سلام زندگی
سلام زندگی🌱 این کانال به بهتر شدن زندگی کمک میکنه 😊 مطالبی مانند ارتباطات ؛ حقوق ؛ همسرداری ؛ فرزندپروری ؛ دانستنی ها؛ زبان بدن ؛ اطلاعات عمومی ؛ مشاوره ؛ شخصیت شناسی ؛ نکات علمی؛ روانشناسی ؛ داستان و .... . لطفا برای شادی روح پدرم دعا کنید
Ko'proq ko'rsatish189
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
💫💫فردا در کنار تو پارت 7و 8 💫💫
#پارت_۷
همین که بشقاب خالی شد، تکه قارچی که گوشهی آن جا مانده بود را با دست در دهان گذاشتم و پرسیدم:
- چه بلایی سرم اومده؟
لیوان را پر از آب کرد و قرصی کف دستم گذاشت.
- خودمم نمیدونم، من اون لحظه پیشت نبودم. فقط خدا بهت رحم کرد. این چیزا مهم نیست. مهم اینه تو الان سالمی؟ الحق که بادمجون بمی.
قرص را قورت داده و نداده باز پرسیدم:
- تنهاییم؟ پس پدر و مادرمون؟
لبخندی از سر کلافگی زد و گفت:
- ای بابا گیر سه پیچ دادیها. باشه میگم فضول باشی
بعد از کمی مکث شروع به صحبت کرد و تا نیمه شب از زندگییمان گفت.
از من که نگار عظیمی هستم و 17 سال دارم و با دوستانمان زندگی میکنیم. از پدر و مادرمان که آدمهای خوب و مؤمنی بودند و چند سال پیش به رحمت خدا رفتند. از خودش گفت که نوشین ۳۲ساله است و قبل از مرگ پدر و مادرمان دانشجوی رشتهی پزشکی بوده و بعد از مرگ آنها مجبور شده بود منی که تنها مانده بودم را از شهرستان به همین خانه که در تهران با دوستانش اجاره کرده بیاورد. از خواستگارهایش گفت که به خاطر نگهداری از من آنها را رد کرده یا اینکه بالعکس آنها راضی به زندگی کردن با من نشده بودند. از بی پولی و بدبختیهایمان گفت که باعث شد درس و دانشگاه را ول کند و همراه من و دوستانمان کار کند تا خرج خورد و خوراک و اجاره خانه را بدهیم. نوشین گفت و من اشک ریختم.
#پارت_۸
دلم به حال هر دویمان سوخت که چقدر تنها بودیم و او چقدر قوی بود. از اینکه به خاطر حضور من مجبور شده پا به روی آرزوهایش بگذارد و دنبال رویاهایش نرود از خودم بدم آمد و احساس اضافه بودن کردم. حالا که همه چیز را میدانستنم ندانستنش را ترجیح میدادم. ندانستنِ عذابی که کشیدیم، عذابی که خواهرم کشیده بود! کاش ندانستن میتوانست همه چیز را تغییر بدهد. همه چیز را....!
**
صبح با سر و صدای چند نفر بیدار شدم. خانه حسابی شلوغ به نظر میرسید، شاید هم ملاقات کننده داشتم، خدا را چه دیدی! چند نفس عمیق کشیدم تا شاید خستگی و درد و ناراحتیام را از تن بیرون کنم و برای دیدار با دوستانمان مهیا شوم. کمکم صداها قطع شد اینطور که به نظر میآمد اشتیاقی برای دیدن من نداشتند و از خانه خارج شده بودند. نباید اجازه میدادم بی تفاوتییشان این حال و هوایم که رفته رفته بهتر میشد را تحت تأثیر قرار بدهد چون از اینکه دیگر هیچ چیزِ گنگ و نامفهومی آزارم نمیداد، احساس خوشایندی داشتم و به خودم امید دادم که کمکم بهتر میشوم و همه چیز را به یاد میآورم. پس زمان علاج هر دردی بود.
به سختی به بالش پشت سرم تکیه داد تا شاید سری که بی وقفه تیر میکشید را آرام کنم. با چشمانی که به خاطر گریههای دیشب میسوخت به اطراف نگاهی انداختم و با دیدن سینی صبحانه، لبخندی روی لبهای ترک بردهام نشست. خواهر دلسوزم صبحانهام را فراموش نکرده بود. لقمهای از نیمرو را در دهان گذاشتم ولی به خاطر آسیبی که فکم دیده بود به زحمت خوردم و دوباره به همان حالت اولیه، دراز کش خوابیدم.
💫💫شناخت والد درون :💫💫
بخش والد همان بخشی در ماست که شبیه پدر و مادر یا جانشین روانی آنها مثل مادربزرگ و پدربزرگ و معلم و ... است.
در حالت «والد»، درگیر احساسها، فکرها و رفتارهایی هستیم که در گذشته، پدر و مادر ما و یا افرادی که جانشین آنان بودهاند، داشتهاند یعنی ما همان رفتار، کردار و برخورد آنان را یاد میگیریم و در بزرگسالی در زندگی خودمان، پیادهمیکنیم.
نشانه های والد🔶
نشانه های بدنی: بیان یازبان بدن خشمگین یا بیتاب، با دست اشاره کردن و ژستهای بزرگمنشانه!
نشانه های کلامی:🔶
استفاده ی مکرر از لغات :
هرگز، همیشه، یک بار برای همیشه، همچنین واژگان قضاوت کننده، واژگان نقد کننده، زبان بزرگمنشانه، زبان مربوط به ژست بدن و ...
والد درون مجموع بایدها و نبایدهایی که از بدو تولد تا پنج سالگی (و در کل دوران تا پیش از شروع حیات اجتماعی کودک) از طریق پدر، مادر ، پرستار، و یا حتی تلویزیون در حافظه کودک ضبط می شود.
«والد» می تواند شامل قواعدی مثل طریقه سلام کردن ، آداب غذا خوردن، رعایت ادب و یا امرو نهی هایی مثل :
«به آتش نزدیک نشو» ، «چاقو دستت را می برد!« ، »به غریبه ها اعتمادنکن» ، «همیشه قبل از غذا دست هایت را بشور» و...... باشد.
این ضبط ها بدون تجزیه و تحلیل توسط کودک پذیرفته می شود!
دوحالت مختلف والد:🔸🔸
سرزنشگر🔸
حمایتگر🔸
والد سرزنشگر:
والد سرزنشگر یا انتقادگر همواره در جستجوی عیب هاست!
سلطه گری و تنبیه می کند،
مدام سرزنش می کند
و می گوید تو خوب نبودی،
بچه خوبی نیستی
، به طور خلاصه کار دیگری به جز سرزنش کردن انجام نمیدهد!
والد سرزنشگر به دو نوع منفی و مثبت تقسیم می شود:
والد سرزنشگر منفی،
شخصیت و وجود شخص را زیر سوال می برد.
در واقع والد سرزنشگر منفی
اعتماد به نفس فرد را از بین برده
و باعث می شود که شخص احساس
بی ارزشی کند.
مثل زمانی که می گوییم: تو بچه خوبی نیستی، چقدر تنبلی یا خیلی شلخته ای!!
والد سرزنشگر مثبت،
شخصیت فرد را تخریب نمی کند؛
بلکه عمل و رفتار فرد را نکوهش
می کند.
مثل زمانی که می گوییم:
کاری که انجام دادی بد بود
و یا نمره ات در درس علوم نشان
می دهد که در این درس تنبلی کرده ای!
💢نشانه های فرد کمالگرا
(طرحواره معیارهای سخت گیرانه )
✍🏻کمالگرایی در روانشناسی باوریست که در آن باید تمام کارها را به شیوهای وسواسی کامل انجام داد و غیر از آن مورد قبول نیست.
❇️نشانههای رفتاری
1. همیشه در تصمیمگیری مشکل دارند مثلاً وقتی میخواهند لباس بخرند مغازههای مختلف را میبینند نمیتوانند به راحتی تصمیم بگیرند.
2. اگر بفهمند کار اشتباهی کردهاند، به هم میریزند.
3. وقتی انتقادی را میشنوند ناراحت میشوند.
4. افراد این تیپ همیشه دنبال بهترینها هستند
5. دیگران نیز انتظار دارند که همیشه آدم خوبه باشند، مثلاً والدین همیشه او را به عنوان پسر خوب یا دختر خوب میشناسند.
6. فکر میکنند، باید کاری کنند که بهتر شوند.
7.ذهن شلوغی دارند.
8. همیشه میخواهند کارهای شان درست و بهترین باشد
9. تمام طول زندگی شان به دنبال انجام کارهای مفید هستند.
10.همیشه ترس از اشتباه کردن دارند.
11.مرتب میزان پیشرفت شان را ارزیابی میکنند.
12.مدام در حال ارزیابی خودشان مانند من به اندازه کافی کار میکنم؟ یا... هستند
13.سرزنشهای درونی فراوانی دارند ودر درون شان احساس گناه و سرزنش میکنند.
14.این افراد میخواهند پسر خوب یا دختر خوب باشند.
15.از لحظات شان لذت نمیبرند همیشه در آینده به دنبال نتیجه هستند.
16.تنها وقتی به نتیجه برسند احساس خوبی خواهند داشت که این احساس خوب موقت و زودگذر است .
17.دلیل زیادی برای اثبات خود دارند، بدین معنا که کارهایی انجام میدهند درست و دیدگاههای درستی دارند.
18.نظم وبا برنامه بودن برای شان خیلی مهم است.
19.بسیاری از اوقات ناراضی ناراحت هستند چون انتظارات زیادی از خودش، دیگران و دنیای پیرامون دارد.
20.افراد تحمل ناپذیری هستند.
21.عصبانیتهای زیاد و خشمهای ناگهانی دارند.
22.همیشه نگاه شان این است که یا همه یا هیچ.
23.برای انها قوانین خیلی مهم است.
24.به دنبال بی نقصها و کاملها هستند.
25.قضاوت گرایی بیش از حد دارند.
⚠️علائم شخصیت سایکوپت چیست؟
🔸چرب زبانی / جذابیت سطحی
🔹خودبزرگ بینی
🔸گرایش به ملالت و زود خسته شدن
🔹دروغ گویی بیمارگونه
🔸فریب/ دغلکاری
🔹فقدان حسن پشیمانی یا احساس گناه
🔸عاطفه سطحی
🔹سنگدلی/فقدان همدلی
🔸سبک زندگی انگلی
🔹کنترل رفتاری ضعیف
🔸بی بند و باری جنسی
🔹مشکلات رفتاری زودهنگام
🔸نداشتن اهداف واقع بینانه و بلندمدت
🔹تکانشگری
🔸بی مسئولیتی
🔹ناتوانی در پذیرش مسئولیت اقدامات خود
🔸روابط زنانشویی کوتاه مدت و متعدد
🔹بزهکاری در کودکی و نوجوانی
🔸ابطال آزادی مشروط از زندان
🔹تنوع جرم
تفسیر نقاشی کودک
نقاشی کودک تون چی میگه
-ابر تو نقاشی کودک سمبل مادره و خورشید سمبل پدر
-اگر کودکتون مرتب نقاشی میکنه و هی پاک میکنه نشون دهنده ترس و اضطراب درونی اونه.
-اگر در و پنجره برای خانه نکشه نشونه وابستگی شدید به مادر
-اگر نقاشی کودک تو خیلی کوچیک باشه یعنی اعتماد به نفس خیلی پایینی داره.
-اگر کودک تون آدمک نقاشی کنه سربزرگتر از بدن ناسازگاری کودک رو میرسونه و سر بدون بدن اضطراب رو نشون میده
-خورشید با چشم و ابرو نشون دهنده رابطه خوبش با پدره اما خورشید سیاه نشون میده وضع خیلی خراب
-زیاد بودن دکمه ها توی لباس ادمکی که کشیده شده نشان دهنده کمبود اعتماد به نفس تو کودکتونه
-اشکال نوک تیز و خطوط شکسته بیانگر خشونت توی زندگی و هر چقدر این خطوط نرم تر و منحنی تر باشن نشون دهنده آرامشه.
-پشت سر هم و ردیف بودن نقاشی کشیده شده مثل جوجههای یه مرغ دنبال اون نشون دهنده استعداد ریاضی کودکه
-وجود حیوانات توی نقاشی بیانگر حس طبیعت گرایی کودکه.
-بهترین نقاشی در مورد نقاشی خانه که نشان دهنده روان سالم کودکه کشیدن خونه با دودکش و پنجره و درو و پرده و آنتن است.
وقتی داری این احساسها رو تجربه میکنی، این کارها رو امتحان کن👇
🔹حسادت:
🔸تمرکزت رو بذار روی توانایی های منحصر به فرد خودت
🔹شک به خود:
🔸یک لیست از دستاوردهات و دلایلی که میتونی توی این کار هم موفق بشی بنویس
🔹خستگی:
🔸سرعت کارهاتو کم کن و استراحت کن
🔹بیانگیزهگی:
🔸محيطت رو عوض کن یا سعی کن یک چیز جدید یاد بگیری
🔹اضطراب:
🔸نفس عمیق بکش و فعالیت بدنی داشته باش
🔹رنجش:
🔸حواست رو از اون موقعیت پرت کن یا سعی کن زاویه دیدت رو تغییر بدی
🔹غم:
🔸با یک فرد قابل اعتماد دربارش صحبت کن
🔹خشم:
🔸تبدیلش کن به فعالیتهای بدنی و ورزش های هوازی
💫💫چرا احساس گناه می کنیم💫💫
اِریک اِریکسون (Erik Erikson) معتقد است
که احساس گناه در حدود سن 3تا 5 سالگی شکل میگیرد.
کودک در این مرحله برای نخستین بار
در زندگی به دلیل منع شدن از ابتکار عمل،
با احساس سنگین گناه مواجه میشود.
کودکانی که در این مرحله از رشد روانی-اجتماعی برای ابتکار عمل با ممنوعیتهای شدید و غیراصولی والدین مواجه میشوند،
این بازدارندگی بهقدری درونشان رخنه میکند که در بزرگسالی از هر نوع ماجراجویی و خطر کردن گریزان خواهند شد.
🔸علل احساس گناه🔸
1. احساس گناه به دلیل خطایی
که مرتکب شدهاید.
2.احساس گناه به دلیل کاری که تصمیم به انجام آن دارید ولی به نظرات کار درستی نیست،
3.احساس گناه به دلیل خطایی که تصور می کنیم مرتکب شده ایم
ولی در واقع کار اشتباهی انجام نداده ایم.(فکر غیر منطقی)
4.احساس گناه حاصل از این تصور که
به قدر کافی به دیگران کمک نکردهاید
یا در انجام وظیفه خاصی نسبت به خود و دیگران کوتاهی کرده اید.
5.احساس گناه بعلت اینکه موفق تر از دیگران هستید.
✨مثلاسربازانی که از میدان جنگ جان سالم به در میبرند،
ممکن است به علت اینکه دوستان همرزمشان از بین رفتهاند
ولی خودشان زنده ماندهاند،
احساس گناه کنند. «گناه بازمانده» ✨
در افرادی که خانواده یا دوستان خود را در اثر سانحه از دست میدهند
و خودشان زنده میمانند
نیز بروز میکند.
✨ گناه بازمانده حتی گاهی در اشخاصی که زندگی بهتری از افراد خانواده و دوستانشان دارند نیز پدید میآید.✨
🔸راهکارهای غلبه بر احساس گناه🔸
۱. سعی کنید بدانید به چه علتی چه موجه چه غیرموجه احساس گناه میکنید
(آیا خطایی که فکر می کنید مرتکب شده اید واقعی است یا فقط تصور شماست).
۲. هرچه زودتر اشتباهاتتان را اصلاح کنید.
۳. اشتباهتان را بپذیرید و با اصلاح خود از احساس گناه خلاص شوید.
۴. از اشتباهتان درس بگیرید.
۵. قبول کنید که هیچکس کامل نیست.
🗣 #هنر_بیان_در_ارتباطات
💢 به جای "اما" از "و" استفاده کنید .
✅ بگویید: کار امروزت فوق العاده بود "و" گزارش را ویرایش کن
❌ نگویید: کار امروزت فوقالعاده بود "اما" باید گزارشت را ویرایش کنی
✅ بگویید: دوچرخه سواری عالیه "و" بیشتر روی تعادلت کارکن
❌ نگویید: دوچرخه سواری عالیه "اما" بیشتر روی تعادلت کار کن
"اما" و "اگر" به کار نبرید و دیگران را دلسرد نکنید.
💯 در این دنیای پر رمز و راز صحبت کردن و دلگرمی دادن ما به یکدیگر نگرانی ها و دل مشغولی های ما را کمتر میکند.
💫💫دلایل حسادت از نظر روانشناسان 💫💫
به باور روان شناسان حسادت ناشی از دلایل زیراست:
🔺احساس حقارت:
حسادت حاصل قیاس است،
همین که کسی خودش را با دیگری مقایسه می کند و در این قیاس نمره ای کمتر به دست می آورد
خود به خود زمینه حسادت را در خود فراهم کرده است.
این در حالی است که هرکس در زندگی ابعاد مختلفی از وجودش را رشد داده است،
چه بسا توانایی هایی که فرد در خویش نادیده می گیرد
و در عوض با پر و بال دادن به ضعف خود،
آتش حسادت را در وجودش شعله ورتر می کند.
حسادتی که قبل از هرکس صاحبش را آزار می دهد.
🔺توجه طلبی مفرط
: توجه طلبی به تنهایی می تواند
یکی از شاخصه های اختلال شخصیت باشد
و این یعنی تا زمانی که فرد این بیماری اش را درمان نکند،
درگیر بودن با حسادت و عوارضش کاملا طبیعی است.
🔸کسی که دچار توجه طلبی باشد
هر بار که کسی جز خودش را مرکز توجه ببیند اذیت می شود
یعنی حس حسادتش برانگیخته می شود.🔸
🔺تجربیات شخصی:
وقتی والدین مدام درباره بچه های مردم! و اخلاق و رفتار و ویژگی های مثبت آنها می گویند
تا حس رقابت و برتری جویی را در فرزندشان تقویت کنند،
نمی دانند در این میانه چیزی از جنس حسادت هم در وجود فرزندشان ریشه
می دواند و سال به سال همراه با او بزرگ می شود.
اگر در کودکی به عروسک و ماشین و نمره 20 دیگری حسادت می کرده
حالا به شغل و موفقیت های فردی و... حسادت خواهد کرد.
🔸🔸گام اول: پذیرش
ایرادی ندارد اگر پیش خانواده یا دوستان می گویید عمرا به کسی حسودی کنم! اصلا قرار نیست شما پیش عالم و آدم اعتراف کنید
که از موفقیت فلانی چه حسی دارید،
اما لطفا با خودتان صادق باشید
و بدانید پشت جمله حالا دری به تخته خورده و فلانی به جایی رسیده!
یک حسادت ظریف نهفته است
. پذیرش احساس حسادت می تواند
به ما کمک کند تا به خودشناسی بهتری برسیم شاید پشت این حسادت، یک حس منفی قدرتمند، مثل عدم عزت نفس خوابیده باشد
. تا وقتی حسادت را نپذیرید
آن احساساتِ منفی قدرتمندِ درمان پذیر هم پنهان می ما ند.
🔸🔸🔸گام دوم:
شناسایی نوع حسادت
این که مردان بیشتر به پول و شغل و موقعیت اجتماعی دیگران و زنان به تحصیلات و زیبایی و دوستی های دیگران حسادت کنند
کمی طبیعی و وابسته به جنس است،🔸🔸🔸
هر چند در این زمینه هم به زنان جفا شده و آنقدری که از حسادت های زنانه می شنویم از حسادت های مردانه کسی چیزی نمی گوید.
آنچه در این میان مهم است
شناسایی درست و منطقی این حسادت و در نتیجه یافتن ریشه اصلی آن است.
🔸گام سوم:
حل کردن افکار ریشه ای نادرست .
اگر حسادت را یک بیماری در نظر بگیریم مهم ترین مرحله درمان آن،
رفع ریشه های بیماری است.
اگر مشکل از عزت نفس یا احساس حقارت است
باید به مشاور و روان شناس مراجعه کنید، آن گاه از طریق درمان هایی مثل درمان شناختی می توانید در افکارتان تجدید نظر کرده و نسبت به خودتان حس بهتری پیدا کنید.
اگر مشکل از توجه طلبی و اختلال شخصیت است
باید باورهایتان را دستکاری کنید
و با کمک یک مشاور در مسیر درست قدم بگذارید
. اگر به دلیل وضعیت ناپایدار اجتماعی مثلا نداشتن امنیت شغلی یا موقعیت مناسب اجتماعی دچار حسادت به بالادستی هایتان شده اید باید تمام تلاشتان را به کار ببرید تا موقعیت خودتان را در شغل و تحصیلات و مهارت هایتان با توجه به ظرفیتی که دارید ارتقا دهید،
وقتی به یک ثبات نسبی دست پیدا کنید و خیالتان از جانب خودتان راحت شود بهتر می توانید با این جنس حسادت مواجه شوید.
🔸گام چهارم
شناسایی ابعاد وجودی خود .
دنیا پر از تفاوت است؛ زیبایی، ثروت، هوش، مهارت های کلامی، مهارت های عملی و... هیچ کدامشان به شکل برابر بین انسان ها تقسیم نشده است.
هرکس که در یک رشته توانمندتر از دیگری است،
بی شک در زمینه ای دیگر ضعیف تر از او ارزیابی می شود.
باید بدانیم انسان ها با سلایق و خواسته های متفاوت پرورش یافته اند
و هرکدام از این علایق برای خود جذابیت هایی دارد که می تواند حس حسادت را تحریک کند.
اگر به دستاوردهای دیگران بیش از دستاوردهای خود توجه کنید به خود جفا کرده اید.
هر کدام از ما جنبه های منحصر به فردی داریم که کافی است شناسایی شود
و در مسیر درست خودشان قرار بگیرد. به همین دلیل شناخت استعدادها و به عمل آوردن آنها یکی از راه های لذت بردن از وجود خویش و راه ندادن حسادت به فکر و ذهن است.
📛 افرادی که درگیر تله های زندگی هستند، تقریبا همگی با مقوله "خشم" مساله دارند!
تقریبا تمام تله های زندگی خشم ایجاد می کنند نظیر:
🔺رهاشدگی : عصبانیم از این که من را تنها گذاشتی.
🔺محرومیت عاطفی: عصبانیم از این که به من توجه نمی کنی.
🔺نقص و شرم: عصبانیم از این که مدام من را کوچک می کنی.
🔺ایثار: عصبانیم ازاین که نمیتوانم آنطور که دلم می خواهد زندگی کنم.
🔺معیارهای سختگیرانه: عصبانیم از این که هیچ چیز مطابق انتظار من نیست.
🔺پذیرش جویی: عصبانیم از این که همه تاییدم نمی کنند.
و غیره،
شاید تا اینجا حدس زده باشید که تغییر تله های زندگی ظاهرا در گرو مقابله با این خشم است. چون اغلب همین خشم است که باعث می شود دیگران از ما دور شوند و ما را دوست نداشته باشند.
در حقیقت ما نمی توانیم با خشم مقابله کنیم فقط می توانیم آن را تنظیم کنیم. خشم آنجا درون ما هست. حتی چون در کودکی از برخی حق وحقوقمان محروم شده ایم تا حدی حق داریم که عصبانی باشیم.
👈اما بین احساس خشم و ابراز آن باید تفاوت قائل شد! اصولا هر احساسی با یک میل شدید به عمل همراه است. بطور مثال کسی که ترس را احساس می کند تمایل شدیدی به فرار و دور شدن دارد. کسی که غمگین است تمایل دارد منزوی شود و گریه کند.
✅ با اینکه تمایل داشتن طبیعی است، اما به این معنی نیست که مجبوریم مطابق این میل عمل کنیم.
ممکن است تمایل داشته باشیم که هرچه به دهانمان می آید به طرف مقابل بگوییم ولی می توانیم خاموش باقی بمانیم. ممکن است بشدت مایل باشیم وسایل اتاق را پرت کنیم و بشکنیم ولی می توانیم هیچ کاری انجام ندهیم.
بنابراین یکی از قدم های تغییر تله های زندگی، ایستادگی در مقابل تمایل شدید به انجام رفتاری است که درنتیجه خشم بوجود می آید.