cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

فرهیختگان

آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد ارتباط با ادمین @farhikhtehgan_bot امام علی(ع): شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد... گروه تبادل نظر: @iranintellectualsgroup

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
11 861
المشتركون
+624 ساعات
+407 أيام
+20630 أيام
توزيع وقت النشر

جاري تحميل البيانات...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تحليل النشر
المشاركاتالمشاهدات
الأسهم
ديناميات المشاهدات
01
انسان مدرن زیر بار ولایت تحمیلی نخواهد رفت. حجت الاسلام اکبر نژاد #فرهیختگان راهی به رهایی
2536Loading...
02
بحران استیصال‌سازی در ایران عباس آخوندی، ۲۴اردی‌بهشت ۱۴۰۳ چندی پیش در یک گروه تلگرامی از من خواستند که در باره این‌که آیا بحرانی در پیش است، صحبت کنم. من در آن‌جا از قدرت گرفتن جریانی که راهبرد و برنامه‌ی عملش به استیصال کشیدن مردم و خلق بحران است سخن گفتم. دوست بسیار ارجمندم جناب اقای جواد روح، بر آن اساس یادداشتی انتقادی بر گفته‌ی من نوشته‌اند که در اینجا با شما به اشتراک می‌گذارم. البته در موقع مناسب، نظریه خودم را در باره جریان استیصال‌ساز انتشار خواهم داد. یادداشت راهبرد: دوگانه استیصال‌سازی ▪️چگونه کاهش مشارکت سیاسی - اجتماعی اکثریت به برکشیده شدن رادیکال ترین طیف اقلیت انجامید؟ 👈 محمدجواد روح ▪️روزنامه هم‌میهن یکشنبه۲۴اردیبهشت۰۳ ▪️"در علم سیاست در نهایت ما نیازمند یک چارچوب یا راه‌حل برای تغییر هستیم. وقتی ما علوم سیاسی می‌خوانیم، در نهایت باید به سیاستگذاری برسیم... همانطور که افلاطون، ارسطو، مارکس و برخی از متاخرین می‌گویند هدف علم سیاست توضیح امور نیست (مثل بیولوژی و زمین‌شناسی). هدف علم سیاست، تغییر امور است... اگر در سیاست هدف نداشته باشیم و یا برای رسیدن به اهداف وسیله نداشته باشیم، علم سیاستی نداریم. علم سیاست نباید علم توضیح امور سیاسی باشد... به گمان من، کلاً علم سیاست برخلاف سرشت و اهداف خود از سیاست جدا شده است". ✍ این گفتار دکتر حسین بشیریه در گفت‌وگویش با علی میرسپاسی، لب‌لباب نقدی است که امروز نه‌فقط به دانشمندان و استادان علوم سیاسی در ایران می‌توان وارد کرد، بلکه باید گامی فراتر گذاشت و مدعی شد که بخش بزرگی از نیروها و نخبگان سیاسی ایران امروز نیز، از درک مسئله و ارائه راه‌حل بازمانده‌اند. ✍ حتی استراتژیست‌ها و نظریه‌پردازان سیاسی نیز، امروز تا حد زیادی از راهبردهای پیشین خود دست کشیده‌اند و از وادی عمل به حاشیه نظر بازگشته‌اند. ✍ یادداشت اخیر سعید حجاریان و یا فایل صوتی منتشرشده از سیدمحمد خاتمی را می‌توان مصادیقی از این تغییر رویکرد در میان سیاستمداران ایرانی تلقی کرد. این تغییر رویکرد را ناچار باید به نقد نشست؛ چراکه این چهره‌های مؤثر اصلاح‌طلب، عملاً راهی را که از پسِ تجربه‌های اندوخته تاریخی و دانش انباشته نظری گشوده بودند و در سایه آن به جوانان پس از دوم‌خرداد درس‌ها آموختند، کنار گذاشته‌اند و به‌جای کنشگری، در مقام توصیف وضع موجود و نقد و هشدار درباره آن نشسته‌اند. ✍ حال آنکه به گفته بشیریه، سیاست علم توضیح امر موجود نیست؛ چه رسد که سیاست‌ورزی به این سطح فروکاهد. این گفتار بشیریه را به‌عنوان یکی از مؤثرترین استادان علم سیاست در ایران باید شنید و در پرتو آن، نقدها را به جان خرید. ✍ یکی از این گرایش‌های توصیفی، مباحثی است که اخیراً در محافل سیاسی مطرح شده و از جمله عباس آخوندی به آن پرداخته و تئوریزه کرده است. در این مباحث، از طیف نوپدید و رادیکال جریان حاکم تحت‌عنوان «جریان استیصال‌سازی» یاد می‌شود؛ جریانی که در این روایت، در جهت مستأصل کردن مردم در زندگی روزمره خویش برآمده‌اند و نه‌فقط عرصه سیاست را به گروگان خویش گرفته‌اند که به تحمیل ارزش‌ها و سبک زندگی مطلوب خود می‌پردازند و حتی، کسب‌وکارهای بخش خصوصی تا خردترین مراتب را تهدید می‌کنند (همان مواجهه‌ای که حسن روحانی نیز اخیراً از آن با عبارت «برخورد خصومتی با اقتصاد» یاد کرد). ✍ از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، جریان «استیصال‌ساز» را می‌توان نیرویی اقلیت در ایران امروز دانست که هویت، اعتبار و موقعیت خود را در شرایط ریزش مشارکت اکثریت و به‌ویژه بحران و بی‌ثباتی سیاسی-اجتماعی می‌بیند و می‌یابد. این جریان عموماً در قالب جبهه پایداری صورت‌بندی می‌شود؛ اما فراتر از آن است و در حوزه‌های پیداوپنهان قدرت سیاسی-اقتصادی حضور دارد و صاحب نفوذ است. ✍ این جریان در فضای دوقطبی رادیکال و تاریخی میان محمود احمدی‌نژاد و اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سال ۱۳۸۴ تاحدی بروز یافت و در فضای دوقطبی و بی‌ثباتی سیاسی-اجتماعی پس از انتخابات ۱۳۸۸، خود را به‌عنوان نیروی وفادار، پای‌کار و پایدار حامی سیستم که در اوج بحران، تمام‌قد وارد میدان می‌شود؛ معرفی کرد. 🔅 ادامه و متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16036 #فرهیختگان راهی به رهایی
2612Loading...
03
Media files
2622Loading...
04
#اخبار 💢 من از نقض حقوق سیاسی شهروندان سخن می‌گویم 🔹اکنون من مفتخرم که به سبب همین کارنامه و برنامه به اتهاماتی چون عدم وثاقت، عدم التزام به قانون اساسی و فقدان دانش و بینش سیاسی متهم می‌شوم و افرادی که از قرار گرفتن در معرض رأی ملت با حضور رقیبان محبوبِ مردم پرهیز دارند به مدعیان و مالکان و صاحبان نظام بدل شده‌اند. من از نقض حقوق سیاسی شهروندانی سخن می‌گویم که در محکمه‌هایی بدون حضور هیأت منصفه، وکیل و حتی متهم با گزارش چند مأمور امنیتی توسط فقهای شورای نگهبان به سلب حقوق شهروندی محکوم می‌شوند. مأمورانی که پرونده‌سازی‌های آنان آمیزه‌ای از تحلیل‌های جناحی و شنودهای تقطیع شده و عمدتاً غیرقانونی است و گزارش‌های آنان به نامه‌هایی مبهم و کلی با اغراض آشکار بدل می‌شود. 📌 نامه دکتر روحانی خطاب به ملت ایران در رابطه با ردّصلاحیت توسط شورای نگهبان @rouhanioffice
2531Loading...
05
‍ عمو کیوان ✍ رحیم قمیشی با آقای صمیمی عزیز، کلی صحبت کرده‌ام. بگویم "عمو کیوان" راحت‌ترم. واقعاً صمیمی، مهربان، دوست‌داشتنی، صبور و خوش‌فکر. اول شوخی‌اش را بگویم؛ می‌گفت ما سه برادر بودیم، به نظرم سیروس، کامران و کیوان. اولی را ساواک و نظام قبل اعدام کرد، دومی را نظام ولایت فقیه اعدام کرد، می‌گفت شما را به‌خدا انقلاب نکنید، شک ندارم نظام بعد، چشم به اعدام من خواهد دوخت! انگار خانواده ما به هر نظام یک اعدامی بدهکار است. اگر چه آنچه این روزها به او می‌گذرد کم از اعدام نیست! عمو کیوان ۷۵ سال دارد، چهار با زندان رفته و بیشتر از هشت سال را آنجا گذرانده، قبل از انقلاب هم سابقه سه بار دستگیری و زندان داشته، و همین الان هم حکم ۵ سال زندان جدید، در جیبش است. یعنی جشن تولد هشتاد سالگی‌اش را باید در زندان بگیرد. و البته منتظر رأی پزشکی قانونی است تا مطمئن شوند امکان تحمل کیفر را دارد! برود تا کلکسیون زندان کامل شود. زیباکلام کسی را برای مباحثه داشته باشد، دکتر مدنی، تاج‌زاده و بقیه، بنشینند دور هم، فکر کنند فردا چه باید کرد که مخالفت با حاکمیت، دیگر جرم تلقی نشود! چه کنند تا در نظام بعد دیگر دیکتاتوری نباشد. دیگر به هر کس نگویند اجتماع و تبانی داشته‌ای بر علیه نظام، محکومی! چطور کاری کنند باز به بهانه‌های مختلف استبداد برنگردد. برای حفظ امنیت!! چه‌کار کنند نظامی بر سر کار نیاید که اساتید هفتاد و هشتاد ساله را با افتخار زندان ببرد. طرفداران گفتگو را به داغ و درفش محکوم نکند. جذابیت عمو کیوان این سوابق او و خوش‌خلقی و امیدش به آینده‌ تنها نیست، خاکی بودنش و زندگی ساده و برخورد باصفایش تنها نیست، رک بودن و بی‌ریا بودنش نیست. او فکر پخته و عمیقی دارد. می‌گوید تنها راه موفقیت ما، افزایش آگاهی عمومی است، بسط ایده گفتگو بین همه، جمع شدن‌ها، ولو چهار نفره و پنج نفره، تمرین دمکراسی بین خودمان. و من چقدر شیفته این افکار او می‌شوم. می‌گوید اگر همه سران اپوزیسیون به توافق برسند، اما مردم آمادگی تغییر نداشته باشند، هیچ اتفاق مهمی نمی‌افتد. او معتقد است مردم اگر تغییر را بخواهند به آن می‌رسند، و به موقعش پیشتازان خود را پیدا می‌کنند. اصلا هم ناراحت نمی‌شود بگویم؛ عمو کیوان! اینها نگاه ایده‌آلیستی است. چطور مردم تغییر را بخواهند وقتی زبان گویایی ندارند، وقتی سرکوب می‌شوند، وقتی انکار می‌شوند. او همچنان بر ایده خودش است. هیچ راهی جز روش‌های مسالمت‌آمیز، پایدار نیست. باید از شور و هیجان دست برداریم. تغییرات خونین ضررهایش بسیار زیادتر از منافعش است. او اهل گفتگوست، همه علاقه‌اش آنست مردم همدیگر را پیدا کنند، دست هم را بگیرند و به آینده، کوتاه‌مدت نگاه نکنند، ما راه درازی در مقابل داریم، باید آهسته و پیوسته حرکت کنیم، برای ساختن ایران عجله و خشونت راه کار نیست. احساس می‌کنم من خیلی خوزستانی و عجولم، ولی می‌دانم او آبادانی‌تر و جنوبی‌تر از من است. چقدر خداوند انسان‌های بزرگ خلق می‌کند. با پشت سر گذاشتن آنهمه مصائب، آنهمه زندان، از دست دادن برادران، همچنان معتقد است، موانع مهم تغییرات مثبت، ما خودمانیم. به عبارتی نظام تغییر کند، فرهنگ مردم عوض نشود، باز به دام یک دیکتاتوری جدید می‌افتیم. و‌من همچنان معتقدم سد مهم پیشرفت، حاکمانی هستند که نمی‌گذارند مردم رشد کنند. ولی عمو کیوان سنجیده و آرام دورترها می‌بیند. وقتی که صبح مردم گفتند یا مرگ یا مصدق و عصر گفتند مرگ بر مصدق! وقتی گفتند تا شاه کفن نشود و بعد گفتند روحت شاد! نه او کاملا حق دارد، نه من! من می‌گویم مردم نشان دادند بزرگ شده‌اند. باید موانع برداشته شود. او می‌گوید مردم باید نشان بدهند تغییر کرده‌اند. چرا جمع‌ها شکل نمی‌گیرند، چرا دستجمعی اهداف دنبال نمی‌شود! حق با هر کدام‌مان باشد همه به اصل تغییر رسیده‌ایم و این مهم است تداوم وضعیت فعلی ممکن نیست. نمی‌خواهیم هر روز خبر زندان شدن اساتید دانشگاهی را بشنویم. نمی‌خواهیم نظامی سر کار باشد که افراد دلسوز و سالخورده را محکوم به حبس کند. نمی‌خواهیم جوان‌ها ناامید باشند. و مردم روز بروز فقیرتر. نمی‌خواهیم قباحت خطبه خواندن یک دزد، عادی شود. نمی‌خواهیم عمو کیوان از این زندان به آن زندان برود . با آن قلب سرشار از محبتش با آن صمیمیت و مهربانی‌اش. ایران با این بزرگانش آینده خوبی در پیش دارد مردانی که با وجود ناملایمات همچنان فکر می‌کنند راه رسیدن به هدف تغییر از پایین است بعد بالا، ناگزیر از تغییر است. عمو کیوان ما خیلی نیازت داریم به دکترها بگو بنویسند قلب ما مردم تاب تحمل زندان تو را ندارد زندانت شاید لغو شود آخر ما هم آدمیم... #فرهیختگان راهی به رهایی
56610Loading...
06
محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی می‌کند و من با ساز شهناز زندگی می‌کنم. من تنها خواننده‌ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می‌دانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازنده‌ها که ۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده‌است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است. داریوش پیرنیاکان: در تار نوازی شهناز با توجه به تمام نواندیشی‌هایش می‌توان ردپای ردیف و احاطه ایشان به ردیف را دید. جمله‌بندی شهناز به تمام معنا آوازی است، انگار که یک خواننده آواز می‌خواند و شما می‌توانید دنبالش کنید… جواب آوازهای شهناز از شاهکارهای جواب آواز در موسیقی ایرانی است. او از تمامی امکانات ساز بهره می‌گیرد و با قرینه سازی و سؤال و جواب‌های زیبا، قدرت و تکنیک را در خدمت زیبایی می‌آورد. من با ساز ایشان به تارنوازی علاقمند شدم و به کارم ادامه دادم . پرویز یاحقی: شهناز دفتر تار را بست. بخشی از سخنرانی #استاد_شجریان در مراسم بزرگداشت #استاد_جلیل_شهناز #فرهیختگان راهی به رهایی
51711Loading...
07
۴ میلیون بازمانده از تحصیل روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانش‌آموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دوره‌های مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان می‌دهد./ انتخاب #فرهیختگان راهی به رهایی
5505Loading...
08
بنیاد انسانیت و برابری در دومین نشست سالانه خود سندی را در باره مفهوم عدالت و صلح برای نظر خواهی برای برخی از صاحب نظران به اشتراک گذاشت. این بنیاد لائیک و مورد حمایت پاپ فرانسیس است. در روز ۱۰ ماه می ۲۰۲۴ در نشستی در شهر رم با حضور صاحب‌نظران که از نهادهای مدنی مختلف کرد هم آمده بودند، به بررسی سند پرداخت. این سند صلح و انسانیت را فراگیر تعریف می‌کند. پیشنهاد من در اجلاس دو نکته بود که خواستم در سند نوشته شود: ۱- جرم انگاری تبعیض یا آپارتاید جنسیتی. ۲- به رسميت شناختن شهروندخبرنگار. تقی رحمانی #فرهیختگان راهی به رهایی
5531Loading...
09
درسگفتار مقولات مستشرقانه در شناخت تاریخ و فرهنگ (۱) با ارایه #حسین_کمالی جمعه ۱۰ می ۲۰۲۴ حلقه دیدگاه نو #فرهیختگان راهی به رهایی
6024Loading...
10
تلخ‌ترین تصاویر این ایام کودکان معصومی که برای شناسایی اجسادشان در بمباران‌های غزه و رفح، اسمشان را روی دستانشان می‌نویسند. #فرهیختگان راهی به رهایی
73710Loading...
11
‍ شهادت بر حقیقت و ضرورت پایداری بر آن استاد مصطفی ملکیان #فرهیختگان راهی به رهایی
6403Loading...
12
پیش از انقلاب ۵۷ التقاط اسلام گرایی با مارکسیسم را در آثار علی شریعتی دیده بودیم. پس از انقلاب هم این التقاط را در آثار چپ ها و به ویژه احسان طبری متاخر مشاهده می کنیم. اما، گویی، ارتباط دادن اتوپیای مارکس با الهیات سیاسی قدمت دیرینه ای دارد. مثلا ارنست بلوخ مارکسیسم را با الهیات سیاسی و به ویژه الهیات سیاسی یهودی عجین می کند. در صفحه ۲۵۳ کتاب " خدای مرده زاد " می خوانیم : "نزد فرانتس روزنسوایگ، ایده یهودی رستگاری از ایده وحی الهی جدایی ناپذیر و بدون آن خطرناک بود. گنوسیسم انقلابی بلوخ نوع دیگری از وحی را تأیید می‌کند، وحی بشری که در تاریخ از طریق تمرینِ «آگاهی انتظاری» اتفاق می افتاد. این فرایند مستمر وحی بود که به سنت بزرگ پیشگویی آرمانشهری مجال ظهور داد، سنتی که با موسی آغاز شد، با مسیح ادامه یافت و با کارل مارکس به عصر مدرن ختم شد. این مارکسِ موزه بریتانیا نبود، اقتصاددانِ خودآموختهٔ ارزش افزوده و بت‌وارگی کالایی، نویسندهٔ پشمالوی سرمایه. بلوخ می گفت که آن مارکس اهمیت دارد، چون نگاه سرد ماتریالیستی را به آگاهی ایدئولوژیکِ کاذبِ جامعهٔ سرمایه‌داری دوخته است. اما نوعی «جریانِ گرم» مارکسیسم نیز در کار بود که این را تکمیل می‌کرد و با سنت موعودباورانهٔ کتاب مقدس ارتباط داشت. این مارکسِ جریانِ گرم، پیامبرِ آزادسازی و خودآیینی بشری بود، پیامبر امید. وقتی این دو جریان به هم برسند، «مارکسیسم آنتی تز متصلب بین شور و شعور را با تبدیل هر دو به چیزی جدید پایان می‌دهد و هر دو را وامی‌دارد تا ذیل آن با هم کار کنند، برای تمهید بی‌کم‌وکاست، آرمانشهرِ انضمامی.» فریدریش گوگارتن در مواجهه با تصمیم سال ۱۹۳۳، نازی ها را برگزید. ارنست بلوخ پیشتر کمونیسم را در سال ۱۹۱۷ برگزیده بود، زمانی که انقلاب روسی ظاهراً وعدهٔ تحقق «آرمانشهرِ انضمامی» —و به سخن بلوخ در روح آرمانشهر، عصر سوم هزاره ای– را بر روی زمین میداد. بلوخ در ابتدا منتقد بلشویک ها و به ویژه لنین بود، اما بعداً در کنایه ای نیم بند نوشت: «هر جا لنین باشد، اورشلیم آنجاست.» بلوخ گرچه شخصاً آزاری به کسی نرساند، ذره ای در تجلیل از کمونیست های آزارگر تردید نکرد؛ او مقاله های بسیاری در دفاع از استالینیسم و دادگاه های مسکو نوشت که سرانجام هزاران نفر را به کام مرگ فرستادند. به نظر میرسید که مارکسیسمِ جریانِ گرم، وقتی کار به تأمل در باب عمل انقلابی میرسید، تکه یخی سرد بود و به این واقعیت گردن می نهاد که آرمانشهر را تنها میتوان از طریق «انضباط، اقتدار، برنامه‌ریزی مرکزی، خطِ عمومی و راست کیشی» محقق کرد و «آزادی تام ... تماماً در ارادهٔ معطوف به راست کیشی پیروز میشود.» مارکس نیز مثل توماس مونتسر که بلوخ در کتاب های متعددی از او تجلیل کرد، «شلاقی را برداشت که مسیح با آن رباخواران را از معبد بیرون کرد». بلوخ از خوانندگانش میخواست همین کار را بکنند. به تصریح او، مارکسیسم انقلابی تشخیص میدهد که شر قدرت دارد و تنها با قدرت باید با آن روبه‌رو شد، «چونان امر مطلق [کانتی] که تپانچه در دست دارد.» این عبارتی تکان دهنده است که البته برای کسی مانند بلوخ که فهمش از تاریخ مثل فهم پیامبران بود، ضرورت دارد: تاریخ چیزی است که باید آن را با قداست و خشم آخرالزمانی فراچنگ آورد. «تنها ناعادلان به واسطه خدایشان به وجود می آیند، اما عادلان... خدا به واسطه آنان وجود می یابد.» یدالله موقن #فرهیختگان راهی به رهایی
68412Loading...
13
Media files
6234Loading...
14
اجرای ترانه "جان مریم" باصدای: مهتاب حقیقی (دختر دایی مریم میرزاخانی) نوازندگی پیانو: «یان وندراک» (همسر مریم میرزاخانی) مراسم یادبود در دانشگاه استنفورد آمریکا #فرهیختگان راهی به رهایی
75838Loading...
15
«نقد کارنامۀ روشنفکری ایران» به روایتِ «کمال اطهاری» #فرهیختگان راهی به رهایی
68412Loading...
16
ایران از چشم‌انداز فلسفه‌ی فرهنگ شاهد طباطبایی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت برگزار شده توسط انجمن علمی فلسفه دانشگاه تهران #فرهیختگان راهی به رهایی
70911Loading...
17
با فروع دین گردن اصول دین را نزنید عقرب و مار سمّی بهترند ‎از کسی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر، به افراد نیش می‎زند و آنها را می‎آزارد و از خدا و اولیا و دین بیزار می‎کند. در امر به معروف و نهی از منکر مواظب باشید با فروع دین، گردن اصول دین را نزنید. احکام شرع، فروع دین است و محبّت و ولایت خدا و اولیائش اصل دین است. به گونه‎ای روی عمل به احکام فشار نیاورید که افراد را از خدا و دین منزجر سازید و به اصل دینشان، یعنی محبّت آنها به خدا و اهل بیت علیهم السّلام لطمه وارد شود. در آیه‎ی ٧١ سوره‌ی‎ توبه، اوّل ولایت و محبّت بین مؤمنین را و بعد امر به معروف و نهی از منکر را مطرح می‎کند. امر و نهی وقتی اثر می‎کند که محبّت برقرار باشد. حاج اسماعیل دولابی #فرهیختگان راهی به رهایی
85211Loading...
18
دخترک معصوم شهید راه آزادی، بهروز ملکی بر سر مزار پدر نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم... رونوشت به فرماندهی کشتار سیدعلی خامنه‌ای #فرهیختگان راهی به رهایی
6728Loading...
19
آن روز که حکیمان گفتند، اصول فضایل چهار تاست: حکمت عدالت شجاعت عفت یکی برای همین بود که می‌خواستند مردم، شجاع باشند تا بتوانند در برابر نیروهای ضد انسانی برآشوبند؛ و آن سه اصل دیگر به دست قدرتمندان از مردمی بدور نابود نگردد. و خواجه نصیرالدین طوسی گفت: "چون تحصیل این فضایل به عمل نیاز دارد، از این جهت، حصول عدالت موقوف بود بر حصول این سه فضیلت دیگر (اخلاق ناصری) سرود جهش‌ها: ص۲۳ #فرهیختگان راهی به رهایی
6719Loading...
20
حماسۀ انتخابات مجلس وزیر کشور در توییتی دور دوم انتخابات مجلس را "حماسه" خواند. بسیاری به او طعنه زدند که آخر چگونه می‌توان مشارکت ۸ درصدی در پایتخت را حماسه نامید؟ ضمن آنکه حجم قابل توجهی از این ۸ درصد، آراء باطله بوده است، به طوری که نماینده‌ای تنها با کسب ۲ درصد و اندی از آراء واجدین شرایط (تقریباً برابر با تعداد دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات) بر مسند نمایندگی تهران تکیه زده است. شاید قیاس منطقیی نباشد اما درست عکس سال ۵۸ که ۹۸ درصد از مردم به جمهوری اسلامی رأی "آری" دادند اکنون پس از ۴۵ سال ۹۸ درصد از مردم دست کم به بعضی اشخاص "نه" گفتند و این خود به اعتباری "حماسه" نام تواند گرفت. فی الواقع طاعنانِ وزیر کشور، مغزِ سخنِ نغز او را درنیافته‌اند. مشهور است این لطیفه از عبید زاکانی که: شخصی هرچه تیر به سوی مرغی می‌انداخت خطا می‌رفت. رفیقش مرتّب می‌گفت: "احسنت". شخصِ تیرانداز آشفته شد و با عصبانیت به دوستش گفت: مرا مسخره می‌کنی؟ رفیقش گفت: نه والله. آن مرغ زیرک را تحسین می‌کنم. (نقل به مضمون) حال به نظر می‌رسد افاضۀ اخیر جناب وزیر ناظر به عدم مشارکت نود و چند درصدی مردم پایتخت بوده است که الحق ستودنی است. رضا موسوی طبری #فرهیختگان راهی به رهایی
75720Loading...
21
مهربان قاطع مهربانِ قاطع؛ ترکیبی که در آن هم حالِ خودِ فرد خوب است و هم اطرافیانش. مهربانِ قاطع، کسی است که مرز دارد، به‌وقتش می‌تواند نه بگوید و اجازه سوء‌استفاده از محبتش را نمی‌دهد. او با آدم‌ها خوب است ولی نه از سرِ ترس. جایی آسیب ببیند، حرفش را می‌زند، اگر ترمیم و جبرانی در کار نبود، فاصله می‌گیرد و مهرش را می‌برد سراغ آدم‌های دیگر. مهربانِ قاطع، آدمی است که همه نمی‌توانند دوستش داشته باشند و در پیِ محبت همه نیست. او می‌داند که کسبِ محبت همه بهایش ازخودبیگانگی است. مهربان قاطع کم مرز و قانون می‌گذارد و به آدم‌ها آزادی و فراغت می‌دهد، امّا جایی که مرز و قانون می‌گذارد، روی آن می‌ایستد. مهربان قاطع می‌داند که مراقبت از خودش به اندازه مراقبت از دیگران مهم است. او می‌داند که اول خودش باید وجود داشته باشد تا بتواند آدم‌های دیگر را دوست داشته باشد. مهربانِ قاطع وجود دارد، هست، حل نمی‌شود توی آدم‌ها و به نیازهای خودش توجه دارد، امّا آزادانه به دیگران هم می‌رسد و به قدر توانش هوای آن‌ها را هم دارد. مهربان قاطع اجازه نمی‌دهد آدم‌ها از درِ مهربانی‌اش وارد شوند و او را در نهایت خسته و از خوبی پشیمان کنند. مهربان قاطع حواسش هست که خودش را فرسوده نکند. این فهرست را می‌توان همینطور ادامه داد. این متن بیشتر خطابی است به آدم‌هایی که خیلی وقت‌ها مجبورانه خوب‌اند، از مرزگذاری می‌ترسند و آخرش خسته و با ناراحتی خودشان را با این حرف تسکین می‌دهند که تو نیکی می‌کن و در دجله انداز و فلان و بهمان. نه، حرف این است که تو نیکی می‌کن اما مرز داشته باش و به آدم‌ها نشان بده که همیشه نمی‌شود از این چاه آب برداشت. چنین نحوه بودنی شدنی است و باید آن را صبورانه آموخت. محمود مقدسی #فرهیختگان راهی به رهایی
75817Loading...
22
مستند «تازه نفس ها»(تابستان ۱۳۵۸) ساختۀ کیانوش عیاری از اینجا دانلود کنید #فرهیختگان راهی به رهایی
65612Loading...
23
ترانهٔ سردیاری تو با همین یک چشم زیباترین زادهٔ سرزمینِ منی. تو با همین یک چشم خواهی دید سیارهٔ سوسن‌ها چگونه مقابلِ ماه به زانو در می‌آید. تو خواهی دید نور چگونه نطفه می‌بندد جراحت چگونه شفا می‌یابد و شب که آخرین استعارهٔ آدمی‌ست. تو مطمئن‌تر از تشنگی، تو بالغ‌تر از برفِ کوه. ما هر دو بالای کوه چشم به راهِ دخترِ دیگری هستیم که یک چشمش را نزدِ ملائک گروگان گذاشته است، بلکه مسافران همهٔ مسافران سَردیارِ سپیده‌دمی شوند که شرم از تاریکی ببارد وُ سوسن از عطرِ آهستهٔ تفنگ! سیدعلی صالحی #فرهیختگان راهی به رهایی
6719Loading...
24
سلام بر دوستان همانطور که می‌دانید مجموعه‌های رسانه‌ای چون خرد جنسی ، یک پیشنهاد ساده ، رویای ایران ، مستندهای ممنوعه، و .... بدون چشم دأشت مالی و با عدم هیچگونه حمایت دولتی یا نهادی و صرفا با حمایت خداوند و شما مخاطبین تولید شده است. مجموعه‌هایی که به شکل رایگان برای هموطنان میلیون‌ها بار پخش شده و سعی داشته‌اند با ابزار رسانه امر اجتماعی را در قالب‌های مختلف به‌ سامان کنند و مغفول‌ترین مسائل کشور را مسئله‌مندانه مورد تحلیل قرار دهند. حال با تعطیلی مدرسه تخصصی علوم انسانی شرف الدین که برای استقرار دفتر ما، حمایت ویژه داشته است، ما نیز برای استمرار تولیدات نیاز به دفتر کار (حداقل ٤٠ متر) در تهران داریم (ترجیحا نزدیک‌ به مرکز شهر) اگر از مخاطبین شخصی امکان حمایت برای واگذاری مکان (رایگان یا با حداقل اجاره) را دارد لطفا برای حمایت پیام بدهد!👇 @yasershaban (باری... یک متر از خاک کشوری که بیست سال است در آن کار فرهنگی می‌کنیم متعلق به ما نیست!) با احترام. یاسرعرب @yaser_arab57
5956Loading...
25
از نیاز تا اعتراض گفتگو با محمود حکمت‌نیا درباره آینده ایران ما باید از سر نیاز به اصلاح برسیم. ما الان می‌خواهیم از سر اعتراض به اصلاح برسیم و این جواب نمی‌دهد. برای اصلاح شرایط، نیازمند یک دستگاه حل‌ مسئله هستیم. قطعا دستگاه حل مسئله ما، حتی دستگاه فقهی‌مان، اشکال دارد. اگر متوجه شدیم که این دستگاه فعلی است که جوابگوی نیاز ما نیست، گامی در جهت اصلاح برداشته‌ایم. فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد #فرهیختگان راهی به رهایی
63113Loading...
26
ما فقط محکوم می‌کنیم! شکلات تلخ رفح با پروتکلات فائقه عشیره اضل من الحمیر در قصاب‌خانه جهان آزاد رضا بهشتی معز فیسبوک نگارنده #فرهیختگان راهی به رهایی
6432Loading...
27
چرا شما رو نمی‌گیرن؟ صادق زیبا کلام #فرهیختگان راهی به رهایی
6377Loading...
28
‍ 🔺دختر ایران در جامەی کدبانوی انقلابی بیلبوردهای بحث ساز میدان ولیعصر، معمولا بیانگر آخرین رهیافت های ایدئولوژی مسلط در حوزەی فرهنگ و اجتماع است. دختر ایران، چشم و چراغ خانه با تصویری از خانەداری دختران در پس زمینەی شاد، آخرین پیام از این دست است. ون سفید گشت ارشاد در پایین بییلبورد، مکمل این پیام است. مقایسەی این تصویر با پوستر سمت چپ که توسط حزب جمهوری اسلامی در نخستین روز زن پس از انقلاب منتشر شده، حاوی دلالت های مهمی است. در تصویر سال 58 دو زن انقلابی مسلمان با سلاح و مشعل سرخ و کودکی در آغوش نه در خانه، بلکه در حال فتح فضاهای عمومی هستند. بسیج اجتماعی و سیاسی زنان همیشه بخشی از استراتژی حکومت بوده، همچنین مداخلەی آن در حوزەهای شخصی به قصد یکسان سازی فرهنگی و اخلاقی جامعه. اما دگردیسی این راهبرد به سمت حضور بیشتر زنان در خانه، خالی از معنا نیست: بر اثر سیاست های دهەهای گذشته، تعادل سنتی جامعه بهم خورده و زنان بیشتر از گذشته در محیط های عمومی و فضاهای کسب و کار و دانشگاه ها حضور یافتەاند. پیامد این امر روابط جنسیتی را دگرگون و هنجارهای اخلاقی سنتی را زیر و رو نموده است. در پاسخ به این تحولات به تدریج تعریف حکومت از امر اخلاقی دگرگون شده: اخلاق دیگر انتخابی شخصی میان انسان و امر الهی نیست - آنگونه که در دهەی شصت بود - بلکه  مسالەای مرتبط با نظم عمومی است. حتی در یک چارچوب ادراکی راهبردی تر، با امنیت ملی مرتبط است. این رهیافت تازه که با افول جایگاه نهاد دین در حالت کلی همراه هست، به عرفی شدن فزایندەی مفاهیمی چون خانواده، جنسیت و اخلاق انجامیده است. در دهەی شصت مداخله در حوزەی خصوصی و تلاش برای یکسان سازی فضاهای عمومی به قصد بردن مردم به بهشت و بر مبنای خوانشی قدسی از امر اخلاقی انجام می گرفت. در حالی که امروز، سیاست معطوف به بازگشت زنان به خانه، امری عرفی و به هدف کند کردن روند زوال اخلاقی پیشگفته و حفظ نظم و امنیت عمومی است. غیر از دغدغەهای هنجاری و مرتبط با پوشش زنان و روابط جنسیتی متفاوت با گذشته، کاهش موالید نگرانی اصلی است. داستان این است کە ایران در حال ورود به یک سیاهچالەی جمعیتی است که مشخصەی اصلی آن پیری توام با فقیری است. کشورهای غربی که با دشوارەی کاهش جمعیت روبرو هستند، با نرخ های بالای درآمد سرانه، از قابلیت لازم برای جبران پیامدهای آن از طریق مهاجرت و جذب نیروی کار برخوردارند. در حالی که برای یک کشور توسعه نیافته و فقیر، پیری جمعیت چشم اندازی دهشت افکن است. نقطەی مقابل این سیاهچاله، نقطەی روشن جمعیتی است. زمانی که نیروی کار ارزان و جوان به یک مزیت اقتصادی تبدیل و ارزش افزودەاش در چرخەی تولید، به صورت تصاعدی بالا می رود. توسعەی سه اقتصاد بزرگ و پیشتاز شرق آسیا در نقطەی شیرین جمعیتی اتفاق افتاد. ژاپن در دهەی شصت، کرەی جنوبی در دهەی هفتاد و چین در دهەی هشتاد میلادی. نقطەی شیرین جمعیتی ایران در دهەهای هشتاد و نود شمسی بود. زمانی کە موالید محصول انفجار جمعیتی دهەی شصت به سن کار و بهرەوری رسیدند. جمعیتی جوان و دارای تحصیلات عالی در کشوری سرشار از منابع انرژی - که در مسیر توسعه مزیتی مانند نیروی کار ارزان محسوب می شود - فرصتی تکرار ناپذیر است. فرصتی که در دهەی هشتاد احمدی نژاد و بخشی از دوران روحانی مقهور ایدئولوژی گردید و از دست رفت. صلاح‌الدین خدیو #فرهیختگان راهی به رهایی
7449Loading...
29
Media files
8207Loading...
30
ویژگی نظام‌های مردمی و عوامل مشروعیت حاکم و انتخابات ها از نظر رهبر جمهوری اسلامی ایرلن #فرهیختگان راهی به رهایی
95114Loading...
31
هُوَ المَحبوب ننازم به سرمایهٔ فضلِ خویش به دریوزه آورده‌ام دست، پیش خدایا، به عزت، که خوارم مکن به ذلّ گنه شرمسارم مکن [بوستان سعدی] ویدیو: در شبِ یک‌صد‌ سالگی پیر فرزانه و باغبان مثنوی، دکتر محمدعلی موحد به همت مجلهٔ بخارا موسیقی: تار پرشرافتِ استاد فرهنگ شریف #محمد_علی_موحد #فرهیختگان راهی به رهایی
1 00017Loading...
32
نامه شفیعی کدکنی به تقی پورنامداریان در باب اهمیت کتاب البیاض و السواد سیرجانی #فرهیختگان راهی به رهایی
90116Loading...
33
دروغ حناق نیست! استراتژی است! بله دروغ حناق نیست! وقاحت هم نه تنها مالیات ندارد که نزد دولتمردان ما بوفور یافت می‌شود و اینقدر در این حرفه‌ی شریف استادند که اگر در آینده به هر دلیلی بیکار شدند، با همین خلاقیت و امتیاز انحصاری می‌توانند کارگاههای آموزشی تکنیک‌های دروغ‌های وقاحت‌بار تشکیل دهند و کسب درآمد کنند، چنان‌که امروز هم گویا پشتوانه‌ی کرسی‌های قدرتشان همین ترفند است: دروغ‌های شاخدار به مثابه استراتژی فرار به جلو و ساده‌ترین راه فریب مخاطب فراموشکار یا ناآگاه! این روزها مدام عکس‌ها و ویدئوها و اخبار ورود پلیس به دانشگاه‌های آمریکا را با شوق و ولعی زایدالوصف به رخ می‌کشند که های جماعت ببینید سمبل آزادی بیان، مهد دموکراسی چطور دانشجویان و استادان را دستگیر می‌کند و کت‌بسته می‌برد؟! ببینید اینها چقدر بدند و ما چقدر خوبیم که اصلا هیچ‌ پلیسی در این دوران حکومت مشعشع ما وارد دانشگاه نشد و هیچ استادی و دانشجویی هم اخراج یا دستگیر نشد! (برای نمونه بنگرید به بیانات بهادری جهرمی سخنگوی دولت و نیز آقامیری ریاست دانشگاه بهشتی). اصلا ما فراموشکار و کودک سفیه و نادان! هاضمه‌ی روان شما چگونه این درجه از وقاحت و وارونه جلوه‌دادن را تاب می‌آورد؟ حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۷۸ را به کلی فراموش کرده‌اید؟! صدمات جانی و مالی و مفقود شدن دانشجویان در آن ماجرا اصلا هیچ جایی در حافظه‌ی شما باز نکرده است؟!  نگویید که شما هم نتیجه بیدادگاه قضایی مربوط را با محکومیت سرباز اروجعلی ببرزاده رفع و رجوع کردید و تمام! حملات مکرر به دانشجویان در سالگردهای ۱۸ تیر ( ۱۳۸۲ و ۱۳۸۸) را هم به خاطر ندارید؟!  قالیباف گازانبری را هم یادتان نیست؟! اصلا آن ماجراها مربوط به سالها قبل است و توقع یادآوری حوادث دور، ورای توان شماست؛ همین حوادث ۱۴۰۱ و مصائبی که بر سر دانشجویان و استادان آوردید را چگونه انکار می‌کنید؟ ما شاهدان عینی آن وقایع که هنوز نمرده‌ایم! بله در این مورد دست‌کم در مورد دانشگاه شهید بهشتی که من خود شاهد بودم، پلیس با لباس فرم پلیس وارد دانشگاه نشد اما هر روز لباس‌شخصی‌ها و دزدان و تبهکاران تازه از زندان رهاشده را برای کتک‌زدن دانشجویان و به آشوب کشاندن اجتماعات وارد دانشگاه نمی‌کردید؟ رئیس سابق دانشگاه بهشتی را به سبب تلاش برای حفاظت از دانشجویان و مقاومت و چون و چرا در برابر ورود نیروهای امنیتی و به تعبیر شما مماشات با اغتشاش‌گران از کار برکنار نکردید؟ و پرونده‌های متعدد تعلیق و محرومیت از خوابگاه و دستگیری در منزل برای دانشجویان ترتیب ندادید؟ و بلافاصله در نخستین هفته‌ی انتصاب رئیس جدید، استادانی را که در مقابل تبهکاری‌ها مقاومت کرده و به جرم اینکه دانشجویانشان را هم چونان فرزندان خود دوست می‌داشتند و کیان دانشگاه را به ثمن‌ بخس نفروختند، ممنوع‌الورود و تعلیق و اخراج و به اجبار بازنشسته نکردید؟ شگفتا که با وجود ارسال اظهارنامه‌ی قضایی برای ریاست دانشکده‌ها و رئیس دانشگاه و درج شکایت در دیوان عدالت اداری، هنوز هم به دوربین چشم‌ می‌دوزید و در برابر وجدان عمومی تمام این ستم‌ها را انکار و ادعا می‌کنید که هیچ دانشجو و استادی تعلیق یا اخراج نشده است! بسیار خوب! اما از اینها که بگذریم جوانمردی و انصافتان در مقابل دانشجویان و استادان بی‌پناه آمریکایی ستودنی است! امیدواریم کار بورسیه و انتقالشان به سهولت انجام شود و اقامتی خوش در بهشت دانشگاه‌های ایران را تجربه کنند! نگار ذیلابی استاد تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی از اول آذر ۱۴۰۱ تاریخ و تمدن #فرهیختگان راهی به رهایی
1 09319Loading...
34
اصطلاح « نان سیلو » در میان مردم باخرز قاسم خرمی مردم روستاهای باخرز وقتی یک نانی در دهانشان مزه نمی کرد، می گفتند این نان مثل « نان سیلو» است. این اصطلاح حدودا از اواخر دهه ۱۳۴۰ و زمانی باب شد که پای مردم باخرز بویژه کارگران کوره پزخانه های آجر پزی به تهران بازشد و برای نخستین بار نانی را می خوردند که دستپخت خودشان نبود. نان هایی که زنان باخرز در تنورهای گِلی و هیزمی داخل خانه ها می پختند، به لحاظ بو و مزه، فوق العاده بود. هم آرد آن از گندم مرغوب و بویژه گندم دیم تهیه می شد، که به خاطر وجود سبوس فراوان و نبود نشاسته، بسیار مغذی و مفید بود و هم با مهارت مثال زنی پخته و برشته می شد. یقینا آن عرق پیشانی مادران مهربانی که سر در تنور سرخ می کردند، نیز در مزه و کیفیت آن نانها، بی تاثیر نبود. تنور نان پزی نهایتا هفته ای یک بار روشن می شد و نان های پخته شده، برای چند روزی می ماند و سفت می شد اما هیچ وقت مثل نان های شهری کپک نمی زد. تازه هرچه بیشتر خشک می شد، خوشمزه تر هم می شد. گاهی مجبور می شدیم روی آن آب بپاشیم تا به دهان ما آسیب نرساند ولی مزه آن هنوز در دهانمان باقی است. خلاصه، قوت غالب مردم نان بود؛ بطوری که وقتی می خواستند بپرسند که آیا شما ناهار یا شام خورده اید، می گفتند « شما نون خورده اید؟». انصافا آن نانها به تنهایی هم می توانست یک وعده كامل غذایی باشد و يك نفر را سیر کند و حالا اگر ماست و شیر و کشک و قروت و اشکنه ای هم بود که می شد نور علی نور … در آن سالها، احتمالا ۶۰ درصد وزن ما باخرزی ها را به جای آب، نان تشکیل می داد! من خودم هنوز به غذای بی نون عادت نکرده ام و سفره ای که نان نداشته باشد را به رسمیت نمی شناسم. هر چند که بیشتر نانوایی های تهران متاسفانه در پخت نان دقت و مهارت لازم را به کار نمی برند و فقط آرد را حرام می کردند. در هر صورت، مردم باخرز به مرور به کل نان های سفید و نازک و بی مزه شهری می گفتند « نان سیلو». اما با توجه به تاریخ پیدایی و شکل و شمایل نان سیلو در کشور، به نظر می رسد که هیچ باخرزی، اصلا نان سیلو نخوره باشد و شاید اگر هم جایی دیده، مطمئنا به خاطر سفتی و بی کیفیتی رغبتی به خوردنش پیدا نکرده است. تاریخچه نان سیلو در ایران به ساخت سیلوهای گندم در دوره ناصرالدین شاه قاجار می رسد. در آن تاریخ، قحطی شدید نان به وجود آمد و مردم از گرسنگی ریختند توی خیابان و نزدیک بود که کالسکه ناصرالدین شاه را واژگون کنند و او را بکشند که نجات یافت اما چند نفر از رجال کشور را به خاطر بروز قحطی و شورش، اعدام یا برکنار کرد. از آن تاریخ به بعد، سیلوهایی در برخی مناطق کشور ایجاد شد که گندمها را می توانستند برای دو یا سه سال ذخیره کند. در ابتدای کار، این سیلوها باعث شد که گندم ها از معرض موشها و سایر آفات دور بماند و در واقع نان تمیز تری پخته شود. در مواقعی که محصول گندم در کشور مناسب و مکفی نبود، محموله های آردی از روسیه وارد ایران می شد که بدون سبوس بود و به آرد سفید مشهور شد. نان هایی هم که با این آردها پخته می شد، نسبت به نان های ایرانی، خیلی سفیدتر بود. تا اینجا که هر وقت از نان سیلو سخن گفته می شد، منظور نان نازک و سفید بودی که توسط تنورهای نفتی پخته می شد. این دوران خوب نان سیلو بود. اما خاطره بد مردم از نان سیلو به سالهای بعد از اشغال ایران توسط متفقین ( روس و انگلیس) در جنگ جهانی دوم و بویژه سالهای ۲۱-۱۳۲۰ مربوط می شود. در آن سالها، نان کمیاب شد و قیمت یک نان سنگگ در تهران در عرض یک ماه از یک عباسی به ۱۰ عباسی افزایش پیدا کرد. از اینرو، و از روی ناچاری، هر چیزی که در کف سیلوهای قدیمی مانده بود با ترکیب برخی حبوبات مثل نخود و عدس، به عنواون نان سیلو به بازار عرضه شد که در واقع ترکیبی از خاک اره، شن، فضولات حیوانات و مقداری آرد بود و به قدری سفت بود که با چکش هم نمی‌شکست! شکل آن هم شبیه آجر بود که حتی مردم گرسنه و قحطی زده هم به زور، حاضر به خوردن آن بودند. نان سيلو در حقيقت چیزی شبیه نان «کلوچ» در اصطلاح باخرزها بود یعنی نانی که خمیرآن به کف تنور افتاده باشد. به همین دلیل، می شود نتیجه گرفت، آنچیزی که باخرزی ها از نان سیلو در ذهن دارند مربوط به دوره ای بود که گندم روسی وارد شده بود و اطلاعی چندانی از فاجعه نان سیلو در دوران جنک دوم جهانی ندارند. ادامه را اينجا بخوانيد #فرهیختگان راهی به رهایی
94510Loading...
35
کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، در مصاحبه با شبکه الجزیره: گفت‌وگوهای غیرمستقیم بین ایران و آمریکا موضوع جدیدی نیست. سال ها برقرار بوده و امروز هم برقرار است، چه از طریق سفارت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است و چه از طریق برخی کشورهای منطقه. در قضایای اخیر هم، هم سیاست ایران و هم سیاست آمریکا مبتنی بر این بود که این جنگ گسترش نیابد و در این راستا گفت‌وگوهای غیرمستقیم با آمریکا داشتیم./خبرآنلاین فرقه ولاییون بفرمایند دلیل انجام گفت و گوهای غیر مستقیم بجای مستقیم و ورود کشور ثالث در گفت و گو های محرمانه چیست؟ آیا آمریکا را به رسمیت نمیشناسند؟ آیا منافع ملی ۸۵ میلیون ایرانی باید خرج ایدئولوژی فرقه شود؟ آیا بیت المال کشور باید خرج اهداف قدرت طلبی فرقه ولاییون شود؟ آیا کشور و مردمش باید در خط دشمن طلبی ایدئولوژی فرقه باشند؟ توضیح دهند با توجه به حمایت فرقه ولاییون از حمله حماس، با چه دستاوردی الان از پیشنهاد صلح حماس حمایت می‌کنند؟ و در آخر بفرمایند کشور، مردم و بیت المال تا چه اندازه باید فدای منافع فرقه شوند؟ امیر فرخی #فرهیختگان راهی به رهایی
9509Loading...
36
🔻 هجوم موریانه‌ها به کتابخانه عمومی لرستان ⬅️ مدیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی لرستان: موریانه بخش‌هایی از کتاب‌های یک ساختمان انباری کتابخانه که از سال ۹۸ تاکنون به‌صورت اصولی چک نشده بود را از بین برده است. ⬅️ این کتاب‌ها متعلق به کتاب‌های وجین‌شده کتابخانه و  برخی کتب کتابخانه روستای دیناروند که سال ۹۷ افتتاح و سال ۹۸ توسط سیل تخریب شده بود است.
94213Loading...
37
موثرترین افراد در تبلیغ نظام سلطنتی کسانی هستند که بجای نقد علمی؛ علیه آن رژیم اقدام به جعل یا نشر دروغ، بویژه دروغ‌های آشکار می‌کنند، و طرفداران آن ساختار را به درستی راه خود مطمین و دیگران را هم به آنان خوشبین می‌کنند. ‏این قاعده برای مخالفان ساختار موجود هم صدق می‌کند. عباس عبدی #فرهیختگان راهی به رهایی
9064Loading...
38
مرتضی مطهریِ فقید در این مصاحبه می گوید «حکومت اسلامی» به معنای حکومت طبقۀ روحانیت نیست. همچنین معتقد است ولی فقیه نقش یک ایدئولوگ را دارد نه نقش یک حاکم و بنا نیست ولیّ فقیه در راس دولت قرار بگیرد، حکومت کند و در امور اجرایی نقش داشته باشد... مطهری زنده نماند و ندید که حکومت اسلامی به روایت جمهوری اسلامی، عملا به معنای حکومت طبقه روحانیت است. همچنین ولی فقیه،،خصوصا در دورانِ ولی فقیه دوم (آقای خامنه ای)، هم حکومت می کند، هم در راس دولت قرار می گیرد و هم در امور اجرایی قویا نقش دارد و در جزئیات دخالت می کند، هر چند مسئولیت آنرا در کثیری از موارد نمی پذیرد. «هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است» به نزد نگارنده، قصه عمیق تر از این است. مسئله نه در نحوۀ اجرای حکومت دینی که گره زدن مشروعیت سیاسی به دیانت و فقاهت و ولایت است و برکشیدن نظریۀ « ولایت فقیه»؛ نظریه ای که ناموجه و ناتراشیده است و به انحاء گوناگون میتوان آنرا نقد کرد. چند صباحی است در حال نگارشِ مقالۀ « ولایت فقیه در ترازوی اخلاق» هستم. اگر موافق تدبیر من شود تقدیر، این جستار تا دو ماه آینده منتشر می گردد. در این مقاله، شش دلیل در نقد آموزۀ «ولایت فقیه» اقامه کرده ام. فقراتی از این جستار به قرار زیر است: «پانزده سالی است دلشمغول رابطۀ میان «دین و اخلاق» و «فقه و اخلاق» ام و به قدر وسع در این زمینه تامل و تتبع کرده و قلم زده ام. ماحصل این فعالیت های فلسفی- دین شناختی که عمدتا حول احکام فقهیِ اجتماعی بوده و مقولات و موضوعاتِ حجاب، ارتداد، ازدواج عرفی/ ازدواج سفید، مباهته، سبّ نبی و رقص را در برگرفته؛ در دو کتاب «حجاب در ترازو» و «زمین فقه و آسمان اخلاقِ» نگارنده منتشر شده است. در مقالۀ پیش رو، به سروقت « ولایت فقیه» رفته و آنرا در ترازوی اخلاق می نهم و بر می رسم؛ حکم فقهی ای که به مقتضای آن، مشروعیت سیاسیِ موجه، مستفاد از دیانت، فقاهت و ولایت است و فقیه جامع الشرایط، در یک حکومت دینی، « باید» حکومت کند. به تعبیر دیگر، به تعبیر دیگر، در پاسخ به پرسشِ بنیادینِ « چه کسی باید حکومت کند»، قائلان به نظریه ولایت فقیه می گویند: «ولیّ فقیه». بیش از ورود به بحث، ذکر نکته ای ضروریست. هر چند تجربۀ زیستن در ذیل حکومت دینیِ چند دهۀ اخیر، برانگیزانندۀ اصلیِ نگارنده در نوشتن سطور پیش روست. درعین حال، بحث کنونی صبغۀ نظری و مفهومی دارد، نه مصداقی. به تعبیر دیگر، فارغ از اینکه ایران معاصر، دو ولیِّ فقیه به خود دیده و بیش از چهل و چهار سال زعامتِ فقیهانۀ سید روح الله خمینی و سید علی خامنه ای را تجربه کرده؛ زعامتی که کارنامۀ آن پیش روی ماست؛ می توان به نحو نظری و هنجاری نیز به سراغ این آموزه رفت و آنرا در ترازوی نقد توزین کرد.  در این جستار می کوشم ادلۀ شش گانه ای در نقد ولایت فقیه اقامه کنم؛ ادلۀ قرآنی، الاهیاتی، فقه شناسانه، اخلاقی، روانشناختی و تجربی.» سروش دباغ #فرهیختگان راهی به رهایی
1 07512Loading...
39
مریم فیروز، دختر فرمانفرما اشراف زاده کمونیست، چگونه به شوروی گریخت؟ #فرهیختگان راهی به رهایی
1 38267Loading...
40
انتشار تصاویری از حرکات نمایشی چند دختر و پسر جوان با «اسکیت» در اصفهان مورد توجه مخاطبان شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. در این تصاویر دختران وزرشکار بدون #حجاب_اجبارى به همراه پسران مشغول انجام حرکات نمایشی با اسکیت در خیابان «چهار‌باغ» و میدان «نقش‌جهان» اصفهان هستند.رادیو فردا #فرهیختگان راهی به رهایی
1 80549Loading...
02:10
Video unavailableShow in Telegram
انسان مدرن زیر بار ولایت تحمیلی نخواهد رفت. حجت الاسلام اکبر نژاد #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
👍 2
بحران استیصال‌سازی در ایران عباس آخوندی، ۲۴اردی‌بهشت ۱۴۰۳ چندی پیش در یک گروه تلگرامی از من خواستند که در باره این‌که آیا بحرانی در پیش است، صحبت کنم. من در آن‌جا از قدرت گرفتن جریانی که راهبرد و برنامه‌ی عملش به استیصال کشیدن مردم و خلق بحران است سخن گفتم. دوست بسیار ارجمندم جناب اقای جواد روح، بر آن اساس یادداشتی انتقادی بر گفته‌ی من نوشته‌اند که در اینجا با شما به اشتراک می‌گذارم. البته در موقع مناسب، نظریه خودم را در باره جریان استیصال‌ساز انتشار خواهم داد. یادداشت راهبرد: دوگانه استیصال‌سازی ▪️چگونه کاهش مشارکت سیاسی - اجتماعی اکثریت به برکشیده شدن رادیکال ترین طیف اقلیت انجامید؟ 👈 محمدجواد روح ▪️روزنامه هم‌میهن یکشنبه۲۴اردیبهشت۰۳ ▪️"در علم سیاست در نهایت ما نیازمند یک چارچوب یا راه‌حل برای تغییر هستیم. وقتی ما علوم سیاسی می‌خوانیم، در نهایت باید به سیاستگذاری برسیم... همانطور که افلاطون، ارسطو، مارکس و برخی از متاخرین می‌گویند هدف علم سیاست توضیح امور نیست (مثل بیولوژی و زمین‌شناسی). هدف علم سیاست، تغییر امور است... اگر در سیاست هدف نداشته باشیم و یا برای رسیدن به اهداف وسیله نداشته باشیم، علم سیاستی نداریم. علم سیاست نباید علم توضیح امور سیاسی باشد... به گمان من، کلاً علم سیاست برخلاف سرشت و اهداف خود از سیاست جدا شده است". ✍ این گفتار دکتر حسین بشیریه در گفت‌وگویش با علی میرسپاسی، لب‌لباب نقدی است که امروز نه‌فقط به دانشمندان و استادان علوم سیاسی در ایران می‌توان وارد کرد، بلکه باید گامی فراتر گذاشت و مدعی شد که بخش بزرگی از نیروها و نخبگان سیاسی ایران امروز نیز، از درک مسئله و ارائه راه‌حل بازمانده‌اند. ✍ حتی استراتژیست‌ها و نظریه‌پردازان سیاسی نیز، امروز تا حد زیادی از راهبردهای پیشین خود دست کشیده‌اند و از وادی عمل به حاشیه نظر بازگشته‌اند. ✍ یادداشت اخیر سعید حجاریان و یا فایل صوتی منتشرشده از سیدمحمد خاتمی را می‌توان مصادیقی از این تغییر رویکرد در میان سیاستمداران ایرانی تلقی کرد. این تغییر رویکرد را ناچار باید به نقد نشست؛ چراکه این چهره‌های مؤثر اصلاح‌طلب، عملاً راهی را که از پسِ تجربه‌های اندوخته تاریخی و دانش انباشته نظری گشوده بودند و در سایه آن به جوانان پس از دوم‌خرداد درس‌ها آموختند، کنار گذاشته‌اند و به‌جای کنشگری، در مقام توصیف وضع موجود و نقد و هشدار درباره آن نشسته‌اند. ✍ حال آنکه به گفته بشیریه، سیاست علم توضیح امر موجود نیست؛ چه رسد که سیاست‌ورزی به این سطح فروکاهد. این گفتار بشیریه را به‌عنوان یکی از مؤثرترین استادان علم سیاست در ایران باید شنید و در پرتو آن، نقدها را به جان خرید. ✍ یکی از این گرایش‌های توصیفی، مباحثی است که اخیراً در محافل سیاسی مطرح شده و از جمله عباس آخوندی به آن پرداخته و تئوریزه کرده است. در این مباحث، از طیف نوپدید و رادیکال جریان حاکم تحت‌عنوان «جریان استیصال‌سازی» یاد می‌شود؛ جریانی که در این روایت، در جهت مستأصل کردن مردم در زندگی روزمره خویش برآمده‌اند و نه‌فقط عرصه سیاست را به گروگان خویش گرفته‌اند که به تحمیل ارزش‌ها و سبک زندگی مطلوب خود می‌پردازند و حتی، کسب‌وکارهای بخش خصوصی تا خردترین مراتب را تهدید می‌کنند (همان مواجهه‌ای که حسن روحانی نیز اخیراً از آن با عبارت «برخورد خصومتی با اقتصاد» یاد کرد). ✍ از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، جریان «استیصال‌ساز» را می‌توان نیرویی اقلیت در ایران امروز دانست که هویت، اعتبار و موقعیت خود را در شرایط ریزش مشارکت اکثریت و به‌ویژه بحران و بی‌ثباتی سیاسی-اجتماعی می‌بیند و می‌یابد. این جریان عموماً در قالب جبهه پایداری صورت‌بندی می‌شود؛ اما فراتر از آن است و در حوزه‌های پیداوپنهان قدرت سیاسی-اقتصادی حضور دارد و صاحب نفوذ است. ✍ این جریان در فضای دوقطبی رادیکال و تاریخی میان محمود احمدی‌نژاد و اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سال ۱۳۸۴ تاحدی بروز یافت و در فضای دوقطبی و بی‌ثباتی سیاسی-اجتماعی پس از انتخابات ۱۳۸۸، خود را به‌عنوان نیروی وفادار، پای‌کار و پایدار حامی سیستم که در اوج بحران، تمام‌قد وارد میدان می‌شود؛ معرفی کرد. 🔅 ادامه و متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16036 #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
دوگانه استیصال سازی

«در علم سیاست در نهایت ما نیازمند یک چارچوب یا راه‌حل برای تغییر هستیم. وقتی ما علوم سیاسی می‌خوانیم، در نهایت باید به سیاستگذاری برسیم...

👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
❤‍🔥 3🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
#اخبار 💢 من از نقض حقوق سیاسی شهروندان سخن می‌گویم 🔹اکنون من مفتخرم که به سبب همین کارنامه و برنامه به اتهاماتی چون عدم وثاقت، عدم التزام به قانون اساسی و فقدان دانش و بینش سیاسی متهم می‌شوم و افرادی که از قرار گرفتن در معرض رأی ملت با حضور رقیبان محبوبِ مردم پرهیز دارند به مدعیان و مالکان و صاحبان نظام بدل شده‌اند. من از نقض حقوق سیاسی شهروندانی سخن می‌گویم که در محکمه‌هایی بدون حضور هیأت منصفه، وکیل و حتی متهم با گزارش چند مأمور امنیتی توسط فقهای شورای نگهبان به سلب حقوق شهروندی محکوم می‌شوند. مأمورانی که پرونده‌سازی‌های آنان آمیزه‌ای از تحلیل‌های جناحی و شنودهای تقطیع شده و عمدتاً غیرقانونی است و گزارش‌های آنان به نامه‌هایی مبهم و کلی با اغراض آشکار بدل می‌شود. 📌 نامه دکتر روحانی خطاب به ملت ایران در رابطه با ردّصلاحیت توسط شورای نگهبان @rouhanioffice
إظهار الكل...
🔥 1
عمو کیوان ✍ رحیم قمیشی با آقای صمیمی عزیز، کلی صحبت کرده‌ام. بگویم "عمو کیوان" راحت‌ترم. واقعاً صمیمی، مهربان، دوست‌داشتنی، صبور و خوش‌فکر. اول شوخی‌اش را بگویم؛ می‌گفت ما سه برادر بودیم، به نظرم سیروس، کامران و کیوان. اولی را ساواک و نظام قبل اعدام کرد، دومی را نظام ولایت فقیه اعدام کرد، می‌گفت شما را به‌خدا انقلاب نکنید، شک ندارم نظام بعد، چشم به اعدام من خواهد دوخت! انگار خانواده ما به هر نظام یک اعدامی بدهکار است. اگر چه آنچه این روزها به او می‌گذرد کم از اعدام نیست! عمو کیوان ۷۵ سال دارد، چهار با زندان رفته و بیشتر از هشت سال را آنجا گذرانده، قبل از انقلاب هم سابقه سه بار دستگیری و زندان داشته، و همین الان هم حکم ۵ سال زندان جدید، در جیبش است. یعنی جشن تولد هشتاد سالگی‌اش را باید در زندان بگیرد. و البته منتظر رأی پزشکی قانونی است تا مطمئن شوند امکان تحمل کیفر را دارد! برود تا کلکسیون زندان کامل شود. زیباکلام کسی را برای مباحثه داشته باشد، دکتر مدنی، تاج‌زاده و بقیه، بنشینند دور هم، فکر کنند فردا چه باید کرد که مخالفت با حاکمیت، دیگر جرم تلقی نشود! چه کنند تا در نظام بعد دیگر دیکتاتوری نباشد. دیگر به هر کس نگویند اجتماع و تبانی داشته‌ای بر علیه نظام، محکومی! چطور کاری کنند باز به بهانه‌های مختلف استبداد برنگردد. برای حفظ امنیت!! چه‌کار کنند نظامی بر سر کار نیاید که اساتید هفتاد و هشتاد ساله را با افتخار زندان ببرد. طرفداران گفتگو را به داغ و درفش محکوم نکند. جذابیت عمو کیوان این سوابق او و خوش‌خلقی و امیدش به آینده‌ تنها نیست، خاکی بودنش و زندگی ساده و برخورد باصفایش تنها نیست، رک بودن و بی‌ریا بودنش نیست. او فکر پخته و عمیقی دارد. می‌گوید تنها راه موفقیت ما، افزایش آگاهی عمومی است، بسط ایده گفتگو بین همه، جمع شدن‌ها، ولو چهار نفره و پنج نفره، تمرین دمکراسی بین خودمان. و من چقدر شیفته این افکار او می‌شوم. می‌گوید اگر همه سران اپوزیسیون به توافق برسند، اما مردم آمادگی تغییر نداشته باشند، هیچ اتفاق مهمی نمی‌افتد. او معتقد است مردم اگر تغییر را بخواهند به آن می‌رسند، و به موقعش پیشتازان خود را پیدا می‌کنند. اصلا هم ناراحت نمی‌شود بگویم؛ عمو کیوان! اینها نگاه ایده‌آلیستی است. چطور مردم تغییر را بخواهند وقتی زبان گویایی ندارند، وقتی سرکوب می‌شوند، وقتی انکار می‌شوند. او همچنان بر ایده خودش است. هیچ راهی جز روش‌های مسالمت‌آمیز، پایدار نیست. باید از شور و هیجان دست برداریم. تغییرات خونین ضررهایش بسیار زیادتر از منافعش است. او اهل گفتگوست، همه علاقه‌اش آنست مردم همدیگر را پیدا کنند، دست هم را بگیرند و به آینده، کوتاه‌مدت نگاه نکنند، ما راه درازی در مقابل داریم، باید آهسته و پیوسته حرکت کنیم، برای ساختن ایران عجله و خشونت راه کار نیست. احساس می‌کنم من خیلی خوزستانی و عجولم، ولی می‌دانم او آبادانی‌تر و جنوبی‌تر از من است. چقدر خداوند انسان‌های بزرگ خلق می‌کند. با پشت سر گذاشتن آنهمه مصائب، آنهمه زندان، از دست دادن برادران، همچنان معتقد است، موانع مهم تغییرات مثبت، ما خودمانیم. به عبارتی نظام تغییر کند، فرهنگ مردم عوض نشود، باز به دام یک دیکتاتوری جدید می‌افتیم. و‌من همچنان معتقدم سد مهم پیشرفت، حاکمانی هستند که نمی‌گذارند مردم رشد کنند. ولی عمو کیوان سنجیده و آرام دورترها می‌بیند. وقتی که صبح مردم گفتند یا مرگ یا مصدق و عصر گفتند مرگ بر مصدق! وقتی گفتند تا شاه کفن نشود و بعد گفتند روحت شاد! نه او کاملا حق دارد، نه من! من می‌گویم مردم نشان دادند بزرگ شده‌اند. باید موانع برداشته شود. او می‌گوید مردم باید نشان بدهند تغییر کرده‌اند. چرا جمع‌ها شکل نمی‌گیرند، چرا دستجمعی اهداف دنبال نمی‌شود! حق با هر کدام‌مان باشد همه به اصل تغییر رسیده‌ایم و این مهم است تداوم وضعیت فعلی ممکن نیست. نمی‌خواهیم هر روز خبر زندان شدن اساتید دانشگاهی را بشنویم. نمی‌خواهیم نظامی سر کار باشد که افراد دلسوز و سالخورده را محکوم به حبس کند. نمی‌خواهیم جوان‌ها ناامید باشند. و مردم روز بروز فقیرتر. نمی‌خواهیم قباحت خطبه خواندن یک دزد، عادی شود. نمی‌خواهیم عمو کیوان از این زندان به آن زندان برود . با آن قلب سرشار از محبتش با آن صمیمیت و مهربانی‌اش. ایران با این بزرگانش آینده خوبی در پیش دارد مردانی که با وجود ناملایمات همچنان فکر می‌کنند راه رسیدن به هدف تغییر از پایین است بعد بالا، ناگزیر از تغییر است. عمو کیوان ما خیلی نیازت داریم به دکترها بگو بنویسند قلب ما مردم تاب تحمل زندان تو را ندارد زندانت شاید لغو شود آخر ما هم آدمیم... #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...

🕊 5❤‍🔥 2🔥 2
محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی می‌کند و من با ساز شهناز زندگی می‌کنم. من تنها خواننده‌ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می‌دانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازنده‌ها که ۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده‌است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است. داریوش پیرنیاکان: در تار نوازی شهناز با توجه به تمام نواندیشی‌هایش می‌توان ردپای ردیف و احاطه ایشان به ردیف را دید. جمله‌بندی شهناز به تمام معنا آوازی است، انگار که یک خواننده آواز می‌خواند و شما می‌توانید دنبالش کنید… جواب آوازهای شهناز از شاهکارهای جواب آواز در موسیقی ایرانی است. او از تمامی امکانات ساز بهره می‌گیرد و با قرینه سازی و سؤال و جواب‌های زیبا، قدرت و تکنیک را در خدمت زیبایی می‌آورد. من با ساز ایشان به تارنوازی علاقمند شدم و به کارم ادامه دادم . پرویز یاحقی: شهناز دفتر تار را بست. بخشی از سخنرانی #استاد_شجریان در مراسم بزرگداشت #استاد_جلیل_شهناز #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
آرشیو

3👍 1🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
۴ میلیون بازمانده از تحصیل روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانش‌آموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دوره‌های مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان می‌دهد./ انتخاب #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
😢 4
بنیاد انسانیت و برابری در دومین نشست سالانه خود سندی را در باره مفهوم عدالت و صلح برای نظر خواهی برای برخی از صاحب نظران به اشتراک گذاشت. این بنیاد لائیک و مورد حمایت پاپ فرانسیس است. در روز ۱۰ ماه می ۲۰۲۴ در نشستی در شهر رم با حضور صاحب‌نظران که از نهادهای مدنی مختلف کرد هم آمده بودند، به بررسی سند پرداخت. این سند صلح و انسانیت را فراگیر تعریف می‌کند. پیشنهاد من در اجلاس دو نکته بود که خواستم در سند نوشته شود: ۱- جرم انگاری تبعیض یا آپارتاید جنسیتی. ۲- به رسميت شناختن شهروندخبرنگار. تقی رحمانی #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
فرهیختگان

آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد ارتباط با ادمین @farhikhtehgan_bot امام علی(ع): شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد... گروه تبادل نظر: @iranintellectualsgroup

🕊 1
درسگفتار مقولات مستشرقانه در شناخت تاریخ و فرهنگ (۱) با ارایه #حسین_کمالی جمعه ۱۰ می ۲۰۲۴ حلقه دیدگاه نو #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
1
00:32
Video unavailableShow in Telegram
تلخ‌ترین تصاویر این ایام کودکان معصومی که برای شناسایی اجسادشان در بمباران‌های غزه و رفح، اسمشان را روی دستانشان می‌نویسند. #فرهیختگان راهی به رهایی
إظهار الكل...
😢 8🔥 2👍 1