cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

میان دو قلب

ژانر : ددی ، لیتل‌بوی ،تریسام ♥️ پارتگزاری : روزانه 🤝🏻💛 کپی : حرام🔇 نویسنده : مهسا🙂

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
3 578
Obunachilar
-3424 soatlar
+4137 kunlar
+48730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

پسر حاجی مذهبی چه هاتم هست🔥 - این لامصب رو کجا قایم کرده بودی؟ اوف دلم میخواد ج.رم بده. سرم رو محکم روش فشار میده که تا ته فرو میره تو حلقم.. - ج.رتم میدم ج.نده کوچولو.. کیا و تینا یه زوج خیلی هات و س*ک.سی ان که سنتی ازدواج کردن و خونواده‌هاشون به شدت مذهبیه… یه مدت بعد از ازدواج زوج دیگه‌ای رو وارد زندگی‌شون می‌کنن تا از رابطه لذت بیشتری ببرن و… https://t.me/+PAbWcFJ8-Vo3OGRk https://t.me/+PAbWcFJ8-Vo3OGRk با دوستاشون فور.سام می‌زنن… فو*رسام داغ🔥💦
Hammasini ko'rsatish...
00:05
Video unavailable
اربابی که برای تنبیه اسلیوش‌ روی دوچرخش‌ دیلدو‌ میذاره😱❌
⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓ با اخمی که کرد روی دیلدو🍆 نشستم و با حس #کشیده شدن سوراخم‌🍑 #ناله‌ای کردم که کوبید تو صورتم: هیش! صدات نیاد...🤕😭 با بغض خودم رو بیشتر فشار دادم که #دیلدو کامل رفت داخل با*سنم:اومم‌..آی... همزمان با #دوچرخه🚲 ارباب، دور عمارت می‌چرخیدم و با هر تکونم‌ دیلدو داخلم‌ حرکت می‌کرد.💦☠ با دور بیستمی‌🚴 که زدیم برای پنجمین‌ بار ار^ضا شدم و بی‌حال روی زمین غلت خوردم که ارباب اومد بالا سرم و..‌‌ : بغلم کن🥺😱 ⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓⚰⛓ https://t.me/+mlpt1ID7qCI2ZjVk https://t.me/+mlpt1ID7qCI2ZjVk
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp42.05 KB
00:02
Video unavailable
می‌خوام بکنمت آقا معلم.👅💦 با شنیدن حرفم چشم‌هاش از پشت عینک گرد شد و ترسیده به صندلی چسبید. _ب برو بیرون، مزخرف نگو. شبیه یه سوسک خنگ به خاطر ترس لکنت گرفته بود. پوزخندی زدم و کف پام رو روی ک‌یرش حرکت دادم. همین الانم شق کرده بود. _باید بهم کون بدی وگرنه به همه میگم داشتی با عکس لختم تو دفتر جق میزدی.😈🔥 _ن... نکن همایون. زیپ شلوارش رو باز کردم و به ک‌یرش چنگ زدم که... https://t.me/+s9AetQfNzUUyYjg0 https://t.me/+s9AetQfNzUUyYjg0 همایون پسر قلدر و لات مدرسه رو معلم خنگش کراش می‌زنه و وقتی متوجه میشه معلمش یک بار تو خلوت با فکر بهش جق زده دیگه دست از سر کونش برنمی‌داره🍑🔞
Hammasini ko'rsatish...
video.mp41.22 KB
Repost from N/a
#گی_ددی_لیتل_بوی🍼🔥 #تریسام🏳️‍⚧️😈 بابایی با صدای پسرکم بهش نگاه کردم. جون بابایی عشق من با چشمای مظلومش بهم نگاه کرد اون آقاء همش بهت نگاه میکنه. خنده ای کردم پس پسرکم حسودی کرده بود. با خنده برگشتم سمتی که میگه ولی با دیدن فرد رو به روم ماتم برد. برگشته بود آراد احتشام برگشته بود باید باز میرفتم باید باز محو میشدم😭💔 https://t.me/+ZxSHC5Nz4ak3NTI0 https://t.me/+ZxSHC5Nz4ak3NTI0 ۵ پاک شه 🌞
Hammasini ko'rsatish...
با فرو رفتن آلتِ کیا تو بهشتم‌ آه عمیقی کشیدم و زیرش به خودم لرزیدم که شوهره‌ سمانه از جلو سینه هامو تو دستش چلوند و نیشخندی به صورت سرخم‌ زد _امشب اونقدر میک*نمتون‌ که بفهمین‌ مرده‌ واقعی کیه بکش بیرون خودتو کیا با نفس نفس زود خودشو بیرون کشید که با آرامش پشتم اومد و خودشو باهام تنظیم کرد با فرو رفتن حجم کلف*تش‌ داخلم با درد آخی گفتم که با حرص اسپنک محکمی روم زد _خم شو توهم ببینمت.. کیا هم مثل من کنارم خم شد و حالت گرفت که با تحقیر دستی رو باسنش کشید _ببینم امشب سوراخ کدومتون‌ راضیم میکنه از این حجم تحقیر با فشار اومدم که بدون توجه بهم سراغ کیا رفت .. https://t.me/+PAbWcFJ8-Vo3OGRk https://t.me/+PAbWcFJ8-Vo3OGRk کیا و تینا زن و شوهری که برده ی مردی میشن و هر شب مجبورن ....💦🔥
Hammasini ko'rsatish...
1
#گی_پلیسی👮‍♂ #ددی_لیتل‌بوی🐣🍫 با عجله #دی‌لدوی سایز #متوسط رو تو خودش جا داد و با پوشیدن تنپوشش، از حموم بیرون اومد.🚿🛁 با دیدن رادمانی که روی تخت منتظر نگاهش میکنه، فاتحه‌ای برای خودش خوند🥺🫣 _خب پسرم بدو لباستو بپوش تا بریم شهربازی🙂 با استرس تنپوش رو درآورد و درحالی که تلاشش رو میکرد تا پشتش رو به رادمان نکنه؛ #شو_رتش رو برداشت. _ددی میرفتی بیرون خب.👀 _میخواستن تن و بدن تمیز و خوشگل پسرمو ببینم🔞😏 خم شد تا #شو_رت رو بپوشه که با سر خوردن #دی‌لدو و افتادنش روی زمین، وصیتش رو نوشت😶 https://t.me/+hPP7SFrGB89jMDhk
Hammasini ko'rsatish...
پستونك روى لب هاش كشيدم كه تند تند شروع به ميك زدنشون كرد👄🍼 اروم سوراخ خونيشو ماليدم بخاطر سكس خشنمون خون ريزى داشت و از صبح تا الان مجبور شده بودم چندبار لباسشو عوض كنم نوار بهداشتى براش گذاشتم كه خجالت زده بهم خيره شد _هيشس چيزى نيست پسر كوچولوى بابا فقط براى كثيف نشدن خودته🥺✨ شير كاكائو اوردم براش ممنوع بود ولى اينبار ميتونستم استثنا قائل بشم پستونكشو در اوردم كه يهو…..👅💦 https://t.me/+P7h8PVlBBUk1YWM0 https://t.me/+P7h8PVlBBUk1YWM0 ددى الفايى كه وقتى امگا كوچولوش خوابه مست ميكنه و سوراخ هلوى قلمبه ش رو پاره ميكنه و براى جبران بهش….🧸❤️‍🔥
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
رمانی با ژانر گی 🏳‍🌈 اسمات🔞 کار من نبود من نیستم هقق هققق بخدا من نیستمممممممم😭 هق هقم اوج گرفت ولی آراد با بی‌رحمی شروع کرد به لگد زدن به تن نحیفم🥲😭 پسره جن*ده اشغالللللل به من خیانت میکنی به منی که کل دنیامو ریختم به پاتتتتتتتت. نمیدونستم درسته یا نه ولی اشک توی چشمای آراد جمع شده بود و فریاد میزد و به تن نحیف من لگد میزد.😭😭💔 بخدا من نبودم بخدا اون من نیستمممممممم من دوستتتتت دارم اون من نیستم🥲🥺 ولی اون گوش نکرد و با بی رحمی بلندم کرد و میله داغ رو.......🔞😭 بدو تا نویسنده لینکش رو عوض نکرده🥺👇 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 https://t.me/+ZxSHC5Nz4ak3NTI0 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 https://t.me/+ZxSHC5Nz4ak3NTI0 آراد احتشام بعد از هفت سال گمشدشو پیدا میکنه و میشه خوشبخت ترین آدم ولی خوشبختیش دومی نداره و با دیدن یک متن و چنتا عکس دیونه میشه و فکر میکنه آرتین بهش خیانت کرده ولی وقتی میفهمه پسرکش بی گناه بوده که خیلی دیره و آرتینش رفته.🔞🏳️‍⚧️😭 ۳ پاک شه 🌞
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.56 KB
پسری که در عوض ی بازیگر معروف شدن باید پادشاه و به هر نحوی به قتل برسونه و فقط ۱۳ بار میتونه دوباره به زندگی برگرده تا ماموریتش و کامل کنه💥 ولی چی میشه اگه توی دوازدهمین زندگیش اکس عوضیش همون پادشاه باشه؟؟؟؟😏🤯🔞... " تو فقط یه عروسکی که برای بخاطره نیاز های من اینجا زنده و سالم وایستاده پس بهتره حد خودت و بدونی " بیا اینجا کلی #ناول و #مانهوای اسمات جذاب داریم یا حبیبی اونم از هر ژانر و از هر کاپلی که بخوای🤙😎 https://t.me/+xDx4h69Q9BM4MzU0 https://t.me/+xDx4h69Q9BM4MzU0
Hammasini ko'rsatish...
00:02
Video unavailable
لیتل بوی کیوتی که انقدر شیطنت میکنه که آخر سر ددی‌ش عصبانی میشه و جلوی خانواده‌ش، تنبیهش میکنه🍑🥺 #گی‌دام #ددی_لیتل‌بوی #پلیسی_جنایی #اس_پنک محکمی به #ک_پلش زد. _پسره‌ی گستاخ، چرا خورشتو ریختی روی حمیرا خانم؟ _آخ ددی، دوست داشتم اصلا😒 اینبار #شور_تشو پایین کشید و #اس_لپ سنگین تری زد که سورنا بغض کرد. _اون منو #تحقیر کرد، بهم گفت خوب جای مادرتو گرفتم، ارثتم میکشم بالا هیچی بهت نرسه. رادمان اینبار #آل_ت سایز کوچیک سورنارو #چنگ زد. _تا آخر مهمونی #چیس_تیتی و #ویبراتور میره تو سو_راخ_تن_گت تا بدونی غیر منطقی بودن یعنی چی، پسره‌ی بی‌ادب😏 https://t.me/+hPP7SFrGB89jMDhk https://t.me/+hPP7SFrGB89jMDhk تا الان رمان #گی_پلیسی_جنایی خوندی که دوتا نویسنده محشر بنویسنش؟🫣اگه نخوندی، خیلی ریز جوین بده تو چنلشون😃🌤
Hammasini ko'rsatish...
1.33 KB
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.