ᴏᴄᴛᴏᴘᴜs | بُختاپوس

نوازندهٔ تنور چشم‌هایش را دوخت به خیابان و گفت ضیافت چه فایده داره، زندگی غمناک‌تر از اونه که بخوای همه‌ش ضیافت به پا کنی. گندش بزنن! امشب پول ندارم و چیز دیگه‌ای هم مهم نیست. در راه جک کرواک

چه حسی دارد وقتی از کسانی دور می‌شوی و آن‌ها سرجای‌شان می‌مانند تا به شکل نقطه‌ای محو شوند؟ ــ این جهان به‌غایت عظیم است که ما را به پیش می‌راند، و خداحافظی است. ولی ما زیر آسمان‌ها به پیش می‌رانیم به سوی ماجرای دیوانه‌وار بعدی. در راه جک کرواک

فردای آن روز به دفترم رفتم. حالم از همه چیز به هم می‌خورد. احساس پوچی می‌کردم. نه من قرار بود کاری انجام دهم نه همه دنیا. همه فقط ول می‌گشتیم تا زمانی که بمیریم. در این میان تا زمان مردن کارهای جزئی و کوچکی هم می‌کردیم. بعضی‌ها که حتی این کارهای کوچک را هم نمی‌کردند یک زندگی نباتی به تمام معنا. من هم جز این گروه بودم فقط نمی‌دانم چه گیاهی بودم شاید شلغم بودم. عامه پسند بوکوفسکی

می‌خوام آزاد باشم و یکی مدام مواظبم نباشه که خوردی؟ رفتی؟ آمدی؟ این کار رو بکن! اون کار رو نکن! می‌خوام به قول فروغ خودم سرم بخوره به سنگ که بشکنه یا نشکنه. که دردم بیاد یا دردم نیاد. عادت می‌کنیم زویا پیرزاد

متنفرم از آدمایی که فاز حمایت میگیرن، این آدما حتی دست ننه باباشون یه لیوان آب ندادن .

کصشر هایه عنگیزشی که میگه حالت خوب باشه موفق میشی، رابطت هم خوب میشه، اینها تله هستش برایه اینکه با واقعیت روبرو نشید تو موفقیت حال خوب نیست، تو رابطه موفق حال خوب نیست . میدونی چرا چون برا موفقیت باید هر روز استراتژی بریزی کلی شکست بخوری بازم کارتو بکنی. تو رابطه حال خوب نیست چون باید هر روز تلاش کنید روزایه سخت کنار هم باشید. وگرنه روزایه کص کلک بازی‌و عرق خوری همه کنارتن.

در ازای تمام روزای سختی که توی این دانشگاه گذروندم ، امیدوارم با تموم شدن این ترم ، یه سری از آدماش هم برام تموم شده باشن و دیگه هیچ‌وقت ، هیچ‌جا ، اتفاقی هم نبینمشون ...

ما هیچ کس رو به طور تصادفی انتخاب نمی‌کنیم؛ بلکه ما فقط با ادم هایی ملاقات می‌کنیم که از قبل توی ضمیر ناخوداگاه ما حضور داشتن. زیگموند فروید