『تو دوری...』
﷽ Yᴏᴜ ᴅᴏ ɴᴏᴛ ᴡɪsʜ ᴍᴇ ᴛᴏ sᴀᴛɪsғʏ ᴀ ᴘᴏᴛ طُ آرزویِ منی برا کَسِ دیگهای برآورده نشو💝
Ko'proq ko'rsatish976
Obunachilar
-824 soatlar
-287 kunlar
-6130 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
میدانی شاید
اشتیاق من بود که تو را ترساند
من حتی در نامهربانی تو خود را مقصر می دانم....
...
به قول محمد هروان:
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت،
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال!
وقتی آفلاینه مثل عراقی بهش بگید:
«به جان میجویمت جانا کجایی؟»
که وقتی بیاد و سین کنه یه لبخند قشنگ بشینه گوشه ی لبش:)))
خوب فکر کردم و دیدم دقیقا همان وقتهایی که در اوج سختیهای جهانم بودم، داشتم زندگی میکردم!
فکر میکردم آسودگی همه چیز است و دنبال آرامش بودم، اما هدف داشتن و در مسیر بودن و به شوق مقصدی جنگیدن، برای من همه چیز بود. هربار که آسوده میشدم، اندوه جهان روی سرم آوار میشد و دقیقا به حال همان روزهایی غبطه میخوردم که از فرط کار و مسئولیتهای بسیار به ستوه میآمدم!
من باید زیاد دغدغه میداشتم و باید زیاد میدویدم و باید زیاد تلاش میکردم و فقط در چنین شرایطی احساس میکردم دارم با کیفیتتر از همیشه زندگی را زندگی میکنم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
وقتی ازتون میپرسه دوسم داری؟مثل شهریار دلبری کنید و بهش بگید:
«من از جهان، به تو دل بسته ام
که جان منی.»
ذوقش تضمینیه:))
آنتوان چخوف میگه:
هیچ نیمه ی گمشدهای وجود ندارد!
تنها چیزی که وجود دارد تکههایی از زمان است که در آنها، ما با کسی حال خوشی داریم؛
حالا ممکن است سه دقیقه باشد، دو روز، پنج سال یا همهی عمر …
کمی طاقت بیاور. ما دوباره دستهامان را به طلوع آغشته خواهیم کرد. ما دوباره در خانهی بهار، ما دوباره در کوچهی یاس جانی تازه خواهیم یافت. :)
-شیما سبحانی