cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

| دختر بد✨ |

_ یاد داری گفتی مِی ننوشتم جز لبت؟ بعد از لبت، همه‌ی لب هارا بوسیدم، من به یاد لب تـ💋ـو از همه لب نوشیدم🔥 ایدی ادمین: @Admiiin_vip_vida به قلم: ویدا🖋️ •| پارت گذاری به صورت منظم و روزانه✨ •| کپی ممنوع❗

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
4 685
Obunachilar
-1324 soatlar
-1087 kunlar
-9730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

پاهامو ازهم فاصله دادوسرشونزدیک #ک.صم اوردم لیسی به ک....ص خیسم زدو باشهوت گفت: -اوووف طعم بهشت میده ک...ص صورتیت💦 باولع شروع به خوردن بهشت خیسم کرد -عاااححح بیشترررر بخوووررر برام اوووم مک میزد و تندتند زبون میزد انگشتشو نزدیک سوراخ #بهشتم بردو فشاری بهش وارد کرد وباخشونت وارد سوراخم کرد وباسرعت توش تل...مبه میزد و...💦🔞 https://t.me/+N-WS5QXpn1E3OThk
Hammasini ko'rsatish...
#ک*یر ساسان حسابی تو #کو*نم جا باز کرد، شروع کرد به تلمبه زدن _جوووون چه تنگه این #لامصب ساسان ضربه ای به #کون من و بعدشم به #ک*ص فریده زد و #سی*نه هام رو تو دوتا دستاش گرفت 🔞👅و کشید فریده برعکس زیر من خوابید و دهنش رو برای #کی*ر #کلفت و دراز ساسان باز کرد _جووون ساسی بده #بخورمش بعد از چند دقیقه #تل*مبه زدن #ک*یرش رو درآورد و به دهنم فریده مالید فریده با ناله گفت:_جوووون خوردنی بود حالام که تو کو*ن سارا بوده خوردنی تر شده https://t.me/+N-WS5QXpn1E3OThk
Hammasini ko'rsatish...
دکتــر سکــسي🔥 دستمو‌ روی التش کشیدم _اههه ...کی گفته تو دکتر منی ؟تو فقط بکنمی ...میخوام زیر ت جر بخورم دکی جون خم شدمو و کلاهک التشو بوسیدم _جوونن این الت درازت تا ته توم... بی طاقت التشو تو دهنم گذاشتمو شروع کردم به عقب جلو‌کردن دستمو زیر تخماش بردمو... واسش خوردم _عایییی دکتر تند تر بکن https://t.me/+N-WS5QXpn1E3OThk
Hammasini ko'rsatish...
دکتــر سکــسي🔥

زبونتو دوس دارم مخصوصا وقتی ک لای پاهامه💧👅 ایدی ادمین: @Admiiin_vip_vida نویسنده/ویدا •| پارت گذاری به صورت منظم و روزانه✨ •| کپی ممنوع❗

_ آییی استاد وقتی ک🍓صمو میخوریش نمیتونم درست روی درسم تمرکز کنم. دور لبش رو شهو.انی لیسید و سرشو بالا اورد. _ چطوره تو واسه ددی بخوری من واست درس رو توضیح بدم؟ انگشت روی #بهشت خیسم کشیدم و لب گزیدم: _ آخه مال #ددی زیادی بزرگه ...دهنم پاره میشه ... کتاب رو جلوی صورتم گرفت. _ پس میکنم توش؛ معادله رو تا وقتی ار.ضا شدم حل کن! https://t.me/+hkKceNIHHA5iNDQ0 سر کللاس ک.ص دانشجو کوچولوشو میخوره و...💦🤤
Hammasini ko'rsatish...
#تریسام 🔞🍼 #Part1 با دیدن ک.ص سفید و صورتی زنم نفسام سنگین شد. بدن بی نقص و سک.سیش آماده بود تا یه سک.س فوق العاده رو باهم داشته باشیم. قری به کمرش داد وه باعث شد اون ک.ص محشرش از دیدم قایم بشه. با خشونت پاهاشو گرفتم و از هم بازش کردم اهی کشید که منو جری تر میکرد لای ک.ص تپل سفیدش رو باز کردم و با دیدن چ.وچول صورتی رنگش دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم یه بند انگشتم رو توی سوراخش فرستادم که با ناز گفت: -آههه احسان جونم ، آروم تر خیلی تنگه آیییی با صدای فوق حشریش بند دیگه‌ی انگشتم رو توی ک.صش فشردم https://t.me/+60RY-8nlI55mNmU0
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
موهامو تو مشتش گرفت و سرمو چسبوند به تخت . با صدایی خشن و عصبی گفت : _از بچه ی من درست نگهداری نکردی!! پس وظیفه ی تو چیه تو این خونه!؟ واسه چی داری حقوق میگیری از من. دستی از رو لباس به برجستگیای بدنم کشید : _حالا که وظیفتو درست انجام ندادی از این لحظه وظیفت یه کار دیگه ای واسه منه. و حقوقی که گرفتیو اینجوری برا من جبران میکنی.😈💦🔞 و در حالی که اشک می ریختم شلوارمو تو پام جر داد و... https://t.me/+q7zEKYX8mFhlZTc0
Hammasini ko'rsatish...
با حس شنیدن صدای ناله های ریزی چشمامو باز میکنم اخمی میکنم و از در اتاقمو باز میکنم که صدای ناله ها بیشتر میشه به سمت اتاق مامانم میرم و لای در رو باز میکنم با چیزی که میبینم نفسم بند میاد مامانم لخت روی پاهای پسر جوونی نشسته و اون پسره سینه های مامانمو...❌🔥 https://t.me/+25zRFtwVvvw5NDdk دختره مادرشو موقع رابطه با پسر جوونی میبینه و همون لحظه...
Hammasini ko'rsatish...
👍 2
با اون لباس حریر مشکی خیلی سکسی و دلبر شده دکمه های پیرهنم رو باز میکنم و روی میز خمش میکنم دستشو روی شورتم گذاشت و #مردونگی کلفت شدمو چنگ زد که سیلی روی باسنش زدم و انگشتمو روی #خیسی ک*صش🍓 کشیدم ناله ای کرد که انگشتمو میون #شیارهای داغش کشیدم و مکی به گردن سفیدش زدم کی*رمو بهش میمالم و...🔞🔥 https://t.me/+25zRFtwVvvw5NDdk رمان خیس کننده با محدودیت سنی💦
Hammasini ko'rsatish...
-تا خایه فرو کن تو ک.صش کی.رشو تو دست گرفتم و به چ.چول خیس مهسا مالیدم -اومممم جرم بدههه لیتل کوچولو اوووف چه کی.ر کلفتی دارییییی شروین تند تند تلمبه میزد و منم با شهوت ک.صمو تو دهن مهسا گذاشتم و شروین به سینه هام چنگ زد -کی باورش میشه دارم دوتا زن سن بالا داف میکنم؟ چه ک.صای تپلی دارید زبون مهسا توم فرو رفت که جیغی از لذت کشیدم و شروین خودشو از مهسا بیرون کشید و روی تخت خوابید و غرید -جن.ده های پولدار وقتشه دوتایی برام ساک بزنید پسره دوتا داف سن بالا رو تو آشپزخونه جر میده🙈🔞💦 https://t.me/+FDZah3i1sHw1NmM0
Hammasini ko'rsatish...
𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 𝒐𝒇 𝒔𝒆𝑥🔞

این رمان مناسبت همه سنین نیست🔞

لباس خواب سرخ رنگ کوتاهی به تنم کردم که از زیرش به راحتی نوک سینه های برجستم و ک.یر کوچولوم معلوم بود در اتاق باز شد که باهیجان سمت در برگشتم اما با دیدن مرد غریبه جیغ بلندی کشیدم. - هیشش، امگا کوچولو امشب قراره مال من بشی..... تقلا کردم که از بغلش بیرون بیام ولی با ورود انگشت کلفتش به سوراخ داغم آه بلندی کشیدم که نوک سینه هامو مکید - پسر کوچولوی حشری سوراخت برام خیس کرده ولی برای ک.یر کلفتم زیادی تنگه - آهه آخ....ولم کن الان ....الان همسرم میاد بی اعصاب ک.یر کلفتشو یه ضرب تو سوراخم هل داد که جیغی از درد کشیدم - تو جفت منی!!!! همین امشب مارکت میکنم و تخممو تو شکم کوچولوت میکارم🔞💦 https://t.me/+xVakgDE9OMVmNzU8 امگای هورنی که خودشو واسه معشوقش آماده میکنه بیخبر از اینکه معشوقش اونو به آلفای کشور دشمن پیشکش کرده.......😱😱❌
Hammasini ko'rsatish...