cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

﮼اوج

نداشتم‌جاییو‌قد‌بغل‌تو‌دوست...!:) --

إظهار المزيد
لم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
274
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ شات از تعداد فورواردای لینک کانال تو محافظ شات از فورواردای پارت یک شات از کانالات
إظهار الكل...
گفتم اون دختر مغرور یروز ستاره اگه شد از ته اسمونا بازم نگاهش هست به تو
إظهار الكل...
درداشو میکشم به دوش یه تنه.
إظهار الكل...
5.69 KB
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-619207-NkjxTDV حذفی، سخنی؟ 🥲🫶🏼
إظهار الكل...
Photo unavailable
mənim əzizim: دلبر من💕
إظهار الكل...
هرچقدر هم از صبح سعی کنم خوب بنظر بیام، شب که میوشه غم دست می‌ندازه دور گردنم.و با تمام قدرت فشار میده.
إظهار الكل...
با دیدن شماره ای ک بهم زنگ میزد چشمام گرد شد! 560 با استرس جواب دادم اما حرفی نزدم! صداش بعد از هفت سال توی گوشم پیچید: معجزه عشق قوی بود... زیبا بود.. اما نفرین دخترک قوی تر بود! وحشی بود... درنده بود.. همانند هیولایی در تاریکی زندگی ام شد... در بهترین روز.. در بهترین لحظه... از سیاهی آمد. آمد و نفرین کرد. نفرینی از جنس عشق! پس قلبم را پس بگیر. با بهت به گوشی نگاه کردم. صداش خش خش و بعد صداش ک دیگه خبری از ملایمت نبود. لب زد: نزار بره سمت در! اون میمیره... به گوشی نگاه کردم؛ تماس قطع شده بود. هم زمان داد رادان و صدای جیغ سیوا بلند شد. با گوشی از دستم افتاد و به زمانی ک اون در باز شده بود فکر کردم. سرم و گرفتم. توی سرم صدای همه اکو می شد. جیغ سیوا... داد رادان.. و صدای اون! تک خنده عصبی کردم و لب زدم: داستان زندگی من عاشقانس... اما از نوع ترسناکش! https://t.me/+RXEAQ4gBupc0YzM8 https://t.me/+RXEAQ4gBupc0YzM8
إظهار الكل...
Photo unavailable
Photo unavailable