آب نبات لیمو.

فکر کردن بهت مثل جمع کردن صدف از ساحله.

سری بعد چی یاد بگیرم؟

دایناسور بنفش ساختم🦕

کاش انسان خیلی باسوادی بودم، از این ها که از همه چیز سردرمیاره.

ببخشید ولی من کافه ها و کادوهای گرون نمی‌خوام، من رو ببرید پیاده‌روی طولانی.

دیروز معلم ادبیاتم رو دیدم و گفت انشاهات هنوز تو گوشیم سیوه، همیشه میخونمشون و یادت میفتم بعدشم گفت استایلت شبیه طراح لباساست. عاه ذوق

از تلاش برای پول درآوردن متنفرم، کاش از آسمون یه چمدون پول میوفتاد رو سرم می‌رفتم یه شهر دیگه زندگی جدید رو شروع می‌کردم و واسه تفریح و سرگرمی می‌رفتم تاریخ هنر یا ادبیاتی چیزی میخوندم تو دانشگاه، وقتای دیگه هم فقط به گالری و موزه ها و خیابان ها و رستوران های مختلف سر می‌زدم و عکس می‌گرفتم ازشون و ولاگ می‌ساختم.🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰😍😍

امروز خیلی گوگولی مگولی بود، نصف حرف هامون موند اما

اگه زندگی یه مهد کودک بود

تو قطعا خورشید خانوم قصه میشدی