدتر شدن اوضاع برخی دیگر تمام می شود. مواردی مثل کالاهای عمومی، برونریزها، کژمنشی و کژگزینی را مصداق آن ذکر می کنند و البته یک ایده کلی دیگر اینست که اگر شروط رقابت کامل (همگنی کالا، تعداد زیاد مصرف کننده و تولیدکننده و ...) برقرار نباشد پس کار عیب می کند. اهل دل برای بهبود شکست بازار تجویزهای مختلفی کرده و می کنند ولی حرف کلی اینست که اگر چنین شد دستی از غیب (دولت!) باید کاری کند؛ در واقع چشم ها به دست مرئی دولت است. اما کمتر از «شکست دولت» می شنویم؛ تصور می شود آدم ها وقتی به دولت می روند تمام کاستی ها و ضعف هایشان یکشبه دود می شود و فقط به منافع عمومی فکر می کنند. اما از قضا «شکست دولت» مضمونی جدی در اقتصاد سیاسی است که چنانکه باید قدر ندیده و به آن پرداخته نشده است. دولت ها به طور ذاتی دچار بحران دانش و انگیزش هستند یعنی نه خیلی می دانند و نه خیلی می خواهند! بحث های هواداران آنارشیسم (بی دولتی) البته خواندنی است ولی به نظرم دولت می تواند جاهایی نقش مثبت ایفا کند و البته باید محدودیت های آن را در ذهن داشت. چند علت اصلی شکست دولت را اینجا می آورم تا هر از چندی نگاهی به آن بینداریم و تصویری واقعیتر از ماجرا داشته باشیم: 1. اطلاعات ناقص: اهالی دولت نمی توانند همه چیز را بدانند و در موارد خاص اطلاعات کافی ندارند؛ چه مقدار با چه کیفیتی و به چه قیمتی باید فلان کالا را تولید کرد چیزی است که باید در بازار با آزمون و خطا و طی زمان فهم شود نه در پستوهای ظلمانی ادارات دولتی! 2. سیاست زدگی: هیچ دولتی بی طرف نیست؛ گروه های ذینفع عرصه سیاسی منافع خودشان را پی می گیرند و هرکدام به فراخور قدرت چانه زنی خود روی سیاست های دولت اعمال نفوذ می کنند. 3. بوروکرات های اهل دل: حزبی، گروهی یا باندی به قدرت می رسد و آدم های خودش را می آورد؛ این آدم ها هم یونیفرم دولتی تن می کنند ولی زیر آن دنبال منافع شخصی خودشان هستند تا سهم خودشان و گروهشان از قدرت و ثروت را بیشتر کنند. نظریه انتخاب عمومی بیوکان را ببینید. 4. نزدیک بینی: حتی در دموکراسی ها، اهالی دولت نزدیک بین می شوند، برای آنها مهم نیست کاری ریشه ای حل شود بلکه زمان و فوریت «اصلاحات» مهمتر است. اهالی دولت می خواهند توفیقات خود را به افکار عمومی بفروشند و دنبال راه حل های اساسی و البته بلندبرد نمی روند. 5. هزینه های بالا: تجربه بسیاری از ما می گوید که دولت ها کارها را با هزینه بیشتر، کیفیت کمتر و پاسخگویی پایینتر انجام می دهند؛ عجیب هم نیست؛ وقتی رقابتی نباشد نمی شود انتظاری داشت. دولت گران کار می کنند و این ربطی به حوالی ما ندارد کم و بیش همه جا شاهدش هستیم. هر قانون اضافی به معنای اضافه شدن به هزینه های دولت است! 6. تصاحب تنظیم گری: استیگلر نظریه مشهوری دارد که بسیاری از نهادهای تنظیمگر که برای نظارت بر فلان صنعت یا گروه به وجود می آیند به مرور زمان توسط افراد ذینفع در آن صنعت یا گروه تصاحب می شوند؛ تنظیم گری آن به مرور به جای به اصطلاح منافع عمومی به سمت تامین منافع آن صنعت یا گروه می رود حتی اگر به زیان دیگران باشد. این هم فقط به دلیل ذات خراب دولتی ها نیست درواقع پیامد طبیعی این تنظیم گری هاست. 7. پیامدهای ناخواسته: آدم ها در مقابل اجبار واکنش نشان می دهند و هر اجبار دولتی (اگر به نفع افراد تلقی نشود) یعنی آنها به سراغ راه هایی برای دور زدن محدودیت می روند و البته که دراین راه بسیار خلاق هستند! یک نمونه خوب آن کنترل قیمت هاست که به قولی چهل قرن است حاکمان در اجرای آن شکست خورده اند. به همه اینها شرایط خاص وطنی را هم اضافه کنید؛ هر وقت به نظرتان دولت باید کاری کند بد نیست این فهرست را مرور کنید، الله اعلم. https://bit.ly/3ViJG0f کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
Government failure

economic inefficiency caused by a government intervention, if the inefficiency would not exist in a true free market

👍 83 10
ایران، جامعه بی دفاع! رعیت ایرانی مجبور است برای خرید مایحتاج روزمره خود 10 درصد اضافه تر مالیات ارزش افزوده بپردازد؛ قبل از پرداخت حقوقش هم که پول زور دولت (همان مالیات و تامین اجتماعی!) را کسر کرده اند؛ اگر هم برای فرار از تورم بخواهد باقیمانده درآمدش را به چیزی باارزش تبدیل کند باز مالیات چی به سراغش می آید تا جلوی سفته بازی! او را بگیرد. خودرو و ماشین و ملک هم در امان نیست. اینها را بگذاریم کنار عوارض مختلف که اگر از خدمات مشخصی استفاده کرد باید بپردازد. مالیات های بیشتر هم در راهند که حسب مورد دولتی ها رعایا را تیغ بزنند. معمولا پروپاگاندا خالی کردن جیب مردم با گیر دادن به پزشک و طلا فروش و ... شروع می شود و دولت فخیمه نقش منجی فقرا را بازی می کند! در مورد مالیات توجیهات زیاد تراشیده اند ولی گفته می شود عمده کاربرد آن تامین هزینه های عمومی است، اما سوال اصلی بی پاسخ می ماند، حد معقول این هزینه ها چقدر است؟ علی الاصول وقتی مردم پولی می دهند باید بتواند بر هزینه کرد آن نظارت کنند، چیزی که با این اوضاع صلح مسلح میان مردم و دولت شوخی است! طبیعی است که آدم عاقل بگوید پولم در جیب خودم باشد بهتر است تا آن را در جیب های گشاد دولتی ها بریزم تا برای خوشایند بالادستی هایشان آن را حرام کنند. چرا باید خرج دولتی را بدهیم که هر سال حداقل 40 50 درصد از جیب رعایا با تورم بر می دارد و البته عایدات نفت را هم به فنا می دهد؟ امیدی هم که به آینده نیست و فقط دنبال پول زور است. سرقت سرقت است و فرقی نمی کند سارقان مردان نقاب پوش باشند یا کت و شلوارپوش های یقه بسته دولت، حاصل کاری یکی است! سوال اینجاست مگر دولت باید بتواند از همه چیز با هر نرخی مالیات بگیرد؟ شاید بشود برای مالیات حداقلی برای انجام وظایف «ذاتی» دولت نظیر امنیت و قضا توجیهی داشت ولی مثلا چرا باید مردم را برای حفظ ارزش مالشان تنبیه کرد؟ وقتی دولتی با سیاست خارجی فشل و مداخله گری حداکثری فضای نااطمینانی را دامن زده چرا باید بتواند مردم را برای این ناکارآمدی تنبیه کرد؟ متاسفانه جامعه ایرانی در مقابل موج غارت دولت بی دفاع مانده است؛ دوست گرامی آقای الیاسی در نوشته زیر پیشنهاد کرده اند که جامعه باید بتواند به غارتگری دولت واکنش نشان دهد و از تجربه تی پارتی در امریکا یاد کرده اند؛ نگارنده هر چند به اصلاح امور امیدی ندارد ولی اطلاع از تجارب جهانی می تواند به ارتقای معلومات ایرانی جماعت کمک کند. اگر بناست اصلاحی در قانون اساسی رخ دهد شاید مهمترینش این باشد که دولت نتواند از همه چیز و به هرشکلی مالیات بگیرد؛ الله اعلم. متن ایشان را اینجا بخوانید کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
معضل مالیات بر طلا | داروغه ناتینگهام و ضرورت تشکیل جنبش تی پارتی ایران | رویداد24

مهدی الیاسی روزنامه‌نگار اقتصادی یادداشتی درباره تصمیمات اخیر دولت و مجلس برای بازار طلا و ثبت معاملات و مالیات‌گیری به شیوه جدید نوشته است. او این شیوه را مالی

👍 143 21😢 5👎 3😁 1
مالیات بر عایدی سرمایه (حتی با تعدیل تورم) چه می کند؟ بگذارید چند حدس بزنیم. هدف از نگهداری ارز و طلا در جاهایی مثل ما به طور عمده پس انداز و حفظ ارزش پول دانست، انتظار داریم مثل هر کالای دیگری وضع مالیات بر یک کالا محاسبات هزینه و فایده اهالی اقتصاد را تغییر دهد. طرف می بیند قبلا کالایی را می خرید (طلا و ارز و امثالهم) که می توانست در صورت نیاز فوری نقدش کند و در جایی دیگر به کار اندازد ولی اکنون ماجرا تغییر کرده است. طبیعی است که انتظار داشته باشیم تقاضای کلی برای این اقلام مشمول مالیات کاهش یابد. اینجا فرد عاقل برای حفظ ارزش پول خود از همان ابتدا با احتمال بیشتری به سراغ دارایی ها/کالاهای بادوامی می رود که این مالیات برای آنها اعمال نمی شود که همین امر تقاضا و البته قیمت را برای آن دارایی ها/کالاهای جانشین افزایش خواهد داد. از سویی به نظر می رسد انگیزه افراد برای دیرتر فروختن دارایی های مشمول مالیات بیشتر شود که البته نام دیگرش ناکارایی در تخصیص منابع است؛ منبعی که می توانست در جایی دیگر با کارایی بالاتر استفاده شود اکنون «حبس» می شود. طرح های سرمایه گذاری جدیدی که می توانستند اجرا شوند اساسا متولد نخواهند شد! از تلاش برای دور زدن مالیات و هزینه بوروکراتیک اعمال آن که بگذریم که همه نوعی هزینه اضافه بر اقتصاد تحمیل می کنند، راستش بعید است افراد با اجرای این نوع مالیات به این فکر بیفتند پس حالا که نمی شود ارز و طلا نگهداری کرد برویم سراغ سرمایه گذاری مولد! و ریسک های جدی را برخود هموار کنیم. پس انداز (حفطظ قدرت خرید) برای بشر مطلوبیت دارد و همواره در تلاش است راهی برای پس انداز بهتر بیاید. وقتی پول رسمی دائم بی ارزش می شود نمی شود انتظار داشت افراد سرقت پول خود توسط دولت را به نظاره بنشینند! منطق کلی این مالیات ها اینست که در هنگام فروش کالا (همان «سرمایه») بر تفاوت قیمت خرید و فروش کالا (عایدی سرمایه) مالیاتی می بندند. در اقتصادهای تورمی اما مسئله مناقشه برانگیز است؛ اخیرا بناست تورم را هم از این اختلاف قیمت خارج کنند تا به اصطلاح مالیات روی عایدی «واقعی» اعمال شود. هرچند روشن نیست «تورم» (در واقع شاخصی کلی و بی معنا که نرخ تغییر قیمت سبدی از کالاهای مصرفی با ضرایب معین را نشان می دهد) دقیقا چه ربطی به تغییر قیمت دارایی هایی نظیر ارز و طلا پیدا می کند که بخواهیم از آن عایدی «واقعی» استخراج کنیم. دولتی ها همواره انگیزه دارند «تورم» را طوری تعریف کنند که اعداد «مطلوبتری» تولید شود (این کاری است که کم و بیش همه جا صورت گرفته و می گیرد). گفته می شود به این ترتیب می توان جلوی سفته بازی و تشکیل حباب در بازار دارایی ها را گرفت؛ سفته بازی (خرید و فروش دارایی ها با نیت کسب سود در کوتاه مدت) لزوما چیز بدی نیست و یک سازوکار طبیعی در اقتصاد برای مدیریت نااطمینانی به حساب می آید که نقدشوندگی دارایی ها را بهبود می بخشد؛ افراد در هر اقتصادی به ویژه وقتی نااطمینانی زیاد است به دنبال حداقل کردن پیامدهای منفی نااطمینانی می روند و سفته بازی یکی از این روش هاست. با فرض توقیق در جلوگیری از سفته بازی در یک بازار مثلا مسکن شاهد کاهش جذابیت آن خواهیم بود و طبیعی است که انتظار داشته باشیم عرضه هم در آن به تدریج کاهش یابد. شاید بد نباشد به همان خرد رایج برگردیم که می پرسد: «انتظار داریم اگر روی سیگار مالیات ببندیم مصرف آن کم شود، پس روی سرمایه مالیات ببندیم شاهد کاهش آن نخواهیم بود؟»، والله اعلم. https://bit.ly/4aPDrX0 کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
It’s Time to Abolish the Capital Gains Tax

The capital gains tax cuts off start-ups and smaller entrepreneurs from access to flows of capital. The tax makes society more wasteful, less innovative, and less dynamic.

👍 58 7😁 3👎 1😱 1😢 1
از سایه در آمدن ژنرال ها؛ در باب حمله ایران و اسرائیل نویسنده یادداشت اکونومیست حمله دیشب ایران به اسرائیل را باید یک درام آرام (در مقابل یک حمله برق آسا) نامید و اینکه ایرانی نیت غافلگیری و آسیب جدی نداشته اند. اما معتقد است ایرانی ها با حمله 3 اشتباه مرتکب شدند: 1. با وجود اطلاع رسانی قبلی، حمله با حدود 300 پهپاد و موشک به خاک کشوری دیگر هیچ رقمه نمادین به حساب نمی آید و با توجه به نتایج نظامی آن تصویر خوبی از توان بازدارندگی ایران به نمایش نگذاشت. 2. اسرائیل دوباره توانست حمایت حامیان و همسایگان خود (امریکا، بریتانیا، فرانسه و حتی اردن و عربستان) را برای دفاع از خود جلب کند؛ چندین کشور در مهار حمله دیشب مشارکت جدی داشتند که دستاوردی برای نتانیاهوی منفور به حساب می آید. 3. ماجرای غزه و پیروزی های ایران و پروکسی هایش در شش ماه گذشته به درجاتی به حاشیه رفت و دیگر حرفی از منع فروش سلاح به اسرائیل که قبلا مطرح بود شنیده نمی شود. اسرائیل ظاهرا می تواند به درجاتی تصویر بسیار منفی این روزهای خود نزد همپیمانان را ترمیم کند. واکنش اسرائیل چه خواهد بود؟ پاسخ ساده نیست؛ اسرائیلی ها از یک حمله تمام عیار تا صبر کردن برای فرصت حمله مناسب سخن گفته اند و البته هیچ یک از حامیان او هم نمی خواهند شاهد جنگی باشند و تنش در خاورمیانه بالا بگیرد. اما راستش را بخواهید حدس می زنیم آتشی که 7 اکتبر روشن شد به این زودی ها خاموش نمی شود و یحتمل باید منتظر موجی از حملات آشکار و پنهان در سطوح مختلف در آینده نه چندان دور باشیم که البته اصلا خبر خوبی نیست، شباهت های اوضاع ما با عراق بین جنگ اول و دوم خلیج فارس هر آدمی را می ترساند؛ امیدوارم که ایران بماند، والله اعلم. کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
کانال راهبرد

یادداشت های سیاست و اقتصاد

👍 85👎 33 5
29:15
Video unavailableShow in Telegram
آیا علت ظهور سرمایه داری غارت و استعمار غربی‌ها بود؟ در قسمت ششم از گفت‌وگوی با دکتر موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان، درباره روش شناسی علم اقتصاد، درباره علل ظهور سرمایه داری صحبت کردیم. ایشان توضیح می‌دهد که تبیین مارکسیستی از رشد اقتصادی و ظهور سرمایه داری ذیل مفهوم «انباشت اولیه» غلط است. غنی‌نژاد می‌گوید که تخت جمشید و کلیساهای جامع نیز انباشت اولیه بوده‌اند اما موجب رشد اقتصادی نشده‌اند. نویسنده کتاب «روش شناسی علم اقتصاد» می‌گوید ادام اسمیت کتاب ثروت ملل را در نقد مرکانتلیسم و سیاست استعماری نوشته است.
Show all...
موسی_غنی_نژاد_چرا_سازندگان_تخت_جمشید_به_توسعه_اقتصادی_نرسیدند؟.mp4163.16 MB
20👍 4🤩 2👎 1
22:23
Video unavailableShow in Telegram
تئوری‌های جهانشمول اقتصاد وجود دارد! در اینجا با دکتر موسی غنی نژاد به مسئله جالب بومی یا جهانی نظریه ها پرداختیم، بحثی که قدیمی تر از چیزی است که اغلب فکر می کنند. نسخه صوتی
Show all...
LQ.m4v18.68 MB
20👍 10
21:21
Video unavailableShow in Telegram
علم مشاوره سلطان در قسمت چهارم از گفت‌وگو با دکتر موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان و مؤلف کتاب «گفتارهایی در روش شناسی علم اقتصاد»، درباره نسبت روش شناسی مکتب اقتصاد اتریشی با اقتصاد کلان صحبت کردیم و ایشان به این سوالات پاسخ می‌دهد که آیا کل اندیشی به مداخله منجر می‌شود؟ و آیا اقتصاد کلان علم مشاوره به دولت است؟ نسخه صوتی @ecoiran_webtv کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
Lq2.m4v21.27 MB
👍 17 6🔥 2😁 2
27:39
Video unavailableShow in Telegram
در باب اقتصادسنجی در علم اقتصاد در قسمت سوم با دکتر موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان و مؤلف کتاب «گفتارهایی در روش شناسی علم اقتصاد»، در باب تفاوت روش شناسی اقتصاد اتریشی با اقتصاد جریان اصلی گفتگو کردم. @ecoiran_webtv
Show all...
24.54 MB
👍 16 6🔥 2👎 1
36:35
Video unavailableShow in Telegram
در باب ریاضی جات در اقتصاد در قسمت دوم گفت‌وگو با دکتر موسی غنی‌نژاد درباره کاربرد ریاضیات در علم اقتصاد و غلبه نگاه ریاضیاتی در جریان اصلی علم اقتصاد صحبت کردیم. استاد غنی‌نژاد به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا اقتصاد برای علمی بودن باید حتماً از زبان ریاضی استفاده کند؟ نسخه صوتی کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
Lq.mp468.91 MB
👍 24 8👎 2
01:21
Video unavailableShow in Telegram
نقطه عطف 1402! در این برنامه جالب با 9 نفر دیگر اختلاط های بامزه ای کردیم، ببینید که جالب است؛ خلاصه: آیا نشانه‌ها و قرائن ایران را در نقطه عطف نشان می‌دهند؟ برای پاسخ به این سوال اکوایران ترندهای پربحث فضای آنلاین و‌ مجازی در سال گذشته را احصا کرد و در اختیار ۱۰  صاحب نظر از ۱۰ حوزه مختلف فنی گذاشت. ویدئو کامل را اینجا ببینید. کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel حمایت از راهبرد: https://bit.ly/2Hja5HY
Show all...
lq2.m4v5.01 MB
13👍 11