cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

Enlightned

گروه Enlightened (فرهیختگان) با رویکرد فرهنگی برای بهتر زیستن آدرس گروه برای فعالان : https://t.me/enlightened01

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
200
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
-230 أيام
توزيع وقت النشر

جاري تحميل البيانات...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تحليل النشر
المشاركاتالمشاهدات
الأسهم
ديناميات المشاهدات
01
‌ این خانم هنرمند، بخشی از شعر فردوسی درباره‌ی ضحاک را ماهرانه با موسیقی راک اجرا کرده است. اما به جز موزیک‌ خوب و اجرایی پراحساس، نظرم‌ بسیار به شاهکار فردوسی در این ترکیب راک جلب شد که سوای از مفهوم وزین، چطور به کمک موسیقی آمده. این روزها، در اشعار مدرن که روی موزیک‌ها سوار است، به سختی می‌توان دو‌ یا سه قافیه یافت، در مقابل، حضرت فردوسی نه تنها در قافیه کم‌ نگذاشته، بلکه در واج‌آرایی و نغمه‌ی حروف چنان مهارتی به خرج داده که هوش از سر می‌برد. به عنوان مثال به توئیست یا چرخش ملودی در اواسط کار دقت کنید و ببینید چطور رقص کلمات به موسیقی، وزن و کوبندگی بخشیده. @katibehchannel
193Loading...
02
🔻ساخت جواهرات قلابی با شیشه نوشابه @khabar_furei
191Loading...
03
ما گِل را به شکل کوزه در می‌آوریم، اما خلاء داخلیِ آن است که باعث نگه داشتن آنچه می‌خواهیم می‌شود. ما برای ساختن خانه، چوبها را به هم وصل می‌کنیم. اما فضای داخلی است که آن را قابل زندگی می‌کند. ما با « بود» کار می‌کنیم، اما « نبود» چیزی است که از آن استفاده می‌کنیم!!!. @enlightned
271Loading...
04
Media files
161Loading...
05
زین خوش رقم که بر گل ِ رخسار می‌کشی خط بر صحیفه‌ی گل و گلزار می‌کشی اشک ِ حرم نشین ِ نهانخانه‌ی مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی کاهل رُوی چو باد ِ صبا را به بوی زلف هر دم به قید ِ سلسله در کار می‌کشی هر دم به یاد ِ آن لب ِ میگون و چشم ِ مست از خلوتم به خانه‌ی خَمار می‌کشی گفتی سر ِ تو بسته‌ی فتراک ِ ما شود سهل است اگر تو زحمت ِ این بار می‌کشی با چشم و ابروی تو چه تدبیر ِ دل کنم وه! زین کمان که بر من ِ بیمار می‌کشی بازآ که چشم ِ بد ز رُخت دفع می‌کند ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی! حافظ! دگر چه می‌طلبی از نعیم ِ دهر مِی می‌خوری و طره‌ی دلدار می‌کشی #حافظ #غزل 459 @FereidounFarahandouz
150Loading...
06
غزل شماره ۴۵۹ حافظ در سال‌های نخستین سلطنت شاه شجاع سروده شده و مربوط به زمانی است که شاه، محاسن خود را به صورت دو خط نیم‌دایره درست می‌کرده است. حافظ محاسن و زلف و موی شاه را به نقش خوش و صورت او را به گُل تشبیه کرده است و می‌گوید این خطوط زیبا که بر چهره‌ات رسم می‌کنی؛ باعث می‌شوند که گل و گلستان از رونق بیفتند.
311Loading...
07
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۴  اردیبهشت ) زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی خط بر صحیفهٔ گل و گلزار می‌کشی اشک حرم‌نشین نهانخانهٔ مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
311Loading...
08
#طنز آیرونیک #استعاره مفهومی تحلیل شعر کوتاه شمس لنگرودی نقشه های جهان به چه درد می خورند نقشه های تو را دوست دارم که برای من می کشی خطوط مرزی و رودخانه ها، متروها. خانه ها نقشه ی کوچکت را دوست دارم که دیده بانان چهار سویش از برج مراقبه با صدای بلند با هم صحبت می کنند و من این سو تا آن سویش را با غلتی طی می کنم گزاره نخستین شعر یک پرسش وجودی است که جوابش در دل همان پرسش استفهامی یا انکاری نهفته است  :نقشه های جهان به چه درد می خورند؟ یعنی به درد زندگی ما نمی خورند . از منظر نشانه شناسی ادبی ،رابطه دال ومدلول  در شعر  شناور است یعنی نمی توان برای دالی که نقشه است یک مدلول تصور کرد . نخستین معنای نقشه ،تصویر جغرافیای جهان است یعنی آگاهی هایی که به درد شخصیت درونی یا شخصیت  عاطفی و اخلاقی انسان نمی خورند . هیچ انسانی با دانستن نقشه های جهان انسان تر نمی شود ویا عاشق عدالت وآزادی ویا عاشق انسان دیگر نمی شود با کمی فاصله از معنای جغرافیایی ، نقشه های جهان به انواع طرح و نقشه های رفتار سیاسی و اجتماعی و اخلاقی  جهان اشاره می کند که فردیت انسان ویا آزادی  انسان را نادیده می انگارد. .شاعر پس از طرح بیهودگی نقشه های جهان ،از دوست داشتن نقشه ای سخن می گوید که باید  فردیت انسان ودیگر دوستی ویا احساس تعلق و درک عاطفی  او نسبت به انسان دیگر دیده شود که برای انسان اهمیت حیاتی دارد .خطوط مرزی ،رودخانه ها ومترو ها برای عاشقی که نقشه دوست داشتن  رامی خواهد یعنی همه دالانهای تودرتوی روابط عاشقانه و پیچیدگی روابط انسانی مد نظر است زیرا فردیت انسان عاشق به وسعت جهان افق گشایی می شود و جهان نیز با همه وسعت خود در روابط عاشقانه حضور دارد .نقشه ی کوچک استعاره ای است از فشردگی زندگی در جهان معاصر که دیده بانان چهارسویش ،استعاره ای کنایه آمیز است از کنترل و سلطه ای که بر زندگی فردی و فردیت انسان اعمال می شود .برج مراقبه نیز استعاره ای از جارزدن خلوت انسان عاشق به دست جارچیان قدرتمند وسلطه گراست که طنز پارادوکسیکال شاعر در همین نکته اساسی نهفته است . کاربرد دوست داشتن برای مراقبان زندگی خصوصی انسان ، طنز آیرونیک وطعمه آمیز ی است .جهان شاعر وقلمرو زیست او با یک غلت زدن طی می شود که استعاره از رختخواب یا بستر اوست  چگونه می تواند چهارسوی آن نگهبانان و جاسوسان نظاره گر باشند  دوست داشتن کاربرد مغایر وتضاد آمیزی با موقعیت شاعر دارد .  فضای اضطراب آوری  که زندگی عاشقانه اورا  تحت کنترل گرفته است چگونه می تواند برای عاشق دلپذیر باشد . یک  استعاره مفهومی زندگی ، زندان است در ذهن شاعر نقش بسته است که رویایش اگرچه  آرزوی آزادی فردی اوست ولی به  موقعیت اضطراب آور هرکسی که در جامعه مراقبت شده  زیست می کند دلالت دارد . شمس لنگرودی ، در جستجوی واقعیت برتر ،فضاهای سورئالیستی بکر و زیبایی می آفریند که زیبایی شناسی او در گسست با زیبایی شناسی شعر نو وکلاسیک  است.عناصر دور از هم را دریک قاب چنان کنار هم می نشاند که مخاطب را به همدلی واین همانی می رساند وحدت تاثیر عاطفی این شعر ،مخاطب را درگیر می کند و موقعیت اضطراب آور جهان را با زیباترین شکل استعاری نشان می دهد . رحمان کاظمی @taranom_ordibehesht
200Loading...
09
سراپا گوش باید بود دنیا گفتگو دارد 🖊بیدل  دهلوی @enlightned
311Loading...
10
🔻از غرفه کشور ترکیه در نمایشگاه کتاب پول نقد دزیده‌اند / از غرفه کشور ویتنام هم سرقت شده / سرقت در ساعتی انجام شده که فقط افراد دارای کارت شناسایی می‌توانستند وارد نمایشگاه شوند / دو روز قبل هم موتورسیکلت یکی از خبرنگاران را از پارکینگ دزدیدند فارس نوشت: در روزهای گذشته اخباری مبنی بر سرقت از پارکینگ‌های نمایشگاه منتشر شده بود که یکی از آن‌ها موتورسیکلت یکی از خبرنگاران بود، اما این بار سارقان به بخش بین‌الملل نمایشگاه دستبرد زدند و مقداری وجه نقد از غرفه ترکیه ربودند. روز گذشته ساعت ۹.۲۸ دقیقه صبح قبل از بازگشایی رسمی نمایشگاه از غرفه ترکیه در طبقه دوم شبستان سرقتی رخ داد. مترجمان این غرفه می‌گویند که سارقان، تنها یک کمد را باز کرده‌اند؛ گویی انگار از قبل نشان گذاشته بودند؛ چون آن‌ها درست سراغ کمدی رفته‌اند که در آن کیف پول قرار داشته و این کیف هم برای نماینده وزارت فرهنگ و گردشگری کشور ترکیه بوده است. عکسی به دست خبرنگار فارس رسیده که نشان می‌دهد یک مرد در حال نظافت غرفه ترکیه است، اما پوشش نیروهای خدماتی نمایشگاه به تن نداشته است. بنا به گفته متصدیان غرفه ترکیه، سارقان ۲ نفر بوده‌اند. در اطراف این غرفه نیز دوربین‌هایی نصب شده، اما غرفه در نقطه کور دوربین قرار دارد. این سرقت در حالی اتفاق می‌افتد که در این ساعت به جز افراد دارای کارت شناسایی، کسی حق ورود به شبستان را ندارد. از غرفه کشور ویتنام هم سرقت شده است. بنا به مشاهدات خبرنگاران فارس، این غرفه امروز از صبح بسته بوده و فعالیتی نداشته است. به گفته یکی از افراد حاضر در غرفه ترکیه از روز گذشته با وجود ارائه گزارش سرقت به دست‌اندرکاران نمایشگاه، هیچ مسئولی در غرفه این کشور حاضر نشده است. @eskannews_com instagram.com/eskannews
202Loading...
11
پیرانه سَرَم عشق ِ جوانی به سَر افتاد وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد از راه ِ نظر مرغ ِ دلم گشت هواگیر ای دیده! نگه کن که به دام ِ که درافتاد دردا! که از آن آهوی مشکین ِ سیه‌چشم چون نافه بسی خون ِ دلم در جگر افتاد از رهگذر ِ خاک ِ سر ِ کوی شما بود هر نافه که در دست ِ نسیم ِ سَحر افتاد مژگان ِ تو تا تیغ ِ جهانگیر برآورد بس کُشته‌ی دل‌زنده که بر یک‌دگر افتاد بس تجربه کردیم در این دیر ِ مکافات با دُردکشان هر که درافتاد برافتاد گر جان بدهد سنگ ِ سیه لعل نگردد با طینت ِ اصلی چه کند بدگهر افتاد حافظ که سَر ِ زلف ِ بتان دست کشش بود بس طُرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد #حافظ #غزل 110 @FereidounFarahandouz
240Loading...
12
غزل شماره ۱۱۰ حافظ مربوط به سال‌های آخر شعر و شاعری او و بازگشت از تبعید می‌شود و غزلی است تفننی که گریزی هم به شاه شجاع دارد. حافظ از عشقی یاد می‌کند که تناسبی با سن و سال او ندارد، راز نهفته عشق او آشکار شده و از زیبایی معشوق خونین دل شده است. در انتهای غزل طینت و ذات بد را غیرقابل تغییر می‌داند حتی اگر شخص تلاش کند.
251Loading...
13
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۳  اردیبهشت ) پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد از راهِ نظر مرغِ دلم گشت هواگیر ای دیده نگه کن که به دامِ که درافتاد 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
271Loading...
14
🔻واکنش‌ها به میزان مشارکت در انتخابات: سجاد عابدی: رییسی اومد تورم و تک‌رقمی کنه، مشارکت و تک‌رقمی کرد ‏⁧ #بماند_به_یادگار ⁩ @eskannews_com instagram.com/eskannews
272Loading...
15
🔻۲۳ زن؛ آمار وحشتناک قتل زنان توسط مردان خانواده در کمتر از دو ماه! روزنامه اعتماد نوشت: بررسی‌ها از اخبار رسمی منتشر شده نشان می‌دهد از ابتدای فروردین تا ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ دست‌کم ۲۳ زن و دختر توسط همسر، پدر، برادر و خواستگار سابق خود به قتل رسیدند. این درحالی است که در همین بازه زمانی دست‌کم ۲ مرد مورد خشونت خانگی قرار گرفتند که یکی از آنها توسط همسرش به قتل رسیده است. این آمار مشخص می‌کند زنان و دختران نسبت به مردان بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی قرار می‌گیرند. اکثر کارشناسان یکی از مهم ترین دلایل خشونت‌های خانگی را برخی «قوانین ناکارآمد یا عدم قوانین حمایتی از زنان» می‌دانند./ اعتماد @eskannews_com instagram.com/eskannews
290Loading...
16
حاتم مشمولی معروف به عمو حاتم، پیرمرد عالم و دوست داشتنی برنامه " کتاب باز" 👋👋👋👋👋👋 این عمو حاتم از گنج های پنهان در خرابه های فراموشی بود که سروش صحت با گنج یاب عشق، پیداش کرد.
260Loading...
17
فرق یه آدم هنرمند با بقیه فقط دیدگاه متفاوته، همین 📚 @bo0ok_lovers
274Loading...
18
Media files
252Loading...
19
چو سرو اگر بخرامی دَمی به گلزاری خورد ز غیرت ِ روی تو هر گُلی خاری ز کفر ِ زلف ِ تو هر حلقه‌ای و آشوبی ز سِحر ِ چشم ِ تو هر گوشه‌ای و بیماری مرو چو بخت ِ من ای چشم ِ مست ِ یار! به خواب که در پِی است ز هر سویت آه ِ بیداری نثار ِ خاک ِ رهت نقد ِ جان ِ من هر چند که نیست نقد ِ روان را بر ِ تو مقداری دلا! همیشه مزن لاف ِ زلف ِ دلبندان چو تیره رای شوی کِی گشایدت کاری سَرم برفت و زمانی به سَر نرفت این کار دلم گرفت و نبودت غم ِ گرفتاری چو نقطه گفتمش اندر میان ِ دایره آی به خنده گفت که ای حافظ! این چه پرگاری؟ #حافظ #غزل 443 @FereidounFarahandouz
260Loading...
20
غزل شماره ۴۴۳ حافظ محصول ایام جوانی شاعر و مربوط به زمانی است که حافظ به استقبال غزل‌های شعرای قبل و معاصر خود می‌رفته؛ یعنی غزل‌های ناب ایشان را انتخاب می‌کرده و با سرودن شعر بر وزن و قافیه آنها، هنر نظم خود را به دیگران می‌نمایانده است. محتوای غزل در خدمت اشارات و استعاره‌های عاشقانه بوده و بسیار لطیف سروده شده است.
321Loading...
21
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۲  اردیبهشت ) چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری ز کفر زلف تو هر حلقه‌ای و آشوبی ز سحر چشم تو هر گوشه‌ای و بیماری 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
361Loading...
22
من حتی اگر برای اجرایی دعوت هم بشوم باز بلیت می خرم. بچه های تئاتر، مظلوم ترین و بی حامی ترین هنرمندان کشور هستند. حتما باید هر ماه یک اجرا ببینم. نفس بچه های صحنه و حتی تپق زدن های شان، خیلی دلچسب تر از جلوه های ویژه سینماست. 😊
240Loading...
23
چرا باید تئاتر دید⁉️ آیا تئاتر رو ها روحیه ی متفاوتی دارند⁉️ شما در سال چند اجرا می بینید⁉️
240Loading...
24
حسین پناهی خیلی زیبا گفت؛ من عاشق همه چیزای زیبای دنیام مثل قوطی خالی کمپوت اول فکر کردم، خورشید افتاده کف پشت بوم بعد که رفتم برش دارم دیدم قوطی خالی کمپوته من خورشید رو می‌خواستم نه قوطی خالی کمپوت خیلی از چیزهایی که ما دنبالشون هستیم، انعکاس چیزی هستن که ازشون خوشمون میاد، وقتی بهشون می‌رسیم می‌بینیم قوطی خالی کمپوته وقتی عشق حقیقی رو پیدا نکنیم، هر آنچه می‌بینیم، سایه‌ای خیالی بیش نیست . @enlightned
462Loading...
25
🔻برگزیدگان جوایز پولیتزر اعلام شدند گزارش جنگ غزه نیویورک تایمز برنده اصلی پولیتزر 2024 شد. کمیته جوایز پولیتزر۲۰۲۴ جایزه بخش روزنامه‌نگاری و گزارش بین‌الملل را به روزنامه نیویورک تایمز اعطا کرد. این روزنامه به دلیل "پوشش گسترده و روشنگرانه" حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل و "پاسخ مرگبار ارتش اسرائيل" به این حمله، برنده جایزه پولیتزر در بخش "گزارش بین‌المللی" شد. همچنین آژانس خبری رویترز، جایزه عکاسی خبری را بابت پوشش "دست اول و فوری" حمله هفتم اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) و واکنش اسرائیل، به دست آورد و همچنین به عنوان یک منبع مورد استناد ویژه برای «خبرنگاران و کارکنان رسانه‌ای که جنگ در غزه را پوشش می‌دهند»، معرفی شد. همچنین ولادیمیر کارا مورزا، سیاستمدار اپوزیسیون روسی زندانی و روزنامه واشنگتن پست نیز مشترکا جایزه پولیتزر را دریافت کردند. این جایزه به دلیل «انتشار یادداشت‌های این سیاستمدار روس در داخل زندان باوجود همه مخاطرات و عواقب مخالفت با ولادیمیر پوتین و اصرار بر آینده‌ای دموکراتیک برای کشورش»، به او اهدا شد. کارا مورزا در حال تحمل ۲۵ سال محکومیت خود به اتهام «خیانت» به روسیه است. این طولانی‌ترین حکم زندان برای منتقدان پوتین به شمار می‌رود. برمبنای گزارش آسوشیتدپرس، پولیتزر از شماری از خبرنگاران آمریکایی نیز بابت گزارش‌هایشان در مورد کار کودکان مهاجر، تبعیض نژادی در سیستم قضایی و خشونت با اسلحه تجلیل کرد. جین آن فیلیپس برای نگارش رمان «نگهبان شب» که داستان یک مادر و دختر در طول و بعد از جنگ داخلی آمریکا است، برنده جایزه بهترین رمان شد. جایزه پولیتزر، جایزه‌ای در روزنامه‌نگاری، ادبیات و موسیقی است که هر ساله با نظارت دانشگاه کلمبیا به روزنامه‌نگاران، نویسندگان، شاعران و موسیقی‌دانان داده می‌شود. این جایزه به‌نام بنیان‌گذار آن جوزف پولیتزر، روزنامه‌نگار مجاری‌تبار آمریکایی، در سده نوزدهم نام‌گذاری شده‌است. آقای پولیتزر به‌دلیل عشق و علاقه‌اش به روزنامه‌نگاری، مدرسه‌ای را در ایالت کلمبیا تأسیس کرد که هنوز هم یکی از معتبرترین مراکز آموزش روزنامه‌نگاری در سراسر جهان محسوب می‌شود و بسیاری از روزنامه نگاران برجسته در این محل آموزش می‌بینند. پس از راه‌اندازی این دانشگاه، جایزه‌ای به مبلغ ۲۵۰ هزار دلار و و همچنین بورس تحصیلی برای یک مسابقه گزارش نویسی درنظر گرفته شد. همچنین هر ساله بنیاد پولیتزر جایزه نیم‌میلیون دلاری خود را به بهترین عکس‌های خبری می‌دهد که در میان عکس‌های خبری جهان، بهترین عکس خبری افشاگرانه و جسورانه معرفی می‌شوند./باشگاه روزنامه‌نگاران ایران @eskannews_com instagram.com/eskannews
261Loading...
26
فرهاد قنبری عرفان ایرانی برای شناخت ابتدایی از عرفان ایرانی و عارفان بزرگی چون مولوی باید به جای آثار تجاری که در قالب کتاب و فیلم ارائه می‌شود، به آثار عرفان‌پژوهان و مولوی پژوهان برجسته کشور و جهان نگاه کرد. ۱- عُرفا همیشه از ظرفیت انسانها برای میزان برداشت و سیراب شدن از چشمه معارف و زیست معنوی سخن گفته اند. نگاه اغلب آنها به آفریدگار و معنویت، نگاهی به شدت نخبه‌گرایانه و متفکرانه و زیبایی‌شناسانه است، نگاهی که اغلب از درک عوام، زُهاد و مدعیان رسمی دین خارج بوده و گاهی به مانند حلاج و عین القضات به قیمت جانشان تمام شده است. عرفان ایرانی (به ویژه از قرن دوم تا هشتم هجری) نه انتخاب و حرکتی فردی و گسسته، بلکه مجموعه‌ای در هم تنیده است که شناخت تک تک اجزاء و افراد آن، بدون شناخت تاریخچه و کلیت آن شناختی ناقص و اشتباه است. بدیهی است فهم جهان مولوی بدون فهم سنایی و عطار و حلاج و ابوسعید و خرقانی و دیگر عرفای بزرگ این جغرافیای عظیم عملا درک و شناختی نادرست است. (مولوی خود می گوید: «عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار می رویم») ۲- مواجهه عُرفا با الهیات و معارف دینی نه مواجهه ای از سر تکلیف و عادت، نه برای کسب قدرت و ثروت و نه تلاش برای کسب اعتبار و منزلت دنیایی و نه حتی با هدف وصول به بهشت، بلکه مواجهه ای از سر عشق و فنا شدن در معشوق است. بزرگان عالم عرفان (منظور عرفان تا قرن هفتم و هشت هجری است نه عرفان مبتذل شده سده ها و دهه های اخیر) هنگام نماز یا قرائت قرآن به گونه ای با متن مواجهه می شوند که انگار اولین بار است نماز یا قرآن می خوانند، «چو بید بر سر ایمان خویش می لرزند» و هر حمدی و سوره ای که می خوانند، دچار اضطراب وجودی شده و تک تک واژه های آن را از نو مکاشفه می کنند. مواجهه آنها با دین مواجه ای زیبایی شناسانه است. آنها هر رمضان با مفهوم جدیدی از روزه داری آشنا می‌شوند، در مراسم حج دچار دگرگونی روحی می شوند و در کل به مانندی عاشقی که هر روز وجه تازه ای از معشوق خود را کشف می کند، با دین و الهیات مواجه ای عاشقانه دارند و هر روز ایمانشان را از نو می آغازند. این شیوه مواجهه با دین را می توان در مولوی و حلاج و بایزید و روزبهان بَقلی و دهها عارف دیگر مشاهده کرد. ۳- عارفان بزرگی مانند مولوی و شمس، فراتر از مرزهای یک کشور و فرهنگ بوده و متعلق به تمام بشریت هستند و هر روح سرگشته و بی‌قراری در هر گوشه دنیا را به قدر ظرفیتش سیراب می‌کنند. این مولوی که توسط ترکیه جعل هویت می‌شود، مسئله‌ای سیاسی و تجاری و امروزی و توریستی است و ربطی به مولوی و عرفان ایرانی ندارد و آنکه از این منظر به مولوی نگاه کند، چیز چندانی از تفکر و نگاه او به هستی را درک نخواهد کرد. کتاب «ملت عشق» یا فیلم «مست عشق» را باید از این منظر نگریست. هر دو این آثار با منطق بازار تهیه و روانه بازار شده است و ارتباطی به مولوی و جهان فکری مولوی ندارد. ۴- برای شناخت عرفان ایرانی و میراث معنوی عظیم مستتر در آن به جای چند سخنرانی کج و معجوج جریان به اصطلاح روشنفکر دینی و مطالعه آثار مبتذلی چون «ملت عشق» و «مست» عشق و امثالهم باید سراغ آثار اساتید و پژوهشگرانی رفت که دهه‌های متمادی از حیات خود را صرف مطالعه و شناخت در زمینه عرفان ایرانی کرده‌اند. معرفی چند کتاب زمینه آشنایی با عرفان: - بحثی در تصوف - قاسم غنی - تاریخ تصوف در اسلام - قاسم غنی - سرچشمه تصوف در ایران - سعید نفیسی - جستجو در تصوف ایران- زرین کوب - دنباله جستجو در تصوف ایران- زرین‌کوب - تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن- زرین‌کوب - قلندریه در تاریخ - شفیعی کدکنی - زبان شعر در نثر صوفیه - شفیعی کدکنی - پنج اثر از شفیعی کدکنی با نام‌های «درویش ستیهنده» (از میراث عرفانی شیخ جام)، «دفتر روشنایی» (از میراث عرفانی بایزید)، «نوشته بر دریا» (از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی)، «چشیدن طعم وقت» (از میراث عرفانی ابوسعید)، «در هرگز و همیشه انسان» (از میراث عرفانی خواجه عبدالله انصاری) - مرصادالعباد - تصحیح محمدامین ریاحی - مجموعه آثار عطار - تصحیح شفیعی کدکنی - اسرار التوحید - تصحیح ذبیح‌الله صفا (تصحیح دیگر شفیعی کدکنی) - تاریخ تصوف اسلامی - عبدالرحمن بدوی - ارزش میراث صوفیه - زرین‌کوب - عرفان عارفان مسلمان - نیکلسون چند کتاب برای آشنایی با شمس و مولوی: - مولوی نامه - جلال‌الدین همایی - سر نی - زرین‌کوب - کلیات مقالات شمس - تصحیح محمدعلی موحد - شمس تبریزی- محمدعلی موحد - شرح مثنوی - کریم زمانی - شرح مثنوی معنوی - نیکلسون - شرح مثنوی شریف - فروزانفر دفتر اول، (ادامه جعفر شهیدی) - کلیات دیوان شمس - تصحیح فروزانفر - فیه ما فیه - تصحیح فرورانفر - زندگی مولانا -فروزانفر - شکوه شمس - آن‌ماری شیمل - با پیر بلخ - مصفا - انسانم آرزوست - خرمشاهی - پله پله تا ملاقات خدا - زرین‌کوب - مثنوی - استعلامی @kharmagaas
191Loading...
27
«صنعتِ عرفان» "نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند" عده ای با کلاه و لباس های عجیب در مکانی شبیه «گود زورخانه» در حال چرخیدن به دور خویشند و تماشاگران بسیاری هم گوش تا گوش سالن نشسته و مشغول تماشای این نمایشند. این مراسم را شاید بتوان نمایش خیابانی «توریست جذب کن» نامید اما هیچ ربطی به عرفان و معنویت و مولوی و اندیشه های این مرد بزرگ تاریخ ندارد. برای عارفان و مولوی «رقص سماع» و تصوف نه نمایشی برای جذب تماشاگر و فروش بلیط بلکه جهانبینی و نگاهی ویژه به الهیات بوده است. آنچه در ترکیه در سالها و دهه های اخیر اتفاق افتاده است، تبدیل تصوف و مولوی به «صنعت پول‌ساز عرفان» است. اینکه عده ای تصور می کردند با گذاشتن کلاه مخصوص و چرخیدن به دور خود، مولوی و عارف و صوفی می شوند، حقیقتا از طنزهای تلخ و سخیف روزگار ماست. @kharmagaas
171Loading...
28
مسعود فراستی جمله ای دارد که می گوید من بعضی فیلم ها را ندیده و فقط با دیدن چند عکس و پوستر نقد میکنم. این جمله انتقادات زیادی به همراه داشت ولی در مواقعی می‌تواند کاربرد داشته باشد. نام ها، عکس ها و تصاویری که از فیلم زندگی مولانا بیرون می آید نشانگر آن است که برخی از سلبریتی های سینمای ایران و ترکیه را جمع کرده اند تا لابد از مولانا و شمس و سلطان ولد و دیگران...، بچه خوشگل های چشم آبی و فیتنسی ارائه دهند که هر روز آنکارد و مرتب کرده دست به سینه در کوچه ها راه می افتادند و با لبخندی ملیح به استقبال خلق الله می‌رفتند. آرزو داشتیم این افراد سراغ ساخت این فیلم نروند و چنین اندیشمندان و هنرمندان بزرگ و عمیقی را بازیچه تجارت و پولسازیشان نکنند. ولی متاسفانه از همین الان از نام نویسنده و کارگردان (که بهترین های پرونده اش سریال ها و فیلم های متوسط به پایین تلویزیونی و سینمایی است ) و تصاویری که بیرون می آید، نشان می دهد که چه آش بی مزه و حال به همزنی به اسم مولانا و شمس قرار است به خورد مخاطب داده شود. @kharmagaas
181Loading...
29
🍀 فرمود: هنر زندگی، درک این نکته است که چگونه می‌توان کمی لذت برد و مقدار زیادی تحمل کرد... @enlightnec
323Loading...
30
چون شَوم خاک ِ رهش دامن بیفشاند ز من ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من چشم ِ خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود کام بستانم از او یا داد بستاند ز من گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست بس حکایت‌های شیرین باز می‌ماند ز من گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود ور برنجم خاطر ِ نازک برنجاند ز من دوستان جان داده‌ام بهر ِ دهانش بنگرید کو به چیزی مختصر چون باز می‌ماند ز من صبر کن حافظ! که گر زین دست باشد درس ِ غم عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من  #حافظ #غزل 401 @FereidounFarahandouz
250Loading...
31
غزل شماره ۴۰۱ حافظ در لباس طنز گله‌های خود را در قالب مضامینی لطیف بازگو می‌کند و می‌گوید هرچه من بیشتر تواضع می‌کنم شاه کمتر اعتنا می‌کند. خاک راه شدن کنایه از متواضع و خوار گشتن در برابر کسی‌ست. حافظ می‌گوید اگر خاک راه یار شوم، مرا نمی‌پذیرد و اگر بگویم تغییر نظر بده و با من یار باش؛ از من رو می‌گرداند و دور می‌شود.
401Loading...
32
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۱  اردیبهشت ) چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
411Loading...
33
🔻یغما فخشامی: در یک نشست از محمدجواد محمدی‌زاده سئوال شد چگونه رئیس سازمان محیط زیست شدید؟ گفت: خودم هم نفهمیدم چه کسی ما را به این سازمان هل داد از اوپرسیدند اصلا شما چه تخصصی درباره محیط زیست دارید؟گفت:در زمان شهرداری احمدی‌نژاد، معاون خدمات شهری بودم وبا زباله، نظافت وفضای سبز سرو کار داشتم. @eskannews_com instagram.com/eskannews
261Loading...
34
Media files
250Loading...
35
خسروا! گوی فلک در خَم ِ چوگان ِ تو باد ساحت ِ کون و مکان عرصه‌ی میدان ِ تو باد زلف ِ خاتون ِ ظفر شیفته‌ی پرچم ِ توست دیده‌ی فتح ِ ابد عاشق ِ جولان ِ تو باد ای که انشاء ِ عطارد صفت ِ شوکت ِ توست عقل ِ کل چاکر ِ طُغراکش ِ دیوان ِ تو باد طیره‌ی جلوه‌ی طوبی قد ِ چون سرو ِ تو شد غیرت ِ خُلد ِ برین ساحت ِ بستان ِ تو باد نه به تنها حَیَوانات و نباتات و جماد هر چه در عالَم ِ امر است به فرمان ِ تو باد #حافظ #غزل 108 @FereidounFarahandouz
260Loading...
36
غزل شماره ۱۰۸ حافظ حاصل کار ایام جوانی شاعر است که هنوز در کار شعر و شاعری به سرحد کمال نرسیده و برای سلطان ابواسحاق سروده شده است. از او به نام خسرو یاد می‌کند و دعا می‌کند آسمان‌ها و همه کائنات همچون گوی چوگان در اختیار او باشد و هرجای دنیا که می‌گردد و در همه میدان‌ها و به هر گوشه که جولان می‌دهد فاتح و پیروز باشد.
391Loading...
37
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۰  اردیبهشت ) خسروا گویِ فلک در خَمِ چوگان تو باد ساحتِ کون و مکان عرصهٔ میدانِ تو باد زلفِ خاتونِ ظفر شیفتهٔ پرچم توست دیدهٔ فتحِ ابد عاشقِ جولانِ تو باد 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
381Loading...
38
اثر تماشاگر Bystander Effect فرض کنید صبح زود در یک جاده‌ی خلوت در حال رانندگی هستید. در کنار جاده ماشینی حامل یک خانواده را می‌بینید که از جاده خارج شده و چپ کرده و به نظر می‌رسد که سرنشینان نیاز به کمک فوری دارند. چقدر احتمال دارد که به آن‌ها کمک کنید یا با گروه‌های امداد تماس بگیرید؟ حالا فرض کنید همین اتفاق در طول روز در یک جاده‌ی شلوغ و پرترافیک می‌افتد. این بار عکس‌العمل شما چیست؟ آیا باز هم به کمک می‌شتابید و با گروه‌های امداد تماس می‌گیرید؟ یا با خودتان می‌گویید: «بالاخره در میان کسانی که از این‌جا عبور می‌کنند، کسی هست که بایستد و کمک کند.» به نظر می‌رسد با زیاد شدن تعداد تماشاگران، احتمال و انگیزه‌ی کمک کردن کاهش پیدا می‌کند. این همان چیزی است که به عنوان اثر تماشاگر شناخته می‌شود. از آن‌جا که اثر تماشاگر به رفتار انسان‌ها هنگام حضور در جمع مربوط می‌شود، معمولاً دانشمندان روانشناسی اجتماعی آن را بررسی و تحلیل می‌کنند. سابقه‌ی تاریخی اثر تماشاگر اثر تماشاگر پدیده‌‌ی غریب و ناآشنایی نیست. بسیاری از ما، مردمِ موبایل به دست را دیده‌ایم که در رویدادها و سانحه‌ها، به عکس‌برداری و فیلم‌برداری مشغول می‌شوند و برای کمک پا پیش نمی‌گذارند (خصوصاً اگر حس کنند دیگران هستند و کمک خواهند کرد). اما رایج است که در بحث اثر تماشاگر، به قتلی در سال ۱۹۶۴ اشاره می‌کنند. در آن سال، زنی آمریکایی به نام کیتی جنوویز (Kitty Genovese) در خیابان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفت و با ضربات چاقو کشته شد. حدود ۳۸ خانواده از پنجره‌ها شاهد این قتل بودند یا صدای فریادهای زن را می‌شنیدند، اما جز یک مورد و آن هم با تأخیر، هیچ‌کس با پلیس تماس نگرفت و قاتل، توانست سر فرصت طعمه‌ی خود را آزار داده و به قتل برساند. پس از این رویداد، برای نخستین بار در سال ۱۹۶۸ به پدیده‌ی اثر تماشاگر توجه شد. دو محقق به نام‌های دارلی و لاتان آزمایشی را ترتیب دادند و سعی کردند این اثر را شبیه‌سازی کنند. آن‌ها فرد شرکت‌کننده در آزمایش را در اتاقی قرار می‌دادند و به او می‌گفتند قرار است با استفاده از میکروفن و بلندگویی که در اتاق قرار داده شده در یک گفتگو شرکت کند. در برخی از اجراهای آزمایش، به فرد می‌گفتند که جز او و طرف مقابل، فرد دیگری وجود ندارد. در گروه دیگری از اجراها، حضور دو، سه و حتی چهار فرد دیگر هم شبیه‌سازی می‌شد. در بخشی از گفتگو، صدای ضبط‌شده‌ی ناله و فریاد پخش می‌شد و سرعت عکس‌العمل سوژه را بررسی می‌کردند. حاصل مطالعه این شد که انسان‌ها، وقتی احساس می‌کنند غیر از خودشان، افراد دیگری هم از یک سانحه یا رویداد نامطلوب مطلع هستند، میل به اقدام در آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. آیا اثر تماشاگر در دنیای دیجیتال هم مشاهده شده است؟ مطالعات انجام شده نشان می‌دهند که اثر تماشاگر در فضای دیجیتال هم وجود دارد. مثلاً اگر در یک گروه آنلاین صد نفری، کسی سوال یا درخواستی را مطرح کند، ممکن است اکثر افراد آن درخواست را نادیده بگیرند و پاسخ دادن به آن پرسش را به دیگران واگذار کنند. در حالی که در یک گروه کوچک‌تر، احتمال این‌که پرسش یا درخواست، با پاسخ مواجه شود بیشتر است. اثر تماشاگر در «پخش شدن مسئولیت» ریشه دارد حالا که به این‌جا رسیدیم،‌ مناسب است به یک اصطلاح دیگر هم اشاره کنیم و آن پخش شدن مسئولیت یا Diffusion of Responsibility است. پخش شدن مسئولیت را یکی از اصلی‌ترین ریشه‌های اثر تماشاگر می‌دانند. به این معنا که در رویدادی که ده نفر شاهد دارد، هر فرد به اندازه‌ی یک‌دهم حالتی که به تنهایی شاهد ماجراست، احساس مسئولیت می‌کند (البته در واقعیت، این‌قدر هم ماجرا ساده نیست و مسئولیت، به شکل خطی و مستقیم، توزیع نمی‌شود). همین پخش شدن مسئولیت است که باعث می‌شود انگیزه‌ی ما برای اقدام و کمک، کاهش پیدا کند. لوث شدن مسئولیت اصطلاح دیگری هم به عنوان معادل «پخش شدن مسئولیت» رایج است و به کار می‌رود که حتماً آن را خوانده یا شنیده‌اید: «لوث شدن مسئولیت.» یکی از معانی لوث شدن،‌ سستی و ضعیف شدن است (مثلاً: آن‌قدر فلان حرف را تکرار نکنید که لوث شود و اثر آن از بین برود). لوث شدن خون یا لوث شدن جرم هم زمانی به کار می‌رود که چند نفر در یک قتل یا جرم مشارکت کنند و به علت تعداد زیاد آن‌ها بار مجازات‌شان کاهش پیدا می‌کند. وقتی تقسیم وظیفه در تیم به خوبی انجام نمی‌شود شکل ساده‌‌تر و سبک‌تر اثر تماشاگر را می‌توان در کار تیمی هم مشاهده کرد. کار تیمی به این معنا نیست که همه‌ی افراد، هم‌زمان برای همه‌ی کارها مسئولند و تقسیم وظایف و سلسله مراتب، وجود ندارد. اگر کار تیمی را با کار گله‌ای اشتباه بگیریم و به علت ملاحظات،‌ دوستی‌ها، رودربایستی‌ها و یا درک نادرست از مفهوم تیم، از تقسیم و تعیین دقیق وظایف و مسئولیت‌ها طفره برویم، بعید نیست ما هم اثر تماشاگر را تجربه کنیم.
543Loading...
39
به این معنی که وقتی مشکلات و بحران‌ها و چالش‌ها در مسیر دستیابی به هدف به وجود می‌آیند، هر کس منتظر باشد که دیگری در این باره حرف بزند و برای حل مسئله اقدام کند. به شکل مشابه، اگر در یک جمع شلوغ آنلاین، فردی مورد مزاحمت یا آزار قرار بگیرد، احتمال این‌که دیگران به او کمک کرده و از او حمایت کنند کاهش می‌یابد. @enlightned
471Loading...
40
روزی دوست پسر یک دختر کتابفروش در حالیکه پدر دختر هم در مغازه بود وارد کتابفروشی میشه. دختر نزدیک معشوقش میشه و ازش می پرسه: دارید دنبال کتاب «آیا پدر در خانه است؟» اثر یورگ دنیل نویسنده ی آلمانی می گردید؟ پسر گفت: نه! اومدم کتاب «کجا باید ببینمت؟» از توماس دنیز نویسنده ی انگلیسی رو پیدا کنم. دختر گفت: اون کتابو ندارم. اما کتاب «زیر درختان سیب» اثر پاتریس اولفر از نویسندگان آمریکایی رو بهتون پیشنهاد می کنم. پسر گفت: ممنونم. کتاب «بعد از ۵ دقیقه تماس می گیرم» اثر ژان برنار نویسنده ی بلژیکی رو هم می‌خوام. دختر گفت: معمولاً مشتریا این کتابو همراه با کتاب «هرگز تنها نمیذارمت» اثر میشل دنیز نویسنده ی فرانسوی می‌خونن. اونو هم میخواین؟ بله. لطفا. بعد از اینکه پسر کتابها رو خرید و از مغازه خارج شد پدر به دخترش گفت: عجب پسر باهوش و کتابخوانی! بهش بگو حتما کتاب «من کودن نیستم» اثر فرانک مارتینز نویسنده ی هلندی رو هم بخونه، تو هم بهتره کتاب «برای عروسی با پسرعمویت آماده شو» اثر موریس استایکوویچ روسی رو حتما بخونی! آره، گاهی همونی که فکر می کنی اصلا تو باغ نیست، صاحب باغه!!! 😉😊 @enlightned
434Loading...
Repost from کتیبه
01:05
Video unavailableShow in Telegram
این خانم هنرمند، بخشی از شعر فردوسی درباره‌ی ضحاک را ماهرانه با موسیقی راک اجرا کرده است. اما به جز موزیک‌ خوب و اجرایی پراحساس، نظرم‌ بسیار به شاهکار فردوسی در این ترکیب راک جلب شد که سوای از مفهوم وزین، چطور به کمک موسیقی آمده. این روزها، در اشعار مدرن که روی موزیک‌ها سوار است، به سختی می‌توان دو‌ یا سه قافیه یافت، در مقابل، حضرت فردوسی نه تنها در قافیه کم‌ نگذاشته، بلکه در واج‌آرایی و نغمه‌ی حروف چنان مهارتی به خرج داده که هوش از سر می‌برد. به عنوان مثال به توئیست یا چرخش ملودی در اواسط کار دقت کنید و ببینید چطور رقص کلمات به موسیقی، وزن و کوبندگی بخشیده. @katibehchannel
إظهار الكل...
Repost from خبر فوری
00:50
Video unavailableShow in Telegram
🔻ساخت جواهرات قلابی با شیشه نوشابه @khabar_furei
إظهار الكل...
ما گِل را به شکل کوزه در می‌آوریم، اما خلاء داخلیِ آن است که باعث نگه داشتن آنچه می‌خواهیم می‌شود. ما برای ساختن خانه، چوبها را به هم وصل می‌کنیم. اما فضای داخلی است که آن را قابل زندگی می‌کند. ما با « بود» کار می‌کنیم، اما « نبود» چیزی است که از آن استفاده می‌کنیم!!!. @enlightned
إظهار الكل...
00:26
Video unavailableShow in Telegram
01:20
Video unavailableShow in Telegram
زین خوش رقم که بر گل ِ رخسار می‌کشی خط بر صحیفه‌ی گل و گلزار می‌کشی اشک ِ حرم نشین ِ نهانخانه‌ی مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی کاهل رُوی چو باد ِ صبا را به بوی زلف هر دم به قید ِ سلسله در کار می‌کشی هر دم به یاد ِ آن لب ِ میگون و چشم ِ مست از خلوتم به خانه‌ی خَمار می‌کشی گفتی سر ِ تو بسته‌ی فتراک ِ ما شود سهل است اگر تو زحمت ِ این بار می‌کشی با چشم و ابروی تو چه تدبیر ِ دل کنم وه! زین کمان که بر من ِ بیمار می‌کشی بازآ که چشم ِ بد ز رُخت دفع می‌کند ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی! حافظ! دگر چه می‌طلبی از نعیم ِ دهر مِی می‌خوری و طره‌ی دلدار می‌کشی #حافظ #غزل 459 @FereidounFarahandouz
إظهار الكل...
Show comments
غزل شماره ۴۵۹ حافظ در سال‌های نخستین سلطنت شاه شجاع سروده شده و مربوط به زمانی است که شاه، محاسن خود را به صورت دو خط نیم‌دایره درست می‌کرده است. حافظ محاسن و زلف و موی شاه را به نقش خوش و صورت او را به گُل تشبیه کرده است و می‌گوید این خطوط زیبا که بر چهره‌ات رسم می‌کنی؛ باعث می‌شوند که گل و گلستان از رونق بیفتند.
إظهار الكل...
🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌺 🌻 #پیام_حافظ  ( ۲۴  اردیبهشت ) زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی خط بر صحیفهٔ گل و گلزار می‌کشی اشک حرم‌نشین نهانخانهٔ مرا زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی 🌻 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 🍂🍃🌻🍂🍃🌺🍂🍃🌻🍂🍃🌺 @enlightned
إظهار الكل...
#طنز آیرونیک #استعاره مفهومی تحلیل شعر کوتاه شمس لنگرودی نقشه های جهان به چه درد می خورند نقشه های تو را دوست دارم که برای من می کشی خطوط مرزی و رودخانه ها، متروها. خانه ها نقشه ی کوچکت را دوست دارم که دیده بانان چهار سویش از برج مراقبه با صدای بلند با هم صحبت می کنند و من این سو تا آن سویش را با غلتی طی می کنم گزاره نخستین شعر یک پرسش وجودی است که جوابش در دل همان پرسش استفهامی یا انکاری نهفته است  :نقشه های جهان به چه درد می خورند؟ یعنی به درد زندگی ما نمی خورند . از منظر نشانه شناسی ادبی ،رابطه دال ومدلول  در شعر  شناور است یعنی نمی توان برای دالی که نقشه است یک مدلول تصور کرد . نخستین معنای نقشه ،تصویر جغرافیای جهان است یعنی آگاهی هایی که به درد شخصیت درونی یا شخصیت  عاطفی و اخلاقی انسان نمی خورند . هیچ انسانی با دانستن نقشه های جهان انسان تر نمی شود ویا عاشق عدالت وآزادی ویا عاشق انسان دیگر نمی شود با کمی فاصله از معنای جغرافیایی ، نقشه های جهان به انواع طرح و نقشه های رفتار سیاسی و اجتماعی و اخلاقی  جهان اشاره می کند که فردیت انسان ویا آزادی  انسان را نادیده می انگارد. .شاعر پس از طرح بیهودگی نقشه های جهان ،از دوست داشتن نقشه ای سخن می گوید که باید  فردیت انسان ودیگر دوستی ویا احساس تعلق و درک عاطفی  او نسبت به انسان دیگر دیده شود که برای انسان اهمیت حیاتی دارد .خطوط مرزی ،رودخانه ها ومترو ها برای عاشقی که نقشه دوست داشتن  رامی خواهد یعنی همه دالانهای تودرتوی روابط عاشقانه و پیچیدگی روابط انسانی مد نظر است زیرا فردیت انسان عاشق به وسعت جهان افق گشایی می شود و جهان نیز با همه وسعت خود در روابط عاشقانه حضور دارد .نقشه ی کوچک استعاره ای است از فشردگی زندگی در جهان معاصر که دیده بانان چهارسویش ،استعاره ای کنایه آمیز است از کنترل و سلطه ای که بر زندگی فردی و فردیت انسان اعمال می شود .برج مراقبه نیز استعاره ای از جارزدن خلوت انسان عاشق به دست جارچیان قدرتمند وسلطه گراست که طنز پارادوکسیکال شاعر در همین نکته اساسی نهفته است . کاربرد دوست داشتن برای مراقبان زندگی خصوصی انسان ، طنز آیرونیک وطعمه آمیز ی است .جهان شاعر وقلمرو زیست او با یک غلت زدن طی می شود که استعاره از رختخواب یا بستر اوست  چگونه می تواند چهارسوی آن نگهبانان و جاسوسان نظاره گر باشند  دوست داشتن کاربرد مغایر وتضاد آمیزی با موقعیت شاعر دارد .  فضای اضطراب آوری  که زندگی عاشقانه اورا  تحت کنترل گرفته است چگونه می تواند برای عاشق دلپذیر باشد . یک  استعاره مفهومی زندگی ، زندان است در ذهن شاعر نقش بسته است که رویایش اگرچه  آرزوی آزادی فردی اوست ولی به  موقعیت اضطراب آور هرکسی که در جامعه مراقبت شده  زیست می کند دلالت دارد . شمس لنگرودی ، در جستجوی واقعیت برتر ،فضاهای سورئالیستی بکر و زیبایی می آفریند که زیبایی شناسی او در گسست با زیبایی شناسی شعر نو وکلاسیک  است.عناصر دور از هم را دریک قاب چنان کنار هم می نشاند که مخاطب را به همدلی واین همانی می رساند وحدت تاثیر عاطفی این شعر ،مخاطب را درگیر می کند و موقعیت اضطراب آور جهان را با زیباترین شکل استعاری نشان می دهد . رحمان کاظمی @taranom_ordibehesht
إظهار الكل...
سراپا گوش باید بود دنیا گفتگو دارد 🖊بیدل  دهلوی @enlightned
إظهار الكل...
Repost from اسکان نیوز
🔻از غرفه کشور ترکیه در نمایشگاه کتاب پول نقد دزیده‌اند / از غرفه کشور ویتنام هم سرقت شده / سرقت در ساعتی انجام شده که فقط افراد دارای کارت شناسایی می‌توانستند وارد نمایشگاه شوند / دو روز قبل هم موتورسیکلت یکی از خبرنگاران را از پارکینگ دزدیدند فارس نوشت: در روزهای گذشته اخباری مبنی بر سرقت از پارکینگ‌های نمایشگاه منتشر شده بود که یکی از آن‌ها موتورسیکلت یکی از خبرنگاران بود، اما این بار سارقان به بخش بین‌الملل نمایشگاه دستبرد زدند و مقداری وجه نقد از غرفه ترکیه ربودند. روز گذشته ساعت ۹.۲۸ دقیقه صبح قبل از بازگشایی رسمی نمایشگاه از غرفه ترکیه در طبقه دوم شبستان سرقتی رخ داد. مترجمان این غرفه می‌گویند که سارقان، تنها یک کمد را باز کرده‌اند؛ گویی انگار از قبل نشان گذاشته بودند؛ چون آن‌ها درست سراغ کمدی رفته‌اند که در آن کیف پول قرار داشته و این کیف هم برای نماینده وزارت فرهنگ و گردشگری کشور ترکیه بوده است. عکسی به دست خبرنگار فارس رسیده که نشان می‌دهد یک مرد در حال نظافت غرفه ترکیه است، اما پوشش نیروهای خدماتی نمایشگاه به تن نداشته است. بنا به گفته متصدیان غرفه ترکیه، سارقان ۲ نفر بوده‌اند. در اطراف این غرفه نیز دوربین‌هایی نصب شده، اما غرفه در نقطه کور دوربین قرار دارد. این سرقت در حالی اتفاق می‌افتد که در این ساعت به جز افراد دارای کارت شناسایی، کسی حق ورود به شبستان را ندارد. از غرفه کشور ویتنام هم سرقت شده است. بنا به مشاهدات خبرنگاران فارس، این غرفه امروز از صبح بسته بوده و فعالیتی نداشته است. به گفته یکی از افراد حاضر در غرفه ترکیه از روز گذشته با وجود ارائه گزارش سرقت به دست‌اندرکاران نمایشگاه، هیچ مسئولی در غرفه این کشور حاضر نشده است. @eskannews_com instagram.com/eskannews
إظهار الكل...