cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

Reklama postlari
411
Obunachilar
+224 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
+1130 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
به هرحال قبلا هم گفتم که چقدر از آدمهایه ویکیپدیایی بدم میاد. کاری که اینا می‌کنن رو گوگل صدبرابر بهترش رو انجام میده. تازه گوگل وراج نیست و بابت این اطلاعات سرتون منت نمیذاره.😂
864Loading...
02
اما درکل روند مطالعه کردنم اینطوریه که دوتا کتاب رو همزمان می‌خونم، دوتا کتاب با موضوع کاملا متفاوت مثلا یک کتاب فلسفی با یک کتاب شعر یا رمان. الان اشعار سعدی رو می‌خونم با جلد دوم راسپوتین.
863Loading...
03
هرگز! چون شدیدا بر این باور هستم که مطالعه به تنهایی بی‌فایده هست، درواقع چیزی که مهمه داشتن بینشی از آن خود و با بیشترین خلوصه. و برای داشتن همچین چیزی تا حدامکان باید در خودت و ذهنت جست‌وجو کنی نه در کتابها ، رسانه ، سینما و هرچیز دیگه ای . من روند مطالعه بشدت کندی دارم، درواقع به قدری ذهنم آشفته و روحم غوطه‌ور در شعله هاست که کمتر زمانی مجال مطالعه کردن دارم. اما در عوض زمانهایی که اثری رو مطالعه میکنم با دید ریزبینی و فهم فعال بررسیش می‌کنم.
889Loading...
04
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلامم نسترن؛ تا حالا شده بابت این که کلی کتاب مونده که نخوندی حس بدی داشته باشی؟ مثلا‌ یه حس مثل عقب موندن یا جا موندن از کسب اطلاعات و اینجور چیزا. و اگه مشکلی نداشتی برنامه یا روند مطالعاتیتو توضیح میدی:D ؟؟
894Loading...
05
Media files
10Loading...
06
برای من فهم کردن با جوییدن گوشت تنم فرقی نداره، من از این درد لذت میبرم و هرگز این درد رو به زندگی ابلهانه و انواع لذت های عامیانه ترجیح نمیدم. پیرشدن برای من ترسناکه اما نه به اندازه احمق بودن. هرچند که گاهی دلتنگی خفیفی برای کودکیم حس میکنم اما اگر حق انتخابی داشتم هرگز به گذشته برنمیگشتم، برای ساختن چیزی که الان هستم از خونِ دل نوشیدم و بارها خودم رو خاکستر کردم. خاطراتِ ارزشمند من چیزی به جز تجربیات دردناک درونیم نیستن؛ مابقی چیز ها برای من مثال فضله ها و خرابه هایی هستن که اغلب بوشون مشامم رو آزار میده. و متاسفانه من قوه‌ی قوی‌ای برای یادآوری این فضله های خراب دارم.
1273Loading...
07
زندگی همه انسانها مثال سایه‌هایه گذرایی هست که نه وزنی داره نه به حس میاد، چیزی که انسان در پی‌اش هست چیزی جز سعادت نیست، سعادت دست نیافتنیه هرچقدر هم غنی باشی باز هم سعادتمندتر از دیگران نخواهی بود. من این رو حقیقت رو دانسته یا ندانسته سالهاست زندگی می‌کنم، من حتی در شادترین لحظات زندگیم غمگین بودم اگر دوربین یا شی ای وجود داشت که میتونست روح من رو در اون لحظه ها ثبت کنه قطعا جز یک هاله‌ی رنگ پریده گریان چیزی نمی‌دید.
1407Loading...
08
اکثر وقتها وجود داشتن در حدی برام رقت انگیز میشه که از سقف تحملم فراتر میره. در نتیجه ترجیح میدم برای مدتها سکوت کنم و در حد امکان جایی آفتابی نشم.
1437Loading...
09
Media files
1952Loading...
10
Media files
1842Loading...
11
Media files
1624Loading...
12
مده‌آ واقعا به مثابه‌ی یک زن یا یک انسان موفق نیست، بلکه بخش مادرانه/انسانیِ ثنویت وجودش را از بین می‌برد تا کاملا آن خدایی شود که نگهبانِ سوگند هاست. در این صورت، او از قید و بند های زندگی‌اش به عنوان یک زن، که با زایش بچه بر او تحمیل شده است، آزاد می‌شود. مده‌آ زنانگی را نمی‌پذیرد :« در چشم او جنگیدن در سه میدان از زادن یک فرزند خوشایندتر است.»
1703Loading...
13
من اگه تبلیغ بسازم:
2011Loading...
14
تو
2098Loading...
15
Media files
122Loading...
16
Media files
10Loading...
17
Media files
10Loading...
18
Media files
10Loading...
19
Media files
10Loading...
20
Media files
243Loading...
21
Media files
233Loading...
22
به نوعی حتی اگه خودم هم خوراک موجود دیگه ای بشم ذره‌ای گله نمی‌کنم، همون‌طور که در نهایت جسدم رو کرم ها میبلعن و با آگاهی کامل از این اتفاق استقبال می‌کنم.
833Loading...
23
و همچنین عاشق افراط کردن. با هر وعده به این فکر می‌کنم این بافت نرمی که به این لذت له می‌کنم متعلق به موجودی زنده بوده و انسانی دیگه با بی‌رحمی حق زندگی رو از اون سلب کرده. من هرگز این حقیقت رو از چشمم به دور نمیکنم. درواقع به نوعی این چاشنیِ غذای منه.
843Loading...
24
من واقعا عاشق گوشتم شاید این دلیل محکمی باشه دال بر اینکه بر ضد گیاهخواری حرفهای منطقی‌ای بزنم.
863Loading...
25
Media files
261Loading...
26
حالا تا اونموقع من یک چیز دیگه هم میگم و میرم. اینایی که چپ و راست حرفها و کسشرای عاشقانه‌شونو پابلیک میکنن دقیقا همونایین که وقتی ازدواج کردن استوری هاشون در حد خانومایه قری میشه. الان مثلا در حد اشعار کافکا با تم سکسیِ مالیخولیایی فرداش میشه شوشو جون ممنون بابت کیری که تو شکمم کاشتی و مسببش شد این گراز بی شاخ و دم کیری که صبح تا شب عر می‌زنه؛ مامان قربونش بره آخه. 😍
10Loading...
به هرحال قبلا هم گفتم که چقدر از آدمهایه ویکیپدیایی بدم میاد. کاری که اینا می‌کنن رو گوگل صدبرابر بهترش رو انجام میده. تازه گوگل وراج نیست و بابت این اطلاعات سرتون منت نمیذاره.😂
Hammasini ko'rsatish...
اما درکل روند مطالعه کردنم اینطوریه که دوتا کتاب رو همزمان می‌خونم، دوتا کتاب با موضوع کاملا متفاوت مثلا یک کتاب فلسفی با یک کتاب شعر یا رمان. الان اشعار سعدی رو می‌خونم با جلد دوم راسپوتین.
Hammasini ko'rsatish...
هرگز! چون شدیدا بر این باور هستم که مطالعه به تنهایی بی‌فایده هست، درواقع چیزی که مهمه داشتن بینشی از آن خود و با بیشترین خلوصه. و برای داشتن همچین چیزی تا حدامکان باید در خودت و ذهنت جست‌وجو کنی نه در کتابها ، رسانه ، سینما و هرچیز دیگه ای . من روند مطالعه بشدت کندی دارم، درواقع به قدری ذهنم آشفته و روحم غوطه‌ور در شعله هاست که کمتر زمانی مجال مطالعه کردن دارم. اما در عوض زمانهایی که اثری رو مطالعه میکنم با دید ریزبینی و فهم فعال بررسیش می‌کنم.
Hammasini ko'rsatish...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلامم نسترن؛ تا حالا شده بابت این که کلی کتاب مونده که نخوندی حس بدی داشته باشی؟ مثلا‌ یه حس مثل عقب موندن یا جا موندن از کسب اطلاعات و اینجور چیزا. و اگه مشکلی نداشتی برنامه یا روند مطالعاتیتو توضیح میدی:D ؟؟
Hammasini ko'rsatish...
برای من فهم کردن با جوییدن گوشت تنم فرقی نداره، من از این درد لذت میبرم و هرگز این درد رو به زندگی ابلهانه و انواع لذت های عامیانه ترجیح نمیدم. پیرشدن برای من ترسناکه اما نه به اندازه احمق بودن. هرچند که گاهی دلتنگی خفیفی برای کودکیم حس میکنم اما اگر حق انتخابی داشتم هرگز به گذشته برنمیگشتم، برای ساختن چیزی که الان هستم از خونِ دل نوشیدم و بارها خودم رو خاکستر کردم. خاطراتِ ارزشمند من چیزی به جز تجربیات دردناک درونیم نیستن؛ مابقی چیز ها برای من مثال فضله ها و خرابه هایی هستن که اغلب بوشون مشامم رو آزار میده. و متاسفانه من قوه‌ی قوی‌ای برای یادآوری این فضله های خراب دارم.
Hammasini ko'rsatish...
زندگی همه انسانها مثال سایه‌هایه گذرایی هست که نه وزنی داره نه به حس میاد، چیزی که انسان در پی‌اش هست چیزی جز سعادت نیست، سعادت دست نیافتنیه هرچقدر هم غنی باشی باز هم سعادتمندتر از دیگران نخواهی بود. من این رو حقیقت رو دانسته یا ندانسته سالهاست زندگی می‌کنم، من حتی در شادترین لحظات زندگیم غمگین بودم اگر دوربین یا شی ای وجود داشت که میتونست روح من رو در اون لحظه ها ثبت کنه قطعا جز یک هاله‌ی رنگ پریده گریان چیزی نمی‌دید.
Hammasini ko'rsatish...
اکثر وقتها وجود داشتن در حدی برام رقت انگیز میشه که از سقف تحملم فراتر میره. در نتیجه ترجیح میدم برای مدتها سکوت کنم و در حد امکان جایی آفتابی نشم.
Hammasini ko'rsatish...