cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

『ࣩ۪ٜ۪ٜࣧ𖣴ࣩ۪ٜ۪ٜ۪ٜࣧᴋ‌ʜ‌aɴ‌ ɢ‌ɪ‌ʟ‌ᴀ‌ɴ‌ࣦࣦ۪ٜ۪ٜ۪ٜࣤࣤ𖣴ࣩ۪ٜ۪ٜࣤࣤ』

مانهوای ایرانی خان گیلان 🔪🩸 . . . ژانر : درام /اکشن/عاشقانه ☺ ----------------------------------------- نویسنده و طراح : rato😎

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 929
Obunachilar
-924 soatlar
-647 kunlar
-31630 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Photo unavailable
یه کمیک نصفه از داستان عاشقانه ی قدیمی 😘 اینو شاید بعدا کامل کنم 🙌
Hammasini ko'rsatish...
🔥 15❤‍🔥 1🥰 1
Photo unavailable
اولین طرح از چالش گیم این بود نصفه رها کردمش 😢 . . فقط به خاطر خدای شماره ی ۹۵ فرستادم 🤌
Hammasini ko'rsatish...
🔥 16🥰 2👍 1😍 1
داستان خدای شماره ی ۲۳ به صورت گیم میگم در بخش اول شما وارد یک دنیایی با سفیدی مطلق میشید نه ابتدایی مشخص هست نه انتهایی فقط سفیدی جوری که چشم هاتون درد میگیره (شما در اینجا شبیه یک روح هستید نه دیده میشید و نه شنیده اما میبینید و میشنوید ) اونجا سه نفر با اجسام متفاوت رو ملاقات میکنید که دارای اعداد ۴۸ ۹۵ و ۲۳ هستد شماره ۴۸ خدای سرزمین پریان هست که از تفاوت هاش میشه به بالهای بلندش اشاره کرد که علاقه ی زیادی به گوی (سرزمین پریان)دارد و همش از اونها مراقبت میکند و با لبخند نظاره گر رقص و پای کوبی آنهاست و برکت رو به آنها هدیه میدهد شماره ی ۹۵ خدای سرزمین دیوهاست اون شاخ های بلند و ۳ چشم تیره داره و  مشکلات و موانع زیادی بر سر مردمش به وجود می آورد زیرا معتقدست ذات دیو در تلاش و جنگ شکل میگیرد وگرنه تبدیل به موجودی رقت انگیز می شوند شما به راهتان ادامه میدهید تا به آخرین خدا که یک انسان افسرده است نزدیک می شوید که با خود زمزمه میکند تا کی ؟ ناگهان فریاد میزند تاکی در اینجا محبوسیم؟ چرا؟ چرا نمیتوانیم از اینجا خارج شویم خدای شماره ۲۳ شروع به دویدن میکند و چندباری زمین میخورد ناگهان با خشم به گوی نگاه میکند و به طرف میدود شما برای متوقف کردن او فریاد میزنید اما صدایی از گلویتان خارج نمیشود او به گوی لگد میزند اما شما در جایتان میخکوب شده اید و نمیتوانید تکان بخورید و ناگهان دردی وحشتناک حس میکنید شما و خدای شماره ۲۳ هردو همزمان به زمین می افتید (خدای شماره ی ۲۳ در نهایت یک انسان است با نابودی گوی او هم نابود می شود) نگاهتان به شماره ۲۳ می افتد در حالی که با چشمان باز به شما زل زده و خون از دهانش به بیرون میریزد . گوی (سرزمین انسان ها ) نابود شده است کم کم خوابتان میگیرد ناگهان گوی شروع به قطع و وصل شدن میکند گویا هنوز فردی زنده است . . ناگهان بهوش می آید درحالی که لباس مردی کارمند را پوشیده اید و در حال رفتن به محل کارتان هستید ترسیده اید و شوکه به اطراف نگاه میکنید همسرتان شمارا میبوسد و همرا دخترتان از خیابان رد میشود آیا همه ی اینها خواب بود ؟ صدای آژیر و فرار پرندگانه شمارا به خودتان می آورد خورشید به یکباره ناپدید میشود و زمین شروع به لرزیدن میکند  همسرت اسمت را فریاد میزند و دخترت از ترس شروع به گریه میکند تو کیفت را به گوشه ای پرت میکنی و به سمت آنها میدویی ناگهان ساختمانی که همسر و فرزندت کنارش بودند تخریب میشود و تو آخرین چیزی که میبینی اشک های دخترت هست وقتی دوباره چشم باز میکنی فقط سیاهی میبینی سرما مغز استخوانت را به درد آورده و بوی متعفن اجساد حالت را به هم میزند و در خون عزیزانت غوطه ور شده ای.. . شوک و غم از دست دادن عزیزانت به قدری بود که حتی نمیتوانی گریه کنی به سمت ساختمان میدویی زمین را میکنی و سنگ ها به کناری پرت میکنی اما تنها چیزی که عایدت می شود عروسک خرسی دخترکت هست و اینبار در حالی که عروسک را به دست گرفته ای شروع به گریه میکنی فریاد میزنی ناگهان صفحه ای آبی که قطع و وصل میشد برایت باز میشود . . تنها انسان باقیمانده کدام را انتخاب میکنی ؟ حذف زمین ارتقای سطح . . . (ارتقای سطح یعنی بشه خدای زمین و برای اینکار باید جسم مالک قبلی رو پیدا کنه و عدد ۲۳ رو از روی بدنش پاک کنه البته قبل از اینکه بگنده اونوقت ارتقا پیدا میکنه و میره مرحله ی بعد)
Hammasini ko'rsatish...
❤‍🔥 12🔥 2👍 1🥰 1😎 1
Photo unavailable
گیم خدای شماره ی ۲۳ 🔥
Hammasini ko'rsatish...
🔥 17❤‍🔥 5😱 1
سلام به همه ی عزیزای دلم 💋💋💋 دلم براتون تنگ شده بود 😭😭 این چند مدت خیلی سرم شلوغ بود چندتا کار کمیک شروع کردم یه پروژه ی medical comic strips برای یه خانم دکتر گرفتم 😜 و از همه مهم تر یه چالش طراحی گیم شرکت کردم ایده ی اصلی گفته شده و باید داستان گیم و طرحش زده بشه اول گفتم همکاری کنم یه نویسنده بیاد داستان بگه من طرح و بزنم بعد نشد که بشه داستانشو خودم نوشته که مورد استقبال قرار گرفت 🙈 و موند طراحیش ، که اونم امروز تموم کردم ❤️ حتما نظرتون رو در موردش بنویسید . قهرمان انگار بچه ی آریا و پولاده 😂😂
Hammasini ko'rsatish...
👍 12
Photo unavailable
خار شباهت 😁😂😂😂
Hammasini ko'rsatish...
🤣 26👍 2 1😈 1
Photo unavailable
مانهوا: khan gilan خلاصه: شمس دختری که کابوس های مبهمی راه پس گرفتن جایگاه غضب شده اش را نشانش می دهد 🥂 🦋از قدرت نترس، ازش فرار نکن،بهش التماس نکن فقط انتخابش کن .... چپتر ۹ #khan_gilan ___ طراح و نویسنده : @ratokhun کانال محافظ : @khangilan
Hammasini ko'rsatish...
27🥰 2👍 1
Photo unavailable
در فرهنگ گیلکی به کسی که همش مزاحمه و کسی حوصلشو نداره میگن کولکاپیس و معتقدن اون فرزند بلبله و از هر هفتا تخم بلبل یکیش کولکاپیس میشه اینم بدونید قبل چپتر 😁🗿🐥 #دانستنی
Hammasini ko'rsatish...
👍 25 1😁 1
Photo unavailable
سلام اول ممنون از همه ی بچه هایی که تو نظر سنجی شرکت کردن 😍 . .یکی از بچه ها اومد پی وی گفت فردا ساعت ۱۰ امتحان داره و گفت اکثر بچه ها بعد امتحان یه زمانی رو برای استراحت میذارن قبل اینکه برای امتحان بعدی شروع کنن به درس خوندن بهتره شماهم اون تایم بذارید که من و بچه های دیگه بدون عذاب وجدان امتحان بیایم بخونیم . . پس به احترام بچه هایی که امتحان دارن فردا ساعت ۱۱ منتظر چپتر ۹ باشید 🦋🦋 . . و تمرکزتون رو روی امتحانتون بذارید 💋 ❤️
Hammasini ko'rsatish...
❤‍🔥 21👍 3🗿 1
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.