cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

📚کانال‌‌الفین📚

به نام خدا مهربان امامت📚 نقدصحابه تابعین علمای مخالف📚 پاسخ به تمام شبهات بصورت علمی📚 مهدویت📚 اثبات حقانیت 12معصوم(علیهم السلام)📚 دفاع از علما مرجعیت فقها ولایت فقیه 📚 رد و نقد عقاید اخباریون📚 ⭐🟨کانالی برای پژوهشگران و محققین ✅مدیریت: ابوغریب

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
414
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+17 kunlar
+1230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

قسمت 2⃣ اگر عثمان هنگامى كه مردم به او گفتند:«خود را از خلافت خلع كن تا از تو دست برداريم خود را از خلافت خلع مى‌كرد او را نمى‌كشتند. ولى عثمان گفت:«خودم را از خلافت خلع نمى‌كنم»، مردم گفتند:«پس ما هم تو را مى‌كشيم». عثمان هم از آنان دست برداشت تا او را كشتند. به جانم سوگند اگر عثمان خود را از خلافت خلع مى‌كرد برايش بهتر بود چرا كه خلافت را به ناحق گرفته بود و در آن بهره‌اى نداشت و چيزى را ادعا كرده بود كه از او نبود و حق ديگرى را گرفته بود ... 👈اگر در آن روز كه همۀ بنو تيم بن مرّة با ابو بكر بيعت كردند، چهل نفر گوش به فرمان مى‌يافتم حقا كه با آنان جهاد مى‌كردم👉 و اما روزى كه با عمر و عثمان بيعت كردند، چنين نمى‌كردم چرا كه من بيعت كرده بودم و فردى مانند من بيعت خويش را نمى‌شكند ... ♦️👈اى پسر قيس! به آن كه دانه را شكافت و انسان را آفريد سوگند! اگر در آن روز كه دار و دسته تيم بن مرّة با ابو بكر بيعت كردند (كه مرا به خاطر بيعت با او سرزنش مى‌كنى) چهل نفر مى‌يافتم كه همه‌شان مانند آن چهار نفر آگاه مى‌بودند، دست نمى‌دادم و با آنان مى‌جنگيدم، ولى نفر پنجمى نيافتم لذا خوددارى كردم👉... وقتى مردم با ابو بكر بيعت كردند چهل مرد از مهاجران و انصار نزد من آمدند و با من بيعت كردند، زبير در ميان‌شان بود. به آنان دستور دادم كه سحرگاهان سر تراشيده و سلاح برگرفته در خانه‌ام آماده باشند. از آنان كسى راست نگفت و به من وفا نكرد جز چهار نفر: سلمان، ابو ذر، مقداد و زبير ... اى پسر قيس! به آن كه دانه را شكافت و انسان را آفريد سوگند! اگر آن چهل نفرى كه بيعت كردند به من وفادار مى‌ماندند و سحرگاهان در خانه‌ام آماده مى‌بودند، پيش از آن كه بيعت ابو بكر بر گردنم باشد، با او به جهاد مى‌پرداختم و بر اساس حكم خدا با او رفتار مى‌كردم و اگر پيش از بيعت با عثمان نيز يارانى مى‌يافتم با آنان جهاد مى‌كردم و بر اساس حكم خدا با آنان رفتار مى‌كردم؛ اما پس از بيعت من با آنان، راهى براى جهاد با آنان وجود نداشت. 🔹اشعث گفت: به خدا سوگند! اگر واقعيت اين گونه بوده كه مى‌گويى، همۀ امت محمد صلّى اللّٰه عليه و آله جز تو و پيروانت هلاک شده‌اند. 🔸على عليه السّلام فرمود: اى پسر قيس! به خدا سوگند! آن گونه كه مى‌گويم حق با من است، و تنها دشمنان حربى و پيمان‌شكنان و حيله‌گران و منكران و معاندان از امّت محمّد صلى اللّٰه عليه و آله هلاك گشته‌اند؛ اما هر كس كه به توحيد دست آويخته و به نبوّت محمّد صلى اللّٰه عليه و آله و دين اسلام اقرار كرده و از صف ملّت ابراهيم (علیه السلام) خارج نشده و عليه ما ستمكاران را يارى نكرده و با ما دشمنى نورزيده ولى در امر خلافت دچار ترديد شده و اهل آن را نشناخته و ولايت ما را نيز نشناخته و با ما دشمنى نورزيده، اين فرد مسلمان مستضعفى است كه اميد رحمت خدا بر او مى‌رود و بايد كه از گناهانش بيمناك باشد. 📚کتاب سلیم بن قیس هلالی ، ج 2 ح 12 http://yon.ir/mzvRf #چرا_امیرالمومنین_از_حق_خود_دفاع_نکرد
Hammasini ko'rsatish...
قسمت 1⃣ پاسخ به چرایی عدم قیام امیرالمومنین علیه السلام از زبان مبارک خودشان🟩 اشعث بن قيس كه از سخن على عليه السّلام خشمگين بود گفت: اى پسر ابو طالب! چرا هنگامى كه افرادى از تيم بن مرّة و بنى عدى بن كعب و پس از آنان بنو اميه با ابو بكر بيعت كردند، نجنگيدى و شمشير نزدى‌؟ 👈و از هنگامى كه به عراق آمده‌اى در هر سخن و خطبه‌اى كه با ما داشته‌اى نبوده كه در پايان آن پيش از به زير آمدن از منبر نگويى كه: «به خدا سوگند! من از خود مردم به آنان سزاوارترم، از پگاه درگذشت رسول خدا هماره به من ستم شده است» 👉 پس چرا در دفاع از حقت شمشير نزدى‌؟! على (علیه السلام) فرمود: اى پسر قيس! گفتى و حال پاسخ را بشنو؛ اين ترس و فرار از مرگ نبود كه مرا از آن بازداشت، من بيش از هر كسى مى‌دانم كه آنچه نزد خداوند است برايم از دنيا و آنچه در آن است بهتر مى‌باشد؛ ولى 👈آنچه مرا از شمشير كشيدن بازداشت وصيت و پيمان رسول خدا (ص) با من بود. 👉رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و اله و سلّم مرا از آنچه امّت پس از حضرتش با من خواهند كرد خبر داده بود؛ بنا بر اين هنگامى كه كردار امت را با خود ديدم بيش از آنچه از پيش مى‌دانستم كه رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله به من گفته بود، نبود. گفتم: اى رسول خدا! آنك كه چنان شود چه وصيت و توصيه‌اى به من داريد؟ فرمود:«اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و اگر نيافتى دست نگهدار و خون خويش حفظ‍‌ كن تا كه براى برپايى دين و كتاب خدا و سنت من يارانى بيابى». رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله مرا خبر داد كه به زودى امّت مرا رها خواهند كرد و با فردى جز من بيعت خواهند نمود و جز مرا پيروى خواهند كرد. رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله مرا خبر داد كه من نسبت به او مانند هارونم نسبت به موسى و اندكى پس از حضرتش سرنوشت امّت همانند هارون و پيروانش و گوساله و گوساله پرستان خواهد شد آنك كه موسى به هارون گفت: اى هارون! چرا هنگامى كه ديدى گمراه شدند، از آنان جدا نشدى؟ آيا مى‌خواستى مرا نافرمانى كنى‌؟! «گفت: اى برادر! اين قوم مرا ناتوان ساختند و نزديك بود مرا بكشند» و گفت: اى برادر! مرا سرزنش مكن، ترسيدم كه بگويى ميان بنى اسرائيل جدائى انداختى و وصيتم را بكار نبستى! يعنى هنگامى كه موسى هارون را به جاى خود بر آنان گمارد، به وى فرمود: اگر گمراه شدند و يارانى يافت با آنان جهاد كند و اگر نيافت دست نگهدارد و خون خويش را حفظ‍‌ كند و پراكنده‌شان نسازد. و من ترسيدم كه برادرم رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله به من چنين گويد كه: چرا ميان امت پراكندگى افكندى و وصيتم را به كار نبستى؟ به تو گفتم كه اگر يارانى نيافتى دست نگهدارى و خون خود و اهل بيت و پيروانت را حفظ‍‌ كنى.‌ پس از درگذشت رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله مردم به ابو بكر روى آوردند و با وى بيعت كردند، در حالى كه من سرگرم غسل و دفن رسول خدا بودم. سپس به قرآن پرداختم و با خود عهد بستم كه جز براى انجام نماز ردايى برنگيرم و پاى بيرون ننهم تا كه قرآن را در كتابى گرد آورم و چنين كردم، سپس فاطمه را برداشتم و دست پسرانم حسن و حسين را گرفتم و به خانه يكايك مجاهدان بدر و پيشگامان در اسلام از مهاجران و انصار رفتم و آنان را در مورد حقّم به خدا سوگند دادم و آنان را به يارى خويش فراخواندم، از همۀ آنان تنها چهار نفر به دعوتم پاسخ دادند؛ سلمان، ابو ذر، مقداد، و زبير. از خاندانم نيز كسى نبود تا از من پشتيبانى كند؛ حمزه در نبرد احد كشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامى تندخوى بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقيل كه تازه از كفر به اسلام روى آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها كردند، آن گونه كه هارون به برادرش گفت، گفتم:«اى برادر! همانا كه اين قوم مرا ناتوان ساختند و نزديك بود مرا بكشند»هارون برايم الگوى نيكويى است و عهد و پيمان رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله برايم حجّت نيرومندى! اشعث گفت: عثمان نيز چنين كرد! از مردم كمك خواست و آنان را به يارى خويش فراخواند، يارانى نيافت و دست نگهداشت تا كه مظلوم كشته شد! على (علیه السلام) فرمود: واى بر تو اى پسر قيس! آنك كه اين قوم مرا ناتوان ساختند و نزديك بود مرا بكشند، اگر به من مى‌گفتند:«البته كه تو را مى‌كشيم»، آنان را از كشتن خويش باز مى‌داشتم هر چند كه ياورى جز خويش نمى‌يافتم،👈 ولى گفتند:«اگر بيعت كنى از تو دست برداريم و گراميت داريم و تو را به خويش نزديك سازيم و برتريت دهيم و اگر بيعت نكنى تو را مى‌كشيم» چون كسى را نيافتم، با آنان بيعت كردم و بيعت من با آنان، باطلشان را حق نمى‌كند و براى‌شان موجب حقى نمى‌شود.👉 #چرا_امیرالمومنین_از_حق_خود_دفاع_نکرد
Hammasini ko'rsatish...
قسمت تصریح به حضور اسلم _راوی ماجرای تهدید به آتش زدن خانه ی حضرت فاطمه سلام الله علیها_ در روایات زیدیه🟪 بر مبنای علم رجال اهل سنت تصریح به حضور اسلم در واقعه ی هجوم لزومی نداشته و سند روایت ابن ابی شیبه در مورد تهدید به آتش زدن خانه کاملا صحیح است اما خالی از لطف نیست که بگوییم در برخی کتاب های زیدیه (از فرقه های نزدیک به اهل تسنن) روایاتی وجود دارد که تصریح بر حضور اسلم در ماجرای احراق بیت وحی دارد 🟩ابو العباس احمد بن ابراهيم‏ حسنی زیدی مذهب متوفای 353 هـ در کتاب خویش چنین می نویسد : 1️⃣أخبرنا محمد بن جعفر الحداد السروي بإسناده عن زيد بن أسلم عن أبيه، قال: كنت فيمن حمل‏ الحطب‏ إلى باب علي عليه السلام، فقال عمر: و اللّه لئن لم تخرج يا علي لأحرقن البيت بمن فيه‏ 2️⃣أخبرنا محمد بن جعفر الحداد بإسناده‏ عن زيد بن أسلم عن أبيه قال: شهدت عمر بن الخطاب يوم أراد أن يحرق على فاطمة بيتها، و قال: إن أبوا أن يخرجوا فيبايعوا أبا بكر أحرقت عليهم البيوت، فقلت لعمر: إن في البيت فاطمة، أ فتحرقها؟ قال: سألتقي أنا و فاطمة زید بن اسلم از پدرش روایت می کند که گفت: من از کسانی بودم که هیزم به در خانه ی علی (علیه السلام) حمل می کرد. عمر در آنجا گفت: به خدا که ای علی اگر از خانه خارج نشوی، خانه را با هر که در آن است به آتش می کشم. همچنین زید بن اسلم از پدرش روایت می کند که گفت: من شاهد بودم که عمر بن خطاب روزی که می خواست خانه ی فاطمه (س) را بر او بسوزاند می گفت: اگر از این که خارج شده و با ابوبکر بیعت نمایند سر باز زدند، خانه را بر سرشان می سوزانم. من (=اسلم) به عمر گفتم: فاطمه (س) در این خانه است؛ آیا [ باز هم] می خواهی آن را بسوزانی؟! گفت: پس من و فاطمه با هم روبرو خواهیم شد. 📚المصابيح، ص 259 و 260 ح 112 و 113 ؛ تحقیق عبد الله بن عبد الله بن أحمد الحوثی مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية - صنعاء ؛ الطبعة الثانية 1423هـ - 2002 م 📚المصابیح ، ص 245-246 ح 112 و 113 بر مبنای برنامه مکتبه شامله محقق کتاب المصابیح در پاورقی سند هر دو روایت را از کتاب الشافی تألیف المنصور بالله عبد الله بن حمزة بن سليمان متوفای 614هـ (از عالمان بزرگ زیدیه) نقل کرده که چنین است: 1️⃣وبالإسناد المتقدم عن السيد أبي العباس الحسني، قال: أخبرنا محمد بن جعفر الحداد السروري، قال: حدثنا محمد بن الفضل بن حاتم النجار، قال: حدثنا إسحاق بن راهويه، قال: حدثنا محمد بن بشير العبدي، عن عبد الله بن عمر العمري، عن زيد بن أسلم، عن أبيه، قال: كنت فيمن حمل الحطب إلى باب علي عَلَيْه السَّلام قال عمر: والله لئن لم يخرج علي بن أبي طالب لأحرقن البيت بمن فيه 2️⃣وبهذا الإسناد عن أبي العباس الحسني قال: أخبرنا محمد بن جعفر الحداد قال: حدثنا علي بن أبي طالب السياط الجرجاني قال: حدثنا أبو الأسود البصري عبد الجبار عن ابن لهيعة عن أبي الأسود محمد بن عبد الرحمن بن السائب عن زيد عن أبيه، قال: شهدت عمر بن الخطاب يوم أراد أن يحرق على فاطمة بيتها فقال: إن أبوا أن يخرجوا فيبايعوا أحرقت عليهم البيت؛ فقلت لعمر: إن في البيت فاطمة أفتحرقها؟ قال: سنلتقي أنا وفاطمة 📚الشافی ، ج 4 ص 544-546 بتحقیق مجدالدین بن محمد بن منصور المؤیدی متوفای 1332 هـ و تخریج و تعلیق الحسن بن الحسین بن محمد الحوثی متوفای 1388 هـ ؛ منشورات مکتبة اهل البیت - صعدة ؛ الطبعة الأولی - 1429 هـ - 2008 م (بر مبنای نسخه ی پی دی افی که نزد اینجانب موجود است) #روايت_تهديد_آتش_زدن_خانه_حضرت_صديقه_س_و_قتل_وی_توسط_ابوبکر_عمر_طبق_کتب_اهل_سنت
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
افضلیت امیرالمومنین (ع) از نظر ایمان بر ابوبکر و عمر طبق روایت معتبر اهل سنت #اعلمیت_افضلیت_امیرالمومنین_ع
Hammasini ko'rsatish...
2
#اعلمیت_افضلیت_امیرالمومنین_ع
Hammasini ko'rsatish...
🟩امام علی علیه السلام ، رأس و امیر مؤمنان در قرآن طبق روایت معتبر اهل سنت . محقق این کتاب (الأحادیث المختارة) ، دکتر عبد الملک بن دهیش تصریح کرده است که تمام علمایی که بعد از ضیاء مقدسی (مؤلف کتاب) آمده اند و راجع به تقسیم بندی کتب روایی از نظر اعتبار صحبت کرده اند ، این کتاب را در دسته ی کتاب های صحیح قرار داده اند ؛ وجميع من تكلم في مراتب الكتب ممن جاء بعد الضیاء ، جعل «المختارة» من «کتب الصحة» . الأحادیث المختارة ، ج 1 ص 18 وی سپس ، سخاوی ، سیوطی ، ذهبی ، کتانی ، ابن تیمیه ، زرکشی و ابن کثیر را به عنوان علمایی که احادیث کتاب مختاره را صحیح دانسته اند ، ذکر و کلام هر یک را نقل می کند . الأحادیث المختارة ، ج 1 ص 18-19 توثیق "عیسی بن راشد" (راوی مورد اشکال محقق کتاب الأحادیث المختارة) توسط ابن حجر عسقلانی ، دکتر بشار عواد معروف و شعیب الأرنؤوط
Hammasini ko'rsatish...
#فضایل_امیرالمومنین_ع_طبق_کتب_اهلسنت
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
امیرالمومنین (ع): صحابی تا قسم نخورد ، حدیثش را قبول نمی کنم / با تصحیح سند این روایت توسط شعیب الأرنؤوطـ #امیرالمومنین _صحابه_قسم_بخورد_حدیث_را_قبول_میکنم
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
اهل بیت علیهم السلام همان قربی در آیه ی مودت هستند به اعتراف مرکز فتوای وهابیت #آیه_مودت #ذی_القربی
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.