cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

کانال رسمی تلگرامی دکتر حمید ایرانشاهی

کانال اطلاع رسانی تمامی دروس مربوط به استاد حمید ایرانشاهی (در مقاطع کارشناسی حقوق، کارشناسی ارشد و دکترا) ⚖⚖⚖⚖ ارتباط با ادمین: @Lawyer_1663 🆔️Dr: @Drhiranshahi لینک کانال: ✅https://t.me/+MOe4rpofQdJmMWE0 لینک دعوت: ✅https://t.me/+P65Xjcq2nUk5MDQ8

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
446
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-27 kunlar
-530 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

✍🏼 مباهته چیست؟! در فقه و شریعت شیعه بابی هست به نام "مباهته" که طبق آن اگر فردی محبوبیت و مقبولیت بین مردم داشت ولی به نفع اسلام کار نمی‌کرد، مسلمانان مجازند به دروغ بستن و تهمت و افترا به او، تا مردم از دورش پراکنده شوند !! مباهته یک اصطلاح در فقه امامیه است که برگرفته از یک حدیث نبوی نقل و در کتاب اصول کافی است، که دربارهٔ نحوه مواجهه مسلمانان با دشمنان دین بحث می‌کند. این حدیث به لحاظ سندیت، یک حدیث صحیح محسوب می‌شود !! سید عطاء‌الله مهاجرانی در خاطراتش می‌نویسد : دوره دوم ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، در حاشیه جلسه مدیران مسئول مطبوعات با رئیس جمهور، مجالی برای گفتگو با حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان یافتم. روزنامه کیهان در آن ایام نوشته بود : عبدالکریم سروش در سفر به آلمان جاسوسی کرده و اسرار مملکتی را با بیگانگان در میان گذاشته است ... مهاجرانی به شریعتمداری می‌گوید : شما هر اختلافی که با سروش و ایده‌ها و اطرافیانش داری داشته باش و آن‌ها را بنویس و در روزنامه‌ات منتشر کن، اما شما میدانی، من هم میدانم که وصله جاسوسی به سروش نمی‌چسبد و این تهمتی ناروا و غیراخلاقی و ناموجه است. سروش چه منصب دولتی و اطلاعات محرمانه‌ای دارد که با خارجی‌ها در میان بگذارد ؟! شریعتمداری در پاسخ می‌گوید : می‌دانم سروش جاسوسی نکرده، اما می‌شود به ایشان «بهتان» زد و «افترا» بست ؛ چرا که در فقه، بابی داریم تحت عنوان «مباهته» مطابق این بابِ فقهی، اگر مردم به دور کسی جمع شوند که محبوبیت و نفوذ دارد و در عین حال خلاف اسلام سخن می‌گوید و نمی‌توان مردم را از اطراف او پراکنده کرد، می‌توان به او «بهتان» و «تهمت» زد و شخصیت او را تخریب کرد و از این طریق با او در پیچید و از نفوذ و تأثیرش کاست !! در کتاب "حقوق بگیران انگلیس در ایران" نوشته اسماعیل رائین آمده، سفیر انگلیس چنین میگوید : قائم مقام فراهانی تنها ایرانی وطن پرستی بود که نتوانسته بودیم او را بخریم، هر رشوه‌ای که بدو می‌دادیم می‌گرفت اما آنرا به شاه میداد ؛ سرانجام نامه‌ای به دولت عالیه انگلیس نوشتم و برای کشتن ایشان درخواست پول کردم، پس از این که پول فرستاده شد، شبانه به خانه امام جمعه تهران رفتم و مقداری را به او و مقداری را هم جهت عواملش بدو دادم و گفتم باید که وی را تکفیر کنند ... فردا در همه مساجد تهران روحانیون بر منبر رفته و بانگ برآوردند که مسلمانان از دست این کافر فریاد، او دولت اسلام را بر زمین زده است و ... سر و صدا که بالا گرفت شاه ابتدا او را عزل کرده و پس از یک هفته فرمان قتل تنها ایرانی وطن پرست را امضاء کرد !! پس از قتل آن بزرگ مرد، سوار بر اسب شدم تا واکنش مردم را در شهر ببینم، دیدم این مردم ابله فرومایه بسان شب عید یکدیگر را در آغوش کشیده و کشته شدن این کافر ملحد را به هم تبریک می‌گویند . ذبح اصول بنیادین اخلاقی، همچون راستی ، عدالت و حقیقت از طرف پرچمداران دین و مذهب در این سرزمین چندان چیز غریبی نیست ...
Hammasini ko'rsatish...
پادکست هیچ | Hich Podcast

اپیزود 39- "صداقت ما" جیمز موریه انگلیسی درباره‌ی هموطنانِ من می‌نویسد : دروغ ناخوشی ملی و عیب فطری ایشان است و قسم شاهد بزرگ این معنی. قسم‌های ایشان را ببینید، سخن راست که احتیاج به این همه قسم ندارد. به جان تو، به جان خودم، به مرگ اولادم، به روح پدر و مادرم، به شاه، به ریش، به سبیل، به سلام و علیک، به نان و نمک، به پیغمبر، به ائمه، به قبله، به دوازده امام و هر آنچه که به زبانشان بیاید، براحتی سوگند می‌خورند تا دروغ خود را به کرسی بنشانند ... شنیدن پادکست در کست‌باکس شنیدن پادکست در اپل‌پادکست شنیدن پادکست در اسپاتیفای چنل یوتیوب پادکست هیچ 📚 جامعه شناسی خودمانی ✍🏼 #حسن_نراقی 🎙 مهدی اختیاری 🎧 #پادکست_هیچ 🍁 @HichPodcast

👍 6 1👏 1
Photo unavailable
دکتر حبیب زاده مؤمن ریاست کانون وکلای دادگستری مرکز در مصاحبه با روابط عمومی کانون درخصوص آخرین وضعیت اصلاح ماده ۵۴ آئین نامه لایحه قانونی استقلال مصوب ۱۴۰۰ اظهار داشت: 🔹️ برابر مذاکرات نهایی بعمل آمده با قوه محترم قضائیه آزمون مرحله اول دوره کارآموزی حذف می گردد و دوره کارآموزی به دو دوره سه ماه مرحله اول و دوازده ماه مرحله دوم محدود خواهد شد و همچنین کارآموزان از مرحله دوم امکان اخذ پرونده و وکالت در محاکم را خواهند داشت. 🔹️ ایشان اظهار امیدواری نمود این اصلاحات شرایط بهتر و ‌مناسبی را برای کارآموزان برای طی دوره کارآموزی فراهم آورد. 🔹️وی در پایان اظهار داشت اصلاحات مورد نظر پس از تائید ریاست محترم قوه قضائیه ابلاغ نهایی خواهد شد. اداره روابط عمومی کانون وکلای دادگستری مرکز @icbar84000
Hammasini ko'rsatish...
👍 7🙏 1
🔺برگزاری اولین آزمون سال جدید در اردیبهشت 🔹نوبت اول کنکور ۱۴۰۳ روزهای ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. 🔹مرحله دوم کنکور روزهای ۷ و ۸ تیرماه سال ۱۴۰۳ برگزار می‌شود.
Hammasini ko'rsatish...
1
در آیین و تقویم زرتشتیان و ایرانیان باستان هر روز یک نام ویژه دارد سیزدهمین روز در هر ماه به نام فرشته باران تیر(تیشتر) نام دارد زرتشتیان پس از پایان نوروز در روز سیزده بدر (روز تیر از ماه فروردین) به باغ و دشت میروند و به شادی و بازی و گره زدن سبزه برای بر آورده شدن آرزوهایشان میپردازند و نوروز خود را به پایان میرسانند و برای درخواست باران به درگاه اهورامزدا نیایش میکنند و آرزوی سالی پر از باران و کشاورزی نیکو میکنند در مورد نسبت دادن نحسی سیزدهم هیچ مناسبتی به ایرانیان ندارد و این اندیشه خرافی پس از یورش اسکندر گجستک و یونانیان به ایران اهورایی وارد ایران شد زیرا عدد سیزده نزد یونانیان نحس بوده است آرزوی داشتن سیزده بدر نیکی را برایتان داریم🌹
Hammasini ko'rsatish...
23👍 1
Photo unavailable
⚖️
Hammasini ko'rsatish...
24👏 6
00:44
Video unavailable
IMG_2714.MP43.81 MB
😍 15👏 3
Photo unavailable
سلام بر دوستان و همرهان عزیز ‌نسیم نوروز و سال نو بر شما مبارک‌باد. سالی سرشار از خوش‌بختی، مهربانی، آزادی، عدالت، رفاه، توسعه و کرامت برای شما و دیگر هم‌وطنان عزیز🌸
Hammasini ko'rsatish...
38🙏 3
🎯 «تنبیه سکوت» چیست؟ — قهرکردن اعتیادی است که می‌تواند زندگی آدم‌ها را نابود کند. 🔴 یک روز زنی برای کیپلینگ ویلیامز، روان‌شناس آمریکایی، تعریف کرد که پدرش معمولاً برای تنبیه، با او قهر می‌کرده است. قهرهایی که گاهی شش ماه طول می‌کشید. در یکی از همین دوره‌های وحشتناک قهر و سکوت، پدر در بیمارستان بستری شد. وقتی دختر به ملاقاتش رفت، پدر رویش را برگرداند و حاضر نشد با او حرف بزند. چند روز بعد، پدر فوت کرد، در حالی هنوز با دخترش قهر بود. ویلیامز که سه دهه دربارۀ آثار روحی قهرکردن تحقیق کرده، داستان‌های دلخراش بسیاری از این دست شنیده است. چرا آدم‌ها با نزدیک‌ترین کسانشان قهر می‌کنند؟ 🔴 قهر یا «تنبیه سکوت» یکی از مرگ‌آورترین سلاح‌هایی است که انسان‌ها در رابطه با یکدیگر به کار می‌گیرند و البته شگرد جدیدی نیز نیست. از یونان باستان تا امروز، روش‌های بی‌شماری برای طرد و منزوی‌سازی انسان‌ها وجود داشته است. 🔴 ویلیامز می‌گوید «تحقیقات من نشان می‌دهد که، از هر سه نفر، دو نفر از تنبیه سکوت علیه شخص دیگری استفاده کرده‌اند، و حتی تعداد بیشتری همین کار را با خودشان کرده‌اند». نکتۀ مهم این است که هر روش جدیدی از برقراری ارتباط، می‌تواند به‌عنوانِ ابزاری برای قطع ارتباط هم تبدیل شود. به همین دلیل، سلاحِ قهر، همواره به‌روز و کارامد است. برای مثال، شبکه‌های اجتماعی راه‌های جدیدی برای ارتباط پیش روی ما گذاشته‌اند، اما به همان اندازه، روش‌های دردناکی برای طرد هم در اختیارمان قرار داده‌اند. 🔴 طردشدگی درجات خفیف‌تری هم دارد: از قطع کامل ارتباط، تا وقتی که در جواب به پیام طولانی طرف مقابل، پاسخی یک کلمه‌ای می‌دهیم و بعد از آن «نقطه‌ای نفرت‌انگیز» می‌گذاریم. 🔴 قهر و طرد می‌تواند عواقب سنگینی در پی داشته باشد و قربانیان را مضطرب، گوشه‌گیر و افسرده کند یا حتی آن‌ها را به خودکشی سوق دهد. ویلیامز می‌گوید «تنبیه سکوت نوعی سوءاستفادۀ بسیار موذیانه است، زیرا ممکن است قربانی، در تلاش برای پایان‌دادن به این رفتار، مجبور شود کوتاه بیاید، حتی اگر نداند واقعاً چرا عذرخواهی می‌کند. به‌علاوه، این رفتار شدیداً سلطه‌جویانه است، زیرا هر دو طرف را از گفت‌و‌گوی منطقی محروم می‌کند. طرف مقابل این کار را با شما می‌کند، ولی شما هیچ کاری از دستتان برنمی‌آید». 🔴 تنبیه سکوت درنهایت به کسی که انجامش می‌دهد نیز آسیب می‌رساند. ویلیامز می‌گوید که انسان‌ها ذاتاً به برقراری ارتباط گرایش دارند، بنابراین نادیده‌گرفتن دیگران برخلاف طبیعت آن‌هاست. 🔴 کسی که با دیگران قهر می‌کند، ناچار است دائماً دلایلی را که برای بی‌محلی به طرف مقابل دارد، به خود یادآوری کند. به‌این ترتیب، درنهایت، کار به آنجا می‌رسد که «زندگی‌تان در خشم و منفی‌بافی همیشگی سپری می‌شود». بسیاری از «قهرکنندگان» وقتی با ویلیامز حرف می‌زدند، از آسیب‌های دردناکی که با سکوت به عزیزانشان زده‌ بودند، عمیقاً ناراحت بودند و احساس عذاب وجدان می‌کردند. بدتر از آن، تنبیه سکوت می‌تواند اعتیادآور باشد. پدری که نمی‌تواند خودش را راضی کند که دوباره با پسرش حرف بزند، رنج می‌کشد، درست مانند بسیاری از معتادان که به انجام‌دادن کاری ادامه می‌دهند که می‌دانند به ضررشان است. 🔴 ویلیامز می‌گوید بیشتر افرادی که مبادرت به تنبیه سکوت می‌کنند ابداً قصد ندارند این رفتار را این‌قدر طولانی‌مدت ادامه دهند، اما دست‌برداشتن از آن بسیار دشوار می‌شود. چرا که قهر، برای روان ما شبیه باتلاق است. نظر شما چیست؟ 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «تنبیه سکوت چیست و چرا افراد از آن برای مجازات دیگران استفاده می‌کنند؟». این مطلب در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۲ در وب‌سایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ داریل آستین است و لیلا دریکوند آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید اینک و به بهانه نو شدن سال و بهار دلها بیاییم با آرزوی سلامتی برای همه تنبیه سکوت ( قهر) را بشکنیم و نوروز را با یکدیگر جشن بگیریم🌹
Hammasini ko'rsatish...
15👏 2
🔴 امروز تصمیم گرفتم یادداشت شام غریبانم را درباره دو همکار خوب و مظلومم در دانشگاه اصفهان بنویسم. دو هفته پیش بدون هیچ گفت‌وگویی و تذکری دو همکار فاضل، جوان و پرتلاشمان در دانشگاههای معتبر (دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی، استادان دانشکده الهیات و معارف) را صدا زدند و حکمی با  عنوان «ابلاغ  اتهام» به آنها  دادند. استادانی که امید دانشجویان هستند و به گمانم اگر خرده ایمانی در دانشجویان مانده باشد را امثال این گونه استادان عالم و آزاده حفظ کرده‌اند. رونوشت همین «ابلاغ اتهام» را نیز برای امور مالی و گروه آموزشی مربوطه فرستادند تا حقوق و تدریس آنها را معلق  کنند. با این دو همکار تماس گرفتم و تفصیل قضیه را جویا شدم. اتهامات دکتر سلطانی (مولف تفسیر اَفنان) مربوط به پست‌های اینستاگرامی ایشان است که قبلا در دادگاه ويژه روحانیت بررسی و تبرئه شده است. اتهامات دکتر مطیع (مفسر خوش ذوق نهج‌البلاغه) نیز مربوط به گزارش مخدوش و مغرضانه‌ای است که از یکی از کلاس‌های ایشان داده شده است. برای یک دانشگاهی همیشه ورود به حریم کلاس خط قرمز است. یعنی تا زمانی که حریم کلاس رعایت شده باشد هر فشاری به دانشگاه قابل تحمل خواهد بود؛ اما حریم کلاس که شکسته شود، «حریم آکادمی»‌ شکسته شده است، چرا که دیگر امکان تعامل و هم‌شنوی آزاد و واقعی بین استاد و دانشجو از دست می‌رود. یعنی وقتی فضای کلاس امنیتی شود، رابطه استاد و دانشجو را از وضعیت «علم زنده» به وضعیت «علم مرده» تغییر می‌دهد و فرایند «خلق آگاهی»، که پیش شرط تولید دانش است، متوقف می‌شود. به همین علت به عنوان وظیفه حرفه‌ای نشستم و در دفاع از آکادمی و با وام‌گیری از نام این دو استاد، یادداشت «دانشگاه مطیع سلطانی» را نوشتم. این یادداشت روضه غم‌انگیزی است که در آن با تحلیل روندها و رویه‌های تازه‌ای که دارد در آموزش‌عالی ایران شکل می‌‌گیرد، شام غریبان یا همان آینده اندوهبار دانشگاه و علم در ایران را پیش‌بینی کرده‌ام. یادداشت که تمام شد یادم آمد که دانشگاه خانه دوم من است؛ من نیز همیشه از لزوم گفت‌وگو دم زده‌ام؛ همچنین من و ریاست دانشگاه نسبت به هم حسن ظنی داریم. پس تصمیم گرفتم نخست مسیر گفت‌وگو را طی کنم تا شاید مشکل این دو همکار با گفت‌وگو و تعامل حل شود. درخواست جلسه کردم و به همراه یازده استاد برجسته از دانشگاه در نشستی صمیمی با ریاست محترم دانشگاه و همکارانشان طرح مساله کردیم و تقاضا کردیم که روند رسیدگی، شفاف و طبق قانون باشد، نمایندگان استادان در فرایند رسیدگی حضور داشته باشند و تا روشن شدن نتیجه رسیدگی، از فعالیت دانشگاهی این دو استاد رفع تعلیق شود. رئیس دانشگاه هم نظرشان بر تعامل و حل‌وفصل معقول مساله بود و در گام اول هم از حقوق این دو استاد رفع تعلیق کردند که از ایشان سپاسگزاریم. پس تصمیم گرفتم یادداشت «دانشگاه مطیع سلطانی» را منتشر نکنم تا آسیبی به تعامل مثبتی که شکل‌گرفته است نزنم. متاسفانه بعد از این جلسه عده‌ای، که احتمالا از روند تعاملی شکل‌گرفته خشنود نیستند، شروع به فضاسازی کردند و اتهاماتی را که طی «احکامی محرمانه» به این استادان  ابلاغ شده است، در نشست‌های عمومی و بدون حضور آن دو استاد، با دیگر استادان به اشتراک گذاشتند.  با این حرکت بر این باور آمدم که کسانی دست‌به‌کار شده‌اند تا با فضاسازی و فشار بر مدیریت دانشگاه، فرایند تعاملی شکل گرفته را مخدوش کنند. ما همچنان تعامل‌مان را با مقامات دانشگاه ادامه می‌دهیم و خواستار روند شفاف و قانونی رسیدگی هستیم، اما به گمانم برای خنثی کردن فشارها بر مقامات دانشگاه، نظارت و حمایت تعداد قابل توجهی از دانشگاهیان لازم است. پیوند زیر مربوط به بیانیه حمایت از این دو استاد و درخواست از ریاست دانشگاه برای رفع کامل تعلیق آنهاست. این بیانیه را من و چند صد نفر دیگر از استادان و دانش‌آموختگان دانشگاهی امضا کرده‌‌‌‌ایم: لطفا آن را اینجا امضا کنید و برای دیگر استادان و دانش‌آموختگان نیز بفرستید. بی‌گمان انتظار می‌رود استادان و دانش‌آموختگان دانشگاه در این کار پیشتاز باشند. از حریم آکادمی، این آخرین سنگر تولید خردورزی، دفاع کنیم.
Hammasini ko'rsatish...
بیانیه اساتید و دانش آموختگان دانشگاه های کشور پیرامون تعلیق دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی

با پُرس‌لاین به راحتی پرسشنامه خود را طراحی و ارسال کنید و با گزارش‌های لحظه‌ای آن به سرعت تصمیم بگیرید.

👍 11👏 1
دانشجاه نوشته‌ای از حسام ایپکچی *استاد شیء بی جان نیست* . چیزی مثل تخته سیاه یا میز که بگوییم این میز را می‌بریم بیرون و میز دیگری را جایگزین می‌کنیم. استادی، دارایی هم نیست، یعنی نمی‌شود آن را فروخت یا وصیت کرد که پس از مرگ، دانش و تجربه می‌رسد به فرزند ارشدم. *استاد درجه‌دار نظامی هم نیست که بتوان او را خلع درجه کرد.* مثلاً کسی سرهنگ است و به هر دلیل درجه او از جانب فرمانده بازپس گرفته می‌شود. از آن لحظه، دیگر آن سرهنگ اقتداری بر زیردست‌ها ندارد، چرا؟ چون او «درجه‌دار»ی به نمایندگی از فرمانده بوده و حالا همان «فرمان» که به او قدرت بخشیده، قدرتش را پس گرفته. *استادی، مقام تدریجی الحصولِ باطنیِ قائم به ذات است.* سخت شد؟ نرم نرم معنایش کنیم. استادی باید « تحصیل» شود. کسی استاد، زاده نمی‌شود. سرشت این هستی، بر تدریج استوار است. هیچ بذری ناگهان درخت نمی‌شود، قطره‌ای ناگهان مروارید نمی‌شود، نطفه ای ناگهان نوزاد نمی‌شود و ….  پس باید راه سپری شود. حالا چرا باطنی؟   چون متکی به صورت‌های ظاهری نیست. یعنی شما نمی‌توانید تست بالینی بگیرید برای تشخیص مقام استادی یا مثلاً با تحلیل عکس استخوان به استحکام عقل کسی حکم کنید. چرا قائم به ذات است ؟ چون نمی‌شود از روی کسی دانلود کرد و به دیگری آپلود کرد یا از تن کسی درآورد و بر تن دیگری پوشاند. حالا با این توضیح، اگر استادی به دانشگاه نرود، استاد است که از مقام عزل می‌شود یا دانشگاه هست که دیگر «گاهِ دانش» نیست؟ آیا استاد هم مثل سرهنگ فهم و تجربه خود را حسب «فرمان» دریافت کرده که بتوان با «دستور» آن را پس گرفت؟ یا شاخص معکوس است، *دانشگاه آنجایی است که استاد می‌رود، استاد در خیابان هم قدم بزند آن خیابان دانشگاه است.* عرصه دیگری داریم به نام دانشجاه! این عرصه پادگان است، یعنی درجه در آن «حکم» می‌شود و چنانکه پادگان وظیفه تربیت سرباز دارد برای «مراقبت از قدرت حاکم»، دانشجاه هم قرار است «سرباز نظری» تربیت کند، مسلط بر مهارت‌های « جاه طلبی» و برای «توجیه استمرار جاه». در دانشجاه، جوخه می‌شود گروه درسی و نیزه می‌شود جزوه، اما در ماهیت، همان « پادگان ایدئولوژیک» است *. درجه دارهای دانشجاه برای «مناصب سیاسی» و در راستای «رضای حاکم» تربیت می‌شوند، نه برای خردورزی.* پس عزل و نصب آنها هم تابع «امر» وتشریفات پادگانی است و برای ایشان معیار ترقی، امر پذیری است. دانش، شورشگر است. دانشجاه یعنی تزریق دوز خفیفی از دانش و تلقین آنتی بادی با هدف ساقط کردن فرد از قابلیت دستیابی به «فهم فعال» و خرد طغیانگر..
Hammasini ko'rsatish...
12👏 1
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.