اَنار
237
Obunachilar
-124 soatlar
-47 kunlar
-1030 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
آغوش تو درمون کل دردای دنیا بود.
کافئین تپش قلب نمیاورد. استرس سمت چپ بدنمو بی حس نمیکرد. یادم میرفت بی رحمیای دنیارو. به قرصای آبی اعتیاد پیدا نمیکردم. اگه تو کنارم بودی، اگه دستامو میگرفتی، اگه تو تن نخیفم رو بغل میکردی هیچ کس نمیتونست اذیتم کنه و میشد دووم اورد.
Repost from N/a
⭕️ سلام 👋 🇮🇷
🤔 دوستان بهترین کانال های دلنوشته و روزمرگی نویس رو که تازه باهاشون آشنا شدیم رو یه جا جمع کردیم تا شما هم باهاشون آشنا بشید و ازشون استفاده کنید. 😉
💧
تم کانالامون شامل موضوعات مذهبی ، طنزومیم ، شعر ، روانشناسی ، دلنوشته و روزمرگی و ... هستش .
👌
⭕️تازه هر شب توی بعضی از کانالامون با هم در مورد مسائل مختلف گفتگو و بحث داریم خیلی خوشحال میشیم که از نظرات و دیدگاه های شما هم استفاده کنیم .🧠
🔺خیلی ازتون ممنون میشیم که از ما حمایت کنید که قوت قلبی برای ما باشید. ❤️
‼️ مدیرانی که مایل هستند ؛ داخل این تبادلات حضور پیدا کنن روی این متن کلیک کنن .🟣 دلنوشته🫀 🆔https://t.me/addlist/umJjMLH84Zk0ZTI0 🆔https://t.me/addlist/umJjMLH84Zk0ZTI0
حس میکنم هفتاد هشتاد سالمه.
پیشونیم چین افتاده. حوصلهی نوههامو ندارم. از شوهرم فقط یه قاب عکس مونده رو دیوار. خونه همیشه خلوته.هیشکی نیست خوردن قرصامو بهم یادآوری کنه. بدون عینک ته استکانیم نمیتونم درست ببینم.
انگار همه جا رو خاک برداشته.
من خیلی وقته تنهام.
هفتاد هشتاد سالمه انگار.
💔 4
حس میکنم هفتاد هشتاد سالمه.
پیشونیم چین افتاده. حوصلهی
نوههامو ندارم. از شوهرم فقط یه قاب عکس مونده رو دیوار. خونه همیشه خلوته. هیشکی نیست خوردن قرصامو بهم یادآوری کنه. بدون عینک ته استکانیم نمیتونم درست ببینم.
انگار همه جا رو خاک برداشته.
من خیلی وقته تنهام.
هفتاد هشتاد سالمه انگار.
حس میکنم هفتاد هشتاد سالمه.
پیشونیم چین افتاده. حوصلهی نوههامو ندارم. از شوهرم فقط یه قاب عکس مونده رو دیوار. خونه همیشه خلوته. هیشکی نیست خوردن قرصامو بهم یادآوری کنه. بدون عینک ته استکانیم نمیتونم درست ببینم.
انگار همه جا رو خاک برداشته.
من خیلی وقته تنهام.
هفتاد هشتاد سالمه انگار.
حس میکنم هفتاد هشتاد سالمه. پیشونیم چین افتاده. حوصلهی نوههامو ندارم.
از شوهرم فقط یه قاب عکس مونده رو دیوار. خونه همیشه خلوته. هیشکی نیست خوردن قرصامو بهم یادآوری کنه. بدون عینک ته استکانیم نمیتونم درست ببینم.انگار همه جا رو خاک برداشته. من خیلی وقته تنهام.
هفتاد هشتاد سالمه انگار.