cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

•𝙝𝙤𝙩🔞𝙡𝙪𝙨𝙩•

•| همونجا که صدای ناله هامو با لبات خفه میکنی❤️‍🔥 •| پارت گذاری به صورت منظم و روزانه✨ •| کپی ممنوع❗ •| خرید vip و تبلیغات: @lAdmin_vipl

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
3 183
Obunachilar
-1724 soatlar
-607 kunlar
-2430 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
پارت جدیدو خوندین!؟🫀🌱
3110Loading...
02
_ #اووووم بابایی... ک*یرت خیلی #داغههه ک*یرشو رو ک*صم بالا پایین میکرد و #صدای آبامون تو سکوت #اتاق پیچیده بود. کلاهک*شو رو ک*ص #خیسم کشید و آروم لب زد: _توله چه زود #اب‌ راه انداختی...وقتی میای پیشم باید سه بار ار*ضا بشی... از حرفش #پیچی از سر #لذت به بدنم دادم که یه دفعه ک*یرشو با #فشار تو ...🔞💦 https://t.me/+9G_M6BN0nro3MzBk https://t.me/+9G_M6BN0nro3MzBk #دارای_محدودیـت_سنی🔞🚷
3670Loading...
03
بابا لنگ دراز س*کسی🔞🫦 #Part67 -آخ بابایی تلمبه بزن #آهههه ک*صم خیلی #خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر #ددیم س*کس میکردیم و ک*صم ک*یر #کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از #ترس پا به #فرار میذاشت. #سینه هامو تو دستش گرفت و #غرید: -هزار بار بکنمت باز #تنگی ؛ ج*نده کوجولوی بابا . #ناله کن . ناله کن تا ک*صتو #پاره نکردم #محکم خودش رو بهم #کوبید که از درد #جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+9JLCZDLh6yg1ZmQ0 https://t.me/+9JLCZDLh6yg1ZmQ0
2400Loading...
04
#انگشتشو لای ک‌*ص تپل و 💧دارم کشید. - لنتی چقد ک*ص پرموت آب داره.... فکرکنم بتون# کل زمینای اینجا رو با ک*صت آب بدی... #ناله ای کردم و #سرشو به ک‌*ص صورتی و #تنگم فشردم #لیسی بین شیار ک‌*صم زد که #اه بلندی کشیدم - #اهههههه منو به ف*اک بده مدیر..... به حرفم گوش کرد و زبون #داغش رو لول مانند تو ک*ص #تنگم فرو کردو چرخوند براثر این حرکتش آ...ب ک*ص #تنگم پر فشار بیرون اومد و تو #دهنش ریخت... #جیغی از لذت کشیدم و بی‌طاقت....🙊🔞💦 https://t.me/+wmi97dHeO7RlYjNk https://t.me/+wmi97dHeO7RlYjNk
3280Loading...
05
#پارت۱ - #اهههه ایییی…عموجون ک*صم خیلی #درد میکنه…اهههه…گشادم کن عمو…#اهیییی اسپنکی به با*سن ژله ایم زد و #پاهامو از هم #بیشتر باز کرد -جووون قربون ک*ص #تنگت برم…شل کن خودتو تا دسته #بکنم توت…اههه دستامو روی #نوک سینه های سیخم گذاشتمو و #مالیدمشون و عمو #تندتند توی ک*ص پر از آب و #تنگم تلنبه های #سرعتی میزد -اویییی…خیلی #درد میکنههه…اهیییی #جرم بده عمو…اهییی دلم میخاد ک*ص و ک*ونمو باهم #جر بدی…اههییی دیلدو رو از روی #تخت برداشت و روی سوراخ #تنگ ک*ونم تنظیمش کرد -جوون خودت خاستیا س*کسی لیدی … و همزمان با ک*یرش توی #سوراخ ک*ونم فرو کرد که از درد #جیغی بلند کشیدم و…🔞💦 https://t.me/+JemG62G9X89lMmJk https://t.me/+JemG62G9X89lMmJk
2320Loading...
06
روی ک*ص مشتری ژل ریختم و حسابی #مالیدمش که صدای آه و #نالش در اومد چو*چو*ل #خیسش رو بین #انگشتام گرفتم و #فشارش دادم که #جیغ بلندی کشید ح*شری نگاهش کردم و گفتم: - نظرت چیه قبل #داغ شدن دستگاه یه حالی به #تپلی بین #پات بدم؟😈💦 - #آهههه.... #جرم بده اپراتور ح*شری هورنی دستگاه لیزر رو برداشتم و تهشو یه #ضرب وارد #سوراخ تنگ ک*صش کردم که #جیغ بلندی کشید......🙊💦🔞 https://t.me/+PQ3JLDL_ZOk1YzNh https://t.me/+PQ3JLDL_ZOk1YzNh اپراتور لیزر ح*شری ک*ص #تنگ مشتری رو با دستگاه لیزر #جر میده.....🔞💦❌️
1150Loading...
07
حس میکردم از #عقب دارم #پاره میشم. حتی نگه داشتن خودش #توم اصلا عادی نشد و واقعا داشتم #جر میخوردم. کوچکترین تکونی که میخوردم بدترین #درد بود برام. به دیوار #حموم چنگ میزدم و فقط التماس و #جیغ و گریه بود که تو فضا #میپیچید... #دستشو از #زیر شکمم پیچیده بود و #خودشو توم عقب #جلو میکرد. چقد مگه #حجم مر*دونگیش بزرگ بود که اینقدر #درد داشتم! _کمتر #جیغ بزن گلوت #زخم میشه... خودتو شل کن #دردت کمتر میشه... چقد #تنگی تو _ #ددی... د...دی تو رو خدا.. گوه خوردم.. ددی... ددی بسه... داره #پاره می..شه... ددیییی... تو رو خدا #بستههه...🙊🔞💦 https://t.me/+bfV4YttaF6A5NTk8 https://t.me/+bfV4YttaF6A5NTk8 ددیش تنبیهش کرد😈💦
1160Loading...
08
#ددی ماشین سک**س محبوبش رو روی دور #تند گذاشت و #محکم داخلم #فرو کرد که #جیغ بنفشم تو تمام اتاق پیچید. - #اههههه....اهههه دد... #ددی... لطفا! - لطفا چی؟! بیشتر بگ*ا بدمت دختر کوچولوم؟؟ اجازه هیچ گونه #مخالفتی بهم نداد. دیلدو #کلفتی تو #سوراخ پشتم #فرو کرد و.....🔞💦 https://t.me/+fTLxI3nbg-FkNjA0 https://t.me/+fTLxI3nbg-FkNjA0 ⭕️ ددی خشنی که لیتلش رو زیرماشین سک*س و دیلدو میگ*اد و....🙈💦
1000Loading...
09
#part6 - #اههه…کوهیار…ک*صم #قرمز شده و پف کرده… #اهییی..زودباش تمومش کن…دارم تحریک میشم… #اهههه #نفساش صدا دار شده بود و #لای چاک ک**صش #خیس خیس شده بود و #ترشحاتش هر لحظه #بیشتر میشد قلم #تتو رو اروم روی ک*ص پف کرده و #خیسش میکشیدم تا #بیشتر تحریکش کنم ک*یرم سیخ سیخ شده بود و #دلم میخاس #سوراخ تنگ و خیسشو #جر بدم و خودمو داخلش #بکوبم روی تخت رفتم #چشماش رو از حش*ریت بسته بود روش خیمه زدم و ک*یرم رو به ک*ص خیس و #داغش مالیدم همزمان #لبامو روی لبش گذاشتم تا جلوی مخالفتشو بگیرم و توی یه حرکت #انگشتمو…👅👇💦 https://t.me/+lH4e6ONQcB85YzE0 https://t.me/+lH4e6ONQcB85YzE0
2260Loading...
10
تو vip به پارتای هیجانی رسیدیم که شما چند ماه دیگه اونارو تو چنل اصلی میخونین😍🤌🏻 بیشتر از 190 پارت آپلود شده و هرروز داره این فاصله بیشتر و بیشتر میشه❗️ «3 ماه از چنل اصلی جلوتریم» 🔻پارت گذاری چند برابر چنل اصلیه «هفتگی 14 پارت»✨ 🔻رمان در vip زودتر به پایان میرسه! 🔻قیمت: 40 تومان✨ ❗توجه داشته باشین که با افزایش تعداد پارت‌ها در vip هزینه عضویت در vip افزایش پیدا میکنه❗ برای خرید vip زودتر به ادمینمون پیام بدین❤️‍🔥👇🏻 @lAdmin_vipl @lAdmin_vipl
4400Loading...
11
#مهتــا🦋✨ #پارت96 درو بستم و روی تخت دراز کشیدم بعدش شماره کیانو گرفتم و دم گوشم گذاشتم هنوز چند تا بوق نخورده بود که صداش تو گوشم پیچید: - جانم عشقم!؟ لبخندی رو لبم نشست: - دلم برات تنگ شد خواستم صداتو بشنوم - وقتی میگن دل به دل راه داره یعنی همینااا منم دلم برات خیلی تنگ شده عمر کیان! امیر خونس!؟ - آره تو اتاقشه امشب زیاد حوصله نداشت وقتی اومد خونه یه راس رفت تو اتاقش - پس آماده شو تا نیم ساعت دیگه جلو در منتظرتم - چی داری میگی کیان! میگم امیر خونس! هم گفتم که امشب اصلا حوصله نداره نمیخوام ببینتت الکی دعواتون بشه میدونی که چند وقته همش باهات لج میکنه - من با خودت کار دارم مهتا امیر قرار نیس منو ببینه! - یعنی چی!؟ میخوای چیکار کنی!؟ - تو آماده شو بدون سر و صدا بیا بیرون... - دیوونه شدی کیان!؟ این وقت شب کجا بیام!؟ اصلا امیر بفهمه چیکار کنم من!؟ - دیوونگی کار عاشقاس عشق من! زود آماده شو منتظرم نزار... - ولی کیان... - تا نیم ساعت دیگه جلو در خونتونم...
4350Loading...
12
🫀✨️
4240Loading...
13
پارت رمان نبود بلف🔞💦🙈 _ #آههه ولم کنیددد آخ #آیییی آههه دزدا ولی با شهو*ت تو ک*صم تلمبه میزدن و بی توجه به #گریه هام یکی #ک*یرشو تو #ک*صم و یکیشون تو #کو*نم تلمبه میزد.. تحریک شده بودم اما همچنان #وحشت کرده بودم... + #اووف داداش #ک*یرتو از تو #کو*ن این ج*ده دربیار و بزار #دهنش الان لو میریم... دوباره #جیغ زدم که یهو #ضربه ای تو #دهنم خورد و همزمان دهنم از #ک*یرش پر شد.. عوق زدم و سعی کردم #خودمو عقب بکشم که یکدفعه آب #ک*یرش تو #ک*صم پاچید و.....💦🔞 https://t.me/+Ll4lLYLvDMUyNDc0 https://t.me/+Ll4lLYLvDMUyNDc0
2160Loading...
14
- دوست دارم وقتی دارم توی ک*ص #داغت تلمبه میزنم یجوری #جیغ بکشی که تا هفت محله اون ور تر #همه بفهمن غیاث داره #خالشو میگ*اد... - #اوووووم غیاث خیلی #کلفتی... با شنیدن صدای #ناله‌هام ح*شری تر شد و تلمبه‌هاش #محکم‌تر شد که همین لحظه...🙊🔞💦 https://t.me/+MraDj3djRmE1ZjM0 https://t.me/+MraDj3djRmE1ZjM0 فکر میکنه خانواده‌اش رفتن بیرون، داره با خاله‌ی‌ ناتنیش س*ک*س میکنه که پدربزرگش میاد و...❌🔞
1500Loading...
15
ک*ص بدون مو و #صورتیش توی خواب #نبض می زد ح*شری خم شدم و ک*صشو بو کردم #بوی توت فرنگی #میداد #انگشتمو روی چو*چو*لش کشیدم و زبونی روی شیار ک*صش کشیدم که تو خواب #ناله ای کرد و غیر ارادی ک*صشو #بیشتر به دهنم چسبوند -ج*نده سگ ح*شری زده بالا ک*یر #درازمو از توی شورتم بیرون کشیدم و چند بار روی چو*چو*ل #خیسش کوبیدم - #آه فا*ک ابشار راه انداختی ترسا ک*یرمو توی ک*صش فرستادم و با اولین تلمبه #چشماش باز شدن #خشن موهاشو تو مشتام گرفتمو وادادش کردم رفت و برگشت ک*یرمو توی #سوراخش تماشا کنه تلمبه های #عمیق و سرعتیم #ناله و #جیغشو در اورده بود و در اخر با #تنگ شدن ک*صش دور ک*یرم به ار*گاسم رسید و....❌🔞💦 https://t.me/+sAChGVXRyqkwOGI0 https://t.me/+sAChGVXRyqkwOGI0
1440Loading...
16
اسپنک #محکمی روی با*سن دخترک زد که پوست سفیدش را #قرمز کرد: +نگران بودی چون #فلجم نتونم بهت درست حال #بدم...؟💦 خودش را #محکم‌تر درون #سوراخ زمرد #کوبید که #جیغ او را درآورد، داریوش به سمتش خم شد و زمزمه کرد: خب حالا که خودم رو درمان #کردم نظرت درباره‌ی سکـ*ـس‌مون چیه؟♨️ زمرد از #شدت درد و #لذت به گریه افتاده بود و ملحفه رو #چنگ زد که داریوش شیشه‌ی مشروب را از روی میز #چنگ زد و همان‌طور که آن را به #سوراخ پشت زمرد نزدیک می‌کرد، #غرید: شاید باید پشتت رو هم #جر بدم که به اندازه‌ی کافی لذت ببری کوچولوی #خیانت‌کار...🔞💦❌️ https://t.me/+oBJ_5IQAsGwzNjc0 https://t.me/+oBJ_5IQAsGwzNjc0
1640Loading...
17
#رمانی‌_که_با_هر_پارتش_آبتو_میاره🔞🔞 همین طور که زیر تلمبه هاش #میلرزیدم، جیغ کشیدم: - #اوووف! مرصاد! ک*یر تو خیلی عالی تر از ک*یر آرشه! جوری که تو با ک*یرت #سوراخمو جر میدی، هیچ وقت #پسرت نتونسته منو بگ*اد با هر تلمبه ای که میزد، تخمای #بزرگ و سفت شده‌اش به ک*صم می‌خوردن. - ک*ص تو ام از ک*ص #زن خودم خیلی بهتره #عروس ح*شری من! ک*صت #تنگتر و شیرین تره اونقدر که دلم می‌خواد هر روز سال بگ*امت...🤤🔞💦 https://t.me/+WTtMA7vD3EE2ZDNk https://t.me/+WTtMA7vD3EE2ZDNk
3030Loading...
18
برادرشوهرم لبه های #نانازم و باز کرد #زبونش و تو شیار ک*صم کشید - #اوووممم...توماج ... #تندتررر...الان داداشت میاد -بگو واسه‌ کی #خیس کردی؟ #اه کشیدم: -واسه تو...واسه برادر #شوهرم -دلت میخواد #جرت بدم؟ - #اههه...اررره...ک*صم و #جر بده -ک*یر #کلفت و درازش و #فرو کرد تو ک*صم و #تندتند تلمبه زد : -چقدر تنگ و #داغی ج*نده انگار داداشم نتونسته گشادت کنه #پاهام و گرفت و باز کرد: -لنگات و وا کن ج*نده اول به ک*یرم سرویس میدی بعد ... در یهویی باز شد و...🙊🔞💦 https://t.me/+FWlKQR2el-1mZjE0 https://t.me/+FWlKQR2el-1mZjE0 به برادر شوهرش ک*ص میداد که یهو شوهرش از ماموریت میاد و ...❌🔞
2730Loading...
19
س*کس‌ تو‌ مدرسه🔞 #پارت_10 - #آهههه معلم #جر خوردم خواهش میکنم #تندترررر به میز #چنگ زدم و تلمبه هاش انقدر تو ک*صم #تند بود که پایه صندلی #شکست -تا حالا دختربچه سال نگ*اییده بودم #اوففف عجب ک*ص #خیسی داری مادر ج*نده از تحقیرهاش #لذت میبردم... پسرش که تا الان فقط ج*ق میزد بلند شد و #سیلی به سینه های #کوچیکم زد _کو*ن و ک*صشو #جررر بدیم که دیگه تو کلاس #خرخونی نکنه _اوممم #آهههه پااااره شدمممم #ددی هردوتون همزمان #بکنید تو ک*صم باورم نمیشد من خرخون و مظلوم کلاس اینجوری دارم #زیر معلمم و پسرش اینجور ه*رزه بازی در میارم🙊🔞💦 https://t.me/+RJjyHhlrwpxjZDU0 https://t.me/+RJjyHhlrwpxjZDU0 دانش آموز س*کسی هرروز تو کلاس #زیر معلم و پسرش #جر میخوره🙈🔞💦
2820Loading...
20
چشمهام از #درد و لذت بسته شد و با ته مونده ی توانم سعی کردم راضیش کنم: _پرهام #بسه دیگه نمیتونم...! #کمرمو گرفت و کشیدم #جلو. عضوشو از داخل وا*ژنم بیرون کشید و قبل از اینکه بفهمم میخواد چیکار کنم روی #سوراخ پشتم تنظیم کرد من #جیغ میزدم و #زور میزدم و پرهام کو*نمو #پاره می‌کرد. کیسه آبم پاره شده بود و سر #بچه بیرون اومد. پرهام بچه رو گرفت و #تندتر کو*نمو #پاره کرد و داد زد: _زود باش #زور بزن بچم چیزیش بشه برت میگردونمت #زیر همون مردا #پاره ات کنن... با #جیغ و داد زور زدم و بچه کامل #بیرون اومد و همون #لحظه پرهام ار*ضا شد و جلوم #فرو کرد: _انقدر میگ*امت نُه ماه دیگه #زیر خودم #زایمان کنی ج*نده...🙊🔞💦 https://t.me/+sAChGVXRyqkwOGI0 https://t.me/+sAChGVXRyqkwOGI0
2850Loading...
21
_ #ایییی داداشی سوراخـ*م #میسوزه بسه... در حالی که با شدت تلمبـ*ه میزد با صدای حشـ*ری لب زد : _ مگه نگفتی منو طوری که بابا مامانو میـ*کنه،بکـ*ن؟ طاقت بیار جـ*نده #کوچولو... شدت تلمـ*به هاشو بیشتر کرد که صدای #جیغم بلند شد: _ #ایییییی سـ*وراخم #پاره شد... انگشتشو تو بهـ*شتم #فرو کرد که صدای مامان بلند شد و...🔞💦 https://t.me/+sNKUoXaIZuw2ZGZk https://t.me/+sNKUoXaIZuw2ZGZk
3150Loading...
22
کارگردان #کات زد و به جای امیر مرد #سیاه پوستی #لخت با ک*یر #بزرگش اومد داخل. #پاهامو باز کرد و #کلاهک ک*یرشو به #ترشحات ک*صم آغشته کرد که #ترسیده گفتم: _ قرارمون این نبود... من تو قرارداد گفته بودم که فقط با #شوهرم س*کس میکنم! #کارگردان توجهی به حرفم نکرد و دکمه ضبط رو زد و همون #لحظه مردی که #روم خیمه زده بود کل ک*یرشو کرد تو #سوراخم و صدای #جیغم...🙊🔞💦 https://t.me/+H5tWymIu9-pkNGYx https://t.me/+H5tWymIu9-pkNGYx سرگذشت زن و شوهر ایرانی که بخاطر پول پو*رن استار میشن🔞💦‼️
1300Loading...
23
-ک‌*ص خواهرت #صورتی تر بود!🔥 با #عشوه دستمو روی آ*لتش کشیدم. -ک‌*ص منو نمیپسندی؟ -ک‌*ص تو #سیاهه... مال خواهرتو میخوام. چشم غره ای بهش رفتم. -ولی الان من #زنتم! باید فقط منو #بکنی...🔞 به زور روی ک‌*یرش نشستم. برای #جری کردنش دم #گوشش پچ زدم: -خواهرم از #سایزت راضی نبود که ولت کرد! امیدوارم تو این دوسال دارو استفاده #کرده باشی... اینو که گفتم #جری شده روی #تخت هولم داد....🔞💦 https://t.me/+OlxKufYKQxtkZDJk https://t.me/+OlxKufYKQxtkZDJk
1250Loading...
24
پارت جدید✨️ ری‌اکت یادتون نره و خوشحال میشم نظرتونو هم درمورد رمان برام بنویسین🥹🤍🤌🏻
3850Loading...
25
رفیق شوهرش #خشن میگ*ادش...😈💦 با #شدت توی وا🍓ژنم #تلمبه میزد و صدای برخورد تخماش به چو*چو‌*ل‌ #خیسم حشر*ی ترم میکرد... گازی به نوک‌ #سینم زد که #جیغی از سر #درد و لذت کشیدم. نیشگونی از #سینم گرفت و #غرید: - الان صدای زوزه‌هات هردومونو بگ*ا میده... نمیخوای که میثم بفهمه رفیقش داره توی اتاقش #ک🍓ص و #کو🍑ن زن س*کسی شو #جر میدم...🤤🔞💦 https://t.me/+tdvho25qYhY5NDA0 https://t.me/+tdvho25qYhY5NDA0 *پارت اول رمانش نبود لفت بده...🤫
2510Loading...
26
یه جوری #دلمو برده بود که وسط مهمونی کشیدمش تو #دسشویی... #دستمو زیر لباسش بردم و بیخ #گوشش دم زدم : _کوچولوی #هات، چه خوب که #مال من شدی...😈❤️ همون‌جور که #میمالیدمش با صدای ظریف #دخترونش گفت : _ #ددی کورش #نکنننن.‌. داری اذیتم #میکنی...🧔🏻🥺 در حالی که #چنگی به ماتحتش زدم بیخ گوشش با صدای #خمار گفتم : _حرف نباشه #زن من باید #زیر پام #درد بکشه .. یه جوری همین جا سرویست میکنم که هفته ی دیگه تو #بیبی چک خبر #بارداریتو بهم بدی🤰🏻🤱🏻👶🏻 در حالی که سعی میکرد #جلومو بگیره #لباساشو تو تنش #جر دادم و ...🔞💦 https://t.me/+OOrHBWolB8ZhOTI0 https://t.me/+OOrHBWolB8ZhOTI0
1480Loading...
27
آقای #دکتر یه جوری #ترمیم کنید مثل بار اولش بشه. #دستشو روی بهشـ*تم کشید و #لاشو باز کرد. دوتا #انگشتاشو همزمان #داخلم فرو کرد. _آخ... #آههه... _دست نزده بهت #خیسی، پلمپت کنم چه جوری میخوای #دووم بیاری؟ _شما #بدوزید جور دیگه رفع می کنم _پس قبلش یه #حالی به این بده که #بیدار شد زیپ #شلوارشو باز کرد و پایین کشیدش که ک*یرش بیرون #پرید. وسط #پام اومد و یه دفعه #داخلم فرو کرد...🙊🔞💦 https://t.me/+bt9FjGV5msIzMTU0 https://t.me/+bt9FjGV5msIzMTU0 دختر فا*حشه ای که پردشو ترمیم میکنه تا پسریو بازی بده و ازش انتقام بگیره که...🔞❌
690Loading...
28
#part113 از پشت کـ*ـیر #درازشو وارد #کـ*صم کرد که از بزرگیش آب #کـ*صم بیرون ریخت و یهو پستون های گنده امو با دستای #برنزه و پر #رگش گرفت و شهوا*نی شروع کرد به تلمبه زدن با کـ*ـیر #کلفت شق شدش.. _ #آههههه..آههه..اومم...آهههه... #اووف..اومم... #کـ*ـیر کلفت ددی کابوی توی #کـ*صم بالا پایین میشد و من روی اسب روی #کـ*ـیر کلفت ددی درحال گا*ییده شدن بودم و #یهو...🔞💦 https://t.me/+DBkSwK35IOM1MGZh https://t.me/+DBkSwK35IOM1MGZh ددی کابوی #کـ**ـیر کلفت اووف🔞💦💦🙊#فول‌هات🔞💦
1590Loading...
29
#هق میزد و #التماسم میکرد نیشخندی به حالش زدم و #انگشت فا*کمو توی #سوراخ ک*صش کردم _ #آخخخ..ولم کن کصافتت... _چقد ک*صت #تنگه...میخام تا صبح #بکنمت...جوری می‌کنمت که دیگه #دلت نخواد #زیر کس دیگه بدی..... روی #تنش خیمه میزنم و مردونگیمو روی #سوراخ بهشتش تنظیم میکنم _آرسان.. #نکن...ببین بزار حرف بزنیم.. با دو انگشت روی دهنش #میکوبم که خفه میشه ...مردونگیمو #وارد بهشتش میکنم که #خودشو سفت میکنه و...🙊🔞💦 https://t.me/+-gK44_8Us5kwNGRk https://t.me/+-gK44_8Us5kwNGRk
1090Loading...
30
تو vip به پارتای هیجانی رسیدیم که شما چند ماه دیگه اونارو تو چنل اصلی میخونین😍🤌🏻 بیشتر از 180 پارت آپلود شده و هرروز داره این فاصله بیشتر و بیشتر میشه❗️ «3 ماه از چنل اصلی جلوتریم» 🔻پارت گذاری چند برابر چنل اصلیه «هفتگی 14 پارت»✨ 🔻رمان در vip زودتر به پایان میرسه! 🔻قیمت: 40 تومان✨ ❗توجه داشته باشین که با افزایش تعداد پارت‌ها در vip هزینه عضویت در vip افزایش پیدا میکنه❗ برای خرید vip زودتر به ادمینمون پیام بدین❤️‍🔥👇🏻 @lAdmin_vipl @lAdmin_vipl
5380Loading...
31
#مهتــا🦋✨ #پارت95 قرار شد هفته بعد بریم دبی... اصلا دلم نمیخواست برم! ته دلم دلشوره داشتم و همش احساس میکردم قراره اتفاق بدی بیفته کیان خیلی سعی کرد منصرفم کنه تا نرم ولی من میخواستم یه بار واسه همیشه بدونم کسی که از بچگی کنارش بزرگ شدم چی ازم مخفی میکنه! نباید فرصت رو از دست میدادم... با صدای در از روی کاناپه بلند شدم و به سمت در رفتم امیر مثل همیشه بی‌حوصله وارد خونه شد - من شام نمیخورم باید زود بخوابم فردا کلی کار دارم رفت تو اتاقش و درو محکم بست خدا میدونه باز چی شده! رفتم تو آشپزخونه و واسه خودم غذا کشیدم هنوز چند قاشق نخورده بودم که صداش از تو اتاق نظرمو جلب کرد دست از خوردن برداشتم و به سمت اتاقش رفتم - میفهمی داری چی میگی!؟ اون خواهرمه من نمیتونم درحقش همچین کاری کنم! - ... - اصلا راه دیگه‌ای وجود نداره!؟ من خودم باهاش شخصی صبحت کنم چی!؟ - ... - باشه راجبش فکر میکنم ولی اصلا دلم راضی به این کار نیس! هیچی از حرفاش نفهمیدم فقط فهمیدم قضیه هرچی که بود به من مربوط میشد دلشوره امونمو بریده بود میخواستم با کیان حرف بزنم ولی همینجوریشم به سختی راضی شده بود برم نمیخواستم نظرش عوض بشه وقتی صدایی ازش نشنیدم برگشتم تو آشپزخونه دیگه میلی به خوردن نداشتم سفره رو جمع کردم و رفتم تو اتاقم...
7170Loading...
32
🫂✨️
6690Loading...
33
حتی نذاشت #سوراخم به #کلفتی ک*یرش عادت کنه و شروع به تلمـ*ـبه زدن کرد و مدام به کو*نم اسپنک و با خشو*نت سیـ*ـنه‌ هام رو توی دستاش #محکم فشار میداد. - #آخخخخخ لعنتی چه #تنگی اوفففف صدای تلـ*ـمبه زدنش با جیر جیر تخت و #ناله پر از #دردم یکی شده بود. - از این به بعد باید #زیرم جون بدی ج*نده طوری تند تند تلـ*ـمبه میزد که #جر خوردن.....🔞💦 https://t.me/+hUVuXWe9MYsyYjBk https://t.me/+hUVuXWe9MYsyYjBk
2570Loading...
34
#part6 - #اههه کوروش …اههه …ک*یرتو …میخام…اههه کوروش شورت #خیس پر از #آبمو پایین کشید و با #انگشتاش لای ک‌*ص تپل و #خیسم رو از هم باز کرد -جوون چه #آبی راه انداختی دختر ..چه خوش شانسم من که قراره یه #شب با یه دختر #هورنی سپری کنم #سرشو بین #پام برد و #لیسی عمیق به شیارای ک**ص #خیسم زد -اههه.. #اخخخ ..خیلی خوبه… #بخورش برامم…اهییی حرکت #تندتند زبون #داغ و خیسش روی ک*صم حالمو خراب تر میکرد #دستمو توی موهاش بردم و #سرشو بیشتر به ک*صم #فشردم - #اههه چه ک*ص لیس قهاری هسی اهههیی با این حرفم #زبونشو توی ک*صم #فرو کردو همون لحظه…🔞💦 https://t.me/+giJowlAg34oxOTUx https://t.me/+giJowlAg34oxOTUx گروپ #خشن اروتیک💦🍑
2480Loading...
35
کــ🔞ــارگر‌ سکــ💦ــسی #پارت1 یهو با #کـ*ـیرش پشت سرهم توی #ک*ـص تپل و #صورتیم تلمبه زد...💦🔞 _ #آههه اووف این چه #کـ*صی داری #کـ*ـیرم داره میترکه #آههه با #درد و شهو*ت #ناله کردم و خم شدم به #کـ*ـیرش که #محکم توی #کـ*صم #کوبیده میشد خیره شدم.. _آههه کارگر س*کسی داره بهت حال میده؟! خیلی خوب داری #کـ*ـیرتو توی #ک*ـص باکرم جا میدی آههه #اوووف آبم...💦🔞 https://t.me/+WnXdg8lPAopjYzVh https://t.me/+WnXdg8lPAopjYzVh بازیگر باکره که برای س*کس و از دست دادن باکرگیش روی #کـ**ـیر کارگر س*کسی سواری میکنه...🙊💦🔞 #ممنوعه‌بزرگسالان💦🔞
2410Loading...
36
•سـکـ🍓ــس چـــت• - #پاهاتو بیشتر باز کن میخوام بهشت #خیستو ببینم زود! #پاهامو باز کردم و #انگشتمو رو چو*چو*لم گذاشتم و با #صدای خماری #نالیدم: - #آهههه...فکرشو #میکردی ی روز دلت پیش ک*صم گیر کنه اقای مافیا؟ #پوزخندی زد و حین #مالوندن کی*رش لب زد: - توچی دختر #کوچولو ، فکرشو میکردی برای دراوردن پول با یه مافیا س*کس چت کنی؟!...🙊🔞💦 https://t.me/+D2CoWzlCYoo5OWI0 https://t.me/+D2CoWzlCYoo5OWI0
2500Loading...
37
روی #ک*یرش نشستم که از #لذت چشمام سیاهی رفت _ #آههههه آهه #اووم آههه نیک چاک #ک*صمو از هم باز کرد و #عمیق تر #ک*یرشو درون #ک*صم جا داد و #محکم تلمبه زد... _ #اوووف لی‌لی عجب #ک*ص طلایی داری آهههه صدای #خیس شلپ شلوپ #ضربه هاش #ک*یرش توی #ک*صم آه و #ناله هام دراورد که با دیدن #مامان.....🔞💦🫣 https://t.me/+0mzP7KT0aCc5YmM5 https://t.me/+0mzP7KT0aCc5YmM5 #مادره‌ دخترشو‌ درحال‌ سواری‌ روی‌ ک*یر‌ دوستش‌ میبینه‌و...🤤🍑🔞💦 ممنوعه‌هات🔞👆🏼💦
4340Loading...
38
بی نفس #صداش زدم اما انگار نمیشنید🥺 _ #آییییی ... حس #میکردم چیزی نمونده تا #خونم به طور کامل از ناحیه ی #گردنم تخلیه بشه ... _ خیلی #بیشتر از اونی که انتظارشو داشتم #خوشمزه ای دختر آزاد !!! دستهام بی جون کنارم افتاد ، #چشمهام سیاهی میرفتن و سرگیجه ی #شدیدی داشتم با #وحشت ازم جدا شد و صدام زد ، تصویرش رفته رفته #محو شد ...🙊🔞 https://t.me/+PmfCGJKW9KwzYjY0 https://t.me/+PmfCGJKW9KwzYjY0
1820Loading...
39
بابا لنگ دراز س*کسی🔞🫦 #Part67 - #آخخخ بابایی تلمبه بزن #آهههه ک*صم خیلی خیسه #اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر #ددیم س*کس میکردیم و ک*صم ک*یر #کلفتش رو قورت داده بود.. . هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از #ترس پا به فرار میذاشت. #سینه هامو تو #دستش گرفت و غرید: -هزار بار بکنمت باز #تنگی ؛ ج*نده کوچولوی بابا #ناله کن ناله کن تا ک*صتو #پاره نکردم #محکم خودش رو بهم #کوبید که از درد #جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+LdN7jE3YD_thOTc0 https://t.me/+LdN7jE3YD_thOTc0
1670Loading...
40
بامـــ💦ـداد خمــ🔞ــاری🙊 #پارت_1 _ #آهههه شهروز عشقم #تندتررر اووف آهههه بابا با شهو*ت ک*یر #درازشو توی ک*ص ج*نده #زیرش عقب جلو #میکرد... سهراب ک*صمو #محکمتر مکید که #آه و #ناله هام شدت گرفت.. _ #اووف صدای باباتو میشنوی تابان ؟ بابات داره یه ج*نده میکنه منم دارم #دختر ج*نده‌ی ک*ص #تنگشو میگ*ام آههه به سهراب که به جای بدهی بابام داشت ک*ص #تنگ و باکرمو میخورد و #لیس میزد نگاه کردم... _ #آههههه سهراب آههه دارم میام #اووف آهههه آبم با #شدت توی #دهنش پاچید و همزمان ج*نده ای که #زیر بابام بود روی ک*یر بابام نشست و شروع کرد به سواری کردن روی ک*یر بابام و یهو....🙊🔞💦 https://t.me/+HX2Dbmuc9v5iODdk https://t.me/+HX2Dbmuc9v5iODdk
1860Loading...
پارت جدیدو خوندین!؟🫀🌱
Hammasini ko'rsatish...
👌 5❤‍🔥 2🔥 1🥰 1
_ #اووووم بابایی... ک*یرت خیلی #داغههه ک*یرشو رو ک*صم بالا پایین میکرد و #صدای آبامون تو سکوت #اتاق پیچیده بود. کلاهک*شو رو ک*ص #خیسم کشید و آروم لب زد: _توله چه زود #اب‌ راه انداختی...وقتی میای پیشم باید سه بار ار*ضا بشی... از حرفش #پیچی از سر #لذت به بدنم دادم که یه دفعه ک*یرشو با #فشار تو ...🔞💦 https://t.me/+9G_M6BN0nro3MzBk https://t.me/+9G_M6BN0nro3MzBk #دارای_محدودیـت_سنی🔞🚷
Hammasini ko'rsatish...
𝐒𝐄.𝐗𝐘 𝐏𝐀𝐏𝐀👅

انقدر حواسش بهت باشه که حتی نزاره جـ.ق بزنی خودش مدام بهت بده🤤🔞 نویسنده: lilium صحنه دار و ابدار🔞💦💦

بابا لنگ دراز س*کسی🔞🫦 #Part67 -آخ بابایی تلمبه بزن #آهههه ک*صم خیلی #خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر #ددیم س*کس میکردیم و ک*صم ک*یر #کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از #ترس پا به #فرار میذاشت. #سینه هامو تو دستش گرفت و #غرید: -هزار بار بکنمت باز #تنگی ؛ ج*نده کوجولوی بابا . #ناله کن . ناله کن تا ک*صتو #پاره نکردم #محکم خودش رو بهم #کوبید که از درد #جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+9JLCZDLh6yg1ZmQ0 https://t.me/+9JLCZDLh6yg1ZmQ0
Hammasini ko'rsatish...
بابا لنگ‌دراز سـکــ🔞ـسی

سرتو ببری لای پاهاش کوچولو کوچولو ببوسی خیسیشو🍓💧 -رمان ممنوعه آنلاین🔞📚 -نویسنده:مهدخت

#انگشتشو لای ک‌*ص تپل و 💧دارم کشید. - لنتی چقد ک*ص پرموت آب داره.... فکرکنم بتون# کل زمینای اینجا رو با ک*صت آب بدی... #ناله ای کردم و #سرشو به ک‌*ص صورتی و #تنگم فشردم #لیسی بین شیار ک‌*صم زد که #اه بلندی کشیدم - #اهههههه منو به ف*اک بده مدیر..... به حرفم گوش کرد و زبون #داغش رو لول مانند تو ک*ص #تنگم فرو کردو چرخوند براثر این حرکتش آ...ب ک*ص #تنگم پر فشار بیرون اومد و تو #دهنش ریخت... #جیغی از لذت کشیدم و بی‌طاقت....🙊🔞💦 https://t.me/+wmi97dHeO7RlYjNk https://t.me/+wmi97dHeO7RlYjNk
Hammasini ko'rsatish...
دانشگاه شهوتـ

شب من بشینم روش بالا پایین کنم تو فقط نگاه کنی چطوری میره توش.🔥 پارت اول:

https://t.me/c/2069247895/306

خرید وی‌آی‌پی:

https://t.me/c/2069247895/312

#پارت۱ - #اهههه ایییی…عموجون ک*صم خیلی #درد میکنه…اهههه…گشادم کن عمو…#اهیییی اسپنکی به با*سن ژله ایم زد و #پاهامو از هم #بیشتر باز کرد -جووون قربون ک*ص #تنگت برم…شل کن خودتو تا دسته #بکنم توت…اههه دستامو روی #نوک سینه های سیخم گذاشتمو و #مالیدمشون و عمو #تندتند توی ک*ص پر از آب و #تنگم تلنبه های #سرعتی میزد -اویییی…خیلی #درد میکنههه…اهیییی #جرم بده عمو…اهییی دلم میخاد ک*ص و ک*ونمو باهم #جر بدی…اههییی دیلدو رو از روی #تخت برداشت و روی سوراخ #تنگ ک*ونم تنظیمش کرد -جوون خودت خاستیا س*کسی لیدی … و همزمان با ک*یرش توی #سوراخ ک*ونم فرو کرد که از درد #جیغی بلند کشیدم و…🔞💦 https://t.me/+JemG62G9X89lMmJk https://t.me/+JemG62G9X89lMmJk
Hammasini ko'rsatish...
𝙎𝙚𝙭 𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚🔞

بندازمت رو تخت خیمه بزنم روت، بیوفتم به جون لباتو کبودشون کنم🫦💦 این رمان مناسب همه سنین نیست🔞 ‌ برای رزرو تبلیغات: @Darya_ej

روی ک*ص مشتری ژل ریختم و حسابی #مالیدمش که صدای آه و #نالش در اومد چو*چو*ل #خیسش رو بین #انگشتام گرفتم و #فشارش دادم که #جیغ بلندی کشید ح*شری نگاهش کردم و گفتم: - نظرت چیه قبل #داغ شدن دستگاه یه حالی به #تپلی بین #پات بدم؟😈💦 - #آهههه.... #جرم بده اپراتور ح*شری هورنی دستگاه لیزر رو برداشتم و تهشو یه #ضرب وارد #سوراخ تنگ ک*صش کردم که #جیغ بلندی کشید......🙊💦🔞 https://t.me/+PQ3JLDL_ZOk1YzNh https://t.me/+PQ3JLDL_ZOk1YzNh اپراتور لیزر ح*شری ک*ص #تنگ مشتری رو با دستگاه لیزر #جر میده.....🔞💦❌️
Hammasini ko'rsatish...
𝐁𝐢𝐭𝐜𝐡 𝐥𝐨𝐯𝐞𝐫🔞

اون دختری باش که دوست پسرت نتونه از کردنت سیر بشه💧🔞 ژانر رمان: اروتیک🔞 نویسنده: nobody

حس میکردم از #عقب دارم #پاره میشم. حتی نگه داشتن خودش #توم اصلا عادی نشد و واقعا داشتم #جر میخوردم. کوچکترین تکونی که میخوردم بدترین #درد بود برام. به دیوار #حموم چنگ میزدم و فقط التماس و #جیغ و گریه بود که تو فضا #میپیچید... #دستشو از #زیر شکمم پیچیده بود و #خودشو توم عقب #جلو میکرد. چقد مگه #حجم مر*دونگیش بزرگ بود که اینقدر #درد داشتم! _کمتر #جیغ بزن گلوت #زخم میشه... خودتو شل کن #دردت کمتر میشه... چقد #تنگی تو _ #ددی... د...دی تو رو خدا.. گوه خوردم.. ددی... ددی بسه... داره #پاره می..شه... ددیییی... تو رو خدا #بستههه...🙊🔞💦 https://t.me/+bfV4YttaF6A5NTk8 https://t.me/+bfV4YttaF6A5NTk8 ددیش تنبیهش کرد😈💦
Hammasini ko'rsatish...
خانوم کوچولو 🎀

این کانال فروشی نیست یه دزد پیدا شده و داره با فتوشاپ یه سری کانالارو به اسم خودش میدزده و میفروشه اینجا به هیچ عنوان فروشی نیست گول نخورید❌

#ددی ماشین سک**س محبوبش رو روی دور #تند گذاشت و #محکم داخلم #فرو کرد که #جیغ بنفشم تو تمام اتاق پیچید. - #اههههه....اهههه دد... #ددی... لطفا! - لطفا چی؟! بیشتر بگ*ا بدمت دختر کوچولوم؟؟ اجازه هیچ گونه #مخالفتی بهم نداد. دیلدو #کلفتی تو #سوراخ پشتم #فرو کرد و.....🔞💦 https://t.me/+fTLxI3nbg-FkNjA0 https://t.me/+fTLxI3nbg-FkNjA0 ⭕️ ددی خشنی که لیتلش رو زیرماشین سک*س و دیلدو میگ*اد و....🙈💦
Hammasini ko'rsatish...
- تَش🔥

درحال تایپ رمان جدید تَش♨️ ( رپتایل) نویسنده: آرگ آیدی چنلام : @gogolaim رمانای تکمیل شده : @Argnashens -روند پارت گذاری : هر روز یه پارت .

#part6 - #اههه…کوهیار…ک*صم #قرمز شده و پف کرده… #اهییی..زودباش تمومش کن…دارم تحریک میشم… #اهههه #نفساش صدا دار شده بود و #لای چاک ک**صش #خیس خیس شده بود و #ترشحاتش هر لحظه #بیشتر میشد قلم #تتو رو اروم روی ک*ص پف کرده و #خیسش میکشیدم تا #بیشتر تحریکش کنم ک*یرم سیخ سیخ شده بود و #دلم میخاس #سوراخ تنگ و خیسشو #جر بدم و خودمو داخلش #بکوبم روی تخت رفتم #چشماش رو از حش*ریت بسته بود روش خیمه زدم و ک*یرم رو به ک*ص خیس و #داغش مالیدم همزمان #لبامو روی لبش گذاشتم تا جلوی مخالفتشو بگیرم و توی یه حرکت #انگشتمو…👅👇💦 https://t.me/+lH4e6ONQcB85YzE0 https://t.me/+lH4e6ONQcB85YzE0
Hammasini ko'rsatish...
『𝑯𝑶𝑻 𝑳𝑨𝑵𝑫』

تن خیسشو بعد از حموم بکشه رو تنت🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon

تو vip به پارتای هیجانی رسیدیم که شما چند ماه دیگه اونارو تو چنل اصلی میخونین😍🤌🏻
بیشتر از 190 پارت آپلود شده و هرروز داره این فاصله بیشتر و بیشتر میشه❗️ «3 ماه از چنل اصلی جلوتریم»
🔻پارت گذاری چند برابر چنل اصلیه «هفتگی 14 پارت»✨ 🔻رمان در vip زودتر به پایان میرسه! 🔻قیمت: 40 تومان✨
❗توجه داشته باشین که با افزایش تعداد پارت‌ها در vip هزینه عضویت در vip افزایش پیدا میکنه❗
برای خرید vip زودتر به ادمینمون پیام بدین❤️‍🔥👇🏻 @lAdmin_vipl @lAdmin_vipl
Hammasini ko'rsatish...
Kirish qilib, tafsilotli ma'lumotlarga ega bo'ling

Biz sizga ushbu hazinani tasdiqlashdan so'ng ochamiz. Va'da qilamiz, tezroq!