cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

مشاركات الإعلانات
319
المشتركون
-424 ساعات
-77 أيام
-630 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

پایان فعالیت.
إظهار الكل...
💔 9
من کلا دارم کنار میام. با اتفاق نیفتادنِ تو، با گذران پر پیچ و خم زندگی، با این زخمهای تحمیلی، با طلوع های تکراری، با شعرهایی که حوصله نداشتم حفظشون کنم، با شماره های منقضی در لیست مخاطبینم، با عدم تواناییم در ترک سیگار، با بهارِ بی تو ذلیل شده، با تغییرِ زشت دوستام، با همه و همه، دارم کنار میام. دائم در حال کنار اومدنم. در واقع، بقدری مشغول بدین کارم که میترسم یه روز، به جای کنار اومدن، از همین گوشه و کنار برم و هیچوقت دوباره پیدا نشم.
إظهار الكل...
👍 2💔 1
پریدم از بالای اون پلِ پوسیده و نمیتونم بهت بگم این پایین با استخونای شکسته‌م، چقدر دارم از هوای کهنه و رطوبت زده‌ی این‌جا لذت می‌برم.
إظهار الكل...
👍 1 1
دلم می‌خواد تا آخرین ثانیه بنویسم و دردش‌و بسپرم به سنگینی کلمه‌هایی که کنار هم می‌چینم. اما میون چسبوندن حرف‌ها به هم و بالا و پایین کردن جمله‌ها خسته می‌شم و رهاش می‌کنم. مثل تموم چیز‌هایی که تا این لحظه از زندگیم رهاشون کردم. مثل همه‌ی خنده‌هایی که گذاشتم کنار و به اندازه‌شون غم برداشتم. مثل همه‌‌ی روزایی که انداختم دور تا به جاش شب داشته باشم. چون جسم و روح زنگ زده‌ی وجودم، توانِ نگه داشتن زنجیر‌های تعلق رو نداره. مثل خودم، که خیلی وقته یه گوشه‌ی شهر گمش کردم و حالا هر رهگذری شبیهشه و هیچ آدمی شبیهش نیست. مثل من، که اون‌قدر غریب و اون‌قدر دوره که گمون نمی‌کنم هیچ وقت دست خودم هم بهش برسه.
إظهار الكل...
👍 2
امشب از اون شب‌هاست که می‌تونم فقط یکی از اون ورژن‌های نیمه‌خوب خودم رو ارائه بدم. حتی ممکنه توی نوشتن اون‌قدری که باید دقیق نباشم و نتونم اون‌طوری که باید خوب جمله‌بندی کنم. فکرم و روحم درد می‌کنه و یک ناراحتی عمیقی توی وجودم درحال دست و پا زدنه. از این‌که حس کنم توی تعادل نیستم منزجرم.
إظهار الكل...
👍 2
هرچقدرم که جلو باشم، پشت‌سرم رو یادم نمی‌ره. دلخور، دل‌سرد، دل‌مُرده شاید باشم ولی هرچی که هستم بی‌معرفت نیستم. حساب دودوتا چهارتای آدم‌ها همیشه خاطرم هست، به وقتشم هواشونو دارم، حتی اگر فرسنگ‌ها فرسنگ ازشون دور باشم.
إظهار الكل...
👍 2
👍 1💔 1
معلومه که کافی نیست عزیزم‌. عشقِ بدون منطق شبیه زهر شیرینه که می‌دونی اگه سر بکشی پایانی جز مرگ در انتظارت نیست و باز هم جامتو پر می‌کنی. منطقِ بدون عشق هم همینطور. شبیه وقتی که توی بهترین نقطه از زندگیتی و باز هم برمی‌گردی و می‌بینی که چیزی جز غم توی جیب‌هات نداری. تو باید دنبال عشق منطقی یا منطق عاشقانه باشی و خبر بد اینه که هیچ‌وقت قرار نیست پیداش کنی چون بین هرکدومشون از این‌جا تا ابرهای آسمون راهه. این تویی که آخر قصه باید انتخاب کنی که توی کدوم مسیر رنج بکشی. توی جامت زهر بریزی یا توی جیب‌هات غم داشته باشی.
إظهار الكل...
👍 2 1🌚 1
‏خسته، بی‌حوصله، غمگین، کم‌جون، آزرده، شکننده، بی‌انگیزه، کم‌حرف، دل‌گرفته، دور و غریبم از همه.
إظهار الكل...
👍 2
«او یکی از آن آدم‌هایی بود که زندگی همیشه از کنارشان می‌گذرد.»
إظهار الكل...
👍 1 1