رابطه اصالت با فضیلت مدنی
✍کوروش برارپور
📆شنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۳
✅آزادگی، شرافت و آگاهی سه رکن اصلیِ تشکیلدهنده اصالتاند.
✅یک فرد با اصالت معتقد است: انسان، تنها آزادیست و شرافت و آگاهی و اینها چیزهایی نیست که بتوان فدا کرد، حتی در راه خدا!
✅اصالت و فضیلت مدنی دو روی یک سکهاند: هرچه فرد اصیلتر باشد به همان نسبت فضیلتمندتر است.
✅اصالت، یک ویژگی معطوف به درون و مولد پتانسیل کنشگری (در فرد) است. در حالیکه فضیلت مدنی، یک ویژگی متمایل به بیرون و مولد و محرک جنبش مدنی (در جامعه) است.
✅هر فرد با اصالتی که پتانسیل کنشگری مدنی را در خود دارد الزاما یک کنشگر فعال نیست. آنچه که یک فرد اصالتمند را به کنشگری فعال یا بیشفعال تبدیل میکند فضیلتمندی او است. یک کنشگر مدنی اصالتمند هرچه بیشفعالتر باشد، بدان معناست که فضیلتمندتر از کنشگرانی با کنشهای مدنی کمتر است.
✅فضیلتمندیِ فرد کنشگر بسته به میزان تاثیرگذاری کنشهای مدنیاش بر جامعه، میتواند آفریننده یا هدایتگر یک جنبش مدنی نیز باشد. بدین سبب، این امر میتواند ویژگی تازهای را در وی ایجاد کند که همان فضیلت مدنی او است.
✅مثالی عام:
🔸فرد با اصالتی که در رویارویی با سرکوب بانوی آزادیخواهی که توسط گشت ارشاد در زشتترین و توهینآمیزترین شکل ممکن به داخل وَن پرتاب میشود برای نجات وی به کمکش میشتابد، در مقایسه با فرد اصیل دیگری که تنها نظارهگر ماجراست؛ افزون بر اصالتمندی، فضیلتمند نیز هست.
🔸با توجه به آنکه چنین فضیلتی، عاملی است که وی را وارد یک کنش مدنیِ بیشفعال (از نوع اجتماعی نه سیاسی) میکند، بنابراین صاحب فضیلت مدنی است. این فضیلت مدنی میتواند زمینهساز ایجاد یا گسترش یک جنبش مدنی فراگیر در کل جامعه نیز بشود.
✅مثالی خاص (تکنگاری):
🔸پوریا علیپور که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، به پسر نازیآباد شناخته میشود در ارتباط با کنشهای مدنیاش در گفتگو با بیبیسی گفته است:
🔸"من در دفتر کارم بودم دوستانم تماس گرفتند گفتند؛ کل مردم نازیآباد به خیابانها آمدهاند، تو نمیآیی؟ ... که من نیز بیدرنگ به صف معترضان پیوستم".
🔸با رسیدن نیروهای سرکوبگر، پوریا در دام آنها گرفتار میشود و به قصد کشت و در حد مرگ وی را کتک میزنند. سپس پس از شلیک تیری از فاصله چند سانتیمتری به صورتش، او را نیمهجان به حال خود رهایش میکنند.
🔸پوریا میگوید: "من با اینکه در حد مرگ احساس ناتوانی میکردم، در آن حال به فکر حسابُ کتابهای کاریام با مردم بودم و اینکه باید حتما زنده بمانم تا حقی از کسی ضایع نکرده باشم"!
🔸وی در پاسخ به پرسش خبرنگاری که میپرسد؛ نگران جای پارگی عمیقی که در صورتت چاک انداخته نیستی، میگوید: "من اتفاقا این زخم را خیلی دوست دارم. این زخم هر روز و هر لحظه به من یادآور میشود: پسر! تو در سمت درست تاریخ ایستادهای"!
🔸از لابلای اظهارات پوریا میتوان نتیجه گرفت: او فردی است بهشدت اصالتمند. این ویژگی از وی کنشگری فضیلتمند میسازد. این فضیلتمندی نیز او را به خیابان میکشاند طوریکه زخمی و ناتوان میشود. تعهد وی به طرف حسابهایش، ویژگی اصالتمندی را در وی بیشآفرینی میکند طوری که جانی دوباره به وی میبخشد. این پدیده در بهترین شکل ممکن سبب بازآفرینی چرخه فضیلتمندی نیز در او میشود. بنابراین آنچه که باعث زندهماندن و برکشیدن دوبارهاش میشود همین چرخهی زاینده و پویا است: چرخهی تبدیل اصالتمندی به فضیلتمندی و تقویت دوبارهی اصالتمندی از طریق فضیلتمندی!
نتیجهگیری:
✅نویسنده در جریان اعتراضات ۱۴۰۱، از طریق صفحات اینستاگرامی، کانالهای تلگرامی، سایتهای خبری و مانند آن؛ ۳۷۹ کیس را که اعدام، زندانی، تعرض، نابینا، قطع عضو، نقص عضو، اهانت و مانند آن شدهاند مورد مطالعه قرار داده است. یافتههای این مطالعه هر ۳۷۹ کیس را در گروه انسانهای اصالتمند و فضیلتمند دستهبندی میکند. یعنی این کنشهای ناب ِ مبتنی بر ازخودگذشتگیِ در حد مرگ یا قطع و نقص عضو (و مانند آن)، افزون بر اصالتمندی کنشگران، با فضیلتمندی آنها نیز در رابطهای معنادار قرار داشته است.
✅از میان کیسهای مورد مطالعه؛ کیس سید محمد حسینی (جوان رزمیکاء کرجیِ اعدام شده)، پوریا علیپور (پسر نازیآباد)، کیان پیرفلک و نیکا شاهکرمی تاثیری عمیق بر نویسنده گذاشتهاند. اما این تاثیر، حتی ذرهای استقلال وی را در انجام یک پژوهش اصیل، عمیق و بیطرفانه مورد خدشه قرار نداده است.
#پسر_نازی_آباد