cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

💦طعم بـهـ🍓ـشت💦

انقدر گردنشو بخوری که تا دستت به بهشت کوچولوش رسید انگشتات خیسیشو حس کنه💦🔞 نویسنده: صدف🐚

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
8 781
Obunachilar
-4224 soatlar
-3207 kunlar
-14730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
و فکر کن ‌به‌ تنت ، در حصار آغوشم! قفس‌ همیشه‌ غم‌ انگیز نیست، میبینی... #لاادری🦢🍃
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
و فکر کن ‌به‌ تنت ، در حصار آغوشم! قفس‌ همیشه‌ غم‌ انگیز نیست، میبینی... #لاادری🦢🍃
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- روی باسنت تتو داشتی. با تعجب به رئیسم نگاه کردم. - شما از کجا میدونید؟ پوزخندی بهم زد و چونمو گرفت. - هنوز با.سن سرخت یادمه. با این حرفش نفسم رفت. منو شناخته بود... - فکر کردی توی عروسی خواهرت میای زیرم من تورو نمیشناسم خانوم یاس؟ مزت هنوز زیر زبونمه. فشاری به کمرم اورد و بعد دستشو پایین تر برد رسوند به با.سنم و... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦توی عروسی توی مستی با رئیسش میخوابه ولی نمیدونه رئیسش مست نبود و...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- از پشت چرا شلوارت خیسه؟ هینی کشیدم و دستمو ذاشتم رو خشتکم. - خونه؟ دستشو یهو گذاشت لای پام که از خجالت و ترس لرزیدم. اروم گفت: - اوه فک کنم ترشحاتتن. داغ کردی منشی؟ منو چسبوند به دیوار و لبای نرم و داغشو چسبوند به دهنم که... https://t.me/+lrtQOM4iDK84NTU0 💦❌رئیس ح.شری از هر فرصتی برای کردن منشیش استفاده میکنه...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
-لاکتو پاک کن، اون کثافتی هم که از شب قبل روی صورتت مونده رو بشور باید غسل کنی! با تعجب سر بالا اوردم و به مادرشوهرم که در آستانه ی در ایستاده بود چشم دوختم: -غسل چی مادر جون؟ با چندش به بدنم چشم دوخت: -مامانت یه غسل هم یادت نداده، ببین کی شده عروسمون! مگه دیشب زیر پسر من آه و ناله نمی کردی؟ رابطه نداشتین مگه شما؟! صورتم از خجالت سرخ شد و او فورا کنایه زد -خوبه باز یکم حیا داری... ولی باید رسم و رسوم هم یاد بگیری، الان هم پاشو لاک دستتو پاک کن و برو تو حموم غسل جنابت باید بدی! می ترسیدم بپرسم غسل جنابت چیست و بعد دوباره مرا به باد تحقیر بگیرد کاری که گفت را کردم و وارد حمام شدم چند دقیقه ی بعد هم خودش امد -واسه چی هنوز لباس تنته؟ اینم من باید بگم که لخت بشی؟ لباس هایم را با خجالت کندم و دستم را جلوی ناحیه ی شرمگاهیم گذاشتم پوزخند زد -حالا یه جوری جلوشو گرفته انگار من تا حالا ندیدم از شرم تمام جانم عرق شده بود من ۱۸ ساله چیزی از رسم و رسومات نمی دانستم و امده بودم خانه ی شوهر! -برو زیر دوش اول سرو گردنو بشور، بعد سمت راست بدنت و بعد سمت چپ! هول کرده اول سمت چپ بدنم را شستم که نیشگون بدی از بازویم گرفت و تشر زد: -هنوز فرق راست و چپتو نمی دونی پخمه؟ چشمانم از اشک پر شدند و وقتی به کمکش غسل را انجام دادم خواستم بیرون بروم که جلویم را گرفت -صبر کن ببینم، هنوز یه کاری مونده. پاتو باز کن ببینم توی بدنتو! -چی؟! پاهایم را از هم باز کرد و دستش را بین پایم فشرد -خوبه حداقل صاف و صوف و سفیدی وگرنه پسر بیچارم چطور می خواست بهت نگاه کنه. بازتر کن انگشت کنم ببینم باکره بودی یا نه؟ با گریه التماس کردم: -مادرجون تو رو خدا... من هرزه نیستم. اصلا از شهاب بپرسین اون که دروغ نمی گه، من باکره بودم. بی توجه انگشتش را بین پایم کشید: -خیس نکن دستمو دختره ی کثافت شوهرت نیستم که داغ کردی! از شدت تحقیر داشتم زجه می زدم که همان لحظه در حمام باز شد: -چکار داری می کنی مامان؟! سریع از جا پرید و گفت: -هیچی پسرم داشتم کمکش می کردم غسل بده! -واسه همین سرتو کرده بودی تو سوراخش؟! زن روی دستش کوبید و شهاب با اخم و عصبانیت گفت: -برو بیرون مامان، دیگه هم سعی نکن تن زن منو چک کنی اون از گل هم پاک تره! مادرش که بیرون رفت سریع به سمتم امد و بدن لخت و خیسم را توی بغلش گزفت: -کی گربه کوچولوی منو اذیت کرده هوم؟ بلندتر گریه کردم: -شهاب جونم تو رو خدا منو از اینجا ببر... بریم خونه ی خودمون! نگاهش روی سینه ی بزرگم نشست و گفت: -اول یکم به بابایی جی جی بده بعدا درباره ی خونه حرف میزنیم گربه کوچولو! اما.... https://t.me/+q06GGDRF-ZsxYzA0
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.