cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

تفسیر قران ، شرح مثنوی ، عرفان و روانشناسی

در این کانال تفسیر ایات قران از ابتدا با تفسیر اقای مهندس عبدالعلی بازرگان و محوریت تفسیر المیزان ایت اله طباطبایی و شرح مثنوی معنوی مولانا با بیان شیوای دکتر عبدالکریم سروش و مواردی از عرفان و خودشناسی بارگزاری میشود

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
829
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+47 أيام
-930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

✨ دم به دم می‌دمد و صاحب دم پیدا نیست پرصدا کرده جهان را ز منم، این من کیست؟ او منم یا منم او؟ یا بود از او منمم؟ او منم یا منم او؟ یا بود از او منمم؟ #فرمان فتحیان https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi
إظهار الكل...
sahebe_dam.mp32.98 MB
15:05
Video unavailableShow in Telegram
ناز معشوق و نیاز حافظ ( ۲ ) شرح کوتاه نخستین غزل از دیوان حافظ شیرازی ( به همراه تصویر و موسیقی ) #دکتر_ناصر_مهدوی #نشان‌را‌دنبال‌کنید @kanoon_neshan کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi لینک جلسه قبل https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi/6809
إظهار الكل...
17.77 MB
33:27
Video unavailableShow in Telegram
🌿تفسیر مثنوی🌿 . . 🍀 سخنرانی تصویری با موضوع تفسیر مثنوی قسمت دوم . @ostad_eshg کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi لینک جلسه قبل https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi/6805
إظهار الكل...
Tafsir-Masnavi-2.mp481.92 MB
🥹🥹🥹😔😔😔😔😭😭😭😭😭😭😭❤️‍🔥💔🔥🕊💔❤️‍🔥🕊 کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi
إظهار الكل...
Ehaam Jana.mp36.47 MB
چرا باید دوره مهارت های زندگی و شرکت کنم؟ قطعا همه میدونین زندگی هزارجور بالا پایین داره ❌اگه ما نتونیم تو شرایط سخت به خودمون مسلط باشیم ❌نتونیم خشممون و کنترل کنیم ❌نتونیم اضطرابمون و مدیریت کنیم ❌نتونیم افسردگیمون و درمون کنیم ❌نتونیم برنامه ریزی کنیم ❌نتونیم مسائل و مشکلات و به آرامش حل کنیم ❌مهارت نه گفتن بلد نباشیم ❌نتونیم واسه خودمون انگیزه ایجاد کنیم و با تنبلی خدافظی کنیم ❗️یقینا زندگیمون سخت و سخت تر میشه پس با اموزش مهارت های ده گانه زندگی تبدیل به فردی میشیم که تو هر شرایطی انقدر خودساخته هستیم که به جای حل مشکل ومسئله فعلی با رفتار نادرست مشکل دیگه ای بودجود نیاریم.. https://t.me/shorezendegy
إظهار الكل...
شور زندگی🦋

این کانال برای آگاهی و حس خوب برای انسان‌های نیک اندیش می‌باشد . http://instagram.com/Dr.MaasoumehEskandari وقت مشاوره #حضوری در تهران و مشاوره #تلفنی برای عزیزان شهرستانی و خارج از کشور ارتباط بامدیریت @Dr.MaasoumehEskandari

🎶 موسیقی بیکلام آلبوم "خواب عمیق" اجرا قطعه "قو" با هنرمندی "فرانچسکو سورینو" (Francesco Severino) 🆔 @MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi
إظهار الكل...
موسیقی بیکلام[email protected]5.19 MB
1:00:19
Video unavailableShow in Telegram
📽 سریال مولانا جلال الدین رومی فصل 2 - قسمت 12 این سریال پربیننده زندگی نامه مولانا در قونیه و شرایط آن دوره را به تصویر می کشد که بسیار جذاب، مملوء از نکته و درس است، امید که صیقل دهنده دلهایمان باشد. #قسمت_دوازدهم #زیرنویس_فارسی #سریال_مولانا_رومی کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi لینک جلسه قبل https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi/6797
إظهار الكل...
MevlanaCelaleddin-iRumi12.480pMovieTime1996.mp4275.68 MB
👍 2
امام فخر رازی و حاصل عمر شعری از امام فخر رازی(۶۰۶–۵۴۴ ق) فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر، حکیم، پزشک، شاعر و منجم مسلمان ایرانی بر جای مانده است که شمس تبریزی و مولانا به آن توجه نشان می‌دهند و بر این باورند که گفتهٔ او در هنگام مرگ است: نِهَايَةُ اقْدَامِ الْعُقُولِ عِقالُ وَأَكْثَرُ سَعْيِ الْعَالَمِينَ ضَلَالُ وَأَرْوَاحُنَا فِي وَحْشَةٍ مِنْ جُسُومِنَا وَحَاصِلُ دُنْيَانَا أَذًى وَوَبَالُ وَلَمْ نَسْتَفِدْ مِنْ بَحْثِنَا طُولَ عُمْرِنَا سوى أَنْ جَمَعْنَا فِيهِ قِيلَ وَقَالُوا «سرانجامِ خردورزیدن، بندی است بر آدمی. و بیشترین تکاپوی جهانیان گمراهی است. جانمان از کالبدمان در وحشت و گریز است، و هوده‌ٔ زندگانی دنیوی ما، آزار و گرفتاری است. در طول عمر خویش از این همه بحث و تحرّی بهره‌ای نیافتیم، جز آنکه قیل و قال گرد آوردیم.» (ترجمه کریم زمانی: شرح مثنوی، جلد چهارم، ص۹۴۸_۹۴۹) شمس تبریزی با اشاره به شعر امام فخر رازی می‌گوید: «او به وقت مرگ این گوید از راه انصاف: نِهَايَةُ اقْدَامِ الْعُقُولِ عِقالُ وَأَكْثَرُ سَعْيِ الْعَالَمِينَ ضَلَالُ و أَجْسامُنا فِي وَحْشَةٍ مِن جُسومِنا... محرومش نکردند، در آن حالت سِرّی با او کشف کردند که او را این نفس و مرادهای او وحشت نمود.»(مقالات شمس، ص۷۳۰) محمدعلی موحد در تعلیقات خود بر این سخن می‌نویسد: «انقلاب روحی و تنبه فخر رازی و روی‌گردانی او در آخر عمر از دعوی و فضل‌فروشی و به‌قول مولانا «معرفت‌تراشی» در اسناد دیگری هم منعکس است و وصیت‌نامه‌ای از او در دست است که آن را در ۲۱ محرم ۶۰۶ چند ماه پیش از مرگ به شاگرد خود ابراهیم بن ابی‌بکر اصفهانی املا کرده و نسخه‌ٔ آن را در دایرة‌المعارف فرید وجدی می‌توان یافت.»(مقالات، ص۹۳۳)؛ «آنجا که می‌گوید: تتبعت الطرق الکلامیه و المذاهب الفلسفیه فلم أجد ما یشفی علیلاً أو یروی غلیلاً... این وصیتنامه را فاضل محقق سید محمد باقری سبزواری در مقدمه‌ٔ «الرسالة الکمالیة» فخر رازی به‌پارسی برگردانیده است.»(همان، ص۹۰۴) مولانا نیز در مثنوی اشاره مشابهی دارد: پس بکوشی و به آخر از کَلال هم تو گویی خویش کَالعَقلُ عِقال همچو آن مردِ مُفَلسِف روزِ مرگ عقل را می‌دید بس بی‌بال و برگ بی‌غرض می‌کرد آن دم اعتراف کز ذکاوت راندیم اسب از گزاف از غروری سرکشیدیم از رجال آشِنا کردیم در بحرِ خیال آشِنا هیچ است اندر بحرِ روح نیست اینجا چاره جز کشتیّ نوح (مثنوی، ۴: ۳۳۵۴ تا ۳۳۵۸) [کلال=درماندگی، عِقال=زانوبند شتر، مفلسف=فلسفه‌دان] برگردان این ابیات به نثر: «تو بسیار می‌کوشی و سرانجام به سبب خستگی و درماندگی می‌گویی که عقل به منزله‌ٔ زانوبند است... مانند آن مرد فلسفه‌دان که هنگام مرگ، عقل را بسیار بی‌مایه و بی‌توشه می‌دید.... (امام فخر رازی) در لحظات واپسین زندگیِ خود بی‌ هیچ غرض و شائبه‌ای اعتراف کرد که ما با این عقل، اسب اندیشه را در میدان قیل و قال راندیم... ما بر اثرِ غرور و تکبّر از مردان الهی سرپیچی کردیم و در دریایِ خیالبافی به شنا و غوّاصی پرداختیم. شنا در دریای روح، کاری بیهوده است، یعنی غواصی و جستجوی عقل جزئی در عوالم غیبی و اسرار و حقایق الهی کاری بی‌نتیجه است، زیرا در اینجا چاره‌ای وجود ندارد جز سوار شدن در کشتی نوح.»(شرح مثنوی، کریم زمانی، جلد چهارم، ص۹۴۸_۹۵۰) شمس و مولانا با اشاره به شعر فخر رازی که بیانگر حاصل عمر و کندوکاوهای فکری اوست، می‌گویند آنچه ما را به خدا می‌رساند «نیاز» است و نه دانش‌های فقهی و کلامی. دانش‌های دینی و عرفانی ظرف و کاسه‌اند و دل‌خوش داشتن به آنها محروم ماندن است از آن طعام ابدی: 🔻«بدانکه تعلّم نیز حجاب بزرگ است. مردم در آن فرو می‌رود، گوئی در چاهی یا در خندقی فرورفت، و آنگاه به آخر پشیمان که داند که او را به کاسه‌لیسی مشغول کردند، تا از لوتِ(=غذا) باقیِ ابدی بماند. آخر حرف و صوتْ کاسه است.»(مقالات شمس، ص۲۰۲) 🔻«نیاز می‌باید به حضرت بزرگان. عَلیکُم بِدینِ العَجایِز. نیاز ایشان بِهْ از همه. فخر رازی و صد چون او باید که گوشهٔ مقنعهٔ آن زنِ نیازمندِ راستین برگیرند به تبرّک و افتخار، و هنوز حیف بر آن مقنعه باشد.»(همان، ص۲۴۹_۲۵۰) 🔻آن دانشمند روزی بیدار شد، هر چه داشت از رخت و کتاب یغما داد کردن. و می‌گشت و می‌نالید و می‌گفت: أذْهَبْنا عُمْرَنا فی الإیلاء‌ و الظِّهار، و ألْقَیْنا کتاب‌َالله وراء‌َ ظُهورِنا، فماذا نُجیبُ ربَّنا إذا سَألَنا عن عُمرِنا فیما أفنَینا، و عَن بَصَرِنا ایش أبصَرنا، و عَن سَمعِنا ایش سَمِعنا، عَن فؤادِنا فی ایش تَدَبَّرنا. [= و‌ عمر خود را در مباحثِ ایلاء‌ و ظِهار(دو مبحث فقهی) از بین بردیم و کتاب خدا را پشت سر افکندیم. چه پاسخ دهیم وقتی خداوند از عمرمان بپرسد که در چه به پایان بردیم و از چشم ما بپرسد که با آن چه دیدیم و از گوش ما که با آن‌ چه شنیدیم و از قلب ما که با آن در چه تدبر کردیم؟](همان، ص۳۱۶) @sedigh_63
إظهار الكل...
امام فخر رازی و حاصل عمر شعری از امام فخر رازی(۶۰۶–۵۴۴ ق) فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر، حکیم، پزشک، شاعر و منجم مسلمان ایرانی بر جای مانده است که شمس تبریزی و مولانا به آن توجه نشان می‌دهند و بر این باورند که گفتهٔ او در هنگام مرگ است: نِهَايَةُ اقْدَامِ الْعُقُولِ عِقالُ وَأَكْثَرُ سَعْيِ الْعَالَمِينَ ضَلَالُ وَأَرْوَاحُنَا فِي وَحْشَةٍ مِنْ جُسُومِنَا وَحَاصِلُ دُنْيَانَا أَذًى وَوَبَالُ وَلَمْ نَسْتَفِدْ مِنْ بَحْثِنَا طُولَ عُمْرِنَا سوى أَنْ جَمَعْنَا فِيهِ قِيلَ وَقَالُوا «سرانجامِ خردورزیدن، بندی است بر آدمی. و بیشترین تکاپوی جهانیان گمراهی است. جانمان از کالبدمان در وحشت و گریز است، و هوده‌ٔ زندگانی دنیوی ما، آزار و گرفتاری است. در طول عمر خویش از این همه بحث و تحرّی بهره‌ای نیافتیم، جز آنکه قیل و قال گرد آوردیم.» (ترجمه کریم زمانی: شرح مثنوی، جلد چهارم، ص۹۴۸_۹۴۹) شمس تبریزی با اشاره به شعر امام فخر رازی می‌گوید: «او به وقت مرگ این گوید از راه انصاف: نِهَايَةُ اقْدَامِ الْعُقُولِ عِقالُ وَأَكْثَرُ سَعْيِ الْعَالَمِينَ ضَلَالُ و أَجْسامُنا فِي وَحْشَةٍ مِن جُسومِنا... محرومش نکردند، در آن حالت سِرّی با او کشف کردند که او را این نفس و مرادهای او وحشت نمود.»(مقالات شمس، ص۷۳۰) محمدعلی موحد در تعلیقات خود بر این سخن می‌نویسد: «انقلاب روحی و تنبه فخر رازی و روی‌گردانی او در آخر عمر از دعوی و فضل‌فروشی و به‌قول مولانا «معرفت‌تراشی» در اسناد دیگری هم منعکس است و وصیت‌نامه‌ای از او در دست است که آن را در ۲۱ محرم ۶۰۶ چند ماه پیش از مرگ به شاگرد خود ابراهیم بن ابی‌بکر اصفهانی املا کرده و نسخه‌ٔ آن را در دایرة‌المعارف فرید وجدی می‌توان یافت.»(مقالات، ص۹۳۳)؛ «آنجا که می‌گوید: تتبعت الطرق الکلامیه و المذاهب الفلسفیه فلم أجد ما یشفی علیلاً أو یروی غلیلاً... این وصیتنامه را فاضل محقق سید محمد باقری سبزواری در مقدمه‌ٔ «الرسالة الکمالیة» فخر رازی به‌پارسی برگردانیده است.»(همان، ص۹۰۴) مولانا نیز در مثنوی اشاره مشابهی دارد: پس بکوشی و به آخر از کَلال هم تو گویی خویش کَالعَقلُ عِقال همچو آن مردِ مُفَلسِف روزِ مرگ عقل را می‌دید بس بی‌بال و برگ بی‌غرض می‌کرد آن دم اعتراف کز ذکاوت راندیم اسب از گزاف از غروری سرکشیدیم از رجال آشِنا کردیم در بحرِ خیال آشِنا هیچ است اندر بحرِ روح نیست اینجا چاره جز کشتیّ نوح (مثنوی، ۴: ۳۳۵۴ تا ۳۳۵۸) [کلال=درماندگی، عِقال=زانوبند شتر، مفلسف=فلسفه‌دان] برگردان این ابیات به نثر: «تو بسیار می‌کوشی و سرانجام به سبب خستگی و درماندگی می‌گویی که عقل به منزله‌ٔ زانوبند است... مانند آن مرد فلسفه‌دان که هنگام مرگ، عقل را بسیار بی‌مایه و بی‌توشه می‌دید.... (امام فخر رازی) در لحظات واپسین زندگیِ خود بی‌ هیچ غرض و شائبه‌ای اعتراف کرد که ما با این عقل، اسب اندیشه را در میدان قیل و قال راندیم... ما بر اثرِ غرور و تکبّر از مردان الهی سرپیچی کردیم و در دریایِ خیالبافی به شنا و غوّاصی پرداختیم. شنا در دریای روح، کاری بیهوده است، یعنی غواصی و جستجوی عقل جزئی در عوالم غیبی و اسرار و حقایق الهی کاری بی‌نتیجه است، زیرا در اینجا چاره‌ای وجود ندارد جز سوار شدن در کشتی نوح.»(شرح مثنوی، کریم زمانی، جلد چهارم، ص۹۴۸_۹۵۰) شمس و مولانا با اشاره به شعر فخر رازی که بیانگر حاصل عمر و کندوکاوهای فکری اوست، می‌گویند آنچه ما را به خدا می‌رساند «نیاز» است و نه دانش‌های فقهی و کلامی. دانش‌های دینی و عرفانی ظرف و کاسه‌اند و دل‌خوش داشتن به آنها محروم ماندن است از آن طعام ابدی: 🔻«بدانکه تعلّم نیز حجاب بزرگ است. مردم در آن فرو می‌رود، گوئی در چاهی یا در خندقی فرورفت، و آنگاه به آخر پشیمان که داند که او را به کاسه‌لیسی مشغول کردند، تا از لوتِ(=غذا) باقیِ ابدی بماند. آخر حرف و صوتْ کاسه است.»(مقالات شمس، ص۲۰۲) 🔻«نیاز می‌باید به حضرت بزرگان. عَلیکُم بِدینِ العَجایِز. نیاز ایشان بِهْ از همه. فخر رازی و صد چون او باید که گوشهٔ مقنعهٔ آن زنِ نیازمندِ راستین برگیرند به تبرّک و افتخار، و هنوز حیف بر آن مقنعه باشد.»(همان، ص۲۴۹_۲۵۰) 🔻آن دانشمند روزی بیدار شد، هر چه داشت از رخت و کتاب یغما داد کردن. و می‌گشت و می‌نالید و می‌گفت: أذْهَبْنا عُمْرَنا فی الإیلاء‌ و الظِّهار، و ألْقَیْنا کتاب‌َالله وراء‌َ ظُهورِنا، فماذا نُجیبُ ربَّنا إذا سَألَنا عن عُمرِنا فیما أفنَینا، و عَن بَصَرِنا ایش أبصَرنا، و عَن سَمعِنا ایش سَمِعنا، عَن فؤادِنا فی ایش تَدَبَّرنا. [= و‌ عمر خود را در مباحثِ ایلاء‌ و ظِهار(دو مبحث فقهی) از بین بردیم و کتاب خدا را پشت سر افکندیم. چه پاسخ دهیم وقتی خداوند از عمرمان بپرسد که در چه به پایان بردیم و از چشم ما بپرسد که با آن چه دیدیم و از گوش ما که با آن‌ چه شنیدیم و از قلب ما که با آن در چه تدبر کردیم؟](همان، ص۳۱۶) @sedigh_63
إظهار الكل...
آیه ۱۲ سوره انعام قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُلْ لِلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (۱۲) 12. Say: "To whom belongeth All that is in the heavens And on earth?" Say: "To Allah. He hath inscribed For Himself (the rule of) Mercy. That He will gather you Together for the Day of Judgment, There is no doubt whatever, It is they who have lost Their own souls, that will Not believe. بگو (ای پیغمبر) آنچه در آسمان و زمین است از آنِ کیست؟ و بازگو که البته آسمان و زمین همه ملک خداست که لطف و رحمت را بر خویش فرض کرده است. او بی گمان همگی شما را در روز قیامت، که شکی در وقوع آن نیست، بـا هـم گـرد می‌آورد، امّا کسانی که خود را به فریب دنیا در زیان افکنده انــد بـدان روز ایمان نمی‌آورند. (۱۲) [] نکته اصلی در این آیه این است که خداوند رحمت و برکت را بر خود واجب شمرده است و به عبارت دیگر کلمۀ رحمت را بر نفس وجود خویش نگاشته است و چون ذات او همان وجود منبسط در کل کائنات است رحمت او نیز همه جا حضور دارد امّا مهم‌ترین رحمت خداوند این نعمت‌ها و خیراتی که مردم در جهان می‌طلبند نیست. البته نعمت چشم و گوش و عقل و هوش و جمال ظاهر و باطن همه عزیز است امّا بزرگترین رحمت خداوند بر آدمیان این است که ایشان را در نیمه راه رها نمی‌کند و به دیار عدم نمی‌فرستد بلکه همه را در مجمع عمومی عظیمی در تالاری به وسعت بی نهایت گرد می آورد و این وعده الهی است که دل‌ها را شاد می‌کند و به هزار خیر و خوبی می‌کشاند و بدون این رحمت، رحمت‌های دیگر همه از قدر و منزلت می‌افتند زیرا زمان مُهر باطل بر آنها می‌نهد و چقد‌ر زیان‌کارند مردمی که به وجود چنین روزی ایمان نمی‌آورند و خود را از برکات این بشارت که مایه رشد و تکامل و شادی و سعادت دنیا و آخرت ایشان است محروم می‌دارند. لطیفه‌ای که از این آیه می‌توان دریافت این است که آدمیان نیز می‌توانند مانند پروردگارشان رحمت و برکت را بر نفس وجود خویش بنگارند، یعنی سراپا جود و بخشش و خدمت شوند نه آنکه تنها نام مقدسی را به عادت بر زبان آورند و به هواهای خویش پردازند. حقیقت معنی بسم الله تبلور رحمت و محبت و رأفت در ذات گوینده است. اگر در آغاز کارها نام پروردگار رحمان و رحیم را به زبان و یاد می‌آورد می‌کوشد که کارش هر چه هست مایۀ رحمت و برکت باشد. اگر سخنی می‌گوید مایه معرفت و موعظه گردد و اگر کتابی می‌نویسد رشد و صلاح مردمان در آن باشد و اگر به هر حرفه‌ای و پیشه‌ای دست می‌زند در دلش آن باشد که مردمان از کار او به آسایشی در رسند، چنان که در سخن جواهرنشان حافظ می‌خوانیم: بر این رواق زبرجد نوشته‌اند به زر که جز نکوییِ اهل کرم نخواهد ماند یعنی خورشید بر صفحۀ آسمان زمرّدین با قلم زرّین خود کلمه جود و بخشش و رحمت را نگاشته است بدین مفهوم که به ذات خود فیض بخش و نورانی و سرچشمه هزاران خیر و برکت است وگرنه به گفته سعدی و نظامی: سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست گر به سخن کار میسّر شدی کار نظامی به فلک بر شدی [] صورت پرستانی هستند که گرد هم می‌آیند و به نام سفرۀ انعام سفره رنگینی از انواع طعام ها می‌گسترند و سوره انعام که قطاری از نعمت و برکت و رحمت واسعه الهی است با سرعت برق از زبان آن‌ها می‌گذرد، چنانکه از نعمت‌های آن حتی خبر نمی‌شوند در حالی که همین آیه نگارش رحمت بر وجود که در این سوره دو بار آمده می‌تواند زندگی آنان را دگرگون کند که بر چهره و دست و زبان خویش کلمه رحمت را بنویسند و مظهر رحمت الهی شوند و از آن سفره‌های رنگین طعام نیز برخوردار گردند. 📗 ۳۶۵ روز در صحبت قرآن صفحه ۲۱۰ و ۲۱۱ ✍ دکتر حسین الهی‌قمشه‌ای کانال تفسیر قرآن و شرح مثنوی https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi لینک جلسه قبل https://t.me/tafsireghoranvkhodshenasi/6611
إظهار الكل...
تفسیر قران ، شرح مثنوی ، عرفان و روانشناسی

در این کانال تفسیر ایات قران از ابتدا با تفسیر اقای مهندس عبدالعلی بازرگان و محوریت تفسیر المیزان ایت اله طباطبایی و شرح مثنوی معنوی مولانا با بیان شیوای دکتر عبدالکریم سروش و مواردی از عرفان و خودشناسی بارگزاری میشود

👍 2
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.