ܝܩߊࡍ߭ ܟٜߺࡅ࣪ߺࡏަܟٜߺ❟ܨ ߊࡄܩߊࡍ߭ ❟ زܩࡅ࡙ߺࡍ߭ ❥
בختری💇♀️شـבم پسرنما💆♂️ براے گر؋ـتن انتقام مرگ خانواבـہ ام🔪 ولی با کسے آشنا شـבمکـہ قـבرت هاے ماورایے בاره🌬 ژانر رمان: #ترکیبی🧿 تاریخ تأسیس❣️1402,6,1❣️ سنجاق هارو چک کنین✔️ ؋ـصل בوم رمان:جنگ בر زمین⚔️ کپے رمان پیگرد قانونے دارد🚫
Ko'proq ko'rsatish626
Obunachilar
-224 soatlar
-177 kunlar
-1530 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from N/a
برای انتقام به دختر سرهنگ نزدیک شدم و در مستی به زور با او خوابیدم.
ولی با حامله شدنش همه چیز خراب شد.
بخاطر لو رفتنمان نمیتوانستم بیشتر در تهران بمانم و فرار را بر قرار ترجیح دادم و او را با سه تا بچه تنها گذاشتم.
حالا بعد از چند ماه برگشتم و شاهد اویی که سه تا بچه را یه تنه بزرگ کرده شده ام.
ولی او هم در این چند ماه تغییر کرده و از آن دختر مظلوم و توسری خور خبری نیست.
او دیگر آن دختر سابق نیست و تبدیل به مادری مهربان و زنی زیبا شده که برای به دست آوردنش هر کاری میکنم.
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
20پاک
500
#p209جنگدرزمین
چپ چپ نگاش کردم.
_ فکر نمیکردم انقد هیز باشی دانیال خان، چه عجب از دریا دل کندی، آب تنی خوش گذشت؟!
چشمهاش برقی از شیطنت زدن.
_ نکنه حسودیت شده! و ام خب اره بیشتر خوش میگذشت اگر تو ام باهام می اومدی آبتنی ولی هربار فرار میکنی.
با استرسی که سعی میکردم پنهون بمونه زبونی روی لب پایینم کشیدم و گفتم.
_ فرار نمیکنم، فقط بدنم درد میکنه برای همین بیخیال شدم.
نگرانی صورتشو دربرگرفت.
_ هنوز حالت خوب نشده؟ (اخم ترسناکی کرد و دستاش روی زانوهاش مشت شدن) باید همون دیشب نفری یه گلوله حرومشون میکردم تا اونا باشن دیگه دست روی داشته های دانیال فرخی بلند نکنن.
صبر کن ببینم این داره چی شعری تلاوت میکنه؟ مگه من جزعی از مال و اموال اینم که داره برام تعصب خرج میکنه! اصلا بیخود میکنه که به من توجه نشون میده، این و بابای بیشرفش هردوشون از یک قماشن.
تا خواستم بگیرمش زیر فحش و طعنه! صدف با صورتی گریون و پشت سرش بچه ها وارد پذیرایی شدن.
چهره های درهم و گرفته دخترا بدجوری حس شیشممو به کار انداخت، حتما یه چیزی شده ...حتمااا.
باران _ آروم باش صدف جان خودم حساب اون بی ادب و میزارم کف دستش.
ساحل _ اره خواهری دیگه گریه نکن باشه؟
ولی صدف با دلداری دادن های اونا آروم نشد که هیچ، بلند تر هم زد زیر گریه.
#جنگجوی_آسمان_و_زمین
#کپیحرام🚫
#ملیکا_میکائیلی
࿇─┅━━•✺⊱⚔️🌎⚔️⊰✺•━━┅─࿇
❤ 3
2600
Repost from N/a
منبع رمان های انلاین اینجاست😍👇🏻
با متفاوت ترین ژانر😍🫰
بخون و لذت ببر🫀😎
اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و...
🖤
عشقی ممنوعه.!!دختری که شب عروسیش بهش تجاوز میشه و...🔞
🌪
دوست دخترِ فیک رئیس مافیا میشه، اما با حامله شدنش همه چیز بهم میریزه🔥
🥂
با شروع جنگ جهانی پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشود،مرد خونخواری که به هر طریقی اون رو میخواد.💧
🌙
شیش تا دختر که توی دزدی گیر شیشتا پسر میفتن
🌱
دختره برای انتقام نزدیک پسره میشه بی خبر از اینکه اون پسر یه روانی به تمام معناست...🫣
🫧
پری کوهستان: شیطانی که عاشق
یه کشیش میشه!🔞
🕊
تلاش دو دلداده برای مقابله با کسی که نقشه ی کشتنشون رو میکشه🚷
🧚♀️
من تو این قلعهی طلسم شده گیر کردم تانای؛ میشه خودتو برسونی؟! ⁉️
💕
دلانا به دستور رئیسش باید یه مأموریت انجام بده، اون باید بره سراغ رئیس مافیایی که به گودمَن معروفه🎩
✨
رمان های قاچاقی رو اینجا پیدا کن👀
🎭
این دفعه یه پسر شده پرستارِ یه دختر!!!!😱
🔥
نایاب ترین رمان های آنلاین اینجاست
🫰
عاشق بیگناه : عسل دختر مذهبی که بعد مرگ مادرش اسیر مردی میشه که...❤️🩹
🫀
اربـــ🔥ــاب هــوس بـازی که عـاشق خدمتکـار کوچـولوی عمـارتش میشه و ..
🦋
مامور مخفی ای که توی ماموریت عاشق رئیس مافیا میشه
🖇
زخم خورده :مریم دختری که درگیرچت با یه ناشناس میشه بی خبرازاینکه وارد بازیه بدی شده..🥲
💍
اگه دنبال کانالی می گردی که هم رمان آنلاین هم PDF رمان با هر ژانری که میخوای داشته باشه به این کانال سر بزن.🥳
👀
عاشقانهای ناب میان دختر تُرک و پسر بلوچ
پسری خلافکار که به خاطر کارش از عشقش دست میکشه و اتفاقات غیر منتظرهای که واسشون میفته....!🤯
🍄
شانا سلیم سروانی که درگیر حل پرونده کروکدیل میشه و دلشو به برادرزاده مافوقش میبازه.😈
🎨
اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و...💔
💎
تینا جنگجوی آسمان و زمین به چالشی کشیده میشه انسان های معمولی رو قراره به تباهی بکشونه و...🫠
🌸
ال آے دخترے ڪه همسر جوانش فوت شده و پدرش برایش ازدواج اجباری درنظر گرفته به برادرشوهرش ازدواج پیشنهاد صوری را میدهد
❤️🔥
" روایت ِداستانِ مثلث عشقی "
سرگرد جذاب و سرآشپز دیوونه ای که عاشقِ دکترِ پرونده ی جنایی میشن 🔥💋
❄
دخترِ حاجی معروف شهر که شب عروسیش عکسای معا.شقهاش با دوست داداشش به دست شوهر پلیس و مذهبیش میرسه
🪐
ارمیا پلیسی که بعد از بیست و چند سال باید با طرد شدنش توسط عشقش، تاوان گناه دایی و مادرش رو بده
🌈
جاویدان مردی خشن و هات که از زندان فرار میکند و گیرایی جنسی به دخترک دلربا دارد و سعی میکند شبی رو باهاش بگذرونه که. .
🎁
روایت دختر ستم دیده 16 ساله که برای رها
شدن از اجبار پدرش و برای ازدواج اجباری
مجبور میشه شبانه فرار کنه❤️🩹
♥
همه چی از جایی شروع میشه که یه نامه از طرف یه باند قاچاقچی ولی به اسم یه طرفدار به دستش میرسه و...
🌈
دنیای رمانهای ممنوعه و بشدت کمیاب 🌊
💎
اتریسا هکر ماهر 18 ساله گول مافیای دورگه مسکو رو میخوره و.....
❤️🔥
جهت شرکت در تب لیست👇
@Delbar_editam
10صبح پاک
300
Repost from N/a
پارت۶۲
دوباره روم خم شد ولی این بار اخم کرد...
_میدونی ازت چی میخوام؟!
با صدایی که تحلیل رفته بود گفتم:
_چ...چی؟!
دستشو بند بازوم کرد... منو به زور از روی مبل بلند کرد و گفت:
_میخوام با من باشی...
نفس توی سینم حبس شد... منظورش چی بود؟! چیازمن میخواست...
اولش ناباور بودم آروم زمزمه کردم:
_منظورت چ... چیه؟!
ابرو بالا انداخت و گفت:
_نفهمیدی منظورمو؟!
خوشم نمیاد دختر انقدر خنگ باشه...
اخم کرده گفتم:
_نفهمیدم...
با حرس من رو به خودش چسبوند و گفت:
_کم کم میفهمی... بار اول که بیای توی تختم میفهمی...
نفستوی سینن حبس شد... به جای این که بترسم خشمگین شدم...
وحشت زده ازش فاصله گرفتم و با داد گفتم:
_چی داری میگی؟!
مرتیکه کثافت... من دختر رفیقتم... چطوری انقدر پستی؟
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
اصلان خشمگین گفت:
_صداتو بیار پایین...
_نمیارم... صدام همینقدر بلنده...
به بابام میگم چقدر عوضی هستی آبروتو میبرم....
خندید قهقهه وار...
دنیا داشت روی سرم خراب میشد.
_برو بگو... فکر میکنی گودرز باور میکنه؟!
ولی من مدرک دارم که تو از بابات اخازی کردی...
مطمئن باش بابات حرف دختر دغل بازش رو باور نمیکنه.
اشک توی چشمام حلقه زد... قطعا بابا حرف منو باور نمیکرد... دختر دزدش... بیچاره بودم... چطوری باید جلوی اصلان ایستادگی میکردم...
حس حقارت تنهایی و بیچارگی داشت دلم رو به درد میوورد...
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
با سری افتاده به سمت در اتاق رفتم اما باز هم اصلان مانعم شد...
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
پارت واقعی رمانشه
حنا برگشته با یه رمان جنجالی دیگه
موضوعی که تو هیچ کانالی نخوندیش
دختری که با تیغ زدن پدرش اسیر دوست باباش میشه...
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
https://t.me/+Zr2yyZTCwNY2OTU0
10صبح
1300
Repost from N/a
سرم را بین دستانم گرفتم و فشردم ، قرار است چیکار کنم.
_عسل چرا اونجایی؟
ایستادم و لبخندی لرزان زدم نباید می فهمیدند که میخوام فرار کنم.
_هیچی انگشترم رو گم کردم دنبال اون بودم.
سری تکان داد و رفت دوباره سر گاوصندوق نشستم و سعی کردم بازش کنم.
اگر میفهمیدند دزدی کردم زنده نمی ماندم ، با باز شدن گاوصندوق لبخندی روی لبم جاخوش کرد که با باز شدن لبخند روی لبم ماسید.
با داد آران خان از جا پریدم.
_داری چه گهی میخوری؟
و من مطمئنم که این یعنی مرگ!
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
24پاک
2000
Repost from N/a
منبع رمان های انلاین اینجاست😍👇🏻
با متفاوت ترین ژانر😍🫰
بخون و لذت ببر🫀😎
اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و...
🖤
عشقی ممنوعه.!!دختری که شب عروسیش بهش تجاوز میشه و...🔞
🌪
دوست دخترِ فیک رئیس مافیا میشه، اما با حامله شدنش همه چیز بهم میریزه🔥
🥂
با شروع جنگ جهانی پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشود،مرد خونخواری که به هر طریقی اون رو میخواد.💧
🌙
شیش تا دختر که توی دزدی گیر شیشتا پسر میفتن
🌱
دختره برای انتقام نزدیک پسره میشه بی خبر از اینکه اون پسر یه روانی به تمام معناست...🫣
🫧
پری کوهستان: شیطانی که عاشق
یه کشیش میشه!🔞
🕊
تلاش دو دلداده برای مقابله با کسی که نقشه ی کشتنشون رو میکشه🚷
🧚♀️
من تو این قلعهی طلسم شده گیر کردم تانای؛ میشه خودتو برسونی؟! ⁉️
💕
دلانا به دستور رئیسش باید یه مأموریت انجام بده، اون باید بره سراغ رئیس مافیایی که به گودمَن معروفه🎩
✨
رمان های قاچاقی رو اینجا پیدا کن👀
🎭
این دفعه یه پسر شده پرستارِ یه دختر!!!!😱
🔥
نایاب ترین رمان های آنلاین اینجاست
🫰
عاشق بیگناه : عسل دختر مذهبی که بعد مرگ مادرش اسیر مردی میشه که...❤️🩹
🫀
اربـــ🔥ــاب هــوس بـازی که عـاشق خدمتکـار کوچـولوی عمـارتش میشه و ..
🦋
مامور مخفی ای که توی ماموریت عاشق رئیس مافیا میشه
🖇
زخم خورده :مریم دختری که درگیرچت با یه ناشناس میشه بی خبرازاینکه وارد بازیه بدی شده..🥲
💍
اگه دنبال کانالی می گردی که هم رمان آنلاین هم PDF رمان با هر ژانری که میخوای داشته باشه به این کانال سر بزن.🥳
👀
عاشقانهای ناب میان دختر تُرک و پسر بلوچ
پسری خلافکار که به خاطر کارش از عشقش دست میکشه و اتفاقات غیر منتظرهای که واسشون میفته....!🤯
🍄
شانا سلیم سروانی که درگیر حل پرونده کروکدیل میشه و دلشو به برادرزاده مافوقش میبازه.😈
🎨
اراج ملک شاه پسر پولدار ترین مرد ایران درست وسط جشن نامزدی ایی که روحش هم خبر نداره ظاهر میشه و...💔
💎
تینا جنگجوی آسمان و زمین به چالشی کشیده میشه انسان های معمولی رو قراره به تباهی بکشونه و...🫠
🌸
ال آے دخترے ڪه همسر جوانش فوت شده و پدرش برایش ازدواج اجباری درنظر گرفته به برادرشوهرش ازدواج پیشنهاد صوری را میدهد
❤️🔥
" روایت ِداستانِ مثلث عشقی "
سرگرد جذاب و سرآشپز دیوونه ای که عاشقِ دکترِ پرونده ی جنایی میشن 🔥💋
❄
دخترِ حاجی معروف شهر که شب عروسیش عکسای معا.شقهاش با دوست داداشش به دست شوهر پلیس و مذهبیش میرسه
🪐
ارمیا پلیسی که بعد از بیست و چند سال باید با طرد شدنش توسط عشقش، تاوان گناه دایی و مادرش رو بده
🌈
جاویدان مردی خشن و هات که از زندان فرار میکند و گیرایی جنسی به دخترک دلربا دارد و سعی میکند شبی رو باهاش بگذرونه که. .
🎁
روایت دختر ستم دیده 16 ساله که برای رها
شدن از اجبار پدرش و برای ازدواج اجباری
مجبور میشه شبانه فرار کنه❤️🩹
♥
همه چی از جایی شروع میشه که یه نامه از طرف یه باند قاچاقچی ولی به اسم یه طرفدار به دستش میرسه و...
🌈
دنیای رمانهای ممنوعه و بشدت کمیاب 🌊
💎
اتریسا هکر ماهر 18 ساله گول مافیای دورگه مسکو رو میخوره و.....
❤️🔥
جهت شرکت در تب لیست👇
@Delbar_editam
10صبح پاک
900
Repost from N/a
_من دیگه نمیخوام باهات تو یه خونه زندگی کنم.
جلوتر آمد و مقابلم روی مبل نشست و تهدید وار دستش را مقابلم تکان داد.
_اگه میخوای بری برو ولی بچه ها پیش من میمونن.
کیفم را برداشتم آوا و پروا میتوانستند با نبودنم کنار بیایند اما آرشا..
_پدرشونی چه عیبی داره پیش تو بمونن من میرم آرشا تو ماشین منتظره.
پوزخندی زد و از جا بلند شد ، مقابلم ایستاد.
_ولی منظور من فقط آوا و پروا نبودن آرشا هم بود.
دستم را دور بند کیف محکمتر کردم و تکخندی عصبی زدم.
_تا دیروز که بچت نبود چیشد امروز اینقدر به فکرشی؟
_از اولش هم به فکرش بودم ولی تو هیچوقت اینو قبول نکردی.
درمانده بودم او میخواست هر طور شده من را کنار خودش نگه دارد.
او برای نگه داشتنم از بچه هایم استفاده میکند.
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
https://t.me/+TF71zj9Zmc5iZjc0
21پاک
2000
Repost from N/a
Hammasini ko'rsatish...1800
Repost from N/a
این رمان دارای باز و بدون سانسور که مناسب هر سنی نیست🔞
https://t.me/+zOnt0AQYFZM2Y2U0
https://t.me/+zOnt0AQYFZM2Y2U0
-بکن این لباس سفید مسخره رو!
با چشمانی وق زده نگاهش میکنم:
_وسط عروسیمون لخت بشم؟
نگاهش گویا قندیل بسته:
_گوش نکنی میگم همه رو به رگبار گلوله ببندن.
کتش را کنار زده و هفت تیرش را نشانم میدهد...
خدای من اینجا چه خبر بود؟!
https://t.me/+zOnt0AQYFZM2Y2U0
https://t.me/+zOnt0AQYFZM2Y2U0
https://t.me/+zOnt0AQYFZM2Y2U0
8صبح پاک
3200
Repost from N/a
دنبال چنلی میگردی که کار انلاین معرفی کنه😌؟
پس بیا داخل این چنل کلی اگهی کاری موجوده
که میتونی به صورت انلاین درامد داشته باشی😎❤️🔥
تازه اگهی هم رایگان میزاره👏🔥
عضوشو تا از دستش ندادی💜🦋
https://t.me/proje_man
https://t.me/proje_man
https://t.me/proje_man
10صبح پاک
3400