cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

موسسۀ علمی و تاریخی آتوسا

🔸موسسه علمی و تاریخی آتوسا 🔸نهاد ترویجی دانش تاریخی در ایران به تاریخ و فرهنگ ایران می‌پردازیم و نشست‌های علمی تخصصی در این حوزه برگزار می کنیم. ما را به دوستان خود معرفی بفرمایید. راه ارتباطی با موسسه: @Atusainstitute

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
313
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-17 kunlar
+1230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

🔺ساخت و ساز در نزدیکی اشکف سلمان در ایذه! ‼️آیا حریم « اشکفت سلمان» دستکاری شده است؟! 🔸به گزارش میراث‌باشی؛ امین داودی دانشجوی دکتری تاریخ، فعال حوزه تاریخ و میراث‌فرهنگی از ساخت و ساز در نزدیکی «اشکفت سلمان» در  ایذه خبر می‌دهد. 🔸این اقدام درحالی رخ داده است که خرداد سال ۹۸ پایگاه میراث فرهنگی آیاپیر ایذه اعلام کرد که ۹ بنای این شهرستان در خوزستان شامل محوطه کول فرح، بنا و محوطه تاق طویله، مجموعه تاریخی شهسوار، بنای کوشک نورآباد، کاروانسرای دهدز، نقش برجسته خنگ اژدر، نقش برجسته یارعلیوند و نقش برجسته کمالوند ثبت ملی شده‌اند. در عین حال همان زمان اعلام شد محوطه «اشکفت‎سلمان» که پیش از این تعیین عرصه و حریم مصوب داشته بازبینی مجدد شده است. 🔸منظور از بازبینی مجدد چه بوده است؟ 🔸اشکفت سلمان به شماره ۲۵۹۵ در سال ۱۳۷۸در فهرست آثار ملی ثبت شد. دی ماه سال ۹۱ هم پایگاه آیاپیر  اعلام کرده ضمن تعیین عرصه و حریم تپه‌های زبرجد، سبزعلی و شهول، حریم و عرصه اشکفت سلمان  مورد بررسی قرار گرفت و با اندک تغییراتی مورد تصویب قرار گرفت. ‼️از سال ۹۱ تا ۹۸ چه اتفاقی افتاده که این حریم مورد بازبینی مجدد قرار گرفته است؟ ماحصل این بازبینی‌ها چه بوده؟ صدور مجوز ساخت و ساز بوده؟ به عبارتی ایا میراث فرهنگی استان خوزستان  به نفع طرفداران ساخت‌ و ساز ، حریم‌ اشکفت سلمان را کوچکتر کرده است؟! 🔹در غیر این صورت، ساخت و سازی که در فیلم ارسالی دیده می‌شود بیرون حریم اشکفت است یا داخل آن؟ دقیقا شهرداری و میراث فرهنگی ایذه چه می‌کنند؟ آیا اصلا ناظری از سوی میراث فرهنگی وجود دارد؟ آیا بر ساخت‌ و سازهای ایذه نظارت می‌شود؟! 🔸تکلیف ارسال پرونده شهر ایذه با عنوان " ایذه موزه روباز سنگ نگاره ها و نگارکندهای ایلامی" به یونسکو برای ثبت جهانی به کجا کشیده شد؟ 🔸اشکفت سلمان (نیایشگاه تاریشا) بزرگترین خط نوشته میخی ایلام نو را در خود جای داده‌است. اشکفت سلمان در جنوب ایذه واقع شده و شامل چهار نقش برجسته متعلق به دوره ایلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان است. این محل پرستشگاه تریشا یکی از خدایان ایلامی بوده‌است. 🔸در این منطقه علاوه بر وجود سنگ نوشته‌ها، شامل غار و چشمه‌ای معدنی از دل کوه است که در اشکفت سلمان چهار نقش برجسته وجود دارد که دو نقش داخل غار و دو تای دیگر در خارج از غار وجود دارد. 🔸 بزرگ‌ترین نوشته خط میخی از دوره ایلامی در این غار وجود دارد که از زمان شاهک تیلامی، شاه بومی آیاپیر یا آیاتم، وجود دارد و هم‌چنین برای نخستین بار حضور مصور زن دوشادوش مرد در نقش برجسته‌های این غار دیده شده است instagram.com/miras_bashi @mirasbashi
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

👍 6
🖊آيا مليت ايرانی جایگزین دیانت اسلامی می‌شود؟ 📚بازگشت به ایرانشهر 📥حامد زارع 🖇در شماره نخست سیاست‌نامه که زمستان سال نود و چهار منتشر شد یادداشتی نوشتم با عنوان «بازگشت به ایرانشهر» و در آن با اشاره به تکاپوهای فکری استاد جواد طباطبایی، شرحی کوتاه از افق مسائل ایران ارائه دادم. اکنون دوست ارجمند امیر دبیری‌مهر با اشاره به تجمع گسترده مردم در لحظه سال تحویل امسال در تخت جمشید، آرامگاه فردوسی و حافظ و نیز همخوانی‌های ملی و آیینی، درباره یک اتفاق بزرگ فرهنگی سخن گفته و از دیگران نیز خواسته نظرشان را درباره این اتفاق مطرح کنند 🖇از ابتدای دهه نود مرحوم استاد جواد طباطبایی به فراست دریافته بود که وضعیتی در افق جامعه ایرانی در حال پدیداری است که علایق میهنی را در جایی بالاتر از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک قرار خواهد داد. همین وضعیت بود که طباطبایی را بر آن داشت تا دریافت خود از امر ملی را تنقیح و درآمدی بر ایده ایران را در مقدمه جدیدش بر کتاب دیباچه‌ای بر نظریه انحطاط ایران و همچنین کتاب ملت، دولت، حکومت قانون بسط دهد. 🖇از چند سال پیش و با توجه به نتایج نامطلوب مهندسی و مدیریت ایدئولوژیک شهروندان در داخل و سیاست‌ خارجی مبتنی بر ایده مقاومت و بسط ادبیات آن در همه عرصه‌های دیپلماتیک در منطقه، بخش قابل توجه جامعه ایران را بیش از گذشته به این تفاهم رسانده که تداوم اراده‌گرایی و در مواردی اقتدارگرایی مبتنی بر اسلام سیاسی، راهی پرتنش و پرهزینه‌ است که حکومت به هر دلیلی تصمیم بر طی طریق در همین مسیر را برگزیده است. طبیعی است که ایستادگی و مخالفت با این اراده نیز می‌تواند تبعات خسارت‌باری برای شهروندان در پی داشته باشد. 🖇اما قوه عاقله جامعه و یا به عبارت بهتر وجدان جمعی ایرانیان بدون هیچ‌گونه راهبری و یا هماهنگی، واکنشی را در برابر این تصمیمات برگزیده که نه تنها هزینه‌زا و خسارت‌بار نیست، که پرفایده و امیدآفرین است. بخشی از مردم که تمایلی به خرج کردن از جیبشان برای مقاصد نمایشی و یا شعائری معطوف به ترویج ادبیات اسلام سیاسی ندارند، مخالفت خود با اراده حکومت را با تمسک به نام‌ها، نمادها، ایده‌ها، مناسبت‌ها و قرارهایی که به نوعی با فرهنگ ایران باستان پیوند پیدا می‌کنند، اعلام می‌کنند. 🖇 این روند تا اندازه‌ای عمیق، فرهنگی، غیررسمی و توام با دلبستگی و خویشاوندی به پیش رفته و می‌رود که نه تنها هیچ رقابتی با روند پرهزینه و پرتدارکات تبلیغات رسمی ندارد، بلکه دیگر به فکر رقابت با آرمان ابلاغی حکومت نیز نیست و به نوعی در بی‌توجهی مطلقی به آن در حال پیش‌روی است. این بی‌توجهی و عدم تمایل به رقابت، نه تنها استعداد جامعه ایرانی در مواجهه با مواریث و معاریف ایران باستان را چندبرابر کرده، بلکه از مواجهه پر هزینه با هواداران گفتمان اسلام سیاسی و اتلاف انرژی در اثر این مواجهه نیز کاسته است. 🖇بدین‌ترتیب به نظر می‌رسد بخشی از مردم ایران تصمیم گرفته‌اند تا ریشه‌یابی فکری، روحی و هویتی خود را نه در چارچوب تمدن اسلامی یا اسلام سیاسی بلکه در قالب ایران، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، پیگیری کنند. حضور مردم را در میعادگاه‌هایی نظیر مقبره فردوسی، مقبره حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر به عنوان‌ مکان‌هایی که تکوین سنخی از آگاهی ملی در آنها شکل می‌گیرد در همین راستا باید تحلیل کرد./سیاست‌نامه      🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
👍 7👎 1
نوروز و مسلخ تاریخ سازی‌های نژادگرا ✍امید غیاثی/ دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تهران 🔽 در چند روزی که از شروع سال جدید ایرانی و آمدن نوروز گذشته است، نشانه‌هایی از مصادره این سنت دیرپا و از آن خودسازی‌های قومگرایانه در ایران دیده می‌شود. یک عده به دنبال‌آنند که نوروز را تنها متعلق به یک قوم یا تبار خاص از میان باشندگان جغرافیای ایران بدانند (تبار و قومیت و نژاد خودشان) و یک عده دیگر به دنبال عوض کردن مفاهیم این سنت با جعلیات تاریخی و بدون بنیاد هستند، اما باز هم هدف ربط دادن نوروز به یک نژاد یا تبار خاص است. 🔽 در پس پشت همه این مصادره‌ها، آنچه مشخص است و حتی با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است، یک نگاه رادیکال نژادی و خونی به تاریخ و سنت برآمده از آن است. زنده و پویا بودن نوروز که برای ما میراثی  برآمده از ایرانشهر ساسانی است را نمی‌توان در میان باشندگان ایران امروز نادیده گرفت، بنابراین برای پیش بردن هدف که ضربه زدن به وحدت ایران و ایرانیان است، بازی به سمت اینگونه مصادره‌ها رفته است. 🔽تمام باشندگان ایران امروز، از هر جغرافیا و با هر زبان مادری، باید این پرسش‌ها را پیش روی خود داشته باشند، که چرا نوروز در میان همه ایرانیان در این اندازه برجسته و در طی سالیان متمادی از نشانه‌های همبستگی بوده است؟ اگر این سنت به یک قوم یا نژاد خاص تعلق داشته است، در کدامین برهه تاریخی به دیگران تحمیل شده و چگونه این تحمیل ماندگار شده است؟ این پرسش‌ها را دقیقتر کنیم، به این پرسش خواهیم رسید که سنت‌های تاریخی، تا چه حد محصول تبار و نژاد و خون هستند؟ زاویه دید جدایی‌طلبانه در ایران امروز، هر کدامشان را که در نظر بگیرید، به رغم تکیه بر مسائلی چون زبان مادری، بر یک کلکتیو جمعی نژادی و تباری، و در نتیجه، خونی، بنیاد می یابد. هویت اساسا براساس یک «دیگری» شکل می گیرد و در خلأ پدید نمی آید. نقطه عزیمت ایدئولوژی‌های جدایی‌طلبانه، از زبان مادری است و چون زبان فرهنگی این جغرافیا در طی سالیان متمادی فارسی بوده است، زبان فارسی، در این زاویه دید، جای آن «دیگری» را می گیرد. در مرحله بعد، چون هر یک از زبانها خود باید ملت شمرده شوند، این زبان فارسی، بدون در نظرگرفتن تاریخ، کارکرد و نسبتش با دیگر زبان‌های جغرافیای ایران، به یک قوم یا ملت برساخته منتسب شده که جغرافیایش هم هیچ وقت مشخص نمی شود (وقتی قوم یا ملت فارس خیالی و موهوم است، طبیعتاً جغرافیایی هم ندارد). از این مرحله لایه بعدی خودش را آشکار می‌کند. ایران کشوری کثیرالمله بازنمایی  می شود با نژادهای گوناگون. نوع تقسیم بندی مدل‌های تجزیه طلبانه، در نهایت نه جغرافیایی و نه فرهنگی(زیرا کاملا مخالف با پیوندهای تاریخی و اکنونی باشندگان ایران است)، که نژادی و خونی است. 🔽دکتر جواد شیخ الاسلامی، استاد برجسته پیشین دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، یکبار خاطره‌ای در کلاس درس نقل کرده بود که در مصر با یک اسراییلی افراطی برخورد کرده است و آن فرد در مذمت هیتلر و نگاه برتری نژادی او با آب وتاب سخن گفته بود. دکتر شیخ الاسلامی ضمن همدلی و نقد نگاه خودبرتربینی نژادی نازی‌ها، این بحث را پیش می‌کشد که بسیاری از یهودیان هم خود را قوم و نژاد برتر تاریخ می‌دانند. و پاسخ آن فرد جالب توجه است:«برای اینکه ما واقعاً قوم برتر هستیم!» ایران به مثابه یک کشور کهن و با پیشینه، تداومش در طول تاریخ به دلیل هویت یکپارچه‌ای بوده است که باشندگان آن را بدون نفی کردن، در ذیل خود معنا بخشیده است. این معنا بخشی نه تباری و خونی، که فرهنگی و سرزمینی بوده است. 🔽 جریان‌های نژادگرا، اگر ایرانگرا هم باشند و تداوم و فرهنگ ایران را نژادی قلمداد کنند، از ایران چیزی نمی‌دانند. ایران براساس فرهنگی شکل گرفته است که تاریخ خود و مردمانش را ساخته و همچنان می‌سازد. ادعاهای نژادی، عملا تاریخ و فرهنگ را نادیده گرفته، ویژگی‌های مثبت سنن تاریخی را به یک نژاد خاص، و منفی را به یک دیگری حواله می‌دهد که از نژاد ادعا شده نباشد. اینجا، معنای تاریخ برابر ایستای نژاد و خون می‌شود. در نتیجه آن افقی که این زاویه دید پیش روی ما قرار می دهد، به زبان حافظ ،  آشوب مدعیانی خواهد بود که چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند. موسسه علمی تاریخی آتوسا**
Hammasini ko'rsatish...
👍 8
در ضرورت بنیادگذاری.pdf3.15 KB
👍 2👎 1
🖊چرا نوروز مختص به ایران است؟ 📚نوروز دزدی جمهوری باکو ✍سالار سیف‌الدینی 🖇نوروز، بدون تقویم خیامی و ماه‌های ایرانی معنایی ندارد. وقتی می‌گوییم نوروز یعنی روز نخستِ فروردین، نه ۲٠ (یا ۲۱) مارس. 🖇کوششِ [مصطفی کمال] آتاترک برای «ملّت‌سازی»، از این‌رو موفّق بود که ملّت‌سازی او با تاریخ‌سازی هم توأم شد. یعنی دستگاه فرهنگی رژیمِ او، با انکار ارزش‌های دوره‌ٔ عثمانی، تاریخی نسبتاً جدید را بدون اینکه به فرهنگ ملّت‌های موجود دست‌بُردی بزند، دست و پا کرد. 🖇اوجِ دستبرد تاریخ‌نگاری رسمی در دوره‌ٔ [مصطفی کمال] آتاتُرک این بود که به سومر و هیتیت‌ها که هیچ دولتِ زنده‌ای مدّعی آنان نبود ناخنکی کوتاه بزند که به هر حال، مشکلی غیرآکادمیکی ایجاد نمی‌کرد و آن هم پس از چند دهه فراموش شد. به‌طور کلّی [مصطفی کمال] آتاتُرک، زبان و تاریخی را از نو تأسیس کرد و به همین دلیل به صفت «پدرِ تُرک‌ها» شناخته می‌شود. 🖇یعنی تُرک‌ها به‌عنوان یک ملیّت با [مصطفی کمال] آتاتُرک و با الغای خلافت، متولّد شدند. روشن است که درونِ دستگاهِ خلافت، فقط می‌توان امّت بود نه ملّت. پس [مصطفی کمال] آتاتُرک در ۱۹۲۴ [میلادی] ملّتی نو با فرهنگ و تاریخی جدید ساخت. 🖇امّا خاندانِ علی‌اف [در باکو] نسخه‌ای کم‌هوش و مضحک در جعل و سرقتِ تاریخ است. شیوه‌ٔ آن‌ها برخلاف [مصطفی کمال] آتاتُرک، تأسیس نیست، سرقت است. انگار شاعری دوره‌گرد، غزل‌های حافظ را دزدیده و به نام خود بخواند، همگان هم می‌دانند که غزل‌ها، از آن حافظ است امّا شاعر دوره‌گرد به قدری وقیح است که به کارش ادامه دهد. 🖇این نوع نزدیک شدن به نوروز مثل آن است که کت و شلواری بر تَن میمون کنیم و از مردم انتظار داشته باشیم که به او احترام بگذارند، ولی نه‌تنها احترامی در کار نیست، بلکه موجب تفریح هم خواهد شد. 🖇کشوری که مدّعی نوروز است، نخست باید گاه‌شماری ایرانی، مبتنی ماه‌های آن را بپذیرد، زیرا بدون پایان اسفند و آغاز  فروردین، نوروز بی‌معناست./سیاستنامه 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
👍 8
پیراهن سیندرلا و جامه نوروزی ✍ نویسنده: مریم روشن‌بین /دانش‌آموخته زبان و فرهنگ باستان احتمالاً خیلی‌هامان هنگام تماشای کارتون سیندرلا در لحظه‌ای که خواهران ناتنی‌اش پیراهن او را پاره‌پاره می‌کردند تا او را از رفتن به میهمانی حاکم بازدارند، غمگین و مضطرب شده‌ایم. این همان حکایتی است که در سال‌های اخیر به خوان نوروزی یا همان هفت سین خودمان رفته است. شاید ده، دوازده سال پیش بود که اولین یادداشت‌ها در فضای مجازی دربارۀ اینکه «سکه» واژه‌ای عربی است و جایش در خوان نوروزی نیست، منتشر شد و مردم با نقل آن یکی دو سالی مشغول این بحث بودند. تا اینکه پای سبزه و ماهی قرمز هم به میان آمد، اخیراً نیز مطالبی دربارۀ سمنو گفته می‌شود. اما دیگر بحث بر سر واژه‌ای عربی نیست بلکه پای طبیعت و محیط زیست به میان آمده است. یادداشت‌های مکرر پشت هم نوشته می‌شوند  که ماهی قرمز بومی ایران نیست و به محیط زیست آن آسیب می‌رساند؟! یا دربارۀ سبزه و گندم مصرفی برای آن می‌گویند که حیف و میل می‌شود. این یک جور استاندارد دوگانه است.چرا که می‌توان بی‌شمار مثال دیگر از این دست برشمرد.  هر ساله بیش از صد میلیون درخت کاج در سراسر جهان برای جشن کریسمس انداخته می‌شودو اگر از مصرف نارگیل در مراسم مذهبی هندوان چیزی نگوییم بهتر است. مشخص نیست چه حجمی از نان به دلیل عدم مدیریت دور ریخته می‌شود یا چقدر کاغذ برای کتاب‌های درسی کنکور که هر ساله نیاز به تجدید چاپ دارند، مصرف می‌شود. به نظر می‌رسد در دل گفتارهایی از این دست پای مغالطه در میان باشد. یکی از ترفندهای پرکاربرد مغالطه «آمار پراکنی» است.  صرف ارائه کردن آمار، به خودی خود بیانگر هیچ گونه واقعیتی نیست. بلکه بیشتر آمارها هر چقدر هم که مطابق واقعیت باشند اگر به‌صورت دستچین شده ارائه شوند مصداق «دروغ های مسلح» هستند. مثلا اگر بگوییم سالانه x تن گندم برای سبزه خوان نوروزی دور ریخته می‌شود بدون اینکه اشاره‌ای به‌کل مقدار هدر رفت گندم و درصد نسبت بین این دو کنیم، چیزی که از سخن ما برداشت می‌شود دلسوزی برای محیط زیست نیست، بلکه به نظر می‌رسد اهداف دیگری در پس آن وجود داشته باشد. پرسش این‌جاست که تاختن به سنت‌های یک ملت با ابزار محیط زیست یا ترفندهایی از این دست تا به کجا ادامه دارد؟ آیا حامیان محیط زیست از آمارهای جهانی آگاهند؟ یا عامدانه می‌تازند؟ سنت ستیزاند یا ایران ستیز؟ و ما مردم کجای این کشاکش ایستاده‌ایم؟ مسئولیت ما چیست؟ قرار است ایران و فرهنگ کهنش از کدامین ضیافت باز داشته شوند؟ /موسسه علمی تاریخی آتوسا 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
👍 10
🔺درحاشیه آسیب دیدن بناها و آثار تاریخی ایران در چهارشنبه‏‌سوری با نارنجک‏‌های دستی میراث‌سوزی ✍ افشین امیرشاهی 🔸چهارشنبه‌سوری امسال شاهد چند اتفاق تلخ بودیم که یکی از آنها تخریب میراث فرهنگی ایران با نارنجک دستی بود. آخرین چهارشنبه سال، کتیبه تاریخی خشایارشا هخامنشی در گنج‌نامه همدان آسیب دید. پل خواجوی اصفهان و طاق‌های بسیار زیبا و خیره‌کننده آن در قسمت میانی با نارنجک دستی هدف قرار گرفت و در و دیوار خانه فروغ فرخزاد در محله امیریه تهران با مواد محترقه، رنگ سیاه به خودش گرفت. 🔸تخریب میراث فرهنگی کشورمان در چهارشنبه‌سوری شاید در نگاه اول جدای از اینکه بسیار ناراحت‌کننده است، تعجب برانگیز هم باشد. اما اگر دقیق‌تر مشاهده کنیم، متوجه می‌شویم چنین اتفاقی یک‌شبه رخ نداده است، بلکه بخشی از سیاست‌های فرهنگی کشور در طول سال‌های گذشته زمینه‌ساز چنین اتفاقات ناراحت‌کننده و تأسف‌باری بوده است. 🔸چون بسیاری از سیاست‌های رسمی کشور به سیر فاصله گرفتن جامعه ایرانی از میراث فرهنگی منجر شده است. سیاستگذاران کشور در سال‌های گذشته بی‌توجهی‌های فراوان نسبت به آیین و رسوم ایران صورت داده‌اند. حتی برخی از آیین‌های باستانی ایرانیان را نفی کرده‌اند. برگزاری برخی از آیین‌ها و میراث ایرانی، همواره دشواری‌های خاص خودش را داشته است. هیچ‌گاه ندیده‌ایم حکومت خودش متولی برگزاری چهارشنبه‌سوری شود و شرایط و امکاناتی برای جشن و شادی مردم فراهم کند. چهارشنبه‌سوری را  گاه معادل آتش‌پرستی تعریف کرده‌اند. رسم قاشق‌زنی تقریباً برچیده شده و کمتر خبری از آن در مراسم شبِ چهارشنبه آخر سال به چشم می‌خورد. نوع مواجهه حکومت با آیین‌های ایرانی باعث‌شده که بسیاری از ما فرهنگ و رسوم کهن‌مان را فراموش کنیم. چه زمانی به یاد دارید که مسئولان ما خودشان برای شناخت این سرزمین باستانی و آیین‌هایش تدارک مناسبی صورت داده باشند؟ 🔸میراث فرهنگی ایران در سال‌های پس از انقلاب بی‌مهری‌های فراوانی به خود دیده و حرمت خودش را از دست داده است. پس دور از ذهن نیست مراسمی مثل چهارشنبه‌سوری که رسم و رسوم خاص خودش را دارد به بیراهه برود و به ترقه‌بازی و منفجر کردن نارنجک دستی محدود شود که هرسال چندین و چند کشته و مجروح، ساختمان‌های تخریب‌شده و به‌تازگی میراث فرهنگی آسیب‌دیده در پی دارد. 🔸متاسفانه در چهل و اندی سال گذشته بسیاری از مدیران کشور درد میراث فرهنگی نداشتند. کسی که به چیزی علاقه داشته باشد درد آن را هم پیدا می‌کند، پس برای حفظ آن چیزی که دردمندش است، تلاش می‌کند. اگر یک مدیر دولتی یا نماینده مجلس درد احداث پتروشیمی در محیط زیست را داشته باشد برای انجام آن اقدام می‌کند. اگر کسی چهارشنبه‌سوری را معادل آتش‌پرستی بداند طبیعی است که درجهت آن چیزی که دردش را دارد، حرکت خواهد کرد. اگر یک نفر به ایده‌ای متکی باشد تلاش می‌کند که آن ایده گسترش پیدا کند و از بین نرود. متاسفانه ایده حفظ محیط زیست، ایده توجه به میراث فرهنگی و ایده تقویت آیین‌ها و رسوم ایرانی در سال‌های اخیر کمرنگ شده و در حاشیه قرار گرفته است. 🔸البته این به حاشیه‌رفتن‌ها نه از طرف اهالی فرهنگ و هنر، دانشگاهیان و مردم، بلکه از سوی اهالی ثروت و منزلت بوده است. یعنی کسانی که پست دولتی داشته‌اند و از پول و امکانات مناسب و جایگاه سیاسی بالا برخوردار بوده و هستند.نتیجه اینکه متاسفانه نسبت به آثار برجای‌مانده از پیشینیان خودمان که دارای جایگاه فرهنگی است بی‌توجهی کرده‌ایم. 🔸البته مبانی نظری، رفتاری و گفتمان حاکمیت در سال‌های اخیر به‌خصوص در دو سه سال گذشته بسیار تضعیف شده و ریزش پیدا کرده است. فرهنگ رسمی در این سال‌ها به شدت جذابیت خودش را از دست داده و ظرفیت تولید آن نیز آسیب دیده است. در نتیجه فرهنگ غیررسمی به تدریج جای فرهنگ رسمی در کشورمان را گرفته است. 🔸با توجه به شرایط کشورمان، ضروری است که اهلیت ما نسبت به فرهنگ و سرزمین‌مان دوباره اصلاح شود. اهلیت به فرهنگ، حس تعلق ایجاد می‌کند و هویت‌مان را تقویت خواهد کرد. اگر هویت‌مان تضعیف شود تعلق‌مان به این سرزمین کاهش پیدا می‌کند. میراث فرهنگی مثل ریشه یک درخت است که آن را زنده نگه می‌دارد. باید ریشه‌هایمان را دریابیم. باید درد میراث فرهنگی داشته باشیم که اگر این‌طور باشد برای حفظ آن تلاش خواهیم کرد. 🔸باید درباره میراث فرهنگی‌مان بجوییم، بکاویم، بپرسیم و بدانیم تا دوباره اهلیت فرهنگی‌مان اصلاح شود. بدانیم که نسبت‌مان با تاریخ و فرهنگ‌مان چیست؟ بفهمیم که سرچشمه‌هایمان از کجاست و به چه سنت‌ها و میراثی از سرزمین‌مان باید تکیه کنیم. اکنون زمان اصلاح اهلیت‌های فرهنگی‌مان فرا رسیده است./هم میهن 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
👍 9
آیین چهارشنبه سوری ✍ ابوالقاسم اسماعیل‌پور جشن چهارشنبه سوری در اصل جشن سوری نام داشت و اصطلاح چهارشنبه احتمالا بعد از اسلام به آن افزوده شده است. چون پیش از اسلام، واژه های شنبه و یک شنبه در میان زرتشتیان رواج نداشت و برای روزهای هفته از نام ایزدان استفاده می کردند مثل هرمزد روز، بهمن روز و غیره... اطلاق لفظ چهارشنبه برای این جشن دقیقا معلوم نیست. اما ایرانیانِ زرتشتی مانند یهودیان و برخی از اقوام دیگر ایرانی از شنبه، یکشنبه و... بهره می بردند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه اشاره ای دارد به این که اول شب چهارشنبه در نزد یهودیان ایران، ساعتِ آفریده شدنِ خورشید بوده و چون در یکی از گاهشماری های قدیم، آغازِ شب چهارشنبه را مبدا سال قرار داده اند، این روز، روز خاصی شد و جشن و شادی چهارشنبه سوری شاید به این دلیل باشد. شاید هم عدد چهار در چهارشنبه نماد چهار فصل سال باشد که در این روز به پایان می رسد. به هر جهت، جشن سوری عبارت بوده از روشن کردن آتش برای گرم کردن هوا و زود رسیدن بهار و نوروز. در نزد ایرانیان باستان، آتش مظهر پاکی و پاک کنندگی و از میان برنده ی آلودگی ها بوده،و آتش را مقدس می دانستند. آتش افروزیِ جشن سوری در واقع جشنی بسیار کهن و باوری عامیانه بوده و بیشتر جنبه ی جادویی داشته است، و به راستی جادوی گرم کردن هوا بود تا خورشید نزدیک تر شود و گرما به زمین برسد. از نظر نجومی در آغاز نوروز، خورشید از برج حوت (برج ماهی) به برج حمل (برج بره) می آید یعنی به زمین بسیار نزدیک می شود. در شب چهارشنبه سوری، آتش می افروختند تا زردی و سستی و رخوت زمستانی از تن دور شود و سرخی و گرمی آتش به انسان برسد. در برخی از مناطق ایران، از جمله در آذربایجان و همدان در چهارشنبه سوری، تندیسه و مظهری از زمستان درست می کردند و آن را می زدند و از آبادی بیرون می کردند و جشن می گرفتند. حتی امروز هم در شب چهارشنبه سوری بچه ها معمولا صورت خود را می پوشانند یا چادر برسر می کنند و به در خانه ها می آیند تا هدیه بگیرند.این یک آیین معمولی است ولی می توان آن را با بازگشت فره وشی ها یا ارواح متوفا سنجید.(ص ۳۵ _ ۳۶) منبع: ابوالقاسم اسماعیل‌پور، چشمه های بیدار. جستارهای ایران شناسی، تهران. انتشارات هیرمند. چاپ اول، سال۱۳۹۶ پایان 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
👍 5
02:00
Video unavailableShow in Telegram
موزیک ویدیو بسیار زیبا و کمیاب چهارشنبه سوری همراه با اجرای رقص بسیار زیبا از گروه کُر دختران ایران 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
9.12 MB
👍 4
01:09
Video unavailableShow in Telegram
🔴 بیست و یکم اسفندماه، روزِ بزرگداشت حکیم نظامی گنجه‌ای، شاعر و ادیب نامدار ایرانی گرامی باد. 🆔 @atusa_sbu
Hammasini ko'rsatish...
2.28 MB
👍 4
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.