رمان🩶

🌀دخپل نوم اول توری دی انتخاب🌀 🌀کړه  خپـل  بـخت  دی  و ازمـویه 🌀

خیلی سخته پیش بقیه وانمود کنی که خوبی در حالی میخای از ته دل فریاد بکشی بگی داغونم ❤️‍🩹🙂♾

🖤رمان#معجزه خداوند📚 🩶نویسنده#صنم✍ 🖤تعداد صفحه_116🫴 🩶زبان—فارسی💯 🖤شرح📝 https://t.me/Skoonnn09

این عشق افسانه ای را از کجا میارین شما؟ ما که واسه طرف خود بکشیم هم.. بازم هم سر یک حرف کوچک میزاره میره..... و همه اون محبت ها را نادیده میگره...🖤

✿رمان: اجبار دوست داشتنی ✿نویسنده‌گان: فریحه مسعودی و صفا اعظمی ✿ژانر: عاشقانه و غمگین                 ✿ داستانی کاملاً واقعی ✿ ✿پیشگفتار طنین سادات دختری که خانوادهٔ خود را در کودکی از دست می دهد و مجبور به زندگی کردن با پدر بزرگ خود می شود.... چه اتفاقی می افتد... دختری که هزاران آرزو و هزار و یک هدف دارد چرا مجبور به ازدواج اجباری می شود؟ چرا باید کسی را به اجبار دوست داشته باشه؟ نشر این رمان جذاب برای اولین بار در کانال            🥰نــــ̢̓ف͡ـ̅ـ̧̗͛س🥰 | ❤𝑯𝒆𝒂𝒓𝒕❤ روی لینک زده درخواست بدید تا این رمان جذاب را از اولین پارت بخوانید😳🥰❤️ منتظر شما هستیم🙈😘😍

گردش چشم تو در مستی قیامت می کند ای فدای عشوه های چشم شهلای تو، من لایک کنید 😒 شش نفر سی دارد لق لق بس یک لایک کدن مشکل است🥺

چہ دنیاے ساڪتے … دیگر صداے تپش قلبها غوغا نمیڪند … بے گمان همہ شڪستہ اند …🥀

#شعر😍😍 از من به خویش مِهر گرفتن بلد شدی بعدش نماندی با من و رفتن بلد شدی “رازی، نهفته در پسِ حرفی، نه‌گفته” را در خود فرو نهاده، نه‌گفتن بلد شدی دیگر نمی‌شود که به تو اعتماد کرد چون راهِ زشتِ قلب شکستن بلد شدی ای دل مبارک‌ات که در این شام‌هایِ تار در فکرِ او شدی و نه‌خفتن بلد شدی ای “من” چه کرده با تو که تنها برایِ او شاعر شدی و رسمِ نوشتن بلد شدی؟ من، کوهِ منتظر که به تو دل‌سپرده است تو، رودِ سرکشی که گذشتن بلد شدی لایک کنید ببینم زنده استین 🧐🥺.‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌