cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

کانال رسمی آموزش روش تحقیق کمی و کیفی و آمار به مسئولیت مجید حیدری چروده لطفا برای مشاوره روش تحقیق و آمار با واتساپ یا همراه اول من 09153162260 تماس بگیرید تماس با مدیر کانال @charvadeh لینک عضویت https://telegram.me/Drcharvadeh

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 316
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+127 أيام
+1230 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

امان از ایمان جدیدترین نتیجه ای که از گفتگو با دوستان و آشنایان و شاگردان تحریمی* م در ارتباط با انتخابات رسیدم اینه که هر دو گروه از مقدمات یکسان به نتایج کاملا متفاوت می¬رسیم. ما بر سر اینکه فساد در مملکت فراگیر شده، سازمان اداری و اجرایی کشور کارآیی خودش رو از دست داده، مشروعیت سیاسی حکومت به پایین ترین سطح رسیده، احتمال شورش های سیاسی و اجتماعی زیاد شده، مردم دارند زیر فشار فقر و فلاکت و بیماری له می شن با هم توافق داریم. منتهی ما از این مقدمات نتیجه می گیریم که پس باید از روزنه هایی که ایجاد شده استفاده کرد برای اصلاح امور مملکت، اما آنها می¬گویند همین روزنه هم نتیجه تحریم های قبلی است و اتفاقا اگه تحریم رو ادامه بدیم به شرایط ایده آل نزدیک می شیم و عنقریب است که حکومت ساقط شود. آنها اعتراض می کنند که این حکومت اصلاح پذیر نیست و به عنوان شاهد به تجربیات دوران آقای خاتمی و روحانی استناد می-کنند که گشایشهایی که در فضای سیاسی و اقتصادی آن دوران ایجاد شد ناپایدار بود و بر اثر ناتوانی این دو نفر و یا کارشکنی گروه های فشار از بین رفت. به همین دلیل آنها می گویند حتی اگر به فرض محال پزشکیان مهره حکومت نباشد و حتی اگر بخواهد نمی تواند کاری انجام بدهد، چون رییس جمهور عملا کاره ای نیست. آنها با نقدهای مفصل راه پر پیچ و خم و پر از سنگلاخی که ما در عرصه سیاست می خواهیم طی کنیم نتیجه می¬گیرند پس راهی که خودشان در پیش گرفته اند صحیح است! مثل این است که از دیدن غلطهایی که توی دیکته ما هست نتیجه می گیرند نمره خودشان بیست است! من بارها و بارها سوال و جستجو کردم که آن در باغ سبز آزادی و دموکراسی توسعه که شما وعده آن را در فردای ایران نشان می دهید چقدر طول می کشد که محقق بشود؟ برای رسیدن به آن چقدر باید صبر کنیم؟ چند شورش و اعتراض دیگر باید انجام بشود و چقد جوان و نوجوان باید کشته بشوند تا آن روز موعود شما فرا برسد؟ جالبه که اغلب این تحریم کنندگان از تحصیلکرده تا بیسواد و از پیر تا جوان همگی ادعا می کنند مردم دیگه آگاه و بیدار شدند، دیگه کم مونده که حکومت سرنگون بشه. احساس می کنم با یه جماعت مومن از تحریم کنندگان طرفم. جماعتی که چون تمام قلب شون برای آزادی و دموکراسی می¬تپه مغزشون هم به نتیجه می¬رسه پس به زودی محقق می¬شه. جماعتی که ایمان و یقین دارند به رسیدن روز موعود آزادی. روزی که دیو چو بیرون رود فرشته درآید و بوی گل سوسن و یاسمن همه جا رو پر بکنه. ای امان ار اینچنین ایمان. من اما نمی تونم به وعده بهشت این دوستان دلخوش کنم. من به تلاش¬های مبتنی بر آزمایش و خطا در همین جهنم امیدوارترم. به به فعالان مهم عرصه سیاست هم که نگاه می¬کنم می¬بینم از کاتوزیان و سروش گرفته تا خاتمی و عبدی و رنانی می¬خواهند به پرشکیان رای بدهند. امروز تمامیت ارضی ایران به خاطر تهدیدهای آمریکا، اسرائیل و اخیرا امارات و حتی طالبان در معرض تهدید است اون نقشه پهناور ایران قدیم رو با گربه ایران فعلی مقایسه کنید. تاریخ سیاسی ایران رو به یاد بیارین، حکومتها در بسیاری از اوقات به جای آنکه با ملت آشتی بکنند، سراغ بیگانگان رفتند و با بذل و بخشش منابع داخلی و حتی بخش هایی از خاک ایران توانسته اند حمایت آنها را برای بقای خود جلب کنند. حکومت بشار اسد رو ببینید علیرغم تمام نارضایتی های اجتماعی و درگیری¬های داخلی و حملات خارجی، با حمایت ایران و روسیه سقوط نکرد. همین اتفاق در مورد ایران هم می تونه بیوفته. چین، روسیه، حتی آمریکا و اسراییل بخاطر منافع خودشون حاضر هستند با هر حکومتی توی ایران کنار بیان. از همه مهمتر اینکه به تعبیر آقای رنانی کشور ما دیر یا زود در موقعیت حساس انتخاب جانشین برای رهبری قرار می¬گیرد. اگر نابسامانی اقتصادی و سیاسی و تهدیدهای خارجی تا آن روز کم نشود ممکن است یک بحران جدید بر بحرانهای موجود اضافه شده و تمام آرزوهای همه ما بر باد برود. در تمامی این بحرانها به موقعیتی فکر کنید که در آن پزشکیان توانسته است همه کسانی که سرمایه های علمی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی این جامعه هستند را دور خودش جمع کند و علاوه بر ریاست قوه مجریه، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییس شورای امنیت کشور هم هست و در تمام تصمیم گیری های مهم در روزهای حساس و بحرانی می تواند حضور موثر داشته باشد. در پایان شاید این حال اکنون ما نیز از جنس ایمان باشد، ما ایمان به مقصد و نتیجه داریم و دوستان تحریم کننده ایمان به مسیر و فرآیند. ای امان از ایمان که دل آدمیزاد را گرم می¬کند ولی همزمان مغزش را به خواب می-برد و او را امیدوار می¬کند که تو بخواب کسی هست که بیدار است و نگهبان تو و آرزوهایت. ای امان از این ایمان. من خودم در دو انتخابات قبلی (مجلس و خبرگان) شرکت نکردم و جز تحریم کنندگان بودم. اما این بار موضعم فرق می کنه.
إظهار الكل...
👍 3 1
. . 👈برای ایران و احتمال انقراضش بخش دوم: از «فرصت انتخاب» تا «خلق امکان» ✍️ محسن رنانی گزیده متن: حامیان تحریم انتخابات می‌گویند تحریم، مشروعیت نظام را کاهش می‌دهد. گیرم چنین باشد؛ جز خنک شدن چندماهه دل تحریمی‌ها و هلهله‌‌کردن چند هفته‌ای‌شان، چه ثمری برای کشور دارد؟ آیا چند تحریم قبلی تاثیری در رفتار حکومت گذاشت؟ آیا خارجی‌ها پس از تحریم‌، دیگر سفرای ما را راه نمی‌‌دهند و با آنها دیدار نمی‌کنند؟ آیا دیگر با حکومت ایران قرارداد نمی‌بندند؟ آیا دیگر با مقامات ما دست نمی‌دهند؟ آیا منافع کشورشان را برای حمایت از تحریم‌کنندگان ایرانی نادیده می‌گیرند؟ تجربه جهانی می‌گوید برای نمایش مشروعیت یک نظام سیاسی حمایت ۱۵ درصد از مردم آن کشور کافی است و تنها کافی است حکومت بتواند بخشی از آنها را به خیابان بیاورد تا مشروعیت و اقتدار بیرونی خود را به نمایش بگذارد. برخی هم فکر می‌کنند با رای ندادن و کاهش مشروعیت نظام، امکان براندازی از خارج فراهم می‌شود. این تصور اشتباهی است. باتوجه به این که وجود جمهوری اسلامی با ساختار و رفتار کنونی‌اش به نفع همه قدرت‌های بزرگ (آمریکا، چین و روسیه) و به نفع اسرائیل و سایر کشورهای منطقه است، هیچ کشوری تمایل ندارد به ترکیب این نظام خدشه‌ای وارد شود. اما البته همه‌شان عزم جدی دارند که رفتار حکومت ایران مدیریت شود که خیلی هم در نظم ‌جهانی شِلتاق نکند. اما تحریم انتخابات، که قاعدتاً منجر به سرکارآمدن یک رئیس‌جمهور جزم‌اندیش تندرو می‌شود، سه پیامد محتمل پرهزینه و خسارتبار دارد که دستکم یکی از آنها محقق خواهد شد: یک: جامعه در سکوت و سرخوردگی فرو رود: دراین حالت با یک دولت تمامیت خواه روبه‌رو خواهیم بود که در تمام عرصه‌های زندگی مردم مداخله می‌کند و با اخراج و تعلیق و خالص‌سازی و سانسور و فیلترینگ و گشت ارشاد و پلمپ و زندان و حصر و خلع‌لباس و ممنوع التصویری و ممنوع‌الخروجی و اتهام جاسوسی و جنگ و سرکوب و زندان، زندگی را به کام ایرانیان زهر می‌کند. ادامه این فرایند به استهلاک تمدنی ایران و نابودی تتمه منابع و مواهبی می‌انجامد که متعلق به نسل‌های آینده است. دو: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد اما حکومت موفق به سرکوب آن شود: در این صورت حرکت به سوی فاشیزم آغاز می‌شود (در حکومت‌های فاشیستی، قانون و اخلاق و شرع و وجدان دیگر کاربردی ندارند و نظر پیشوا معیار درستی و نادرستی هر اندیشه، تصمیم و اقدامی است). سه: اعتراضات فراگیری شکل بگیرد ولی سرکوب سنگین و خون‌بار حکومت هم نتواند آن را مهار کند: دراین‌صورت کشور به سوی هرج‌ومرج و فروپاشی یا تجزیه سوق داده خواهد شد. هیچکدام از این سه نتیجه، برای یک ایرانی عاقل و منصفی که برای زندگی نسل‌های بعدی نیز حقی قائل است و فقط به بیرون ریختن خشم و نفرت خویش نمی‌اندیشد، مطلوب نیست. اکنون ببینیم مشارکت گسترده منتقدان و معترضان و اصلاح‌جویان و تحول‌خواهان در انتخابات چه نتایجی خواهد داشت؟ برای این نیز سه وضعیت متصور است: یک: رای نیاوردن پزشکیان دو: تقلب برای ممانعت از پیروز شدن پزشکیان سه: رای آوردن و رئیس‌جمهور شدن پزشکیان در بخش اصلی این یادداشت، مورد به مورد نشان‌داده‌ام که هر کدام از این سه حالت که محقق شود، باز، دربلندمدت نتیجه به نفع جامعه است و در نهایت بازنده اصلی ساختار سیاسی موجود است. تنها در یک مورد (شکست پزشکیان) ممکن است طرفداران وضع موجود برای چندماهی دلشان خنک شود و هلهله کنند (مثل وقتی تحریمی‌ها از مشارکت پایین شادمان می‌شوند) اما هلهله‌ها خیلی زود تمام می‌شود و واقعیت‌های عریان و بحران‌های ویرانگر سربرمی‌آورد. همان واقعیت‌هایی که با استهلاک انرژی سیستم، سقوط نهایی ساختار را در یک بحران غافلگیرکننده رقم می‌زنند. اما مهم‌ترین دستاورد مشارکت در این انتخابات را «خلق امکان» برای لحظه جانشینی می‌دانم. می‌توان احتمال داد که در سالهای آینده لحظه جانشینی فرا برسد. در دوره گذار فرصت‌هایی برای خلق امکان پدیدار می‌شود که فقط اگر یک فرد شرافتمند و توسعه‌خواه و معتقد به دموکراسی و متعهد به حق و رأی مردم در صندلی ریاست جمهوری نشسته باشد آن فرصت‌ها امکان بروز خواهند داشت. بنابراین رأی امروز ماست که تعیین می‌کند در لحظه جانشینی کدام خلق امکانی رخ بدهد یا ندهد و سرنوشت نسل‌های آینده در چه مسیری قرار گیرد. رئیس‌جمهور، رئيس «شورای عالی امنیت ملی» و نیز رئیس «شورای امنیت کشور» است که در شرایط بحرانی تصمیمات امنیتی اصلی کشور .... ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید: در تارنمای رسمی محسن رنانی: https://renani.net/texts/notes/create-posibility/ به صورت فایل پی‌دی‌اف: https://t.me/Renani_Mohsen/630 --------- بخش اول این مقاله را نیز می‌توانید در پیوند زیر بخوانید: https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/ . .
إظهار الكل...
برای ایران و احتمال انقراضش (۲)

مقدمه: بکوش انتخاب‌هایت بازتاب امیدهایت باشد نه ترس‌هایت (حضرت نلسون ماندلا) انسانِ رشد یابنده انسان انباشته از امیدی است که می‌کوشد در زندگی خود «فرصت‌ انتخاب»‌ را به «خلق امکان» تبدیل می‌کند. جامعه توسعه‌یافته نیز جامعه‌ای است که همواره می‌کوشد «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل کند.از بین سی استدلالی که عقلم برای دلم […]

👎 1
Repost from شناخت
🔸پیشتازی پزشکیان، سرنوشت‌سازی مرددها ✍️نتایج پیمایش انتخاباتی شناخت که ۲ تا ۳ تیرماه پس از مناظره سوم انجام شده است نشان می‌دهد که میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری با سه درصد حاشیه خطا حدود ۵۳ درصد باشد. ✍️در میان شرکت کنندگان قطعی انتخابات، مسعود پزشکیان با ۲۸ درصد آرا پیشتاز است. پس از آن سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف با فاصله اندکی از هم ۲۰ و ۱۹ درصد آرا را از آن خود کرده‌اند. ✍️همچنین میزان آرای سرگردان به ۱۶ درصد رسیده است که ممکن است در روزهای آتی با توجه به داغ شدن صحنه انتخابات کاهش یابد. ✍️در میان کسانی که برای شرکت در انتخابات تردید دارند، مسعود پزشکیان با ۳۸ درصد، بیشترین رأی را دارد. پس از پزشکیان، قالیباف ۱۹ درصد و جلیلی ۸ درصد رأی مرددها را به خود اختصاص داده‌اند. 🔅 می‌توان شناخت! #شناخت_انتخابات | اینستاگرام | توییتر | ایتا | ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @shenaakht_center
إظهار الكل...
👍 6👎 1
رای دادن یا ندادن چرا و با چه تحلیلی؟ گفت‎وگوی احمد زیدآبادی با عباس عبدی زیدآبادی: وقتی اصولگرایان سر کار هستند به دلیل اینکه از قبل پایگاه اجتماعی خود را رادیکال‌ کرده‌اند، امکان تصمیم‌گیری‌های سخت را از خود سلب می‌کنند. اما معمولاً درست وقتی به نقطه تصمیم‌گیری می‌رسند، اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها از راه می‌رسند و بار را به دوش می‌کشند و نمی‌گذارند که هزینه تصمیم‌گیری به دوش خود آنها بیفتد. مثل برجام سال ۹۲، بعضی فکر می‌کنند قرار بود تصمیم سخت گرفته شود اما این تصمیم به دوش روحانی و ظریف و تیمش افتاد و در ازایش مورد حمله و هجوم اصولگرایان قرار گرفتند. آیا قرار است این اتفاق تکرار شود؟ نکتۀ دیگر این است که اگر سیستم به قول شما به این نتیجه رسیده که خود را با عواقب یک مشارکت بالا تطبیق بدهد و با رئیس‌جمهور برآمده از آن مثل آقای پزشکیان تصمیمات تازه‌ای بگیرد، پرسش این است که چرا آقای پزشکیان؟ می‌دانیم که او آدم صاف و صادق و پاکدستی است اما در عین حال می‌دانیم که یک فرد تشکیلاتی نیست و حلقۀ همکاران مشخصی ندارد و حکمرانی را که پدیده‌ای بسیار پیچیده است از زاویۀ اخلاق فردی می‌نگرد. می‌دانیم که باندهای قدرت با خواسته‌ و منافع متعارض برای حفظ موقعیت خود هر کاری خواهند کرد و اگر رئیس‌جمهور با ماهیت این بازی‌ها و نوع منافع آشنا نباشد، با نصایح پدرانه نمی تواند از پس اوضاع برآید. با این حساب باز هم چرا آقای پزشکیان و مثلاً نه آقای لاریجانی؟ چرا آقای جهانگیری نه؟ بالاخره کسانی بودند که بازار انتخابات را داغ کنند و در عین حال اشراف بیشتری بر مشکلات و مسائل داشته باشند. عبدی: اولی را توضیح دهم چون مهمتر از دومی است. اولی از این نظر مهم است که ما 1400 را تجربه کردیم. مگر نگفتند ما می‌خواهیم برجام را حل کنیم، چرا حل نکردند؟ مگر نگفتند می‌خواهیم ارز را حل کنیم؟ چرا از 4200 تومان به 28 هزار و 500 تومان بردند و همان‌جا نگه داشتند. هر آدم عادی در حکومت می‌فهمد وضعیت انرژی فاجعه است، چرا نمی‌توانند وضعیت انرژی را حل کنند؟ زیدآبادی: چون سخت است نمی‌خواهند حل کنند. چون برایشان هزینه دارد . عبدی: اجازه دهید، الان توضیح می‌دهم. بنابراین اینکه بگوییم آنها می‌خواهند حل کنند و ما سر بزنگاه آمدیم و مانع شدیم، درست نیست؛ نه اینها نمی‌توانند حل کنند. زیدآبادی: خیر. من نمی‌گویم اینها می‌خواهند حل کنند. آنها اتفاقا به ضرورت حلش رسیده‌اند اما چه بسا چون فکر می‌کنند تاثیر خیلی منفی روی پایگاه اجتماعی‌شان می‌گذارد، می‌خواهند بار را گردن دیگری بیاندازند. عبدی: اولاً هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنند، شهوت قدرت آنان را کور می‌کند و کاری به این چیزها ندارند که روی دوش دیگری بیاندازند. واقعیت قضیه این است که مشکلات حل نمی‌شوند. فرض کنیم حرف شما هم درست اما هر چه هم ادامه دهیم حل نمی‌کنند اما به نظرم در این وضعیت کنونی باید وارد فاز دیگری شویم. من یک گفت‌وگویی کردم و گفته‌ام آقای پزشکیان اصلاً نباید در ابتدا دنبال حل اینها باشد. باید دنبال حل مانعی باشد که نمی‌گذارد اینها حل شود و آن فقدان وحدت نیروها، چه در حوزه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی است. من این را می‌فهمم و قبول دارم اما این فقط یک دلیلش است که باید حل کنیم. ببینید آقای زیدآبادی! افرادی امثال زاکانی اجازه نمی‌دهند که در این مملکت مدیر خیرخواهی نفس بکشد و کاری کند. آن رفتار، مملکت را نابود می‌کند. من هیچ‌وقت انتحاری عمل نمی‌کنم. در 1400 ما از اول هم به دوستان گفتیم وقت خودتان را هدر ندهید، یک کار بی‌فایده انجام می‌دهید و نتیجه‌ای هم ندارد. این بار هم که آمدم برحسب تکلیف نبود. فرض من این است که جامعه پاسخ مثبت می‌دهد و اگر در این فرض شکست بخورم، به شدت خودم را سرزنش خواهم کرد و حتماً هم تبعات عملی آن را می‌پذیرم. به این معنی است که در برابر تصمیم‌ام پاسخگو باشم، حالا شکلش را بعداً انجام می‌دهم. زیدآبادی: حالا فرض کنید که آقای پزشکیان رای آورد و به آن جایگاه رسید اما شاهد همکاری با او نباشیم. کسی که می‎رود آنجا می‌دانیم که راه بازگشتی ندارد و مثلاً نمی‎تواند بگوید استعفا می‎دهد.
إظهار الكل...
👍 5👎 1
عبدی: درباره آقای پزشکیان چنین تصوری ندارم. آقای پزشکیان به هر حال حریت‎های خاص خودش را دارد. من قصد تحلیل فردی ندارم اما شما این را می‎دانید که سیستم سیاسی کشور آن قدرت سابق را ندارد و موازنه قوا علیه سیستم است و دیگر حد بالای تنش را نمی‎تواند بپذیرد. پس این روند به نحوه عملکرد آقای پزشکیان باز می‎گردد و بر همین اساس به نظر من باید اولین کارش این باشد که حدی از تفاهم و آرامش را ایجاد کند. باید تعامل و تفاهمی با مجلس، آقای قالیباف و جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا و حتی فراتر داشته باشد؛ البته امثال زاکانی را باید سر جایش بنشاند که این خصوصیات ضدوحدت در رفتار ایشان هست. کار بسیار دشواری است و باید گفت که پیروزی در انتخابات 5 درصد راهش هم نیست و این را ما می‎فهمیم. واقعیت این است که تصور می‎کنم رهبری اجازه ندهد تندروها در کاسه پزشکیان بگذارند وگرنه اگر چنین شود، همه بدبخت می‎شوند. آقای زیدآبادی! واقعیت این است که ما هیچ گارانتی‎ای در سیاست نداریم و فقط کافیست که صادقانه، صمیمانه و بدون نگاه به منافع‌مان فکر کنیم. من به آقای پزشکیان هم گفتم، خیالت راحت من تا جمعه اینجا هستم و از شنبه دیگر نمی‌آیم، مگر اینکه انتخابات به دور دوم کشیده شود و یک هفته کارمان ادامه یابد. واقعیت این است که الان جامعه ما مثل 76 نیست نه مردم و نه آن‌هایی که به ستاد آمده‎اند و نه مخالفان. مثلاً آنجا مخالف آقای ناطق نوری بود و الان آقای زاکانی‎ است؛ واقعاً تاسف می‌خوریم وقتی می‎بینیم او برای چنین کاری تایید صلاحیت شده است. این پیچیدگی‎ها وجود دارد و ما باید خودمان را در جریان رودخانه سیاست قرار دهیم تا ببینیم آقای پزشکیان به کجا می‎رسد. می‌دانم که شما تجربه 1401 را دارید و خیلی‌ها فحش می‎دهند شاید شما ناراحت شوید اما من وجدان خودم و صادق بودن برایم مهم است. لینک متن کامل رای دادن یا ندادن چرا و با چه تحلیلی؟ (hammihanonline.ir)
إظهار الكل...
👍 2👎 1 1
. . 👈برای ایران و ... احتمال انقراضش... بخش اول: پرستاری برای ایران ✍️ محسن رنانی دو هفته است آشوبی دارم. دوهفته است خواب ندارم. دو هفته است بین عقل و دلم جنگی است. عقلم با چشمی اشکبار می‌گوید باید رأی‌ داد؛ نباید فرصتی که گویی خدا به ملت ایران پاس داده است را از دست داد. نباید گذاشت شرایط ایران سخت‌تر و پیچیده‌تر از این شود. ایران مستعد یک انفجار است. جسم و روح ایران دیگر تاب یک درهم‌ریزی تازه را ندارد. باید برخیزیم و این «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل کنیم. اما دلم با چشمی خونبار می‌گوید آخر بی‌وجدان، با چه رویی با چه شرافتی و با چه انسانیتی می‌خواهی رأی بدهی؟ آن هم به دعوت حکومتی که در همین جنبش مهسا وقتی شهروندانش در اعتراضات خیابانی مسالمت‌آمیز، کشته و نابینا شدند این جوانمردی را نداشت که مسئولیتش را بپذیرد و از آسیب‌دیدگان دلجویی کند و به دهان آنانی بکوبد که گفتند تروریست‌های خارجی آمدند و کور کردند و کشتند و رفتند! به چهره کیان نگاه کن! به چشمان دختر کردستان نگاه کن! به زخم صورت پسر نازی‌آباد نگاه کن! به صد کشته مظلوم زاهدان فکر کن و به چشمان دانشجویان و همکاران دانشگاهی اخراج شده‌ات زُل بزن و آنگاه بگو باز می‌روی رأی بدهی؟ سرانجام بعد از دو هفته بی‌خوابی و آشوب و جنگ، دلم تسلیم شد. عقلم نزدیک سی استدلال آورد تا دلم را راضی کند و نهایتا موفق شد. و اکنون این نویسنده که معلم توسعه است و از سال ۱۳۸۱ جز تدریس، گرفتن هرگونه مسئولیتی را در این ساختار سیاسی بر خود حرام کرده‌ است و با وجود پیشنهادهای چرب‌وشیرین داخلی و خارجی، بیست و دو سال است بر این عهد خویش باقی مانده است و همچنان باقی خواهد ماند؛ و نیز همراه مردم ایران، انتخابات سال گذشته را تحریم کرده بود، با چشمی‌ گریان می‌گوید: برای ایران بی‌پرستار که «حسرت یک زندگی معمولی» بر دلش مانده است، در این انتخابات شرکت خواهم کرد. ایران امروز به یک رئیس‌جمهور جنگی یا انقلابی نیازی ندارد. به یک رئیس‌جمهور برانداز هم نیازی ندارد. ایران امروز به یک رئیس‌جمهور پوپولیستِ دروغزن که شعارهای عجیب‌وغریب و فریبنده بدهد و هنوز نیامده از منابع نفت و آب و خاک کشور حاتم‌بخشی کند، نیازی ندارد. حتی به یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب یا تحول‌خواه هم نیازی ندارد. ایران امروز خیلی خسته و فرسوده است، تحمل جراحی را هم ندارد. امروز جراحی اقتصادی و اجتماعی موجب خون‌رَوی بیشتری از جسم ایران (سرزمین) و هرزرَوی انرژی بیشتری از روح ایران (مردم) می‌شود. امروز ایران حتی به ....... ادامه مطلب را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید: در تارنمای رسمی محسن رنانی: https://renani.net/texts/notes/nursing-for-iran/ به صورت فایل پی‌دی‌اف: https://t.me/Renani_Mohsen/627 . .
إظهار الكل...
برای ایران و … احتمال انقراضش…

دو هفته است آشوبی دارم. دوهفته است خواب ندارم. دو هفته است بین عقل و دلم جنگی است. عقلم با چشمی اشکبار می‌گوید باید رأی‌ داد نباید فرصتی که گویی خدا به ملت ایران پاس داده است را از دست داد. نباید گذاشت شرایط ایران سخت‌تر و پیچیده‌تر از این شود. ایران مستعد یک انفجار […]

6👎 3👍 1
✍️سنگاپور حدود یکصد سال مستعمره بریتانیا بود. در جنگ جهانی دوم توسط ژاپنیها اشغال و نابود شد. تا اواخر دهه 60 میلادی و استقلال از مالزی، یک کشور زاغه نشین مستعمره ای بود که در فقر و فلاکت دست و پا میزد. اما الان جزو 4 ببر آسیایی است (کره جنوبی-هنگ کنگ-سنگاپور-تایوان ) با کمتر از 6 میلیون نفر جمعیت، حدود 30 میلیارد دلار خالص سرمایه گذاری خارجی  دارد. در شاخص ادراک فساد Corruption Perceptions Index جزو سالمترین کشورها با کمترین میزان فساد است در کنار نروژ و فنلاند و دانمارک (ج.ا رتبه 147 بین 180 کشور دارد و جزو فاسدترین هاست) 🔹نه معادن بزرگ زغالسنگ دارد نه نفت و گاز و ثروتهای خدادادی ولی درآمد سرانه اش طی 60 سال از 500 دلار به 86.000 دلار جهش کرده و تبدیل به ثروتمندترین کشور آسیا اقیانوسیه شده 🔹سنگاپور دومین اقتصاد باز و آزاد جهان است و شرکتهای بزرگ چند ملیتی در آن فعالیت و به تجارت می پردازند. اقتصاد این کشور در بخش خدمات - گردشگری-بنادر کشتیرانی و امور مالی و تجارت نیمه هادی رشد شگفت انگیزی داشته 🔹فرودگاه چانگی سنگاپور Singapore Changi   برای دوازدهمین مرتبه به عنوان بهترین فرودگاه جهان انتخاب شده فرودگاه این کشور بعنوان مرکز اتصال پروازهای دوربرد بکار می رود. 🔹 در بخش بنادر و ترانزیت و کشتیرانی بعد از بندر شانگهای چین جزو دومین بندر بزرگ و پر ترافیک کشتیرانی است در واقع به خاطر موقعیت خاص جزیره تبدیل شده به یک هاب در حمل و نقل دریایی 🔹بخش گردشگری این کشور 5.6 میلیون نفری، سالانه  پذیرای 15 میلیون گردشگر است با درآمد حدود 20 میلیارد دلار 🔹در بخش آموزش و بهداشت و شاخص سرمایه  انسانی دارای بالاترین جایگاه است. در دهه 70-80 میلادی سنگاپور بودجه بخش آموزش را بصورت قابل توجهی افزایش داد با افزایش حقوق معلمان و بکارگیری مدرسین با دانش داخلی و خارجی ،نیروی کار ماهر تربیت کرد بودجه سیستم آموزشی سنگاپور به 11 میلیارد دلار رسیده اونم برای کشوری با 5.6 میلیون نفر جمعیت بودجه وزارت بهداشت نیز 12.5 میلیارد دلار می باشد . 🔹سنگاپور با اینکه از منابع طبیعی نفت و گاز و زغالسنگ تهی است ولی دومین صادرات بزرگ سنگاپور فراورده های نفتی پالایش شده است و به چهارمین بازار بزرگ نفت و فراورده های نفتی تبدیل شده است. طوریه در نشریات معتبر بین المللی قیمت بنزین و سوخت های نفتی با نرخ سنگاپور می سنجند. کشوری که در دهه 60 میلادی جزو فقیرترین کشورهای جهان بود اونم زمانی که ایران بالاترین سرعت رشد اقتصادی را داشت تجربه میکرد. ♻️حکومت کارآمد و لایق میتونه با ایدئولوژی درست ، استفاده از سرمایه گذاران خارجی و شناسایی ظرفیت و پتانسیل کشورش یک کشور فقیر همچو سنگاپور را به جایگاه ثروتمندترین کشور جهان برسونه اونم بدون داشتن منابع طبیعی نفت و گاز و معادن و برعکس ،کل ذخایر نفت و گاز و معادن دنیا را در اختیار یک حکومت ناکارآمد قرار بدی باز سفره های مردم خالی خواهد بود..
إظهار الكل...
👍 3
بخش دوم استراتژی آقای پزشکیان دیشب مناظره دوم رو هم تماشا کردم. حالم خرابتر از مناظره اول و میزگردهای قبلی شد. دیشب بیشتر از همیشه این سوال به ذهنم فشار آورد که تو به چه چیز آقای پزشکیان امیدوار شده¬ای؟ حرفای ساده و تکرار اندر تکرار آقای پزشکیان با این مضمون که ما چاره¬ای نداریم جز اینکه باید با هم کار بکنیم و به هم اعتماد بکنیم بیشتر از همیشه آزارم می¬داد آن هم در شرایطی که راهکارهای پیشنهادی رقبای حاضر در مناظره رو می شد به شکل بسیار موثری نقد کرد. کاری که آقای پزشکیان مطلقا واردش نشد. اما با تمام این اوصاف همانند شهودم می گفت این آدم میتواند با اصلاحات اقتصادی و نجات طبقه متوسط از وضعیت فلاکت بار فعلی در پیشبرد سیستم از وضعیت «نظام دسترسی بسیار محدود» به «کمتر محدود» موثر باشد. اگرچه عقل حسابگرم وقتی حرفای آقای پزشکیان را تحلیل میکرد از بس آن را ساده و پیش پا افتاده می یافت، قانع نمی شد. تا اینکه دیشب آقای پورمحمدی به دادم رسید، به حرفای آقای پورمحمدی در این کلیپ که در باره آقای جلیلی است خوب توجه کنید مخصوصا آنجا که در ارتباط با اف.ای.تی.اف به نقل از آقای جلیلی می¬گوید: آقای پورمحمدی اگر تو مسئول باشی ما اف.ای.تی.اف را قبول می¬کنیم ولی این آقایانو قبول نداریم. آقای پورمحمدی به همان واقعیت تلخ داخل میدان سیاست اشاره می کند که آقای پزشکیان هم آن را با تمام وجود دریافته است. مشکل اصلی ایران ما وجود آدمها و گروههای صاحب قدرتی که همدیگر را قبول ندارند، به همدیگر اعتماد ندارند ولی در عین حال آنقدر دانش یا قدرت و نفوذ دارند که میتوانند تلاش های همدیگر را بی اثر بکنند و کل کشور را به نابودی کشانده و ملت را بیچاره بکنند، تازه افرادی مثل آقای جلیلی و قالیباف به نظر من از شسته رفته ترین صاحبان قدرت و نفوذ حاضر در میدان هستند، چه بسا نیروهای قدرتمندتر حاضر در پشت صحنه که گفتگو با آنها دشوارتر باشد. حالا حرفای به نظر ساده و تکراری آقای پزشکیان که «ما چاره¬ای نداریم جز اینکه باید با هم کار بکنیم و به هم اعتماد بکنیم» بر اساس چارچوب نظری نظم دسترسی محدود برای من پرمعناتر می¬شود. مشکل ایران ما عمیق تر از فساد، اف.ای.تی.اف، برجام و رابطه با شرق و غرب است. مشکل ما فقدان یک پرچمدار سیاسی است که از یک طرف صداقت و حسن نیت داشته باشد، از طرف دیگر اهل جوسازی و فریب افکار عمومی و افزایش توقع و انتظارات مردم به بهای پیروزی در انتخابات نباشد، سوم اینکه بتواند اعتماد نیروهای حاضر در ائتلاف مسلط بر میدان را جلب کند. استراتژی اصلی آقای پزشکیان گفتگوی شواهد محور در زمین سفت واقعیت است. تخصص حرفه ای آقای پزشکیان شاخص خوبی برای توانمندی ایشون در گفتگوی شواهد محور است و برخورد صادقانه و غیرایدئولوژیک با رقبا هم مزیت دیگر ایشان است. ویژگیهای ارزشمندی که آقای خاتمی هم در خرداد 76 از آن برخوردار بود اما بسیاری از اعضای تیم همراه ایشون و طرفداران بی¬شمارش (از جمله خودم) از آن برخوردار نبودیم. خوب یادم هست که ما در اوج بی¬خردی سیاسی به کمتر از قلع و قمع یک¬شبه نیروهای مسلط بر میدان راضی نبودیم و از حذف هر کدام از آنان از عرصه سیاسی ذوقمرگ می شدیم. این روزها بیشتر معنای گریه تنهایی آقای خاتمی در هنگام ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری 80 رو می فهمم. چقققدر خام و بی¬سواد بودیم ما.
إظهار الكل...
👍 26 5👎 3
00:39
Video unavailableShow in Telegram
به حرفای آقای پورمحمدی در این کلیپ که در باره آقای جلیلی است خوب توجه کنید مخصوصا آنجا که در ارتباط با اف.ای.تی.اف به نقل از آقای جلیلی می¬گوید: آقای پورمحمدی اگر تو مسئول باشی ما اف.ای.تی.اف را قبول می¬کنیم ولی این آقایانو قبول نداریم. تحلیلم رو در قسمت بعدی میارم.
إظهار الكل...
video_2024-06-21_09-55-35.mp42.74 MB
👍 4👎 1
من رفتنی‌ام، ایران تو بمان محمد فاضلی من دو بار به ناحق از دانشگاه اخراج شدم (۱۳۹۰ و ۱۴۰۰) و همکارانم در هر دو دانشگاه شاهدان این رفتار ناحق هستند. بار اول حتی شکایت نکردم و دم برنیاوردم. بار دوم هم کلامی درباره آن در عرصه عمومی نگفتم، تا آن‌‌جا که می‌توانستم آن‌را پنهان کردم و هیچ نقشی در رسانه‌ای شدن آن نداشتم. فقط در مهرماه ۱۴۰۰ به وزارت علوم شکایت کردم که تا امروز به آن رسیدگی نشده است. اما هیچ کدام از این‌ها مهم نیستند و تلویحاً و با صراحت بارها گفته‌ام که حتی اگر امروز بگویند به دانشگاه برگرد، بازنمی‌گردم. به هیچ شغل دولتی بازنمی‌گردم. هیچ اهمیتی هم ندارد. من همکاری با دکتر مسعود #پزشکیان را آگاهانه #برای_ایران انتخاب کردم. سخنانش را شنیدم، از دوستان درباره شخصیت و کارش پرسیدم، ده‌ها نفر تماس گرفتند و از من خواستند به ستاد ایشان کمک کنم. من اطمینان پیدا کردم که مسعود پزشکیان بهترین گزینه موجود است، صداقت دارد، ساختار مجلس و دولت و نظام حکمرانی را می‌فهمد، کلامی دروغ نمی‌گوید، و یکی از بزرگ‌ترین دردهای این کشور یعنی عدم توافق میان نخبگان و نزاع دائمی میان آن‌ها و در نتیجه عقب‌ماندگی کشور را می‌فهمد و برای درمان آن منش و روش دارد. من آمده بودم به دور از هیاهو، در زمانه‌ای که دعوت به عدم مشارکت، تحسین و لایک بیشتری دارد، از ضرورت مشارکت و قرار دادن کشور در مسیر «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» بدون تندروی بگویم. و اتفاق دیشب در تلویزیون هیچ تغییری در این باورم ایجاد نکرده است. من در آن صحنه نه شخص محمد فاضلی، بلکه مشاور نامزدی بودم که می‌خواهد «عقلانیت اصلاح‌جوی میانه‌رو، توافق‌ساز و تدریجی‌گرا» را نمایندگی کند. اما #شهاب_اسفندیاری که اهمیت یک امر ملی را درک نمی‌کند، تلویزیون کشور را در مهم‌ترین رخداد سیاسی جاری آن، به صحنه کینه‌توزی شخصی، بالا آوردن پرونده‌ای شخصی که من خود سه سال است از آن دم نزده‌ام، و صحنه‌آرایی برای تحقیر شخص من تبدیل کرد. بدتر آن‌که از لحن حرف زدن، تا زمان پرسیدن سؤال تا اقدام برای قطع میکروفون، همه طراحی شده بود تا #محمد_فاضلی را تحقیر و حضور انتخاباتی دکتر #پزشکیان را تضعیف کنند. آن‌چه مرا به هم ریخت، جز مشاهده یک صحنه کاملاً آماده شده در همه ابعاد برای تبدیل کردن یک امر ملی، امری حیاتی برای ایران، به صحنه کینه‌توزی شخصی بود. هیچ دلیلی وجود نداشت که در برنامه‌ای در این سطح به زندگی شخصی کسی وارد شوند که در آن برنامه مشاور نامزد ریاست جمهوری است نه شخص محمد فاضلی. با این‌حال، از بینندگانی که از این رخداد ناراحت شدند، عذرخواهی می‌کنم. ⭕سخن آخر پرتاب میکروفون رفتاری از سر عصبانیت شدید در آن لحظه بود. هیچ معنایی جز اعتراض به آنچه شرح دادم، نداشت. من عمیقاً به شجاعت، صداقت و از خودگذشتگی مسعود پزشکیان احترام می‌گذارم که با از خود گذشتگی برای کار کردن در مملکتی پا به میدان گذاشته است که در رسانه ملی آن می‌توانند «امر ملی انتخابات» را به صحنه کینه‌توزی شخصی بدل کنند. من همه عمر برای ایران زندگی کرده‌ام، به ایران و مسائلش اندیشیده‌ام، و بقیه عمر را هم همین گونه خواهم زیست. ورودم به هیچ عرصه‌ای از سیاست برای منفعت شخصی نبوده و نیست. اکنون نیز بر همان راه و روشم. از صمیم قلب به دکتر مسعود پزشکیان احترام می‌گذارم و امیدوارم آن‌چه گذشت ایشان را در پیمودن راهی که انتخاب کرده‌اند استوارتر سازد؛ ایمانش به سیاست اخلاقی و رفع تبعیض بیشتر شود. در چند جلسه‌ای که با مسعود پزشکیان داشتم، او را مجذوب اخلاق و راستی یافتم؛ سخنش درباره مردم حقیقی است؛ مثل مردم زیسته است؛ تبعیض را درک کرده؛ صداقت و دیانت رحمانی را در خود نهادینه کرده؛ و باوری عمیق به علم و تخصص دارد. به قیمت چند رأی بیشتر هم حاضر به دادن وعده‌های دروغین نیست. ما با انتخاب او هم ده‌ها مشکل عظیم پیش رو داریم، و بهبودهای بزرگ در زندگی ما ایرانیان به آسانی به دست نخواهد آمد؛ اما در منش و روش و اخلاق و کردار مسعود پزشکیان، و بدنه اجتماعی اثرگذاری که او را پشتیبانی می‌کند، ظرفیت‌های ایجاد بهبود وجود دارد. من با عزمی جزم‌تر به مسعود #پزشکیان رأی می‌دهم و هیچ انتظار شخصی از او ندارم، بالاخص انتظار برای پیگیری کردن آن‌چه در آن برنامه گذشت. شما هم بیایید راه «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» را انتخاب کنیم. من رفتنی‌ام، ما رفتنی هستیم، ایران تو بمان. بازخوانی ایران معاصر @fazeli_mohammad
إظهار الكل...
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی

قسمت صد و دوازدهم پادکست دغدغه ایران   بازخوانی ایران معاصر بعد از پنج قسمت شرح کتاب «خشونت و نظم‌های اجتماعی» و پنج قسمت شرح کتاب «در سایه خشونت» که نزدیک به ده ماه طول کشید، در قسمت صدودوازده پادکست دغدغه ایران، تاریخ ایران معاصر را از اواخر مشروطه تا به امروز در چارچوب تحولات نظم دسترسی محدود بازخوانی کرده‌ایم.   حامی مالی این قسمت آچاره، خدمات و تعمیرات آنلاین ساختمان و لوازم منزل   حامی مالی این قسمت سارودی (Sarodi) طراح و تولیدکننده محصولات بهداشتی ساختمانی    حمایت از پادکست دغدغه ایران   پادکست جور دیگر: جامعه‌شناسی برای همه   شناسه پیپال [email protected]   موسیقی آغازین قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی   Email: [email protected]   گوینده: محمد فاضلی امور فنی و صوت: مرتضی مشیری‌خواه گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین                                  تاریخ انتشار خرداد هزار و چهارصدوسه @dirancast_official

👍 7👎 1
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.