cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

شعر و دکلمه_ℍ𝔸𝕄 𝕊𝔼𝔻𝔸𝕐𝔼 𝔹𝕀 𝕊𝔼𝔻𝔸

#شعرودکلمه #دکلمه #دلنوشته #اینستاگرام: https://www.instagram.com/h_s_b_s_insta #یوتیوب: https://www.youtube.com/@h_s_b_s_youtbe #آپارات: https://www.aparat.com/H_s_b_s_apara?fbclid=PAAaZmiuBAmzvhoV9sWDHvw

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
645
Obunachilar
-1024 soatlar
-1087 kunlar
-37730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

01:18
Video unavailableShow in Telegram
20.01 MB
🔥 53👍 10🥰 9👌 6😍 5👏 4🎉 4
Photo unavailableShow in Telegram
🎙🎵همصدای بیصدا 🎵🎙     سلام و درود خدمت شما بزرگوار با احترام و افتخار شما دعوتید به گروه اختصاصی  🎙🎵 شعر و دکلمه و آواز 🎵🎙     🪻بی صبرانه منتظر حضور سبز شما و شنیدن اجراهای زیباتون هستیم🪻 🌹🙏در صورت تمایل بفرمایید لینک گروه خدمتتون ارسال کنم🙏🌹 🎙🎵 silent consonant 🎵🎙     Hello and greetings to you With respect and honor, you are invited to the exclusive group  🎙🎵 poetry, recitation and singing 🎵🎙      🪻 We are impatiently waiting for your green presence and listening to your beautiful performances 🪻 🌹🙏 If you want, please send me the link of your service group🙏🌹 👇👇👇 👈لینک ورود: https://t.me/+XFNBm8as9-ZiYWY0👉 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Hammasini ko'rsatish...
🎉 20👍 15🥰 14🔥 12😍 11💯 11👏 5
Hammasini ko'rsatish...
ℍ𝔸𝕄 𝕊𝔼𝔻𝔸𝕐𝔼 𝔹𝕀 𝕊𝔼𝔻𝔸

اونور سکوت هر خاطره ای The silence of every memory همیشه یه همصدا منتظره There is always a consonant waiting آدمی که تو همون خاطره ها The person in the same memories ممکنه زندگی از یادش بره😔 He may forget life

🥰 22😍 21👌 11🔥 9🎉 8👏 7💯 6👍 1
https://t.me/tapswap_bot?start=r_6927611613 🎁 +2.5k Shares as a first-time gift
Hammasini ko'rsatish...
🥰 44👍 36👌 35🎉 26😍 23🔥 22💯 21👏 15
https://t.me/hAmster_kombat_bot/start?startapp=kentId6927611613 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop! 💸 2k Coins as a first-time gift 🔥 25k Coins if you have Telegram Premium
Hammasini ko'rsatish...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

😍 14💯 12🔥 11👍 9🎉 8🥰 7👌 4👏 1
🥰 54😍 40🎉 21👍 20👏 17👌 11💯 3🔥 1
روزگاری ما هم اینجا روزگاری داشتیم ای بهار آن روزها ما هم بهاری داشتیم... این دل خشکیدهٔ‌ ما را نبین ای رهگذر یک زمان در این بیابان جویباری داشتیم تندبادی برگ سبزی را گرفت از شاخه‌ای کاش در این عشق ما هم اختیاری داشتیم با وجود روزهای کم‌شمار عاشقی لحظه‌های ماندگار بی‌شماری داشتیم عمر خود را در پی چشم‌انتظاری باختیم ما هم از چشم‌انتظاری، انتظاری داشتیم... عمر من با گریه کردن رفت در آغوش مرگ با خودم گفتم: چه عمر خنده‌داری داشتیم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎ #دلنوشته 💫
Hammasini ko'rsatish...
👌 12👏 9😍 7👍 5💯 5🔥 4🥰 2🎉 2🤔 1💔 1
تو حال و هوای همیشگیم بودم. که یهو، یه پیام از طرف تو، اومد رو گوشیم. اولش با خودم گفتم خب اینم حتما مثل بقیس که فقط قشنگ حرف میزنه، به خودم گفتم حواست باشهااا، یهو دل بهش ندیا. ولی تو اصرار کردی که فقط یه مدت... که فقط ی مدت باهم حرف بزنیم، بعدش تصمیم بگیرم. نمیدونم چی شد همین که یه مدت گذشت تازه فهمیدم فهمیدم که اصلا شبیه ادمای دیگه نیستی، حرفات مثل بقیه نیست، یجور عجیبو غریبی، با حرفات دلمو آروم میکردی.‌ یجوری خاصی، میدونی چی‌میگم، منم از اون روز به بعد یجور دیگه نسبت به بقیه، دوست دارم. یعنی این حس لعنتیم. که تا اون موقعه خیلی عجیب بود برام؛ که چطور تویی که یهو اومدی تو زندگیم چطور تویی که حتی یبارم ندیدمت، چطور رخنه کردی وسط قلبم! قلبی که تازه بزور تموم خورده هاشو جم کرده بودمو و با گنبد اهنی ازش محافظ میکردم مونده بودم چطور دقیقا همونجایِ دلم نشستی که بد جور زخمی بود، همون جا نشستیو یواش یواش، شروع کردی به نوازش کردنش، اونم از دور، خیلی دور، آدمایی که تا اون موقعه کنارم بودن هیچ وقت اینکارو نکرده بودن برام. ولی تو، ولی تو ثابت کردی مهم نزدیک بودن نیست، تو ثابت کردی گاهی وقتا از دورترین فاصله جغرافیایی هم ، میشه نشست کُنج دل یه ادم. باورت میشه، منکه هنوزم باروم نمیشه تو بگو، میشه... همین خلاص
Hammasini ko'rsatish...
😍 46👍 10🥰 9🔥 8🎉 8💯 6 2
‍ سلام گل من بازم من اومدم همون دیونه همیشگیت نمیدونم اینو بهت گفته بودم یا نع ولی عزیزم دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. سرفه همراه با آخ آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام وایسادم. می بینی ، علی بازم تونستم باهات حرف بزنم. دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه چقد دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ، همه زندگیم مثل یه سریال داره از جلوی چشمام رد میشه. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید چی، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون چی، یادته؟! علی من یادمهااا، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرونو گفت که اگه دوستش داری باید تنهای بری سراغش. یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسم دختر منو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، و تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات  تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام ما رو از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون رگ دستم با رنگ سفید لباس عروسم چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. ولی دستام می لرزه. طرح چشمات هنوزم پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام …. پدر مریم نامه تو دستشه ، بالای سر جنازه ی دختر قشنگش وایساده کمرش شکسته، زانو میزنه، زجه میزنه… ولی دیگه فایده ای نداره
Hammasini ko'rsatish...
👌 32🥰 23💯 17👍 8🔥 6🎉 3
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.