cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

Mohammad Ali Biabani

مشاركات الإعلانات
1 069
المشتركون
+724 ساعات
+67 أيام
+230 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

﷽ "برای شهادت جوادالائمه صلوات الله علیه" ای حجره ات غریب ترین جای این جهان در قتلگاهت.... آه... کسی نیست روضه خوان جز مادری جوان که ز جان آه می کشد هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان بغداد شد مدینه و مردی که باز هم در خانه اش ز کینه همخانه داد جان جعده است ام فضل و تو هم مجتبی ولی آن پست تر از این و تو مظلوم تر از آن انقدر بی کسی که به دستور همسرت مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان... ... با سوز ناله های تو بر طبل می زنند تا نشنوند داد دلت را در آن میان انقدر بی کسی که تنت را کشان کشان دادند روی بام به دستان آسمان اما برای اینکه نسوزد تنت ببین از مشهد آمدند تمام کبوتران آه از تنی که زیر شررهای آفتاب پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان محمدعلی بیابانی @MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
﷽ "برای شهادت جوادالائمه صلوات الله علیه" چه کسی این همه احسان به گدایان دارد که جگرگوشهٔ سلطان خراسان دارد هر چه حرف است بگویید که گوش شنواست هر چه درد است بیارید که درمان دارد به گدایی درش اهل کرم می‌نازند خانه‌اش سائل از این دست فراوان دارد چه پدر را به پسر یا چه پسر را به پدر این دو سوگند، فیوضات دوچندان دارد ای ولیعهد! مرا هم ز عنایت بپذیر رعیتی را که امان نامه ز سلطان دارد مشهد و باب جوادش به همه ثابت کرد که اجابت فقط از سمت تو امکان دارد مطمئنا به کرمخانهٔ تو رو نزده‌ست هر که در خانهٔ خود سفرهٔ بی‌نان دارد هر زمانی که خدایی خدا پایان یافت یا جواد بن رضا جود تو پایان دارد حتم دارم که جزایش گل لبخند رضاست هر که در ماتم تو دیدهٔ گریان دارد بی‌سبب ارث نبردی ز غریبی حسن چاره‌ای نیست غم فاطمه تاوان دارد دست و پا می‌زنی و همسر تو دست افشان اشک می‌ریزی و او هم لب خندان دارد علت هلهله زهراست که می‌دانستند دم آخر پسر فاطمه مهمان دارد کاش آرام تنت را به سر بام برند کاش می‌شد که بفهمند تنت جان دارد زیر خورشید تنت سوخت ولی می‌دانم که لبت زمزمهٔ جدی العریان دارد خواهری نیست تو را تا که ببیند بر خاک بدنت رد سم تازهٔ اسبان دارد دختری نیست تو را تا که ببیند در طشت خیزران قصد مصاف لب و دندان دارد محمدعلی بیابانی @MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
﷽ "میلادیه حضرت معصومه سلام الله علیها" ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که میایید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم   هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رویای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آنروز در تقویم شیعه روز دختر شد بانوی عالم حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه ها جاری در سایه ات دفنند عالم های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه ای ملیکه عمه سادات با کوله باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثل اغلب اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم محمدعلی بیابانی @MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
دوشنبه 02 تیر ماه سال 1399 کانال تلگرام https://t.me/beitoolabbas
إظهار الكل...
beitolabbas.org 1399040207.mp36.40 MB
سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها درِ دنیا به روم، تا که بسته میشه دلم از زمونه، وقتی خسته میشه تو بدی خودم و، وقتی گم می‌کنم کبوتر میشم و، رو به قم می‌کنم بی بی جانم، مث فاطمه سایهٔ لطف تو رو سرمه بی بی جانم، سرپناه من و همه خستگیام حرمه بی بی جانم، حرم تو برا مث خونهٔ مادرمه آرومه دلم، تا دست تو خانومه یا سیدنی، یا حضرت معصومه —————— ای ملیکهٔ قم، خاک پای توام تو کریمه‌ای و، من گدای توام قم شبیه دمشق، شده با قدمات زینبیهٔ ما، شده صحن و سرات بی بی جانم، همه دردام و با یه اشاره دوا ‌میکنی بی بی جانم، زائرای برادرت و تو دعا می‌کنی بی بی جانم، میدونم مارو زائر کرب و بلا می‌کنی قبر فاطمه، تو صحن معلومه یا سیدتی، یا حضرت معصومه @MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
06:16
Video unavailableShow in Telegram
در دنیا به روم تا که بسته میشه - سرود کربلایی محمد بیابانی دوشنبه 2 تیر سال 1399 کانال تلگرام https://t.me/beitoolabbas
إظهار الكل...
Beitoolabbas (6).m4v49.45 MB
2.73 KB
﷽ "نوحه یا واحد شهادت امام صادق علیه‌السلام" نالایقم اما به لطف چشمانت عاشقم من مومن کلام اله تو و قال الصادقم ای همکلام تو قرآن شاگرد مکتبت ایمان گفتی به منبرت نوحوا علی العطشان روضه دار شاه کربلا روحنا لروحک الفدا ————————— باز از جفا آتش گرفته بیت آل عبا اما کسی نزد ناموس تو را بین کوچه ها با دست بسته نیمه شب رفتی به پشت آن مرکب گفتی به زیر لب وای از دل زینب غرق اشک و آه و ناله ای یاد دختر سه ساله ای محمدعلي بياباني ‏@MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
﷽ "برای بقیع و شهادت امام صادق علیه‌السلام" قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي ست با چهار مزار بقيع مژده سالي ست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل ديده اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه ات افروخت از آن دري ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله ي در ياس را كه پژمردند در آن هجوم علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم انگير چند سال كذشت كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي كسي نگفت مگر پيرمرد بردن داشت؟! تن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟! ميان گريه ي آرام او بلند نخند به دست بي رمقش لااقل طناب مبند ميان سينه ي او روضه ي مدينه به پاست طنين روضه اش از واي مادرش پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي بردند همه سواره و او را پياده مي بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سر بريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت محمدعلي بياباني ‏@MohammadAliBiabani
إظهار الكل...
﷽ "زمینه حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام” جونم فدات همسایه پناه گاهمی تو اوج مشکلات همسایه دستای خالی من و یه نیم نگات همسایه هم وارث کریم و، هم سید الکریمی دستم به دامنت ای، همسایهٔ قدیمی یا سیدالکریم ———————- خدا خودش میدونه یه شعبه از سفره جود حسنه این خونه میگن زیارت تو مثل کربلا میمونه وا میکنی به رومون، باب محرمارو امشب بزن تو نامهم‌، امضای کربلا رو محمدعلی بیابانی @MohammadAliBiabani
إظهار الكل...