cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

𝑺𝒘𝒊𝒕𝒄𝒉 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒚🫦

اگ نمیدونی سوییچ پارتی چیه بیا تا بهت بگم! فقط حواست باشه به سن قانونی رسیده باشی❌+18🔞🔥

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
18 374
Obunachilar
-13824 soatlar
+2097 kunlar
-29930 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Photo unavailable
خرگوش کوچولوی جنده🔞💦💦 پدر شوهر پیرم من رو روی میز گذاشت و پاهام رو بازکرد. با اینکه سنش زیاد بود ولی قدرت زیادی داشت. انگشت فاکش رو از روی شورت به ک*صم مالید و گفت: -شیرینم از کدوم مدل ماشین خوشت اومد؟ زبونم و دور لبم مالیدم و گفتم: - اون مزدا3 سفیده...عاشقش شدم... -به نظرت چند بار باید بیای دفترم روی این میز واسم هرزگی کنی تا پولش جبران بشه؟... نگاهم به مردونگی چروکیده ش بود اب دهنم رو پر هوس قورت دادم و گفتم: - هر چند بار که بخوای...پدر شوهر عزیزم عزیزم رو کشیده گفتم و ارسلان زیپش رو پایین کشید و گفت: -- جوووون...فعلا یه پیش پرداخت بده تا بریم سراغ ک*صت..🫦🍑💦 https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0 https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0
Hammasini ko'rsatish...
👍 2
#پارت1 -- اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -- اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞
Hammasini ko'rsatish...
Lust University🔞💦 آقای مدیر ک.یر دراز و کلفتش رو به لبم مالید و موهام رو چنگ زد و وادارم کرد براش س.اک بزنم _اگه می خوای اخراجت نکنم باید ساک بزنی برخلاف تصورش لبخندی زدم و کل کی.ر کلفت و درازش رو توی دهنم بردمو شروع کردم خیلی ماهرانه س.اک زدن و لیسیدن ک.یر کلفتش __ بخور..بخور برام.. همون موقع در دفتر آقای مدیر بازشد و آقای معاون هم شلوارش رو تا زانو پایین کشید و گفت _اگه میخوای همیشه هواتو داشته باشم واسه منم ساک بزن! https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 سک*س با مدیر و معاون مدرسه همزمان😱🔞👆 #گروپ_خشن⛔️
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
Photo unavailable
خلبان هات⚠️💦 __ آهههه....کاپیتان تندتررر...مممم... زبونت و بکن توش مک بزن.... خلبان تند تند ک*صم و میخورد و آب لزجی که ازش راه افتاده بود و به سوراخ ک*ونم میمالید: -این ک*ص و ک*ون واسه کیه جن*ده خانوم؟ واسه خلبان اینجوری ناله میکردی؟ رو لبم زبون کشیدم و با ناز گفتم: -- واسه توئه کاپیتان...اههههههه.. نه ...اونکه مثل تو خوب واسم نمی‌خورد ممم...دارم ارضا میشم...داره میاد... ایزد انگشتش و تو سوراخ ک*ونم فرو کرد و خمار گفت: -بذار بیاد جنده کوچولو...میخوام بعدش با کی*رم حسابی جرت بدم....⛔️❌ https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0 https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0
Hammasini ko'rsatish...
-- اههه…بکنش توی ک*صمم..اهییی…میخام این کلفتو توی ک*ص خیس و داغم حسش کنم..اهههه زندانبان بی توجه به حرفام توی ک*ون تپل و سفیدم تلنبه میزد و خودشو بهم میکوبید ترشحات ک*صم هر لحظه بیشتر میشد صدای ناله هام توی سلول پیچیده بود دستمو روی سینه های بزرگم گذاشتم و نوکشونو فشار دادم از شهوت داشتم دیوونه میشدم دلم میخاست ک*ر کلفت و درازشو توی ک*صم حسش کنم دستمو جلو بردم و ک*رشو از ک*ونم بیرون کشیدم  و یه دفه توی ک*صم فرو کردم و…👅💦🍑 https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk توی زندان سربازا ک*ص و ک*ونشو #گروهی یکی میکنن🫦🫦
Hammasini ko'rsatish...
زنــ⛓ــدان شهــ🔞ــوت

مثلا تن داغت رو تنم بود و ناله های پر لذتم زیر گوشت👄❤️‍🔥 #بزرگـســــال و #sـحـنــه‌دار💦🔞 پارت گذاری منظــــم👅 نویسنده: #Queen_minds

دیا ک.صم رو میمالید و ناخواسته لذتی توی بدنم پیچیده بود ولی لبم رو گزیدم تا صدای ناله م درنیاد. دیا دو انگشتش رو همونجور که لبش روی گوشم بود توی دهنش کرد و لیسید. - تا حالا با انگشت جر خوردی ونوس کوچولو؟ چشمام درشت شد و دو انگشتش توی سوراخ..... https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk تجاوز دخترا توی زندان به دختری که نمیتونن از خوشگلیش بگذرن از ک.ص و ک.ون میگانش و...💦🥵 #گروپ⚠️ #لزبین🫦 #وحشی🔞
Hammasini ko'rsatish...
زنــ⛓ــدان شهــ🔞ــوت

مثلا تن داغت رو تنم بود و ناله های پر لذتم زیر گوشت👄❤️‍🔥 #بزرگـســــال و #sـحـنــه‌دار💦🔞 پارت گذاری منظــــم👅 نویسنده: #Queen_minds

Lust University🔞💦 آقای مدیر ک.یر دراز و کلفتش رو به لبم مالید و موهام رو چنگ زد و وادارم کرد براش س.اک بزنم _اگه می خوای اخراجت نکنم باید ساک بزنی برخلاف تصورش لبخندی زدم و کل کی.ر کلفت و درازش رو توی دهنم بردمو شروع کردم خیلی ماهرانه س.اک زدن و لیسیدن ک.یر کلفتش __ بخور..بخور برام.. همون موقع در دفتر آقای مدیر بازشد و آقای معاون هم شلوارش رو تا زانو پایین کشید و گفت _اگه میخوای همیشه هواتو داشته باشم واسه منم ساک بزن! https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 سک*س با مدیر و معاون مدرسه همزمان😱🔞👆 #گروپ_خشن⛔️
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
خلبان هات🔞💦 __ آهههه....کاپیتان تندتررر...مممم... زبونت و بکن توش مک بزن.... خلبان تند تند ک*صم و میخورد و آب لزجی که ازش راه افتاده بود و به سوراخ ک*ونم میمالید: -این ک*ص و ک*ون واسه کیه جن*ده خانوم؟ واسه خلبان اینجوری ناله میکردی؟ رو لبم زبون کشیدم و با ناز گفتم: -- واسه توئه کاپیتان...اههههههه.. نه ...اونکه مثل تو خوب واسم نمی‌خورد ممم...دارم ارضا میشم...داره میاد... ایزد انگشتش و تو سوراخ ک*ونم فرو کرد و خمار گفت: -بذار بیاد جنده کوچولو...میخوام بعدش با کی*رم حسابی جرت بدم....⛔️❌ https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0 https://t.me/+bDz55gXikjAzZmQ0
Hammasini ko'rsatish...
👍 2
Lust University🔞💦 آقای مدیر ک.یر دراز و کلفتش رو به لبم مالید و موهام رو چنگ زد و وادارم کرد براش س.اک بزنم _اگه می خوای اخراجت نکنم باید ساک بزنی برخلاف تصورش لبخندی زدم و کل کی.ر کلفت و درازش رو توی دهنم بردمو شروع کردم خیلی ماهرانه س.اک زدن و لیسیدن ک.یر کلفتش __ بخور..بخور برام.. همون موقع در دفتر آقای مدیر بازشد و آقای معاون هم شلوارش رو تا زانو پایین کشید و گفت _اگه میخوای همیشه هواتو داشته باشم واسه منم ساک بزن! https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 https://t.me/+GqbYah9m4X1kN2E0 سک*س با مدیر و معاون مدرسه همزمان😱🔞☝️ #گروپ_خشن⛔️
Hammasini ko'rsatish...
👍 2
-- اههه…بکنش توی ک*صمم..اهییی…میخام این کلفتو توی ک*ص خیس و داغم حسش کنم..اهههه زندانبان بی توجه به حرفام توی ک*ون تپل و سفیدم تلنبه میزد و خودشو بهم میکوبید ترشحات ک*صم هر لحظه بیشتر میشد صدای ناله هام توی سلول پیچیده بود دستمو روی سینه های بزرگم گذاشتم و نوکشونو فشار دادم از شهوت داشتم دیوونه میشدم دلم میخاست ک*ر کلفت و درازشو توی ک*صم حسش کنم دستمو جلو بردم و ک*رشو از ک*ونم بیرون کشیدم  و یه دفه توی ک*صم فرو کردم و…👅💦🍑 https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk https://t.me/+K9J3NFv0bJ4yZjFk توی زندان سربازا ک*ص و ک*ونشو #گروهی یکی میکنن🫦🫦
Hammasini ko'rsatish...
زنــ⛓ــدان شهــ🔞ــوت

مثلا تن داغت رو تنم بود و ناله های پر لذتم زیر گوشت👄❤️‍🔥 #بزرگـســــال و #sـحـنــه‌دار💦🔞 پارت گذاری منظــــم👅 نویسنده: #Queen_minds

👍 2
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.