اندیشه ما
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزههای اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
Ko'proq ko'rsatish769
Obunachilar
+424 soatlar
+77 kunlar
+2230 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
03:05
Video unavailableShow in Telegram
✅ امام حسین (ع) و مبارزه با نظام فاسد
🎙 استاد محمدتقی خلجی
⏱ زمان مورد نیاز برای مشاهده این ویدیو: ۳ دقیقه
🖇 آیدی اندیشهما در شبکههای اجتماعی:
@andishemaa
امام_حسین_ع_و_مبارزه_با_نظام_فاسد.mp414.05 MB
❤ 1🔥 1👏 1
🔴 "حسین شهید انسانیت"
✍ دکتر ابوالفضل فاتح
♦️ شب عاشورا را به عبادت با معبود خود می ایستد، و ظهر عاشورا نمازی عاشقانه می خواند که خود حامل بالاترین پیام هاست، اما عجیب آن که در میان مشهور ترین کلمات نقل شده از سرور آزادگان، نمی شنویم که لشکر مقابل را به نماز و روزه و احکام و مناسک دیگر، دعوت کنند. گویی مسئله امام حسین (ع) با آنها و مسئله آنها با حسین (ع)، صرف نماز و روزه و امثال این احکام با همه اهمیتش نیست، آنها هم گویی اهل نمازند و حتی نماز خود را به امامت حسین (ع) اقامه می کنند و در کمال اسف و حیرت تاریخ سپس همان ها به حکم شرع یزیدی و به خیال خام خود بعضا برای رضای خدا، در برابر حسین (ع) می ایستند!!!
«اسلام روشن ترین مذهب انسانی»؛
♦️ مسئله، بازگشت به جوهره ی اصلی خلقت آدمی، یعنی جوهره ی انسانی و کرامت و آزادگی انسان است، کرامتی که حساب نماز حسین (ع) را از نماز آنان و آیین و مذهب حسین (ع) را از کیش آنان، جدا و متمایز می سازد. حسین (ع) می داند، جوهر انسانی پیامبر (ص) و اسلام انسانی محمد (ص) بود که مکتب رهایی بخش بردگان و بندگان از قید قدرتمندان جاهلی شد و شیفتگی جان ها را به «توحید» برانگیخت و در مقابل، پس از رحلت پیامبر عظیم الشان، نخستین انحرافات چه بسا با غلبه قبیله بر اصول انسانی و اخلاقی و اسلامی دیگر شکل گرفت.
پنجاه سال بعد، نیز اساسی ترین عامل بروز حادثه حیرت انگیز کربلا و دلیل ایستادگی در برابر دستگاه غیر انسانی حکومت یزید، شیفتگی امام حسین (ع) به کرامت و آزادگی انسان و حقیقت اسلام بود. اسلامی که به تعبیر مرحوم علامه جعفری «روشن ترین مذهب انسانی» است، یعنی «اسلامی که دفاع از حیات و شرف و حیثیت الهی آن از با اهمیت ترین اصول آن تلقی می شود».
پارادایم عزت و ذلت؛
♦️ گویی پرتکرارترین فرازی که در بیانات آن روزها پژواک یافته دو گانه "امر به عزت" و "نهی از ذلت" است. چه معروفی والاتر از عزت و چه منکری مهلک تر از ذلت؟
پاسخی به دوگانه ی حکومت یا شهادت؛
♦️ به نظر می رسد، مسئله اصلی حسین (ع)، صرفا با مسئله حکومت یا تکلیف برای قیام و شهادت هم توضیح کاملی داده نخواهد شد، که این ها همه اهمیت و طریقیت خود را داشت. بی تردید حکومت نیازمند ابزار است، و تکلیف وسعت می خواهد. لذا وقتی که امکان حکومت و یا وسعت تکلیف فراهم نباشد، آدمی معذور است. اما این «حریت» و انسان بودن است که مرز ندارد و به هیچ امکان و وسعتی محدود نمی شود و در هیچ شرایطی اسقاط نمی گردد، و آدمی حق عبور از آن را ندارد.
♦️ امام حسین (ع) و خاندان شریفش نمی توانستند مرگ «انسانیت» و بازگشت به بردگی جاهلیت را امضا و تایید کنند. حیات شرافتمندانه و کرامت انسانی در اسلام و قاموس حسین (ع)، خط قرمز و پیش نیازی بود که بدون آن، نه تنها راهی برای بازگشت به اسلام پیامبر (ص) و علی (ع) که حتی راهی برای حداقل های حیات انسانی در امت اسلام باقی نمی ماند.
گشودن «جبهه ی انسانیت»، در برابر «جبهه ی جباریت»؛
♦️ حسین (ع) در حال گشودن «جبهه ی انسانیت»، در برابر «جبهه ی جباریت» بود. هر چه می گذشت و به روز عاشورا نزدیک می شد، «أشباه الرّجال و لا رجالی» که با اندک متاعی به یزید پیوسته بودند، از فهم عدم پذیرش بیعت به رغم خطرات سهمگین و جانفرسا، عاجز تر می شدند.
آموزه ی شگفت و ابدی شب عاشورا؛
♦️حسین (ع) در آموزه ای ابدی و شگفت، تا دیرگاه شب عاشورا، همراهانش را از سرنوشتشان آگاه و در انتخاب مسیر آزاد می گذارد و همزمان تا آخرین لحظات حیات نورانی اش، جبهه ی جهل و جبر و کفر را به اصلاح فرا می خواند، به دلیل حرمتی است که برای فطرت کریم و انتخابگر انسان قائل است که باید بداند چرا؟ و به کجا؟ می رود. و این آگاهی بخشی و شفافیت، سیره ی حسین (ع) از همان آغاز است.
معجزه ی حسین (ع)؛
♦️ یزید، حسین (ع) را در محاصره ی لشکر بی شمار و صحرای دور افتاده ی کربلا، تمام شده می دید. چند تن همچون کبوتران بی پناه در روز یا نیم روزی غریبانه و در نهایت شقاوت سر بریده شدند و امپراتوری دروغ یزید آنان را خارجی و فتنه گر نامید و انگیزه ها و هدف و استواری و حق طلبی و شجاعت و رزم بی نظیر و در یک کلمه نهضت الهی شان را تحریف و انکار کرد. آن اشقیای سیاه بخت، حتی نیازی به دفن پیکر مطهر شهیدان ندیدند و بر پیکر آل الله اسب تاختند و حرمت حرم را شکستند. اما سنت خداوند و حرمت «انسان» چه می شود؟
♦️همان قطره ی نخست خون مقدس «حسین، عزیز فاطمه (س)» که بر زمین نشست، آتشی از ندامت و بیداری برخاست. آن بیابان تفتیده ی گمنام و آن تن های قطعه قطعه، امروز قبله ی آزادگان جهان شده اند و هر روز زمزمه ی نام و راه حسین (ع) خطاب به عالمیان بلندتر و فراگیرتر می شود که «هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّة» و «ان لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم».
🌐 اندیشهما
@andishemaa
♦️قسمت دوم
✅انسان در حالت طبیعی و به صورت منفرد آزاد خلق شده و آزادیخواه است و آزادیخواهی انسان حد یقف ندارد او میخواهد آزادانه همه چیز را در تصرف خود داشته باشد و حتی دیگران با اختیار یا با زور هم که شده از آزادی خود به نفع او صرفنظر کنند. به کودک توجه کنید او میخواهد همه چیز از آن خودش باشد و تا مجبور نشده است دست از این آزادیخواهی بر نخواهد داشت. او خدمات و محبت پدر و مادر را هم تنها برای خود میخواهد. به مرور پدر و مادر و جامعه او را مجبور میکند که به آزادی دیگران هم احترام بگذارد. به این درک میرسد در آزادیخواهی برابر طلب بلکه دیگر گزینانه، ایثارگرانه، حسین گونه بلکه خداگونه عمل کند. شاید تاریخ به مرور انسان را به این درک برساند که برابریطلبی معقولی در آزادیخواهی را بپذیرد.
✅ آزادیخواهی و عدالتطلبی دو مفهوم تاریخی هستند. اعتبار آزادیخواهی و عدالتخواهی گذشتگان مثل اعتبار عدالتخواهی و آزادیخواهی انسانهای امروز نیست چنانکه اعتبار آزادیخواهی و عدالتطلبی آیندگان همچون آزادیخواهی و عدالتطلبی امروز نخواهد بود. در گذشته اگر سخن از آزادیخواهی و عدالتطلبی گفته میشد در آنها تبعیض بین پیر و جوان، مرد و زن، سیاه و سفید، ثروتمند و فقیر، دیندار و بیدین، باهوش و کم هوش، دارای موقعیت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فاقد این موقعیتها مسلم فرض میشد.
✅ امروزه امتیازات طبیعی و اجتماعی که نه از روی لیاقت بلکه به موجب پیشآمدهای طبیعی و تاریخی ایجاد شده، قابل قبول نیست و به مرور کاهش مییابد. سن و سال امتیاز پذیرفته شدهای بود که خلاف آن ولو ناشی از لیاقت بود پذیرفته شده نبود. در تاریخ اسلام لشکر اسامه برای فرماندهی و امیرالمومنین برای جانشینی نمونه آن. در گذشته زن بیش از اینکه انسان قلمداد شود شیء قلمداد میشد که باید پدر و برادر و عمو و شوهر و پسرش برای او تصمیم بگیرند. آزادی اقتصادی و سیاسی از آن مردان بود و حقی برای رأی زنان قائل نبودند. نیوزیلند اولین کشوری است که در 1893 حق رأی زنان را به رسمیت شناخت با این حال تا سال 1919 حق نامزدی در انتخابات نداشتند. انگلستان سال 1918، آمریکا 1920 و ژاپن 1948 در ایران روشنفکرانی چون محمد علی فروغی در مجلس دوم مشروطه در کنار روحانیانی چون مرحوم مدرس با حق رای زنان مخالف بودند در سال 41 یعنی 1962 در کنار مخالفت علما در ایران حق آزادی رای به زنان داده شد. تا قرن 19 هنوز تعدادی از انسانها شیء قابل خرید و فروش بودند و هیچ حقی برای آزادیخواهی و عدالتطلبی نداشتند. آبراهام لینکلن با شعار برچیدن بردهداری در انتخابات ۱۸۶۰ به پیروزی رسید ولی در دسامبر ۱۸۶۵ متمم سیزدهم قانون اساسی رسماً نهاد بردهداری را در ایالات متحده غیرقانونی اعلام کرد.
🌐 اندیشهما
@andishemaa
🌱 آزادیخواهی و عدالتطلبی (1)
استاد محمد نصر اصفهانی🎙️
♦️ کسانی میتوانند خود را پیرو راه حسین بدانند که همچون او انگیزه آزادیخواهی و عدالتطلبی داشته باشند
✅ اینکه انسان آزاد است یعنی صاحب اراده آزاد است امر حقیقی و قابل تجربه است. اینکه انسان مستعد کمال است امر حقیقی و قابل تجربه است ولی اینکه آزادیخواهی خوب است. عدالتطلبی خوب است. کمال و سعادت خوب است. اینکه من/ما باید آزادیخواه باشم/باشیم. من/ما باید عدالتطلب، کمالجو باشم/باشیم امر اعتباری و مقتضای عقلانیت است.
✅ آزادیخواهی و عدالتطلبی اموری انسانی و اجتماعی هستند. به این معنا که اگر انسان و اجتماع را حذف کنیم آزادیخواهی و عدالتطلبی فاقد معناست. دو نوع آزادیخواهی وجود دارد:
اول، آزادیخواهی برابریطلبانه و دیگرگزینانه که معطوف به خوشی و خوبی و کاهش درد و رنج همه انسانهاست. این آزادیخواهان میان ارزشهای گوناگون و تصورات مختلف از زندگی خوب، بیطرف هستند به این معنا که زندگی خوب را برای همه میخواهند.
دوم، آزادیخواهی جانبدارانه و خودخواهانه که معطوف به خوشی و خوبی و کاهش درد و رنج خود یا گروه خود است.
✅ این آزادیخواهان میان ارزشهای گوناگون و تصورات مختلف از زندگی خوب بیطرف نیستند بلکه برای تأمین منافع شخصی یا گروهی خویش میکوشند. اراده آنان معطوف به افزایش آزادی و قدرت شخصی و گروهی خود بدون ملاحظه دیگران است بلکه مانع از آزادیخواهی آنها هستند.
✅ بنابراین انسان دو نوع آزادیخواهی را اعتبار میکند: اخلاقی و غیراخلاقی. عدالتطلبانه و ناعدالتطلبانه بلکه ظالمانه. گویی آزادیخواهی عدالتطلبانه همان تقوا و آزادیخواهی ظالمانه همان فجوری است که به جان آدمی الهام شده است: وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا، وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا (شمس، 7-10)
✅ نسبت بین آزادیخواهی نوع اول و نوع دوم را میتوان بین همان 73 به 4000 صحنه کربلا تخمین زد. نوع اول یعنی آزادیخواهی برابر طلبانه که جنبه آرمانی دارد و غالباً در عالم سیاست غایب اما همیشه اخلاقی بودن خود را حفظ کرده است. راهحل نوع دوم یعنی آزادیخواهی جانبدارانه راهحلی واقعانگارانه است که همیشه در عالم سیاست سکه رایج بوده است در عین حالی که همیشه هم غیراخلاقی بودن خود را حفظ کرده است. فرزدق تعبیر جالبی را در مورد مردم کوفه که علاقهمندترین افراد جهان اسلام، به خاندان پیامبر بودند به کار برده است که مردم کوفه از نظر اخلاقی با تو هستند ولی در صحنه تعارض منافع به روی تو شمشیر هم خواهند کشید: قلوبهم معک و
سیوفهم علیک
🌐 اندیشهما
@andishemaa
🔰 مهمترین سخن عاشورا!
🖊️استاد مهراب صادقنیا
♦️این روزها به پاسداشت حرکت اجتماعی و اصلاحی امام حسین علیهالسلام، هر کوی و برزنی سیاهپوش است و هر انسانی مجزون. هیئتها، مسجدها، حسینهها، و تکیهها محل اجتماع سوگوارانی هستند که در مصیبتهای آن امام بزرگوار به سر و سینه میزنند و اشک میریزند و یاد و خاطرهاش را گرامی میدارند.
♦️ امام حسین علیهالسلام ماهیّت حرکت خود را اصلاحطلبانه معرفی کرد و گفت: "انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدّی." فاجعههای دردناک سال ۶۱ هجری، این پرسش مهم را پیش روی ما قرار میدهد که یک حرکت اصلاحی چرا باید برای یک مصلح اجتماعی، این همه پرهزینه و دردناک باشد؟
♦️ "اصلاح" یک مفهوم دینی و انسانی است و "اصلاحپذیری" نشانهی سلامت یک نظام اجتماعی. اصلاح را نباید یک اضطرار تعریف کرد؛ اصلاح یک امر طبیعی است که بقاء و پویایی جامعه و نظم اجتماعی را به همراه دارد. جامعهای که به هر بهانهای اصلاح را نپذیرد و با آن مخالفت کند به ناچار با یکی از این دو فاجعه روبرو خواهد شد: نخست، ناامیدی اجتماعی که خود را در مهاجرت، انزواطلبی، بیحسی اخلاقی، و بیاعتمادی عمومی نشان میدهد. و دوم: انقلاب، شورش، و یا جنبشهای مسلحانه. این دومی بسیار پرهزینه است و پیآمدهای غیر قابل کنترل و پیشبینیای دارد.
♦️ درس عریان عاشورا به همهی جوامع انسانی این است که اگر یک نظام اجتماعی نتواند ماهیِت اصلاحپذیری خود را در قالب فرآیندهای از پیش تعریف شده حفظ کند، ناچار خواهد شد بابت هر حرکتِ اصلاحی هزینههای سرسامآوری را بر خود و مصلحانش تحمیل کند. هزینههایی که چنان فاجعهبار و دردناکاند که شایسته است نسلهای متمادی از آنها یاد کنند و بر آنها اشک بریزند.
🌐 اندیشهما
@andishemaa
♦️قسمت دوم
✅ یکی از تعابیر سیدالشهدا به معاویه این بود که تو متوهمی، ادعای وحدت و جماعت داری اما همه را به اطاعت فرامی خوانی، تصور اقتدار و یکپارچگی حکومتت را داری اما دچار اختلافاتی است.
✅ حتی در همین حکومت، برسر جانشینی اختلافات جدی بروز پیدا می کند و عمروعاص که دنبال جانشینی پسر خود بود ترور می شود. در کنگره های انتخاب جانشین هم این اختلاف بروز پیدا می کند و مروان و حسین ابن نمیر هم به دنبال مسیر خود هستند.
البته سکوت نخبگان زمینه اصلی استبداد را فراهم می کند و به همین خاطر بعد از عاشورا می بینیم تا زمانی که یزید زنده است هیچ اعتراضی به کشتن امام حسین در جامعه اسلامی دیده نمی شود.
امام در خطبه منا با اشاره به عملکرد احبار و رهبان یهود که با قدرت سازش کردند، فرمود: شما هم مانند آنها عمل کردید و به دو بلا مبتلا شدید: دروغگویی شدید و حرامخواری و رانت خواری شدید.
وقتی علما ونخبگان جامعه به این دو صفت مبتلا می شوند بازیچه قدرت و استبداد می شوند
🌐 اندیشهما
@andishemaa
❤ 1
♦️عامل سقوط اخلاق در جامعهی اسلامی استبداد دینی بود، که خطرناکترین نوع استبداد است.
🎙️ دکتر ظریفیان در مراسم شب تاسوعای عاشورا و امروز ما:
(قسمت اول)
✅ اخلاق با دین دقیقا همپوشانی ندارد. برخی افراد ممکن است متدین نباشند و به ارزشهای اخلاقی نظیر راستگویی، امانتداری و نیکی به دیگران پایبند باشند؛ اما عکس آن صادق نیست.
یعنی ممکن نیست یک دیندار حقیقی بدون اخلاق باشد، چون دین راستین مملو از اخلاق و مبتنی بر گزاره ها و ارزشهای اخلاقی است، هرچند در تاریخ بارها شاهد دوری دین از اخلاق و رفتارهای غیراخلاقی دینداران بودهایم.
✅ حال پرسش این است که چگونه جامعهی دینی که پیامبر ساخت، طی چند دهه در اوج انحطاط اخلاقی قرار میگیرد و دست به کشتار فجیع خانواده پیامبر میزند؟
پیامبر به رغم انکار اخیر یک منبری که رسانهها برایش شهرت درست کرده اند، فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. پیامبر نفرمود: من برای تکمیل علوم و دانش آمدم، یعنی حوزه اصلی کارکرد دین، نه علوم است نه سیاست و قدرت، بلکه همه اینها باید در خدمت اخلاق باشند.
وقتی قرآن می خواهد پیامبر را در اوج توصیف کند، به نماز و روزه و حج و حکومت پیامبر اشاره نمی کند، بلکه می گوید: انک لعلی خلق عظیم. یعنی اسوه و الگو بودن پیامبر بیش از هر بعد دیگری در اخلاق او نمودار می شود.
پس نسبت دین با اخلاق، نسبت وجودی است، یعنی دین بدون وجود اخلاق، دین نیست، دهها حدیث و روایت داریم که کسی که اخلاق ندارد، دین ندارد، کسی که امانتدار نیست، حیا ندارد یا صداقت ندارد، دین ندارد.
✅ قرآن می فرماید: دیدی چه کسی دین را تکذیب می کند؟ آنکه نسبت به گرسنگی فقرا و رنج یتیمان بی تفاوت است، پس وای بر نمازگزارانی که اهل تظاهرند و مردم را از حقشان محروم می کنند. اینها همه گزاره های اخلاقی است که عدم پایبندی به آنها در حکم تکذیب دین گرفته شده است.
قرآن تصریح می کند: عمل نکردن به ادعا و شعار خود در مقابل خدا، بزرگترین گناه است، یعنی ملاک، رعایت ارزشهای اخلاقی در رفتار و نه فقط حرف است. بنابراین دینداری و هر مناسکی که به زیست اخلاقی منجر نشود، بویی از دین نبرده است.
✅ اما چه شد جامعه ای که پیامبر ظرف ۲۳ سال، آن را متحول کرد و از جاهلیت به ایمان رساند، ظرف پنجاه سال به جایی رسید که بدترین جنایت تاریخ بشریت را مرتکب شود.
در تاریکترین عصر جاهلیت، آتش زدن خیمه ها، شکنجه کردن زنان، تکه تکه کردن جنازه های کشته ها و اسب تازاندن بر پیکرها بوقوع نپیوسته بود، چون خلاف مرام جاهلی بود، اما چه اتفاقی افتاد که مسلمانان با نیت قربه الی الله و پس از نماز اول وقت، فرزند پیامبر خود را کشتند؟
✅ مهمترین عامل رخ دادن چنین نتیجه ای به روایت نهج البلاغه و سخنان امام حسین، استبداد دینی است که خطرناکترین نوع استبداد و مبتنی بر جهل مقدس است.
استبداد پیش از آنکه موضوعی سیاسی باشد، روانشناختی است، کسانی که در خود احساس حقارت می کنند، از طریق اعمال قدرت سعی در جبران ضعفهای درونی دارند.
امام حسین در خطبه منا برای علمای دین، استبداد را تشریح می کند و می گوید علما و نخبگان با دو انگیزه طمع و ترس، با تهدید و تطمیع، زمینه ظهور استبداد را فراهم کردند.
✅ نخستین کسی که خطر بروز استبداد را در جامعه اسلامی مطرح کرد، حضرت زهراست که بلافاصله پس از رحلت پیامبر این خطر را گوشزد می کند: اقلیت مستبد و اکثریت پیرو!
امیر مومنان می فرماید: هر که استبداد بورزد هلاک می شود، یعنی شخص یا جامعه استبدادورز عاقبتش نابودی است.
اما جامعه و نخبگان به این اعلام خطر بی تفاوت بود، امام علی در خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه فرمود بعد از رحلت پیامبر، جامعه به دوره جاهلیت بازگشت و ویژگی دوران جاهلی، این است که حق با کسی است که قدرت و زور دارد!
✅ در سیره پیامبر، نگاه افقی وجود دارد، حتی غیرمسلمانان و اهل کتاب نیز دارای اختیار و حقوق شهروندی و حرمت هستند اما در سیستم استبدادی هیچ کس جز حاکم و قدرت، حق ندارد، از بالا به مردم نگاه می کند و همه باید تسلیم و مطیع حکومت باشند.
به تعبیر امیرمومنان، نتیجه این استبداد دینی، خروج بخشی از مردم از دین و گرویدن بخش دیگری به دین منحرف حاکمان بود و این سنت فرعون بود که خود را برتر و بالاتر از مردم می دانست خود را صاحب حق و امر و مردم را واجب الاطاعه خود می دانست تا آنها را به سعادت برساند.
✅ در نظام استبدادی قدرت در خدمت حقیقت نیست، بلکه حقیقت در خدمت قدرت است و در پای آن قربانی می شود. اما قرآن، سعادت و آخرت را متعلق به کسانی می دادند که خود را ازدیگران برتر نمی دانند و به دنبال علو نیستند. (تلک الدارالاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض ولا فسادا)
یعنی رهبرانی که خود را برتر و شایسته تر از مردم می دانند به انحراف می روند: احساس خودبرگزیدگی، خالص سازی و نادیده گرفتن اکثریت، نابودی آخرت را میآورد.
🌐 اندیشهما
@andishemaa
👏 1
✅ خونِ آگاهی بخش
🎙 آیتالله سید ضیاء مرتضوی
✂️ برشهایی از سخنرانی:
🔴 آیتالله مرتضوی در صحبت های آغازین خود فقرات از زیارت اربعین امام حسین (ع) را محور بحث خود قرارداده و بیان داشتند که زیارت اربعین به لحاظ سندی از زیارت های معتبری است که مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الا حکام آن را نقل نموده است در فراز شانزدهم زیارت اربعین آمده است««فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ ومَنَحَ النُّصْحَوَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»: و (شهادت می دهم) امام حسین علیه السلام جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از جهالت و نادانی نجات دهد، این جمله معروف که بارها بیان شده است.
استاد مرتضوی در تبیین جمله«فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ» اظهار داشت: یکی از معانی باب افعال سلب است، فاعذر یعنی جای برای عذر باقی نگذاشتند و کمال خیر خواهی را انجام داده است.
مهجته به معنای خون پاک قلب است، یعنی امام حسین (ع) برای هدایت مردم جان شیرین خود را قربانی نمود تا بندگان خدا را به کمال هدایت برسانند .....
🌐 اندیشهما
خونِ آگاهی بخش.mp339.05 MB
❤ 1
♦️ مردمان در درد، غافلان در رقص
🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی
🔴 امام حسین(ع) در میان همهی احکام الهی، نسبت به چند حکم اهمیت بیشتری قائل هستند و عملکرد علماء را از زاویهی عمل کردن یا عمل نکردن به این چند مورد ارزیابی میکنند که یکی، مسألهی مواجههی علماء و دانشمندان با مسألهی کرامت انسانهاست اینکه اگر در جامعه، کرامت انسانها نادیده گرفته میشود و حرمت انسانها تضییع میشود، علماء دین در قبال آن چه موضعی دارند؟
🔴 امام حسین(ع) میفرمایند: ای علماء، ای بزرگان، ای نخبگان جامعه! چگونه است که نسبت به حفظ کرامت خود حساسیت دارید و اگر کسی کمترین بیادبی نسبت به شما داشته باشد، شکایت و پیگیری قانونی و مجازات هست اما اگر نسبت به دیگران، چنین رفتاری وجود داشته باشد اعتنایی نمیشود و پیگیری وجود ندارد. شما به کرامت خود اهمیت میدهید «وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِی عِبَادِهِ تُکْرَمُونَ» ولی نسبت به بندگان خدا چنین کاری را انجام نمیدهید و وظیفهی خود را نسبت به بندگان خدا چنین نمیشناسید «مَنْ یُعْرَفُ بِاللَّهِ لَاتکْرمُونَ» چرا آن بندگان خدا، نباید مورد کرامت الهی قرار بگیرند و شما احترام آنها را حفظ کنید؟
🔴 بیان حضرت نسبت به علماء این است که علماء چگونه با مسألهی فقر و محرومیت برخورد میکنند و چه مواجههای دارند؟ ممکن است یک عالم دین بگوید که من بهلحاظ شخصی، مکنت و قدرت مالی ندارم که بتوانم اینگونه مشکلات را حل کنم. حضرت هم نمیخواهند بفرمایند که عالمان دین لزوما باید از چنین قدرت مالی و اقتصادی برخوردار باشند. مسأله این است که آیا اساساً فقر و محرومیت برای عالمان دین، مسأله بهحساب میآید؟ اگر برخی از معاصی و گناهان در جامعه دیده شود، عالم دین فریاد میزند که در فلان مراسم، در فلان پارک، در فلان باشگاه، در کنار دریا و… گناه و معصیت میشود، ایها الناس به داد دین برسید! بسیار خوب؛ این هست اما اینجا امام حسین (ع) میخواهند بفرمایند که اگر عالم دین، انسانهایی را در فقر و فلاکت و محرومیت دید، آیا جزع و فزع میکند؟ دردش میآید؟ آیا اینجا نباید رگ غیرت دینی بیرون بزند؟ آیا دین فقط و فقط در حوزهی همان مسائل خاص است؟ امام حسین(ع) میفرمایند عالم دین، آن کسی است که در برابر این نابرابریهای اجتماعی، فاصلههای طبقاتی، در برابر این گروهها و اقشاری که زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند، موضع داشته باشد و حرف بزند. آنجایی که باید کار اثباتی انجام دهد حمایت کند، آنجایی که باید قبح این موضوع را مطرح کند که این ننگ است و با معیارهای اسلامی نمیسازد، این را بگوید
🔴 علماء میتوانند بگویند و میتوانستند بگویند که قدرت دست ما نیست، حکومت وظیفه دارد، حکومت امکانات دارد، پول نفت در اختیار حکومت است، سازمان بهزیستی دارند، کمیتهی امداد دارند و… چه کاری از دست ما برمیآید؟ اصلاً چرا حضرت به ما میگوید؟ کاری دست ما نیست، قدرت و امکاناتی نداریم، حضرت به معاویه بگوید که بهجای ضایع کردن بیتالمال، به اینها رسیدگی کن. اما امام(ع) به علماء میفرمایند چون علماء میتوانند و باید قبح و زشتی این موضوع را مطرح کنند تا هم مردم بدانند و هم حکومتها بدانند که این یک ننگ برای جامعه اسلامی است
🔴 امام فرمودند که در جامعهی اسلامی بزرگترین مصیبت شمایید! معاویه سرکار است، یزید هست، اینهمه افراد فاسد و ظالم در جامعه وجود دارند و اینهمه ظلم اتفاق میافتد ولی حضرت فرمودند: «وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَهً» شما هستید که بزرگترین مصیبت برای جامعه اسلامی هستید چون شما جای عالمان واقعی را گرفتید. اگر عالم واقعی بودید و وظیفهتان را درست انجام میدادید، این اتفاقات در جامعه نمیافتاد: «وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَهً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ» اگر لباس دین به تن نداشتید و مثل بقیه مردم سکوت میکردید، ساختوپاخت میکردید و… به خودتان مربوط بود اما الان بر صندلی علماء نشستید و منزلت آنها را بهدست آوردید و در این جایگاه قرار گرفتید و این لباس را به تن کردید و این عنوان را برای خودتان انتخاب کردهاید، لذا شما بزرگترین مصیبت هستید
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/1033/
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
مردمان در درد، غافلان در رقص/آیت الله محمد سروش محلاتی
مردمان در درد، غافلان در رقص/آیت الله محمد سروش محلاتی - %
👏 1
✅ پایبندی امام حسین بر پیمان شکسته شده
🎙 آیتالله سیدضیاء مرتضوی
✂️ برشهایی از متن:
🔴 امام حسین(ع) بر پایه همان روشی که داشتند و آن اینکه تا معاویه زنده هست، به خودشان اجازه نمی دادند که اقدامی کنند به دلیل اینکه آن پایبندی خودشان را به شرایط صلح نشان دهند ولو معاویه شکسته بود و شرعاً برای امام حسین(ع) دیگر چیزی باقی نمانده بود که ایشان بخواهد پایبند به آن باشد
🔴 طبق تحلیل دیگر حضرت می دانستند که با وجود معاویه هر نوع حرکتی سرکوب می شود و به آن هدفی که مورد نظرشان هست، نخواهد رسید و یک اقدام بی سرانجام و با تلفات و ضایعات بسیار خواهد بود لذا امام حسین(ع) در پاسخ به جعده بن هبیره نامه ای نوشتند و ابتدا از امام حسن علیه السلام دفاع و عنوان کردند که کار امام حسن درست بود و چاره ای جز این نداشت
🔴 معاویه در تبلیغات و ترویج از خود و در منابر و خطابه ها جو استبدادی به وجود آورده بود، مردم شام غیر از معاویه و فرهنگ و سخن و حکم معاویه به عنوان اینکه امیرالمومنین و جانشین پیامبر(ص) است، کسی را نمی شناختند و از جایی خبر نداشتند، معاویه همه درها و راه های آگاهی مردم را بسته بود و آنان در جهالت و بی خبری نگه داشته بود لذا به پسرش هشدار داد که اگر آنها را مدتی در خارج از شام نگاه داری طبعاً با دیگران مرتبط می شوند و معلوم می گردد که غیر از معاویه و حکومت بنی امیه و اطرافیان او هم کسان و فکر و حقایق دیگری هم هست و واقعیت درباره معاویه و حکومت او روشن خواهد شد و پس از آن ممکن است که اخلاق، فکر و اطاعت محض شان تغییر کند
🔴 معاویه؛ کسی بود که با چنین سیاست و روشی بر مردم خود حکومت کرده و آنان را اینگونه بار آورده به گونه ای که وقتی در مسیر صفین و جنگ با امیرالمومنین علی(ع) در حرکت بود، از باب مصلحت اندیشی یک روز نماز جمعه را چهارشنبه خواند و کسی به او اعتراض نکرد و قضایایی در جهالت، نا آگاهی و گمراهی مردم شام متعدد در تاریخ ذکر شده است ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/paybandi-emam-hossein
🌐 اندیشه ما
@andishemaa
پایبندی امام حسین بر پیمان شکسته شده/آیت الله سیدضیاء مرتضوی
پایبندی امام حسین بر پیمان شکسته شده/آیت الله سیدضیاء مرتضوی - %
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.