Magical Garbage

بمون چایی دم کردم

Sit with warriors. The conversation is different.

What ever you feel will grow. Faith or fear. Worry or confidence. Doubt or belief. It's your choice what grows.

It's not necessary to react to everything you notice

Life if I wasn't a dumbass

وقتی تیکه های پازلو میچسبونی به هم و طرحش 💩 درمیاد.

سوار ۴۰۵ یشمیم بشید بریم بانه

اینکه برای هرچیزی تدارک ببینم خوشم میاد. مثلا روزایی که باید کلی ویدیو ادیت کنم، قشنگ همه‌ چی طبق روتین پیش میره. حتی آوردن میز و صندلی و چیدن همه چی رو میز برام مث یه مراسم مهمه. مثل روزایی که میخوام برم باشگاه و از چند ساعت قبلش آروم آروم واسه هر قسمتش با جزئیات یه کاری میکنم. از رنگ سایه م و لباسام و مدل موهام تا چیزایی که میخوام اونجا بخورم. مث روزایی که میرم دریا. قبلش کلی برنامه میریزم که چی بپوشم چی بخورم چی ببرم. میدونی چی میگم؟ اینکه واسه هر اتفاقی تو زندگیت اینجوری یه جشن کوچولوی درونی میگیری، خیلی خوشحالت میکنه.

"آخرین باری که از صخره هولم دادی، پرواز کردم" این جمله تو حموم به ذهنم رسید. خیلی خوشم اومد ازش. دوس داشتم انگلیسیشو تتو کنم ولی نمیخوام تحت اللفظی ترجمه بشه. برا همین نمیدونم چجوری باشه بهتره. ولی عجب جمله ای پسر. باید زیرشم بنویسم: دکتر مریم کانال زاده

این منم وقتی دوستم سعی میکنه بهم یاد بده رو آب بخوابم و هی میگه مریم نفس بکششششش🤣