cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

گِـــنـــادلـــ❤️‍🔥

شیواالماسی‌پور اینستاگرام نویسنده: http://instagram.com/shiva.almasi7

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 855
Obunachilar
-524 soatlar
-457 kunlar
-20530 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from N/a
00:08
Video unavailable
اصلان کیهان یه دورگه ایرانی و ترکه، پسر جذاب و مغروری، که پسر یکی از بزرگ‌ترین مافیاهای ترکیه‌ست🤤🔥 پسری که شاهد کارهای بی‌رحمانه پدرش و دارو دسته اون بوده و به هر دری می‌زنه تا اون خوی وحشی و سیاهش بیدار نشه و رو به روی پدرش قرار نگیره! ولی اصلان بخاطر پدرش و مراقبت از خانوده‌اش باعث مرگ یه نفر میشه. و از اون روز به بعد مقابل پدرش قرار میگیره. به آمریکا نقل مکان می‌کنه و به عنوان پلیس وارد #اینترپل میشه. درست زمانی که برای گیر انداختن پدرش تلاش میکنه. دختری وارد زندگیش میشه دختری که با تموم وجود اونو می‌پرسته و باهاش ازدواج میکنه. ولی چی میشه اگر دشمناش از اون دختر به عنوان نقطه ضعف استفاده کنن🔞🔥 https://t.me/+lDJLBP0x7V4wY2Nk https://t.me/+lDJLBP0x7V4wY2Nk صب بپاک
Hammasini ko'rsatish...
1.26 MB
Repost from N/a
آورکو تک فرزند یک خانواده سلطنتی که با یک طلسم جادو متولد شد طلسمی که اون رو تبدیل به یک خوناشام وحشی اصیل کرد. بعد از ۲۰سال او به مردی ۳۵ساله تبدیل شد که فقط با مشاورش مهربان بود روزی بخاطر یک گوشواره‌ی تسخیر شده‌ پا به کاخ کلاغ سیاه میذاره تا باهاش معامله‌ای برای حل مشکلش انجام بده اما با دیدن آن دختر قلبی که تپش نداشت بعد از چندسال شروع به تپیدن با سرعتی زیاد در سینه‌اش کرد، آن دختر کسی نبود جز…. https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 8پاک
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
Photo unavailable
پادشاه خون‌آشام🔥 پسری جوان که عاشق شکار و خوردن خون گرم شکارهایش بود یک شب ناگهانی دختری با موهای نقره‌ای رنگی را دید و شیفته‌ی او شد اما آن دختر بخاطر سرنوشت و گذشته‌اش محکوم به مرگ بود و با افشا شدن راز رنگ نقره‌ای موهایش.... #عاشقانه_هیجانی_تخیلی🤤🔞🔥 https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 صب بپاک
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
Repost from N/a
پادمیرا دختر ۲۳ ساله‌ای که تنها مانده و قبیله‌ی جادوگر مو نقره‌ای او بعد از چند سال که مخفیانه در کشوری زندگی می‌کرد توسط پادشاه سابق آن کشور که قتل عام مردم قبیله‌اش را دستور داده بود و قتل عامشان کرد ولی با ملاقات با مرد مرموزی که اون….🔞🔥 https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 https://t.me/+61JpOJNyOQE5N2Q0 9پاک
Hammasini ko'rsatish...
پارت جدید🫠 هوای لایک‌های پارتمون داشته باشید.
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
- جلو در داشنگاهم! - چ...چی؟! چرا اومدی؟ با صدای پوزخندش حرصم می‌گیره. - بخاطر این‌که تو قراره #نامزدم بشی و من، کم دشمن برای آسیب رسوندن بهت ندارم کوچولو! دندون رو هم می‌سابم و آروم زمزمه می‌کنم. - نمی‌تونم بیام. - چرا؟ به اطرافم زل می‌زنم. صدام رو #پایین میارم و آروم لب می‌زنم. - شلوارم #پاره شده! - #چــی؟ - شلوارم گیر کرد به لبه‌ی #نیمکت و جر خو... حرفم با بلند پخش شدن نفس عمیقش #نصفه می‌مونه. - از جات جم نمی‌خوری کوچولو! - منظورت چیه؟ بدون این‌که #اجازه بده نفسی بگیرم و مغزم مقصد این لحن رو هضم کنه، با #خباثت و #حرص می‌غره. - دارم میام! 😱‼ https://t.me/+HWf2at-FFeY5NWNh https://t.me/+HWf2at-FFeY5NWNh صب بپاک
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
شاهانی، مرد جدی و خشنیِ که آلفای قدرتمند‌ترین مجموعه‌ی گرگینه‌هاست. تو پارتیِ بالماسکه شریکش، جفتش رو پیدا می‌کنه و تو یه اتاق تاریک گیرش می‌ندازه! 🔥🔞 ولی جفتش همون سیندرلای مو مشکی از دستش فرار می‌کنه و تنها یک لنگه گوشواره‌ش دست آلفای گرگینه‌ها می‌مونه. ولی اون مرد بی‌خیالش نمیشه🤤 مخصوصاً وقتی که می‌فهمه جفتش می‌تونه جانشین بزرگترین دشمن‌هاش... یعنی ساحره‌ها باشه!❌😱 https://t.me/+HWf2at-FFeY5NWNh 9 بپاک
Hammasini ko'rsatish...
4.21 KB
گِنـــادل #360 بعد انگشتش رو خواست روی لبام بزاره که محکم روی انگشتش زدم. از حرص و خشم تمام‌ تنم می‌لرزید... دستم رو با اعصبانیت بالا بردم و محکم روی صورتش پایین آوردم. - کثافت...دیگه به من نزدیک نشو و به من دست نزن! دستش رو روی صورتش کشید. گوشه لبش بیشتر کش اومد و زیر خنده زد. - افسون چیزی شده؟ با شنیدن صدای بهزاد، سرم رو بلند کردم. با دیدن بهزادی که با اخم داشت بهمون نزدیک می‌شد، قدمی به عقب برداشتم. - جلوم رو گرفته داره مزاحمم میشه...! با اون سیلی دلم خنک نشده بود..‌‌. دلم می‌خواست بهزاد از خجالتش در بیاد و دلم خنک بشه! که همین طور هم شد و بهزاد با قیافه برزخی به سمتش حمله کرد‌‌‌‌... - گوه خورد بی شرف... بعد دست به یقه‌اش شد و به جون هم افتادن؛ یه سری از دوستای پاشا سر بهزاد ریختن و از اون سمت دوستای بهزاد هم کم نبودن و به کمکش اومدن.
Hammasini ko'rsatish...
25👍 7
00:03
Video unavailable
sticker.webm1.29 KB
Repost from N/a
- منِ احمق گفتم می‌خوام #بمیری که رفتی یه قوطی #قرص خوردی؟! #نعره میزد و سعی میکرد هرطور شده شیشه‌ای که سمتش گرفته بودم تا #نزدیکم نشه رو از دستم بگیره‌. - م... مگه همین... همین رو نمی‌خواستی؟ نگاهش سمتم میچرخه و با دیدن چشم‌های #سرخش قالب تهی می‌کنم. - #مردنت و می‌خواستم؟ قدمی سمتم برمی‌داره که اینبار جیغ می‌کشم. - #نامزد داشتی!! دختره نامزدت بود و تو بهم نگفتی! حیرت زده بهم زل می‌زنه. - چه نامزدی؟ چه دختری؟ - همونی که دیشب باهاش... قبل از کامل کردن جمله‌م #چشم‌هام‌سیاهی میره و شیشه... https://t.me/+HWf2at-FFeY5NWNh https://t.me/+HWf2at-FFeY5NWNh صب بپاک
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.