cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی ج.ط نژند (سروش نژند) @S_nazhand

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 035
المشتركون
+124 ساعات
+77 أيام
+4930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

"آتش دل #دشتی یک شاخه گل برنامه شماره ۴۰۲ هنرمندان: #استادمحمدرضا_شجریان (سیاوش) #استادمنصورصارمی #استادهمایون‌خرم #استادجوادمعروفی #حافظ #روشنک سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت... https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
إظهار الكل...
Yek Shakhe Gol 402.mp323.44 MB
2👍 1
‍ 🔶به فرهنگ باشد روان تندرست🔶 🔶ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایش‌گر داد و راستی و دوستی و نکوهش‌گر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می‌توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاست‌گذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرارگرفته است و بدون وطن، کشور و ایران‌دوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد. 🔶فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه‌ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران‌زمین می‌کوشند. با پیوستن به این رسانه‌ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.                                🔶پـــــــایــنده ایــــــــــران🔶 🔶دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن ◼️کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته). 🔶زین قند پارسی (درست بنویسیم، درست بگوییم). ◼️کتابخانه تخصصی ادبیات 🔶بهترین داستان‌های کوتاه جهان ◼️رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز (گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران). 🔶رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه ◼️مولانا و باغ سبز عشق 🔶 حافظ // خیام ( صوتی ) ◼️بنیاد فردوسی خراسان (كانون شاهنامه فردوسی توس‏). 🔶رمانهای صوتی بهار ◼️مردم‌نامه، فصلنامه مطالعات تاریخ‌ مردم. 🔶خردسرای فردوسی (آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین). ◼️چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر) 🔶آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی (رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر). ◼️سرو سایـه‌فکن (رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی). 🔶شاهنامه کودک هما ◼️منابع تاریخ ساسانیان 🔶مطالعات قفقاز ◼️ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی) 🔶زبان شناسی و فراتر از آن (محفلی برای آموختن زبانهای ایرانی). ◼️شاهنامه برای کودکان (قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان). 🔶تاریخ اشکانیان ◼️انجمن شاهنامه خوانی آنلاین (دبی، کانادا، ایران، لندن). 🔶مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور). ◼️شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری 🔶بوستان سعدی با امیر اثنی عشری ◼️کانون پژوهش‌های شاهنامه (معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه). 🔶گاهگفـت (دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن). ◼️شرح و بررسی آکادمیک تاریخ اشکانیان 🔶ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی ◼️رهسپر کوچه رندان (بررسی اندیشه حافظ). 🔶تاریخ روایی ایران ◼️اهل تمییز (معرفی و نقد کتاب، پاسداشت یاد بزرگان) 🔶حافظ‌خوانی - محمدرضا کاکایی ◼️کتابخانه متون و مطالعات زردشتی 🔶کتاب گویای ژیگ ◼️انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) 🔶تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین ◼️سفر به ادبیات (خوانش و شرح گلستان صوتی، معرفی کتاب و...) 🔶تاریخ ترجمه(یادداشتها و جستارها دربارهٔ تاریخ‌نگاری و تاریخ ترجمه در ایران). ◼️تاریخ میانه 🔶کتاب و حکمت ◼️سخن و سخنوران (سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی). 🔶انجمن شاهنامه‌خوانی هما (خوانش و شرح بیتهای شاهنامه). 🔶کانال میهمان: 🔴بـیـــاض (عاطـفه طَیّـه، شاعر و نویسنده) 🔶فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🔶 🔶هماهنگی جهت شرکت در تبادل 🔶@Arash_Kamangiiir
إظهار الكل...
سرو سخنگو (دکتر اسلامی نُدوشن)

کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن 💎سَـرو سخنگوی ایــران عصاره‌ی تاریخ، ادبیات، فرهنگ و تمدّن ✅مطالب اختصاصی هستند (از آثار استاد گزینش می‌شوند) ❇️ بازنشـر مطالب= لطفاً با ذکر منبع🙏 ️📚آشنایی با آثار استاد: هشتگ #معرفی_کتاب یا هشتگ #زیست_کتابنامه ️

Repost from N/a
هزل و هجو بعد از انتشار رباعی دوم فرستهٔ قبل بحث‌هایی دربارهٔ شایسته بودن یا نبودن انتشار این دست اشعار درگرفته است. بخش عمده‌ای از میراث شعری زبان فارسی را همین هزل‌ها و هجوها شکل داده‌اند؛ شعرهایی که در کنار جذابیت‌های خاص خود، سرشار از نکته‌های زبانی و فرهنگی هستند. اینکه به بهانهٔ حفظ ادب یا شأن مخاطبان و ... این اشعار را نادیده بگیریم و در پستو پنهان کنیم، جفا در حق ادب و فرهنگ است. لا حياء في العلم
إظهار الكل...
👍 7
Repost from N/a
ذیلی بر هنوزیه به‌تازگی آقای میرافضلی یادداشتی با عنوان «هنوزیه» در کانال چهارخطی نوشته و در آن دربارهٔ تعدادی رباعی با حرف قافیه و ردیف «..است هنوز» بحث کرده‌اند. رباعیات زیر را نیز به شواهدی که ایشان آورده‌اند، باید افزود: ما را دل و جان چو با تو یکتاست هنوز گفتم که مگر دل تو با ماست هنوز گفتا زر [و] سیم، گفتم اینک دل و جان گفتا رگ سوزیانت بر جاست هنوز (جنگ شمارهٔ ۱۳۱۰۰ کتابخانهٔ مرعشی، حاشیهٔ ص ۲۰۱) بر روی تو جای بوسه پیداست هنوز گادن ز توام بسی تمنّاست هنوز گو ریش برآمدت، چه باشد؟ چه شود؟ نه گنبد سیمین تو بر جاست هنوز؟ (جنگ مهدوی، ص۴۴۶) ضمن اینکه بیت دوم رباعی منسوب به رفیع‌الدین ابهری، در سفینهٔ یحیی توفیق (گ۵۳ر) به نام امامی آمده است. @r_varyani
إظهار الكل...
👍 1
Repost from چهار خطی
هنوزیه دو (چند رباعی تکمیلی) آقایان طاهری نژند و فرشید واریانی سه رباعی «هنوزیه» یافته‌اند که یک رباعی آن قابل نقل در این صفحه نیست. دو رباعی دیگر به ترتیب عبارتند از: با ریش سفید میر رعناست هنوز و اندر طلب دلبر زیباست هنوز با ریش سفید و چشم‌های سیهش اندر سر او مایهٔ سوداست هنوز شاه نعمت‌الله ولی (درگذشتۀ ۸۳۴ ق) (کلیات اشعار، ۷۸۹) ما را دل و جان چو با تو یکتاست هنوز گفتم که مگر دل تو با ماست هنوز گفتا زر [و] سیم، گفتم اینک دل و جان گفتا رگ سوزیانت بر جاست هنوز (جنگ شمارهٔ ۱۳۱۰۰ کتابخانهٔ مرعشی، حاشیهٔ ص ۲۰۱) ‏.. این چند رباعی را نیز بعد از یادداشت اول یافتم. رباعی اول، سرودۀ مجدالدین ابن رشید عزیزی است که به قول عوفی از «اعیان فضلای خراسان» در قرن ششم هجری بود و به به «شرف الکُتّاب» شهرت داشت (لباب الالباب، ۱۴۱): چشمم ز غم عشق تو دریاست هنوز سودای تو در سر زدن ماست هنوز کردم چو قبا پیرهن از درد فراق لیکن دل ما به مهر یکتاست هنوز با این رباعی، مجدالدین عزیزی را باید پیشرو همۀ شاعران در این ردیف و قافیه دانست. عضد که از شاعران گمنام قرن هشتم هجری است، به قول ادبای عصر صفوی رباعیی در همین «زمین» دارد (دیوان عضد، ۲۵۳): سودای رخ تو در سر ماست هنوز ما را هوس آن قد و بالاست هنوز گویند چرا شاد نه‌ای، غمگینی شادی ز دل آید و دل آنجاست هنوز این رباعی نورالدین جامی (د. ۸۹۸ ق) نیز قابل ذکر است (دیوان جامی، ۲: ۶۷۳): دوران فلک نیست به ما راست هنوز با ما در بند شور و غوغاست هنوز بی جرم بریخت خون ما خسته‌دلان وین طرفه که جُرم از طرف ماست هنوز ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
إظهار الكل...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Repost from چهار خطی
هنوزیه در قرن هفتم هجری رفیع‌الدین محمود ابهری (درگذشتۀ ۶۷۲ ق) رباعیی با ردیف «هنوز» سرود که دو تن از شاعران گمنام در استقبال آن رباعیاتی با همین ردیف و قافیه سرودند. مسعود بن منصور متطبب این سه رباعی را به سال ۷۶۳ ق در سفینه‌ای از آثار منظوم و منثور (دستنویس شمارۀ ۲۸۰ کتابخانۀ چلبی عبدالله) نقل کرد. دو شاعری که به رباعی ابهری پاسخ داده‌اند گمنامند، ولی حدس می‌زنیم که از معاصران او باشند. البته، یقین کاملی در این حدس و احتمال نتوان داشت. رباعیات این سه تن به قرار زیر است: للامام الافضل رفیع الدین الابهری ما را دل عشق و سر سوداست هنوز در سینۀ ما نقش دل‌آراست هنوز طعم لب و بوی زلف و رنگ رخ یار در کام و مشام و دیدۀ ماست هنوز لسعد بن المؤید مجاوبة له باغ رخ یار سخت زیباست هنوز دیوانه دلم به داغ شیداست هنوز بیخ گل عشق و‌آب سلسال خیال در طرف روان و دیدۀ ماست هنوز لصدر المغفور تاج الدین علی بن ابرهیم المیراثی آن نرگس بیمار تو رعناست هنوز واندر سر من ز عشق سوداست هنوز زلفین چو زنجیر و خیال رخ تو در پای دل و دو دیدۀ ماست هنوز (برگ ۲۰پ) چند دهه بعد از حیات ابهری، به سال ۷۲۴ هجری قمری، شرف‌الدین داود قیصری، از شارحان مشهور آرای ابن عربی که در تبریز به‌سر می‌بُرد، هنگام کتابت دستنویسی از منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و شرح آن به قلم کاشانی، رباعیی از خود و نظام شیرازی را در در اوراق میانی نسخه درج کرد. این نسخه اکنون به شمارۀ ۷۴۴ در کتابخانۀ فاضل احمد (کوپریلی) نگه‌داری می‌شود. این دو رباعی، در همان ردیف و قافیۀ ابهری است: لکاتبه شرف الرومی با موی سپید، خواجه رعناست هنوز وز عشق بتان واله و شیداست هنوز تن پیر شد و هنوز دل پیر نشد و اندر سر او هزار سوداست هنوز لنظام الدین الشیرازی پیریم ولی چو عشق با ماست هنوز عیش و طرب و نشاط برجاست هنوز شد ریش سپید، لیکن از چشم سیاه اندر سر ما مادۀ سوداست هنوز (برگ ۱۸ر) در همان روزگار، از جلال‌الدین عتیقی تبریزی (درگذشتۀ ۷۴۳ ق) رباعیی در دست داریم که بی ارتباط با رباعیات بالا نیست و این حدس را تقویت می‌کند که رباعی ابهری در محافل ادبی تبریز همچنان مطرح و حاضر بوده است (‌دیوان عتیقی، چاپ عکسی، ۷۶۹): دل در هوس آن رخ زیباست هنوز جان شیفتۀ آن قد و بالاست هنوز یک بار برفت بر زبان یاد لبش شیرینی آن در دهن ماست هنوز این حدس از آنجاست که دیگر شاعر متصّوف آن دیار یعنی غیاث‌الدین کججی تبریزی (درگذشته در حدود ۷۸۸ ق) نیز رباعیی در همین زمین و زمینه دارد که یک مصراع آن با رباعی عتیقی مشترک است (دیوان غیاث‌الدین کججی، ۲۰۶): دل عاشق آن چهرۀ زیباست هنوز جان شیفتۀ آن قد و بالاست هنوز با آن همه جورها که او با دل کرد آرامگه این دل شیداست هنوز شاید بشود گفت که سه نسل از شاعران، به اقتراحی که رفیع‌الدین ابهری در افکنده بود، پاسخ داده‌اند. چنین امری در محافل ادبی آن عصر بی سابقه نیست و محمدبن بدر جاجرمی نظایر آن را در سفینۀ شعر خود آورده است (رک. مونس‌الاحرار، ۲: ۱۱۵۹). جاجرمی این دسته از رباعیات اقتراحی را «تضمینات» نامیده و نام جلال‌الدین عتیقی نیز در بین آن‌ها دیده می‌شود. کمتر دیده شده که از دل اشعار اقتراحی شعری متعالی و ماندگار برآید. کارکرد این اشعار، بیشتر محفل‌آرایی و ذوق‌آزمایی بوده است. ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
إظهار الكل...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

👍 2
جهان را هم جهان‌بانیست، پیدا بین و پنهان دان که زیر حقۀ نیلی، پدید آورد چار ارکان یکی چون عود پرورده، دوم کافور حل کرده سیم سیماب‌گون پرده، چهارم لاله‌گون کهسان جهانی را به‌یک امر دو حرفی در وجود آورد بنیروی چهار اسباب، زیر جنبش دوردان یکی زان گوهر قابل، دویم زان قوت فاعل سیم زان حاجت سایل، چهارم صورت الوان ده و دو پیک پای آور، ز فاقه کرده در یک‌ره از ایشان چار نیکوکار و باقی رند و بی‌سامان یکی کرّ نیوشنده، دوم عریان پوشنده سیم محرور جوشنده، چهارم سابق اقران همیدون دارد آبادان، ده و دو خانه بر کوهی کی هشتش منزل بخلست و چارش منزل احسان یکی را گاو فربه‌تن، دوم را خوشه در خرمن سیم را چرخ تیرافکن، چهارم مشرع الحیتان سپاهی سیصد و شصت و شش اندر خطۀ دایم دو تعدیل و دو تغیر آمده لشگرکش ایشان یکی تلقین بلبل را دوم آرایش گل را سیم خون ریزش مل را چهارم جنبش کیهان دو معمار توانا را، دلالت کرد تا دارند اساس خطه سفلی بچار اخلاط آبادان چو تری گریزنده، چو سردی ناپذیرنده سوم خشگیست گیرنده، چهارم گرمی‌افروزان ریاست داده چار آزادۀ را عالم آدم که هریک راست بر ربعی، بوجه مصلحت فرمان یکی مغزی تر و شسته، دوم خوش‌گوشتی رسته سیم خون پارۀ بسته، چهارم پوستی ثریان وزین چارانه هریک را معین کرد تا دارند نبرد افروز شاهی را بخوان خویشتن مهمان یکی دستور گوینده، دویم سلطان جوینده سوم معمار روینده، چهارم حرث را دهقان دسیس سردی و گرمی، بساط افکنده در قالب برو بنشسته چار انباز او هریک بدیگرسان یکی تفاحۀ بر دم، دوم آئینۀ بر نم سیم بادافکنی خرم، چهارم حقۀ مرجان ممیز رای و دستوری نهاده صدر بر بالا چهار ارکان فاعل را نشانده پیش در دوران یکی زو مشرفی متقن، دویم مستوفی صاین سیم دارندۀ خازن، چهارم ناظر ریان برای هضم اول، در بدن کاریگر آورده مرتب چارجنس اندر دو رسته سی و دو اعوان یکی سازی گزیدن را، دوم گازی بریدن را سوم بد بر مزیدن را، چهارم آسیای نان برای طبخ ثانی، کرد در یک طبخ‌گه مسکن بامرش چار استاد سبک‌دست صناعت‌دان یکی هیزم‌کش مطبخ، دوم کاریگر مطبخ سیم دارنده برزخ، چهارم ثفل زیر خوان ولیکن هضم ثالث را، چهار اصناف روز افزون کجا مشغول کردستند، هر یک را بدیگرسان یکی جنبندگان بر، دویم خسبندگان تر سوم شنگان صفراخور، چهارم دردی آشامان چهار& ارکان فراهم بسته بنای مهندس دل کزو معمور میگردد در و دیوار هر جثمان یکی مصاص راوق‌کش دوم اثقال مفرش‌کش سوم دارد مفاصل خوش، چهارم قوت حیوان سپاس آن داد بخشی را، که ما را رهنمایی کرد بآخر منزل اسرار و اول منزل اعلان کند فخار صنع او، زخاکی مختلط آور نهد بنای لطف او بر آبی ممتزج بنیان بتقدیر از طبیعت، چار شقه چادری بافد کزو در صدرۀ صورت، شود شه‌زادۀ عریان دو قرب رومی و زنگی، عنان در پاردم بسته بگرد قبۀ ازرق همی یابند ازو جولان زقطرۀ مهرۀ آرد، بحار از رقعۀ رحمت ز حمری گوی سازد، و ز بخاری پهنۀ میدان قبول حضرتش بر در، اثیر خسته جنباند فلک گوید بنامیزد، زهی تمکین زهی امکان نه هرکس لفظی آراید، نه هر لفظی سخن زاید سخنگوی آنچنان باید که داند قشر و لُب آن شعاری دان جهان زیبا، گزین نقش آن دیبا من آن دیباچۀ زیبا، گزین نقش من بنیان دهانم درج گوهر شد، ضمیرم نقش آزر شد ز سحر از شعر برتر شد منم بر شاعران سلطان بیانم دختر بکر است و گویائی بر او حجله نهانم یوسفی فکر است و خاموشی برو زندان ز چندین یوسفان گر راست میخواهی چو یعقوبم نشسته، روی در دیوار محنت خانۀ احزان (جُل زَربفت می‌پوشد، زمانه خربطانی را که عاقل نوع ایشان را چو بیند، برنهد پالان)* بمرگ مردمی، گر هیچ انسانیتی داری چون انسان العیون زین پس سیه پوشی کن، ای انسان گذر کن زین خرابات ارنه، دُرد امتحان می کش کی در خم خانۀ دوران، می افتاده است بی‌پایان. #اثیرالدین‌اخسیکتی *پ.ن: مصحح در حاشیه چنین آورده است: جل زربفت می‌پوشد زمان خر نظامی را که عقلم روح ایشان را چو بیند برنهد پالان که از دیوانهای چاپی به متن افزوده شد. این بیت در ج۲: ۱۲۲۴ نیز آمده: جلِ زربفت می‌پوشد زمانه خربطانی* را کی** عاقل نوع ایشان‌را چو بیند برنهد پالان *ف: خرعطائی، ع و ل: خربطانی= مردمِ مسخره **ل: که، ع: کی مونس‌الاحرار فی دقایق‌الاشعار؛ محمّدبن بدر الجاجرمی؛ بامقدمۀ علّامه محمّد قزوینی؛ باهتمام میرصالح طبیبی؛ چاپ اتحاد؛ ۱۳۳۷؛ ج۱: ۷تا۹؛ ج۲: ۱۲۲۴. https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
إظهار الكل...
تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی ج.ط نژند (سروش نژند) @S_nazhand

4
جوحی درازگوشِ خود را به‌زجر و درشتی به‌خانه می‌برد و او نمی‌رفت، مردم او را گفتند: همهٔ چارپایان چون رو به‌خانهٔ خود نهند به‌سرعت و شتاب روند، جهت چیست که درازگوش تو برخلافِ عادت به‌خانه بد می‌رود؟ گفت: برای آن نمی‌رود که می‌داند درین خانه نه آب‌ست و نه کاه و نه جو و نه تیمارِ صبح‌گاه و می‌شناسد بدی‌ جای بازگشتِ خود را و می‌داند که رجوع او به‌کجاست. #جوحی #خر لطائف‌الطوائف؛ مولانا فخرالدّین علی صفی؛ با مقدمه و تصحیح و تحشیه و تراجمِ اعلام، به‌سعی و اهتمام احمد گلچین‌معانی؛ اقبال؛ ۱۳۶۷: ۳۲۷_۳۲۸ https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
إظهار الكل...
تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی ج.ط نژند (سروش نژند) @S_nazhand

👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
خسیس‌طَبعی دارد زمانه عادت و بَس که پرورندۀ دون است و بَرکشندۀ خَس سَرِ زمانۀ خائن بُریده باد بِتیغ که بی‌سَران را سَر کَرد و ناکَسان‌ را کَس #؟ انیس‌الخلوة و جلیس‌السلوة؛ مسافربن ناصرالملطوی؛ نسخه‌برگردان دستنویس ش۱۶۷۰ کتابخانهٔ ایاصوفیا (استانبول)؛ به‌کوششِ محمد افشین‌وفایی و ارحام مرادی؛ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس؛ ۱۳۹۰: ۷۰ر. https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
إظهار الكل...
👍 3👏 1
Repost from چهار خطی
نسیم زنده رود و باغ کاران به فریادم رسید ای غمگساران مرا یادآورید ای شادخواران خبرتان نیست ای مستان خوش‌خواب ز چشم خیرۀ اخترشماران به‌یکباره مرا مهجور کردید بنامیزد زهی زنهارخواران سرِ ادبار بر زانو نهادم نشسته بر پلاس سوگواران که آرَد رحمتی بر مستمندان که ریزد جرعه‌ای بر خاکساران فلانی را بپرسید و بگویید که ای پشت و پناه دوستداران حرامت باد و نوشت باد بی ما نسیم زنده‌رود و باغِ کاران شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی (سدۀ ششم هجری) منبع: جُنگ اشعار شمارۀ ۵۳۱۹ کتابخانۀ ملک، سدۀ دهم ق، صفحۀ ۸۳۰ ‏.. اشارۀ لازم: در متن دو اصلاح صورت گرفته است: در بیت سوم، کردی به کردید بدل شده و در بیت پنجم، خاک‌یاران به خاکساران. این غزل در دیوان شرف شفروه موجود نیست. باغِ کاران، یکی از باغ‌های قدیمی اصفهان در مجاورت زنده‌رود بوده است. بیت آخر غزل شفروه، یادآور این بیت حافظ است: گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود باغ کاران یاد باد! ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
إظهار الكل...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

👍 1