cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

ایران‌دل | IranDel

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 691
المشتركون
-124 ساعات
+637 أيام
+6330 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

01:54
Video unavailableShow in Telegram
🎥 قطعه "شب قبل از عاشورا"؛ اثر استاد لوریس چکناواریان، آهنگساز نامدار ایرانی بر اساس ملودی "مَکُن ای صبح طلوع" @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
9.03 MB
03:38
Video unavailableShow in Telegram
🎥 نخستین شعر عاشورایی ثبت‌شده در ادبیات فارسی دکتر حسین‌علی رحیمی، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی توضیح می‌دهد @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
5443134D75342FAF1410A361AD9FEA99_video_dashinit.mp45.56 MB
👍 4👎 1
‌‌ 🔴 هویت ایرانی؛ از سوگ سیاوش تا تعزیت عاشورا برگزاری باشکوه سالروزِ رویدادهای تاریخی و فرهنگی هم در جوامعِ پیشامدرن و هم در دوران جدید از ابزارهای عمده برای تداوم و زنده نگاه داشتنِ خاطراتِ جمعی یا هویت قومی و ملی پیشامدرن در گذشته و هویت ملی در دوره‌ی جدید بوده است. در ایران، برگزاری نوروز باستانی و مراسم دهه‌ی عاشورا، که هر دو از تقدسِ خاصی برای ایرانیان شیعه برخوردارند، ملاتِ عمده‌ی هویت ایرانی شیعه یا، به زبان دیگر، دو ستون اصلی آن را تشکیل می‌دهند. ظاهراً مراسم دهه‌ی عاشورا، که به طور رسمی و علنی به فرمان معزالدوله‌ی دیلمی بویه‌ای در سال ۳۵۲ ق. در بغداد آغاز شده بود، با نشیب و فرازهایی تا دوره‌ی صفوی ادامه یافته و همراه با مراسم عید نوروز، که برای آن احادیثی پرداخته شده بود، به منزله‌ی پراهمیت‌ترین مراسمِ سالانه‌ی ایرانی شیعی نهادینه شده و تا به امروز تداوم یافته است. البته در آن زمان در بغداد دو جشنِ ایرانی پراهمیتِ نوروز و مهرگان برپا می‌شد. هنگامی که در سال ۳۹۸ ق.، عاشورا و مهرگان در یک روز همزمان شدند، به فرمانِ شاهنشاه بویه‌ای ابتدا مراسم عاشورا را برگزار کردند و روز بعد جشن‌های مهرگان را؛ در زمان شاه عباس که نوروز و عاشورا در سال ۱۰۲۱ ق. همزمان شدند، او هم رویه‌ی آل‌بویه را به کار بست. تعزیه‌ی شهادتِ شاه شهیدان امام حسین (ع) از بسیاری جاری شباهت به سوگ سیاوش داشت که سالروز آن در دوران پیش از اسلام برگزار می‌شد و اشاره به آن در آثار گوناگون نظم و نثر فارسی دیده می‌شود. سوگ سیاوش چنان ریشه در اسطوره‌های پیش از اسلام داشت که تا اوایل دوران اسلامی نیز در سغد و خوارزم برگزار می‌شد. چنان که در تاریخ بخارا آمده است: "و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجب است و مطربان آن .. سرودها را کین سیاوش گویند. و محمد بن جعفر گوید که از این - تاریخ سه هزار سال است و الله اعلم. شاهرخ مسکوب در تحلیل ماندنی خود از سوگ سیاوش می‌گوید: «حتی هنوز در پاره‌ای از گوشه‌های دور، سیاوش شهید کامل و سرنوشت او نشان ظلمی است که انسان عرصه‌ی آن است». آن‌گاه به نقل قول از صادق هدایت می‌گوید: «در مراسم سوگواری نیز در کوهکیلویه زن‌هایی هستند که تصنیف‌های خیلی قدیمی را با آهنگ غم‌ناکی به مناسبت مجلس عزا می‌خوانند و ندبه و مویه می‌کنند. این عمل را سوسيوش (سوگ سیاوش) می‌نامند» (نوشته‌های پراکنده هدایت، با مقدمه حسن قائمیان، امیرکبیر). سوگ سیاوش که در عهد اساطیری تاریخ سنتی ایران در اواخر عهد ساسانی در خدای‌نامک‌ها تدوین شده و به ثبت رسیده بود، در دست پرتوانِ فردوسی در شاهنامه، حماسه‌ای جاودانه شد. به نوشته‌ی شاهرخ مسکوب: سلسله‌ی سیاوشان تاریخ در سرودهای یارسان، که اهل حق بدان‌ها پایبندند، و روح عالی قلندر از هابیل به جمشید و از وی به ایرج و یحیی و سیاوش و امام حسین در گردش آمده است. آنان برگزیدگان و پاکان و مظلومان تاریخ‌اند. گردش روح شهیدان بزرگ تاریخ، که سالار شهیدان حسین (ع) بر تارک آنان می‌درخشد، نشانه‌ی تداوم تاریخی شهادت در هر دوره‌ی تاریخی است، چنان که گویی زمین هیچ‌گاه از شهید خالی نیست. در تشیعِ ایران، سیاوش، که اسطوره‌ای بود، جای خود را به شهید کربلا، که وجود تاریخی داشت واگذاشت و بدین‌گونه تعزیه، جای سوگ سیاوش را گرفت. در واقع شباهت‌های دو مراسم ممکن است تا حدی گسترده محبوبیتِ عاشورا را در میان ایرانیان تبیین کند؛ همان‌طور که احسان یارشاطر در مقایسه‌ی خود از دو مراسم نتیجه می‌گیرد: «شهادت امام حسین (ع) و اهل بیت او یک زمینه‌ی واقعی در سنت ایرانی پیدا کرد تا به یک نمایش سوگواری الهام‌دهنده و سنجیده تبدیل شود. این مراسم، وارثِ ویژگی عمده‌ی مراسمِ بسیار کهنی بود که ریشه‌های عمیقی در روح ایرانی داشت». 🔴 منبع: هویت ایرانی، احمد اشرف (دو مقال از جراردو نیولی و شاپور شهبازی)، ترجمه دکتر حمید احمدی، نشر نی نقل قول از مسکوب: سوگ سیاوش در مرگ و رستاخیز تهران، نشر خوارزمی نقل قول از احسان یارشاطر: Yarshater, Ehsan, "Ta'zia and Pre-Islamic Mourning Rics in Iran", in Peter Chelkowski.. ed., Ta'sieh Ritual and Drama in Iran, New York: New York University Press, New York University Studies in Near East Civilization, Number 7, 1979), pp. 88.94. @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
👍 9👎 1
‌‌ 🔴 هویت ایرانی؛ از سوگ سیاوش تا تعزیت عاشورا برگزاری باشکوه سالروز رویدادهای تاریخی و فرهنگی هم در جوامعِ پیشامدرن و هم در دوران جدید از ابزارهای عمده برای تداوم و زنده نگاه داشتن خاطرات جمعی یا هویت قومی و ملی پیشامدرن در گذشته و هویت ملی در دوره‌ی جدید بوده است. در ایران برگزاری نوروز باستانی و مراسم دهه‌ی عاشورا، که هر دو از تقدس خاصی برای ایرانیان شیعه برخوردارند، ملاط عمده‌ی هویت ایرانی شیعه یا، به زبان دیگر، دو ستون اصلی آن را تشکیل می‌دهند. ظاهراً مراسم دهه‌ی عاشورا، که به طور رسمی و علنی به فرمان معزالدوله‌ی دیلمی بویه‌ای در سال ۳۵۲ ق. در بغداد آغاز شده بود، با نشیب و فرازهایی تا دوره‌ی صفوی ادامه یافته و همراه با مراسم عید نوروز، که برای آن احادیثی پرداخته شده بود، به منزله‌ی پراهمیت‌ترین مراسم سالانه‌ی ایرانی شیعی نهادینه شده و تا به امروز تداوم یافته است. البته در آن زمان در بغداد دو جشن ایرانی پراهمیت نوروز و مهرگان برپا می‌شد. هنگامی که در سال ۳۹۸ ق.، عاشورا و مهرگان در یک روز همزمان شدند، به فرمان شاهنشاه بویه‌ای ابتدا مراسم عاشورا را برگزار کردند و روز بعد جشن‌های مهرگان را در زمان شاه عباس که نوروز و عاشورا در سال ۱۰۲۱ ق. همزمان شدند، او هم رویه‌ی آل بویه را به کار بست. تعزیه‌ی شهادت شاه شهیدان امام حسین (ع) از بسیاری جاری شباهت به سوگ سیاوش داشت که سالروز آن در دوران پیش از اسلام برگزار می‌شد و اشاره به آن در آثار گوناگون نظم و نثر فارسی دیده می‌شود. سوگ سیاوش چنان ریشه در اسطوره‌های پیش از اسلام داشت که تا اوایل دوران اسلامی نیز در سغد و خوارزم برگزار می‌شد. چنان که در تاریخ بخارا آمده است: "و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجب است و مطربان آن .. سرودها را کین سیاوش گویند. و محمد بن جعفر گوید که از این - تاریخ سه هزار سال است و الله اعلم. شاهرخ مسکوب در تحلیل ماندنی خود از سوگ سیاوش می‌گوید: «حتا هنوز در پاره‌ای از گوشه‌های دور، سیاوش شهید کامل و سرنوشت او نشان ظلمی است که انسان عرصه‌ی آن است». آن گاه به نقل قول از صادق هدایت می‌گوید: «در مراسم سوگواری نیز در کوهکیلویه زن‌هایی هستند که تصنیف های خیلی قدیمی را با آهنگ غمناکی به مناسبت مجلس عزا می‌خوانند و ندبه و مویه می‌کنند. این عمل را سوسيوش (سوگ سیاوش) می نامند» (نوشته های پراکنده هدایت، با مقدمه حسن قائمیان، امیرکبیر). سوگ سیاوش که در عهد اساطیری تاریخ سنتی ایران در اواخر عهد ساسانی در خدای نامک‌ها تدوین شده و به ثبت رسیده بود، در دست پرتوان فردوسی در شاهنامه حماسه‌ای جاودانه شد. به نوشته‌ی شاهرخ مسکوب : سلسله‌ی سیاوشان تاریخ در سرودهای یارسان، که اهل حق بدانها پایبندند، و روح عالی قلندر از هابیل به جمشید و از وی به ایرج و یحیی و سیاوش و امام حسین در گردش آمده است. آنان برگزیدگان و پاکان و مظلومان تاریخ‌اند. گردش روح شهیدان بزرگ تاریخ، که سالار شهیدان حسین (ع) بر تارک آنان می‌درخشد، نشانه‌ی تداوم تاریخی شهادت در هر دوره ی تاریخی است، چنان که گویی زمین هیچ‌گاه از شهید خالی نیست. در تشیعِ ایران، سیاوش، که اسطوره‌ای بود، جای خود را به شهید کربلا، که وجود تاریخی داشت واگذاشت و بدین گونه تعزیه جای سوگ سیاوش را گرفت. در واقع شباهت‌های دو مراسم ممکن است تا حدی گسترده محبوبیت عاشورا را در میان ایرانیان تبیین کند؛ همان طور که احسان یارشاطر در مقایسه‌ی خود از دو مراسم نتیجه می‌گیرد: «شهادت امام حسین (ع) و اهل بیت او یک زمینه‌ی واقعی در سنت ایرانی پیدا کرد تا به یک نمایش سوگواری الهام دهنده و سنجیده تبدیل شود. این مراسم وارث ویژگی عمده‌ی مراسم بسیار کهنی بود که ریشه‌های عمیقی در روح ایرانی داشت». 🔴 منبع: هویت ایرانی، احمد اشرف (دو مقال از جراردو نیولی و شاپور شهبازی)، ترجمه دکتر حمید احمدی، نشر نی نقل قول از مسکوب: سوگ سیاوش در مرگ و رستاخیز تهران، نشر خوارزمی نقل قول از احسان یارشاطر: Yarshater, Ehsan, "Ta'zia and Pre-Islamic Mourning Rics in Iran", in Peter Chelkowski.. ed., Ta'sieh Ritual and Drama in Iran, New York: New York University Press, New York University Studies in Near East Civilization, Number 7, 1979), pp. 88.94. @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🔴 آدم حسابی‌ها فداکاری رضا خسروی و محمد امیری از مهندسان مکانیک و کارشناسان توربین و چند تن دیگر از متخصصان که برای روشنایی مردم به طبقه آخر جهنم رفتند و برگشتند. ساعت نُه صبح کندانسور توربین نیروگاه رامین اهواز نشتی پیدا کرد و نتیجه آن خارج شدن نیروگاه از مدار و خاموشی بخش عظیمی از خوزستان از جمله اهواز در گرم‌ترین روزهای سال بود. مطابق چارچوب (پروتکل) باید ابتدا فعالیت نیروگاه دو روز متوقف میشد و سپس کار تعمیر آغاز می‌شد، اما متخصصان تصمیم گرفتند در حالت آماده به کار نیروگاه عملیات تعمیرات را انجام دهند. دمای محیط توربین نزدیک به هفتاد درجه و رطوبت بالای نود درصد است، به عبارت دیگر نیروها باید در یک دریای آب جوش عملیات می‌کردند. هجده ساعت عملیات پیچیده مهندسی بدون وقفه ادامه یافت و فردای آن روز عملیات با موفقیت به انتها رسید و نیروگاه بدون ثانیه‌ای توقف به تامین برق پرداخت و خطر خاموشی گسترده هم از کشور رخت بربست. هزاران درود بر شرف این متخصصان فداکار و حسابی ایران زمین @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
👍 63
‍ 🔴 نام‌خانوادگی پهلوی از کجا آمد؟ نام خانوادگی رضا شاه از همان زمان قاجار، پهلوی بود. در سال ۱۲۹۷ خورشیدی (دوران احمد شاه قاجار) هئیت وزیران در وزارتِ داخله (کشور) اداره‌ای تشکیل داد تحت عنوان «ادارۀ سجل احوال» برای تعدادی از افراد مسئول و صاحب مقام هم «اظهارنامه ولادت» (گواهی تولد) صادر شد، به مانند رضاخان میرپنج که در تاریخ ۱۱ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی و در ۴۴ سالگی، وقتی که درجه سرتیپی (میرپنج) داشت، با نام رضا پهلوی، گواهی تولد دریافت کرد. این گواهی حدوداً ۱۶ ماه پیش از کودتای اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی دریافت شده است. این طرح به دلیل نداشتن زیر ساخت‌های لازم و عدم اجباری بودن و شرایط بحرانی حین و بعد جنگِ نخست جهانی، ناکام ماند و ره به جایی نبرد و هرگز به شکلِ همگانی و سراسری اجرا نشد، تا سرانجام نخستین قانون جامع ثبت احوال در ایران با ٣٥ ماده در خرداد سال ١٣٠٤ خورشیدی به تصویب مجلس شورای ملی رسید و در دورۀ رضاشاه به شکل جدی و کامل پیگیری و اجرایی شد. اما در مورد چرایی گزینش نام‌خانوادگی پهلوی از طرف رضاشاه دو نظریۀ جدی وجود دارد: ۱. انتسابِ رضاشاه به طایفۀ پهلونی مازندران در منطقۀ آلاشت. ۲. اجداد ارتشی رضاشاه در مازندران علاوه بر اینکه سربازانِ ارتش ایران بودند، در کُشتی پهلوانی مازندران در منطقه سوادکوه هم شهره و نامدار بوده‌اند و لقبِ پهلوان داشتند. 🔴 پی‌نوشت: تصویر گواهی تولد یا اظهارنامه ولادت رضاشاه صادره در آبان ۱۲۹۸ خورشیدی پیوست متن است. @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...

👍 36👎 5
‌ ⚫️ فرهنگِ رباعی‌خوانی عاشورایی در شهر اهر [#خاطرات_شفاهی] ✍️ محمد ابراهیم حایری اهری ازآن چند بمبی که هواپیماهای روسی در شهریورِ شومِ ۱۳۲۰ بر فراز شهر من (شهر اهر در استان آذربایجان‌ شرقی) ریختند، تنها یکی نترکید، آن هم بمبی بود که درست بر بامِ مسجدِ ابواسحاق افتاد. از آن روز این مسجد، گرامی‌تر شد وجایگاهی آسمانی در میان مردم یافت. همشهریانم به نظرکردگی آن مسجد باوری سخت یافتند. تا به یاد دارم نمازهای آنجا و نشست‌های دینی آن مسجد، مردم بیشتری را به سوی خود می‌کشید. دستۀ عزاداری محرم وصفرش نیز بزرگترین دستۀ شهر بود. افزون بر شب‌های رمضان، شصت شبِ محرم و صفر نیز آنجا غلغله‌ای برپا می‌شد. آقای [شیخ حسین] برقی چندین بار سخن خود را می‌بُرید تا بگوید که صلواتی بفرستید و قدمی جلوتر بیایید تا جا باز شود. و اما در همه آن شصت شب، پیش از آنکه آقای [شیخ حسین] برقی به منبر رود‌ آیینی در آن مسجد برگزار می‌شد که در هیچ شهری نه دیده‌ام و نه شنیده‌ام و جا دارد که این آیین به نام شهرم - اهر - ثبت گردد: آیین رباعی خوانی. مسجد ابواسحاق، پیش از ورود آشیخ حسین برقی پر می‌شد. مردمی که در مسجد، گرد می‌آمدند از ساعتی پیش از سخنرانی رباعی‌خوانی را آغاز می‌کردند. کسی رباعی نخست را دربارۀ شهدای عاشورا می‌خواند. یکی دیگر از گوشه‌ای پاسخش را با رباعی دیگری می‌داد. این رباعی باید با حرفی آغاز می‌شد که رباعی پیشین با آن حرف به سر رسیده بود؛ یک‌جور مشاعره. مثلا اگر کسی می‌خواند که: ای آب فرات، خاکِ عالم به سرت ای کاش به کربلا نیفتد گذرت سوزد جگرِ حسین از سوزِ عطش از داغ حسین کاش که سوزد جگرت باید در پاسخش رباعی‌ای خوانده می‌شد که حرف نخستش «ت» باشد. و یا اگر خوانده می‌شد که: روزی که سر حسین بر نیره زدند مرغان هوا گرد سرش حلقه زدند مرغان هوا و ماهیان دریا در سوگ حسین سنگ بر سینه زدند رباعی بعدی باید با حرف «دال» آغاز می‌شد. هر رباعی‌خوان پس از خواندن رباعی بلند می‌گفت: «بر قاتلان اباعبدالله تا به روز حشر‌ مدام لعنت باد» و دیگران می‌گفتند: «بیش لعنت» و رباعی دیگری خوانده می‌شد. قافیه که تنگ می‌آمد و مردم در ذهنِ خود رباعی‌ای نمی‌یافتند که با حرف خاصی آغاز شود به دفترچه‌های جیبی‌شان پناه می‌بردند و از روی دفترچه‌ها می‌خواندند. هر گاه که رباعی‌های دفترچه‌ها هم خوانده می‌شد و چیزی نمی‌ماند، سکوتی برقرار می‌شد. یعنی که دیگر کسی برای حرفی که رباعی پیشین به آن ختم شده، چیزی در ذهن ندارد. وقتی همه کم می‌آوردند نوبت «شیخ نصرالله» بود که از آستینش رباعی نابی در آورد و بخواند تا باز چرخۀ رباعی‌خوانی بچرخد و باز هرگاه که همه کم می‌آوردند، این  شیخ نصرالله بود که رباعی دیگری می‌خواند و بزمِ رباعی‌خوانی از رونق نمی‌افتاد. زنده یاد «شیخ نصرالله قاسمبگو» خود شاعر بود و حافظه‌ای شگفت‌انگیز داشت. پدر جانم می‌گفت، در طول سالیان دراز پیش نیامده که رباعی خوانده شود و شيخ نصرالله کم بیاورد دفتر سینه‌اش پر بود از رباعیاتِ عاشورایی. به دقت نمی‌دانم که پیشینه این آیین به چه سالی بر می‌گردد اما نیک می‌دانم در دهه‌های چهل و پنجاه برگزار می‌شده است. رباعی‌ها همگی به زبان پارسی بوده‌اند. نفرین‌های پس از رباعی‌ها نیز همچنین؛ آن هم در اهر ما که شمار درسِ خوانده‌هایش بسیار در آن هنگام، پایین بود. رسانه‌ها نیز نفوذ چندانی نیافته بودند. زبان تُرکی شهر ما نیز بارها خالص‌تر و نیرومندتر از شهرهای دیگر بود و هست. آیینِ دیرین رباعی‌خوانی گواهی از رواجِ زبان و فرهنگِ پارسی، نزد آذربایجانیان است. @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...

👍 20
‌ 🔴 نگاهِ کارشناسانِ رسانه‌های ترکیه به ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان در ایران حال که یک شهروندِ ایرانیِ آذربایجانی و زادۀ شهر مهاباد و با پدر و مادری ارومیه‌ای که بخش قابل توجه عمر خود را در شهر تبریز زندگی کرده، به عنوان رئیس‌جمهور ایران انتخاب شده است، این انتخاب در رسانه‌های ترکیه به شکل‌های مختلف بازتاب یافته است. بطور مثال توییت چهار سال پیش مسعود پزشکیان (در پاییز ۱۳۹۹ خورشیدی) بعد شعرخوانی اردوغان در باکو، این‌روزها در رسانه‌های ترکیه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. کارشناس برنامه ترکیه: (ویدئوی پیوست) "در مورد پزشکیان، زیاد خیال‌پردازی نکنید؛ او رئیس‌جمهور اردوغان را با صدام حسین مقایسه می‌کند." کارشناس برنامه ترکیه: (دیگر ویدئوی پیوست) "پزشکیان قبل از «تُرک بودن»، یک ایرانی است که به دین و کشورش پایبند است. اگر فکر می‌کنید، فردا پرچم ایران را پایین خواهد کشید و با ما یکی خواهد شد، اشتباه می‌کنید؛ ایران، ایران است." 🔴 پی‌نوشت: کارشناسانِ رسانه‌های ترکیه به این نکته هم توجه ندارند، که در ایران در گفتارِ روزمرۀ شهروندانِ ایرانی، اگر کسی احیاناً می‌گوید "من تُرکم"؛ اولاً این معرفی در درونِ کشورِ ایران و برای معرفی خود به دیگر هموطنانِ ایرانی‌اش، کاربرد دارد و ثانیاً گزارۀ "من تُرکم" اصلاً معنای تباری و قومی ندارد، بلکه تلخیصی از این گزارۀ دقیق‌تر است که "من تُرکی زبانم" یا "من تُرکی آذربایجانی‌زبانم" که گاهی بطور خلاصه در گفتار عامیانه، بصورت "من تُرکم" به زبان جاری می‌شود. ولی این گزاره و موارد مشابه هرگز در تضاد و تقابل با ایرانی بودن نیست و صرفاً یک معرفی خود در درونِ کشور ایران است و گزاره‌ای بسیار متأخر هم است که در چند دهه اخیر به عنوانِ غلط مصطلح، گاه استفاده می‌شود. @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
ایران‌دل + | + IranDel

🔴 بازتاب ریاست‌جمهوری پزشکیان در رسانه‌های ترکیه ‌ @IranDel_Channel 💢

👍 46
00:22
Video unavailableShow in Telegram
🎥 نمایی زیبا از کشتی آرتیمیا در دریاچه ارومیه، چشم نیلی ایران@IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
An_zC2k7lqtjEaCfOCBskSwc8jDkde3TNzSvk6WfiC6LlKpSQ_EvSGEMfiZxWyn.mp46.52 MB
👍 35
05:33
Video unavailableShow in Telegram
🎥 صورت‌های معقولِ دولت؛ چرا هگل به کورش می‌پردازد و نه خاقان‌های چین؟ بخشی از درس‌گفتارِ تاریخِ اندیشۀ سیاسی جدید در اروپا - بخش هگل جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران ‌ @IranDel_Channel 💢
إظهار الكل...
1142FAAAC9BC8AA30602069C15EC9DB4_video_dashinit.mp419.26 MB
👍 28👎 1
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.