💢سندرم قورباغه ای و اصل انبارشدگی
🖊️دکتر منوچهر خادمی
■من خودم ندیده ام اما میگویند اگر قورباغه ای را در یک ظرف آب جوش بیندازیم، بلافاصله مثل برق از ظرف بیرون میپرد اما اگر آب از ابتدا سرد باشد و کم کم روی شعله آتش گرم شود، قورباغه متوجه نمیشود و بدون اینکه از ظرف خارج شود در آن پخته میشود و میمیرد! رمز این داستان در تدریجی بودن فرایند گرم شدنِ آب است.
□نحوه مواجه شدن با هر چیزی، نوع واکنش ما را مشخص میکند. اگر ما در عرض یک ساعت ۲۰ کیلوگرم اضافه وزن پیدا کنیم مسلما بسیار تعجب میکنیم و به سرعت به دنبال دلیل این مساله میگردیم و برای درمان به پزشک مراجعه میکنیم، اما اگر فرایند چاق شدن ما ۲ سال زمان ببرد، به هیچ وجه این عکس العمل را نخواهیم داشت و معمولا میپذیریم که این اتفاق برای ما افتاده است و با آن کنار میاییم.
●اگر ۳۰ سال قبل میگفتند که در آینده، بیکاری و مجرد ماندن تبدیل به ۲ بحران بزرگ در ایران میشود، عده کمی آن را باور میکردند! اما ۳۰ سال زمان برد تا این اتفاق افتاد. این در حالی است که اگر در مدت ۳ ماه دچار این بحران شده بودیم، شوکه میشدیم و بلافاصله واکنش نشان میدادیم.
○در آموزش فلسفه، اساتید روش جالبی دارند. آنها میگویند به هیچ وجه نباید شاگرد را در ابتدای مسیر با مسائل پیچیده و سنگین فلسفی مواجه کرد. بنابراین کم کم و به مرور مباحث و مسائل را پیش میبرند تا اینکه شاگرد به خودش میاد و میبیند خودش تبدیل به استاد شده است؛ اما اگر در همان ابتدا شاگرد را با مطالبی سنگین و عمیق روبرو کنند، اصطلاحا او رَم میکند و جا میزند.
■سندرم قورباغه ای و اصل انبارشدگی، در زندگی همه ما جریان دارد. هر چیزی به مرور و در طی زمان شکل میگیرد. تفاوتی ندارد که دنبال تخریب هستیم یا ساختن. هر چیزی ذره ذره و مزه مزه شکل میگیرد و عین یک انبار پُر میشود.
به احتمال خیلی زیاد شما که خواننده این متن هستید، یک انباری در منزل خودتان دارید که پُر از چیزهایی است که با بیان جمله “شاید روزی بدرد بخورد” در درون انبار قرار گرفته اند. چیزهایی که واقعا معلوم نیست آن روز کِی فرا میرسد و آن درد چیست که منتظرش هستیم تا درمانش را از انبار بیرون بکشیم!
□گویا در آمریکا مساله انبار کردن آنقدر شیوع دارد که شرکتهای بزرگی اقدام به احداث انبار در زمین های بزرگی کرده اند و انبار اجاره میدهند. انبار کردن نه خوب است نه بد، بستگی دارد چه چیزی را انبار میکنیم. پُر کردن یک کتابخانه هزار جلدی در طول ۵ سال و پُر کردن یک دکور پُر از ظروف گران قیمت و آنچنانی، هر دو انبار کردن است اما آن کجا و این کجا.
●اینکه من در طول یکسال یاد گرفتم چطور با سگی که به آپارتمان آورده ام رفتار کنم و کلی آموزش دیده ام برای مراقبت از حیوان خانگی و وقت گذاشتن برای یادگیریِ تعاملِ بهتر با فرزندم یا همسرم؛ هر دو خاصیت قورباغه ای و انبارشدگی دارند اما این کجا و آن کجا.
○حرف های نزده، خشم های فرو خورده، زخم های التیام نیافته، استعدادهای خفه شده و … یا گفتگوهای بالغانه، مدیریت و ریشه یابی علل وجود خشم، زخم شفا یافته، هزینه دادن و تلاش برای بروز توانمندی ها و … هر دو خاصیت سندرم قورباغه ای و انبارشدگی دارند، اما نتایج کاملا متفاوت و متضادی میدهند.
■پس چه بخواهیم چه نخواهیم، زندگی خاصیت انبارشدگی دارد و این ما هستیم که مثل آن قورباغه درون ظرف، آرام آرام در ظرف زمان پخته میشویم و شکل میگیریم. نگاه کنیم و مراقب باشیم که به چه شکلی در میاییم.