حماسه‌ی ملی ایرانیان

سر جادوان را بکندم ز تن ستودان ندیدند و گور و کفن ستودان/استودان. ایرانیان باستان و زرتشتیان آب، باد، خاک و آتش را سپند و مقدس می‌شمرند  و از همین روی مردگان را به خاک نمی‌سپردند و نمی‌سوزاندند و در آب هم نمی‌انداختند، تا خاک و آب و آتش را نیالایند!  پیکرها را در جایگاههایی به نام استودان یا برج خاموشان رها می‌کردند تا خوراک پرندگان و لاشخورها شوند. پس از اینکه لاشه را کرکس‌ها می‌خوردند استخوان‌ها در چاه میانی ریخته می‌شد که به آن استودان (استخوان‌دان) می‌گفتند. دخمه‌ها بر فراز بلندی‌های شهر ساخته می‌شد. زرتشتیان از دوران باستان مردگان خود را به دخمه می‌بردند و با آیین ویژه در  این دخمه‌ها  می‌نهادند! ستودان نیابیم یک تن نه گور بکوبندمان سر به نعل ستور

عجایب زبان فارسی

✔️گروه تبادل مهر در پاسداشتِ فرهنگ و هنر فهرستی از بهترین‌های تلگرام را تقدیم می‌کند لینک مشاهده فهرست https://t.me/addlist/e6XzplyEb1w5MjY0 Tabadol e  Mehr Group ارتباط جهت تبادل : @mh7074

اندرز مهرنوش به ماهوی در داستان یزدگرد بپرهيز از اين گنج آراسته از اين مُردرى× تاج و اين خواسته به چيزى كه بر تو نزيبد همى بدانى كه ديوت فريبد همى به آتش تن و جان خود را مسوز مكن تيره اين تاجِ گيتى فروز تنِ خويش ، بر خيره رسوا مكن كه بر تو سر آرند ، زود اين سَخُن هر آن كس كه با تو نگويد دُرست چنان دان كه او دشمنِ جان توست همى كينه با پاك يزدان نهى ؟ ز راهِ هنر ، جوى تختِ مهى ×مُردری: ارثیه و ماترک #فردوسی

نگاه ساده اندیشانه به شاهنامه، و برداشت واکاوی نشده از پدیده‌هایی چون : 1.  دیو 2.  اژدها 3.  سیمرغ 4.  صدها سال پادشاهی یک نام 5.  رویین‌تنی اسفندیار 6.  هفت‌خان 7.  سنگ اکوان 8.  اهریمن سواری تهمورث 9.  آموختن نوشتن از سوی دیوان 10.  پهلوان هفتصدساله و....... در کنار گرایش نهفته‌ی آدمی به جهان ناگوهرین(غیرمادی/غیب) برای یافتن پاسخ آسان به پرسش‌های دشوار، شاهنامه را  افسانه جلوه گر ساخته است. ولی به راستی نه چنین است! استاد توس می‌فرماید: تو این را دروغ و فسانه مخوان به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان از او هرچه اندرخورد با خرد دگر بر ره رمز معنی برد! همه‌ی درونمایه‌ی شاهنامه جز رویدادهای راستین تاریخی نیست، که از دید مردمان روزگار، نمادگونه پرداخته شده و پیرایه‌ها به خود گرفته تا به فردوسی بزرگ و از خامه‌ی او به ما رسیده است! بر ماست که این نمادها را بربرسیم و رازها را وابکاویم و پنجره‌ای به جهان شگفت خردنامه، این سترگ‌ترین کتاب حماسی جهان، بگشاییم.

سخنان اندرزگونه  يزدگرد ، آخرين پادشاه ساسانى ، پس از بر تخت نشستن : بجويم بلندى و فرزانگى همان رزم و تندى و مردانگى كه بر كس نماند همى روز و بخت نه گنج و نه ديهيم شاهى ، نه تخت همى نام جاويد ماند ، نه كام بينداز كام و برافراز نام ز نامست تا جاودان ، زنده مرد كه مرده شود كالبد زير گرد چو نيكو بوَد شاه را داد و دين ز نامش ، زبانها پر از آفرين

امروز اهمیت زبان فارسی در کنار اهمیت هویت تاریخی فرهنگی و ملی مهمترین آموزه ی این کتاب است و این دو آموزه از یکدیگر جدا نیستند . در تاریخ اسلامی ما پیبش از فردوسی چندین رویداد برای برقراری و گسترش زبان فارسی انجام گرفت بویژه آنچه در زمان فرمانروایی صفاریان و سامانیان رخ داد . ولی تثبیت زبان فارسی بدست فردوسی همیشگی شد . از آنزمان تا زمان صفویه که ایران بمانند بغچه چهل تکه ای به فرمانرواییهای متعدد تقسیم شده بود میهن اصلی ایرانیان زبان فارسی بود تا باز ایران از زمان صفویه به وحدت باستانی خود را توفیق یافت ولی البته نه بدان وسعت و پس از آن نیز زبان فارسی همچنان زبان رسمی ایران باقی ماند . به طور خلاصه شاهنامه کتابیست در محتوا یک حماسه اسطوره ای – پهلوانی – عشقی ـ اندرزی و تاریخی و در جزییات مطالب پر است از آگاهیهای گوناگون از زندگی مادی و معنوی ـ تشکیلات اداری و لشکری و درباری و آیینهای خانوادگی و اجتماعی ایرانیان باستان . در ساختار در مجموع یک حماسه تراژیک دراماتیک است . در شیوه بیان دارای زبانی کهن و فاخر و لحنی غالبا اخطار کننده است . در کارکرد مهم ترین حلقه ی پیوند دو بخش تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام و پس از اسلام به یکدیگر و استوارترین ستون زبان و ادب فارسی و بزرگترین شاخص هویت و ملیت ایرانیست. جلال خالقی مطلق

اگر شاهنامه نبود کل ادبیات پارسی در جریانی دیگر سیر می‌کرد همه آثاری که بعد از شاهنامه به وجود آمده، پرتوی از شاهنامه را در خود داشت. شاهنامه افق بزرگی به روی ادیبان ما باز کرد و برای همین نیای ایران را باید به دو دوره پیش از شاهنامه و بعد از شاهنامه تقسیم کرد .شاهنامه در دوران بعد از خود تحولات زیادی ایجاد کرد به مردم ایران دل داد و اطمینان داد تا محکم روی پای خود بایستند. محمدعلی اسلامی ندوشن

✔️گروه تبادل مهر در پاسداشتِ فرهنگ و هنر فهرستی از بهترین‌های تلگرام را تقدیم می‌کند لینک مشاهده فهرست https://t.me/addlist/FlNYEFxPRhlkNzNk Tabadol e  Mehr Group ارتباط جهت تبادل : @mh7074

این شنیدستم که عیسی مرده ای را زنده کرد مرده ای را زنده کرد و نام خود پاینده کرد نـیـم گیـتـی شـد مسخـــر از طریـق دیــن او شــد جـهـان آیینــه دار چهــره ی آییـن او  هر دو فرســخ یک کلیسایـی به پا بر نام او گـشــت تاریــخ همـــه تاریــخ ها ایــام او وقـف شـد یکشنبه ها از بهـر نــام نیــک او روز و شب ناقوس ها گوینده ی تبریک او گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین بهر فردوسی چه باید کرد؟ کو از کار خویش  یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد  از لب آمـوی تا دریـای عمـان زنــده کـرد  میرزاده ی عشقی