cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

「افشاگـ🔥ـࢪ」

مبارزه عشق و نفرت دو سر باخته:)🥂🔞 ❌نکته بسیار مهم❌ این رمان روانشناختی بوده و شخصیت های اصلی با اختلالات روانی مختلف خلق شدن! بعضا رمان دارای صحنه های خشن و دلخراشه، پس با آگاهی کامل این رمان جذاب رو شروع کنید!😈🫵🏻 نویسنده:مآه پنهان‹ هانیـــه ›

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
14 879
Obunachilar
+20524 soatlar
+267 kunlar
-18430 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from N/a
Photo unavailable
🔹🔹 سوالات امتحانات نهایی عربی ⭐️ تاریخ : ۱۴۰۳/۰۳/۰۵ ⭐️ تاریخ : ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ 📂 دانلود سوالات
Hammasini ko'rsatish...
واعی خدایا چقد کاملش قشنگه😭😭✨
Hammasini ko'rsatish...
من اگه نباشم کی واسه همیشه تورو میپرسته🖤🍃!؟
Hammasini ko'rsatish...
👍 1💔 1
دانلود ریمیکس کامل🤍🎧
یه شبه میلیاردر شو🙂‍↕️💰
Hammasini ko'rsatish...
هر سال به مناسبت سالگرد چنلمون این چنل پولی رو رایگان در اختیار ۸۰نفر قرار میدیم بعد از تکمیل ظرفیت لینک باطل میشهه از دستشش ندید❌❌❗️❗️ https://t.me/+h6lVVYP3YJhjZmY0
Hammasini ko'rsatish...
ولی کاش سال کنکورم با این چنل آشنا میشدم🥲💔
Hammasini ko'rsatish...
👍 1 1 1
Repost from N/a
_‌میگم عماد جونم فکر کنم کاندومم پاره شده ! با چشم های گرد شده چرخیدم طرفش که ای کاش نمیچرخیدم ، با یه لا حوله سفید رو مبل نشسته و پاشو دراز کرده بود. دست میکشید به سفیدی پاهاش ... نفس عمیقی کشیدم این دختر فرشته مرگ منه ... عصبانی غریدم : _ حواست هست چی‌ میگی ؟ یعنی چی کاندومم پاره شده از صدای عصبیم بغض کرد و همینطور که به یه قسمت پاش اشاره میکرد با عشوه ذاتیش گفت : _ ایناها ببین اینجارو کبود شده ، درد میکنه ، فکرکنم کاندومش پاره شده . وقتی اونطوری هولم میدی معلومه که یه جام پاره میشه . ببین چیکارش کردی ؟ رفتم بالاسرش و به اون کبودی کوچیک رو پاش خیره شدم.  مطمئن بودم از سر به هوایی خودش اینطوری شده نه منی که حتی میترسم دست بهش بزنم تا مبادا خش برداره . دستمو زیر چونه‌اش گذاشتم و سرشو بلند کردم : _ چی‌میخوای بلای جون من ؟ هاان ؟ اون کاندومه اخه ؟ بهش میگن تاندوم و تا جایی که اطلاع دارم یه کبودی کوچیک به تاندوم‌هات آسیب نمیزنه کوچولو ! با ناز لب هاشو جلو داد و گفت : _ تو کبودش کردی پس خودتم بوسش کن تا خوب بشه ! کاری که مدت ها تو سرم بود رو ازم میخواست ؟ با کمال میل ... یادم رفت این دختر امانته یادم رفت اینجاست تا فقط‌ مواظبش باشم . خم شدم و دستمو دور رون پاش پیچیدم و لب هام رو آروم و نرم رو پاش حرکت دادم. با صدای آه نرمی که کشید همون مخالفت های کوچیک ته ذهنم هم خاموش شد . حوله رو عقب دادم و شروع به بوسیدن بدنش کردم . فکر کنم کبودی های بیشتری رو بدنش به جا گذاشتم ولی نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم. بلاخره میتونستم برای خودم کنمش و گور بابای هرکی‌ که بخواد مانع بشه ... کمی فاصله گرفتم و بدون توجه به ترس توی چشماش شلوارم رو در‌اوردم.... اون خیلی وقته که مال منه!!! https://t.me/+ooKcxa2iryJmYTc0 https://t.me/+ooKcxa2iryJmYTc0 https://t.me/+ooKcxa2iryJmYTc0 https://t.me/+ooKcxa2iryJmYTc0 نمیدونستم عاشقمه ! زمان زیادیه که تو خونمونه و برای پدرم کار میکنه . نگو همه‌ی این سال ها عشق من تو این خونه نگهش داشته ... !🔥 اما من عاشق یکی دیگه‌ام ، دوستش دارم ، ولی خسرو نمیذاره بهم برسیم . و حالا میدون خالی شده واسه اون ... و از هیچ کاری واسه بدست اوردن دل من دریغ نمیکنه !! 🔞💦 اسمش عماده و منو صدا میکنه عسلچه ...
Hammasini ko'rsatish...
👍 2