❦ℕ𝕖𝕘𝕚𝕟𝕖 𝔼𝕤𝕙𝕘𝕙❦💍❣️
📝رمان "نگینِ عشق💍❣" 📝رمان "توبه گناهکار❤️🔥" 📝رمان "عشق تاوان داره🤍" 📝رمان "اعتماد🧡" ژانرها: لزبین👭🏻عاشقانه👩🏻❤️💋👩🏻اروتیک🔥 لینک: https://t.me/+nsyuUc3riWYxM2Nk
Ko'proq ko'rsatishMa'lumot yuklanmoqda...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Postlar | Ko'rishlar | Ulashishlar | Ko'rish dinamikasi |
01 یونیکورن از شلوغترین و صمیمی ترین گپ های مجازی که از افراد خانواده های LGBT & BDSM دعوت میکنه به جمعشون اضافه شن🍒🌚
https://t.me/+jt9aH6zdfEcwMTY8
https://t.me/+jt9aH6zdfEcwMTY8 | 1 | 0 | Loading... |
02 🔥❌ گپــــ گیــم و چالـــــــش LGBT ❌🔥
🏳🌈 گپـــ رولپلیـــ و ویسچت BDSM 💦🔞
https://t.me/+3Tf-OsmsH242YTI0
https://t.me/+3Tf-OsmsH242YTI0
🌅🌄🌠🎇🎆🌇🏙🌃🌌🌉🌆
بیا توی گپ 👆🏿👆🏿
اگه دنبال کبصی 🔥 کیری 🔥 ممهای 🔥 پارتنری
گپ توسط یه کاپل کیوت اداره میشه 🥺✨
فراخوان ساعت ۲۱ تا ۲۳ آزاده ✅
https://t.me/+3Tf-OsmsH242YTI0
https://t.me/+3Tf-OsmsH242YTI0 | 28 | 0 | Loading... |
03 بعد چندین سال همدیگر دیدن و حالا آلفا برای اینکه حرص جفتش دربیاره هی وسط کار اذیتش میکنه🥹🔥
#گی #امگاورس 💦
_چرا لعنت بهم مگه چیکارت کردم؟
+اگه اون د.یک کوفتیت بکنی توم بهت میگم چیکار کردی مردک هات
اینبار بلند خندید و دوباره به جون لبهای نیلان افتاد و در همون حالت با انگشتاش شروع کرد به بازی با اون #سوراخ تشنه و میدونست با اینکارش باعث وحشی شدن پسر مهربونش میشه و....
https://t.me/+4IuQ9ymuLvFiMDdk
https://t.me/+4IuQ9ymuLvFiMDdk | 28 | 0 | Loading... |
04 بچه هاااا کلی محصول با کیفیت با قیمت مناسب موجود کردم
توددررددلکممنححخ🥹✌️
تو هم زیر بغلت تیرگی داره مام سفید کننده ، ضد آفتاب ضدلکوووو 😭☀️🍊
بادی اسپلش و کرم مرطوب کننده هم داریم 🥺❤️🔥
محصولات برند و با کیفیت لدورا رو با قیمت مناسب تر از بقیه برندها از اینجا بخر😍🌧
https://t.me/+clfVFaFCFLQxN2M0
https://t.me/+clfVFaFCFLQxN2M0 | 42 | 0 | Loading... |
05 رادان گوشه ی دیوار خفتم کرد و مردونگی سیخشو روی بهـشتم کشید.
دستامو روی سینش گذاشتم و به عقب هلش دادم.
_ولم کن رادان از دوربین ببینن باهم رابطه داریم هر دومونو شکنجه میکنن
_نگران نباش دوربینو از کار انداختم، زود کارمو می کنم تموم میشه باز کن پاهاتو
استرس داشت خفم می کرد و بهشتم خشک خشک بود که مردونگیشو با فشار داخلم کرد.
_آیی سوختم...
_شما دوتا دارید چه گوهی میخورید؟
با صدای آراکو ترسیده به دیوار چسبیدم..عصبی نگاهمون کرد و جلو اومد و یه دفعه موهامو چنگ زد...
https://t.me/+JXr3abnf5u8xMGVk
https://t.me/+JXr3abnf5u8xMGVk
دختره زیر شکنجه های جنسی بیهوش میشه ولی سرعت دستگاهو بالا میبرن که با ارضا شدن دوباره بهوش بیاد🔞❌♨️ | 44 | 0 | Loading... |
06 تو این چنل هر لوازم آرایشی بخوای زیر 100تومن پیدا میکنی تازه اونم وارداتی! به قیمت عمده😋💋
💕
https://t.me/+WtoWlH3KBBs2MGQ0
12پاک | 58 | 0 | Loading... |
07 🖤دوره سک*س سیاه🖤
(اپدیت ۱۴۰۳)
❗️دوره ای با مطالب ممنوعه❗️
تکنیک های بازی روانی ♟️
تکنیک های تشنه کردن زن و مرد🔥
اغواگری شیطانی💦
چجوری کاری کنیم دختر یا پسر
پیشنهاد سک/س بده🎁
چجوری هر دختریو تشنه سک.س کنیم🩸
💦ایجاد شهوت در افراد با نگاهکردن💦
ظرفیت ۴۰ نفر❌
همین الان روی عضویت کلیک کن👇🏼👇🏼
⭕️عضویت⭕️
⭕️عضویت⭕️
⭕️عضویت⭕️
https://t.me/+P1s8o2n5apIwNmY0 | 53 | 0 | Loading... |
08 #پارت_آینده
❌❌❌❌
بدون توجه سفت کشید و درو باز کرد دم ورودی با ترس و گریه تو چشمای شاهو نگاه کردم و دست شکستمو بین تنمون گرفتم
_کاریم نداشته باش
نامرد من جز خونه ی تو جاییو ندارم بهم رحم کن
پوزخندی زد
_اینبار خوابای خوبی برات دیدم
برو تو
با چشمای دودو زنم لب زدم
_تورو روح عمو احمد
با هول دادنم تو اتاق هقی زدم که دستش سمت لباسام رفت
https://t.me/+nWOXyg0TKFQ4Y2Y0
ممنوعههههههه فقط یبار لینکشو میزارم ❌❌❌😳
۱۲ ظهر پاک شه🌞 | 74 | 0 | Loading... |
09 رمانی از جنس ممنوعه..💦دختر 17ساله ای که از پسر عموش بارداره و...🔥🚷
https://t.me/+IPmkK4niNpU4MzFk | 22 | 0 | Loading... |
10 گپ دخترونه 🌈
https://t.me/+Sy-DQ7xU03Y3MDhk | 24 | 0 | Loading... |
11 -Negiiiin🥹😂❤️ | 131 | 2 | Loading... |
12 ی آدمین برای پارت گذاشتن و یکم اوکی کردن چنل لازم دارم
رمانو کلا بهش میدم شبی دوتا پارت بده
کسی بود بیاد پی | 131 | 1 | Loading... |
13 🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
#پارت ۵۴
دوباره همون تیشرت و ساپورت مشکیِ مامان سارینا رو پوشیدم. توی آینه قدی به چهره و اندامم نگاه کردم و تو ذهنم گفتم: باشه منم باهات بازی میکنم. اگه تو میتونی، منم حتما میتونم.
تو همین حین سارینا بهم نزدیک شد. از پشت خودش رو بهم چسبوند. هم زمان با یک دستش کونم رو لمس کرد دست دیگهاش رو جلوم آورد و کُسم رو چنگ زد و گفت: آخ که من قربون این کون خوشگل برم. آخ من فدای کُس تپلیت بشم.
مانعش نشدم و اجازه دادم هر چقدر که دوست داره دستمالیم کنه. فقط وقتی خواست دستش رو بکنه تو ساپورت و شورتم که کُسم رو مستقیم لمس کنه، سریع برگشتم. پسش زدم و گفتم: با شهلا هم همینطوری حرف میزدی؟ قربون کُس و کون اونم میرفتی؟
سارینا جا خورد. اینقدر جا خورد که چند قدم به عقب رفت. برق شهوت چشمهاش به سرعت محو شد. یک قدم بهش نزدیک شدم و با بغض گفتم: وقتی اون همه قربون صدقهام رفتی. وقتی فهمیدم یکی شبیه من رو توی نت پیدا کردی و اون همه ازش فیلم و عکس دانلود کردی. وقتی بهم گفتی که دوستم داری و هر طور شده میخوای بهم برسی، برای چند لحظه باورم شد. باور شد که…
اشکهام جاری شد و گریهام گرفت. مطمئن نبودم گریهام واقعیه یا فیلمه! گریه کنان گفتم: تو عمرم کسی اینطوری باهام حرف نزده بود. تو عمرم کسی بهم اینقدر علنی توجه نکرده بود. باورم شد که بالاخره برای یکی ارزش دارم. فکر کردم پشت این همه حس شهوت و ادبیات زشت و صریحت، یک حس واقعی وجود داره. حسی که میتونم هر بار بیشتر لمسش کنم. آره تو موفق شدی بالاخره مخمو بزنی. تونستی با اراده خودم ازم لب بگیری. اما از خودت بپرس چرا؟ چرا بهت تن دادم؟
شدت گریهام بیشتر شد و گفتم: تو این سه ماه تمام آهنگهای گروه TATU رو دانلود کردم و دوباره دارم گوش میدم. وقتهایی که پیشت نیستم، گوش میدم. اونی که تو بهم دروغ گفتی رو من واقعا دارم انجامش میدم. چون منم بهت حس دارم.
سارینا با تردید گفت: سامیار دیگه چی بهت گفته؟
سعی کردم گریه نکنم و گفتم: همه چی رو گفت. حداقل هر چیزی که ثابت کنه تو چه دروغگوی کثیفی هستی رو بهم گفت. هر چیزی که ثابت کنه من یک احمق کاملم. در مورد داستانی که اون روز بهم گفتی و حسابی سر کارم گذاشتی، اشتباه فکر میکردم. یه حس قوی بهم میگه فقط یک قسمت از داستانت درست نبود؛ همهاش درست بود. به هر دلیلی تو تبدیل به یک حیوون وحشی و سادیسمی شدی و پدر و برادرت تصمیم گرفتن هر طور شده ازت محافظت کنن. دقیقا شبیه فیلمهای ترسناک که اعضای خانواده، یک عضو وحشی خودشون رو از جامعه مخفی میکنن و برای اینکه فاجعه به بار نیاره، کنترل شده براش طعمه تهیه میکنن. | 138 | 0 | Loading... |
14 ی مشکلی پیش آمده | 135 | 0 | Loading... |
15 کی ببداره | 133 | 0 | Loading... |
16 Media files | 134 | 0 | Loading... |
17 🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
#پارت۵۴
کلی بهت خوش بگذره.
همراهش خواستم از آشپزخونه خارج بشم که گفت: تو همینجا باش.
رفت توی اتاق و چند لحظه بعد برگشت. لُخت مادرزاد بود و یکی از دیلدو کمریهاش رو بسته بود. به کیر مصنوعیش که انگار کیر خودشه اشاره کرد و گفت: از سایز کوچیکه شروع میکنیم.
سینههای نسبتا کوچیکش به خاطر شهوت زیاد، پُف کرده بودن و نوک قهوهای پُر رنگشون، بیرون زده بود. دوباره به کیر مصنوعیش اشاره کرد و گفت: بیا جلوم زانو بزن. اول باید برام ساک بزنی.
خواستم پیشبند رو در بیارم که گفت: نه همینطوری.
کمی مکث کردم. برام واضح بود که خودمم دوست دارم دستورش رو اجرا کنم! وقتی آب دهنم رو به خاطر تحریک جنسی و روانی قورت دادم، فهمید و گفت: تو تا حالا کجا بودی؟ بیا بخورش…
با قدمهای آهسته به سمتش رفتم. روی دو تا زانوهام نشستم و انتهای کیر مصنوعیش رو توی مشتم گرفتم و سرش رو توی دهنم فرو کردم. خودم هم نمیتونستم درک کنم که ساک زدن یک شیء پلاستیکی چرا باید این همه برام لذتبخش باشه! سارینا مثل سری قبل از موهام گرفت و وادارم کرد که باهاش چهره به چهره بشم و هم زمان گفت: تو چشام نگاه کن.
چشم تو چشمش شدم و شدت خوردن کیر مصنوعیش رو بیشتر کردم. چشمها و چهرهاش هر لحظه خمارتر میشد. چند لحظه بعد، با کشیدن موهام بهم فهموند که بِایستم. بعد ازم خواست که روی میز ناهارخوری و به پشت بخوابم. جوری من رو تنظیم کرد که کونم لب میز قرار بگیره. گوشه آشپزخونه، یک سکوی کوتاه فلزی داشتن. سکو رو هول داد به سمت میز. رفت روی سکو ایستاد و پاهام رو از هم باز و روی شونههاش گذاشت. شورتم رو کنار زد و کیر مصنوعیش رو توی کُسم فرو کرد. اینبار فقط چند تا تلمبه کافی بود که کامل شهوتی بشم و کُسم بیشتر خیس بشه. اینقدر خیس که صدای شالاپ شلوپ ورود و خروج دیلدوی سارینا توی کُسم، کل آشپزخونه رو برداشت. سارینا با سرعت تلمبه میزد و با صدای قطع و وصل شدهاش گفت: صداتو آزاد کن. میخوام آه و نالههای جندهام رو بشنوم. | 19 | 0 | Loading... |
18 🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵⛓🩵
🩵⛓🩵
#لیلا
پارت۵۳
مرضیه انگار بیشتر از من استرس داشت و گفت: لیلا الان همه اینایی که تعریف کردی، واقعی بود دیگه؟
لبخند زدم و گفتم: آره واقعی بود.
مرضیه با بُهت گفت: یعنی وقتی فهمیدی که این جغله جنده دوباره فیلمت کرده و بهت دروغ گفته، بهت برنخورد؟
+راستش خیلی باورش نکرده بودم که بخواد بهم بر بخوره.
-بعد یکاره رفتی پیش باباش و گفتی حاضری تن به دخترش بدی، در عوض پول؟!
+آره دقیقا.
-الان هم اصلا استرس نداری؟ از این خانواده نمیترسی؟
+میترسم اما دوست ندارم جلوی سارینا کم بیارم. دوست ندارم مفتی منو جنده خودش بکنه. نهایتا دوست ندارم از همچین درآمدی بگذرم.
انگار مرضیه عصبی شد و گفت: پس با جنده بودن مشکلی نداری.
شونههام رو بالا انداختم و گفتم: همون موقع که به خاطر حقوق زیاد آقای صدر، شرط لب گرفتن سارینا رو قبول کردم، معلوم بود با جنده بودن مشکلی ندارم، فقط موقعیتش پیش نیومده بود و خودم خبر نداشتم. امروز از دفتر آقای صدر که بیرون اومدم، بیشتر از اونی که باهاش شرط کرده بودم رو تو حسابم ریخت. به جای چهار برابر، پنج برابر ریخته بود. یعنی الان داره بیشتر از ده برابر حقوقی که از آقای منجم میگرفتم، بهم میده! در ضمن آقای منجم هم حداقل دو یا سه برابر معمول بهم حقوق میداد. کجا میتونم همچنین درآمدی داشته باشم؟
مرضیه توی فکر فرو رفت و گفت: نمیشه آدما رو قضاوت کرد. فقط به ظاهرت نمیخورد که پول، این همه وسوسهات کنه، اما از طرفی ازت خوشم اومد. آفرین خیلی زرنگی کردی.
لبخند محوی زدم و گفتم: به قول خودت، آدم هر کوفتی میتونه باشه. فقط باید موقعیتش پیش بیاد. | 137 | 0 | Loading... |
19 امشب حس پارت نیس | 132 | 0 | Loading... |
20 کوچولو بودیم فقط به رنگ و آهنگ #کارتونا توجه میکردیم!!! ولی الان که 25 سالمه و دوباره کارتونای بچگیم #بدونسانسور دیدم، بهتر درکشون کردم :)) #پیشنهاد میکنم شما هم یه سر به کارتونای #بچگیتون بزنین :
🥰- https://t.me/+Ch9LOFtz75syMzQ8
میترسم بگم با 23سال منتظرم شرک 4بیاد و شبا #تاصبح کارتون میبینم؛یه عده بگن از سنت #خجالت نمیکشی؟
نه نمیکشم واقعا #انیمیشن و کارتون ربطی به سن و سال نداره 🚶 اینم همون #چنلی ک کارتون ها رو #رایگان میذاره و منو معتاد خودش کرده :) 💕
https://t.me/+Ch9LOFtz75syMzQ8
انیمیشن پاندای کونگ فو کار 4 🐼🐼
۸ صبح پاک شه 🌞 | 86 | 0 | Loading... |
21 #گی #دو_ددی_لیتل_بوی
پسره رو به عنوان برده به عربا میفروشند و پسره مجبوره زیرخوابشون بشه😰💔
_خم شو چکت کنم
متعجب اخمی کردم و به مرد رو به روم خیره شدم که محکم بازومو به طرف پایین کشید که خم شدم 🥺💔
با حرکت دستش بین لپ های باسنم خودمو تکون دادم و جیغ زدم که به یه بادیگارد دیگه مثل خودش اشاره زد تا بیاد نگهم داره و دهنمو ببنده 😢
به هر بدبختی که بود نگهم داشتند و من اشکام پشت سر هم پایین میریخت انگار تازه اتفاقای اطرافمو میتونستم درک کنم 🥺😭
انگشتشو روی سوراخم فشار داد که به زور یه بند از انگشتش داخلم فرو رفت و یک لحظه حس کردم نفسم بالا نمیاد....🔞😶🌫
https://t.me/+yPM86xiXhAxkMjhk
مثل گیف بالا به زور میبرندش😔😂
۸ صبح پاک شه 🌞 | 89 | 0 | Loading... |
22 #گیلاو🏳🌈👨👩👦 #اسلیو_مستر 🍆💦 #خشن_اتاقسرخ🛏🩸
پسره خونبس مافیای خشنی شده و با بچهاش فرار کرده و پسرش باباش رو می خواد🔗🔞😭
گیج و منگ به سقف زل زدم و چشم هام روی صورت طوفان نشست
- اون حرومزاده کی بود که بهت گفت بابا؟ وقتی زیر من می خوابیدی از کی بچه پَس انداختی؟🔞🍆
قفسه سینهام رو بیشتر فشار داد که نفسم گرفت
- بچ.. ام.. ر.. و چی... کار .... کردی؟ 🥹🥹
سیلی به گونهام زد و دستش رو بین پایین تنهام کشید
- جواب سوالمو ندادی میخوام رحمت رو پر از اسپرم های خودم بکنم سامین!👅💧
لیسی به بهشتم زد که تنم لرزید و یاد تجاوزهاش و در آخر حاملگیم ازش افتادم
- طوفان بچهام کجاست؟ ماهورم میترسه از تنهایی...🍓🧸🎀
چشم های سرخش رو بهم دوخت و سر دیک سی سانتیش رو دم ورودی واژنم گذاشت تکونی به تنش داد که رحمم سوخت
- انقدر نگو بچم! خودم شکمتو بالا میارم سامین لیتل حقیر باید انقدر بکنمت که تن نجست پاک بشه و نطفهام به رحم بکشی! 🔞🍑
https://t.me/+2CrGj9C5qoExMTQ0
https://t.me/+2CrGj9C5qoExMTQ0 | 76 | 1 | Loading... |
23 بهترین رمان های بی دی اس ام و ال جی بی تی فقط توی این چنل 😍🔥
رمان pdf کمیاب میخوای
رمان های #bdsm و #lgbt بیا هر چقدر دوست داری رمان #هات و #نایاب بخون💃
چنلی پر از رمان های #تکمیل شده با ژانر های مختلف از جمله:
#گی #لزبین #بی_دی_اس_ام 💦🔞
رمان های #جدید با پر از #صحنه های #اسمات و #هات 🔥
ژانر های بی نظیر #تریسام #فورســـــام 💦⛔️
https://t.me/+e6TOMVzJrB0zZGY5
https://t.me/+e6TOMVzJrB0zZGY5 | 76 | 1 | Loading... |
24 دختره مخفیانه از پسر عموش که زن داره باردار میشه😱🚷
_نیلوفر لج نکن بیا بریم بیینیم جنسیت بچه چیه؟!
ناراحت نگاش کردم و لب زدم.
_با این سن کمم باردارم میفهمیی پاشا؟؟
چی میخواد باشه فوقش یکی میشه مثل تو..
یه تای ابروشو بالا داد و گفت:
_عه اینجوریاست من باید بفهمم این جوجه ای که کاشتم چیه بدو
اومد سمتم و منو روی کولش انداخت
جیغ زدم و گفتم:
_بزارم زمین دیوونه جوری که منو انداختی پشتت جوجه تو کشتی😂🫢💔
هیس حرف نزن همرو خبردار کردی...
من و سوار ماشین کرد و اومد سمتم کمربند مو بست و گفت:
_خب اینم ببندیم مامان جوجه در امان باشه
_بیااا فقط به فکر جوجه ی خودتییییی😭🤣💔
https://t.me/+IPmkK4niNpU4MzFk
دوتا دختر و پسر لجوج وقتی باهم میرن تو رابطه❗
https://t.me/+IPmkK4niNpU4MzFk | 95 | 0 | Loading... |
25 ریزش مو گرفتی و هیچ محصول اورجینالی پیدا نمیکنی؟؟؟ 🤔
دیگه نترس
کابوس شبات تموم شده😱🧿
همین الان میتونی از یه آنلاین شاپ کاملا مطمئن کلی چیز خفن سفارش بدی🌙✨
معطل نکن و خودت جوین شو ببین‼️
#جوین_اجباری
#بهترین_خرید
#باصرفه
#ارسال_به_سراسر_کشور
https://t.me/+WtoWlH3KBBs2MGQ0
https://t.me/+WtoWlH3KBBs2MGQ0
24پاک | 59 | 0 | Loading... |
26 ليتل پزشكى كه بهش حمله دست داده و وقتى كه توى بيمارستانه دوتا از ددى هاى وحشيش ميان ملاقاتش ولى اون….🧸🎀
ديدم ددى ايليا كنارم نشسته چشمامو بستم و خودمو زدم بخواب
_#كوچولوى من بيدار شو خيلى دل نگرانتم🥲💔
ريز چشمامو باز كردم كه ديدم دست هيچكدومشون هيچى نيست با #پررويى بهشون گفتم
-هيق بلا من شوكولات نخليدين نميقاممم اصنشم ميلم بميـ…🍫👶🏻
قبل از اينكه جملم تموم شه ددى ماهان نيشگونى ازم گرفت كه اخ بلندى گفتم و….
https://t.me/+OIXbsyBlEKAyZWQ0
پسر كوچولوشون قهر كرده حالا براى اينكه باهم اشتى كنن نازشو ميخرن اين كاپل خيلى كيوتهههه🤤❤️🔥
۱۲ شب پاک شه 🌞 | 53 | 0 | Loading... |
27 #پارتنر_یابیـــ 🇮🇷 #پارتنر_یابیـــ 🇮🇷
┈┈⊹ ִֶָ ┈┈┈⊹ ִֶָ ┈┈┈⊹ ִֶָ ┈┈┈⊹ ִֶָ
•• انــواع فرم هــای 𝔹𝔻𝕊𝕄 𝚇 𝕃𝔾𝔹𝕋 ⋆˚ ✦⚠️💦
••❌🔥 تنظیم قرارداد اس ام به تضمین ادمین ⋆˚
•• #کراشیابی #ازدواج #فرم #تضمینی ⋆˚ ✦💯
https://t.me/+xwfArQu_fhMyOGZk
https://t.me/+xwfArQu_fhMyOGZk
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
••🔞🍑 ثبت گرایش و علایق با اثبات #ویس ⋆˚ ✦
•• ثبت و دیدن #عکس پارتنر مورد نظر فرم ⋆˚ ‼️ | 50 | 0 | Loading... |
28 لینکی که این زیر میذارم برای کانالیه که اعضاش توی ۶ ماه گذشته بالای ۲۰ هزار دلار از ارزدیجیتال سود کردن. برو خودت ببین تا باورت بشه 👇💦
Link vorod 🍑
https://t.me/+l8j_89Ckd683MGI0 | 20 | 0 | Loading... |
29 _بشین جلو پاهام با خودت ور برو و خودتو ارضـ ا کن! فقط ده دقیقه وقت داری
با خماری دستمو بین پاهام بردم و شروع به مالوندن خودم کردم. با حرکت دستم تپلم خیس خیس شد.
آه و ناله هام اتاقو فرا گرفته بود که ددی از جاش بلند شد و با نگاهی به ساعت مچیش گفت:
_تایمت تموم شد! حالا باید تا صبح زیر کلفتم جـر بخوری!
دستاشو به تخت بستم و فلاگر رو روی بدنش چرخ دادم #لرزش ناگهانی بدنش بخاطر استرس کاری که قرار بود باهاش کنم بهم #لذت میداد...!🥂🤤🫀👅
فلاگرو لای پاش چسبوندم و چ.وچولشو مالیدم نالش سریع درومد ولی نمیخواستم لذت ببره پس خیلی ناگهانی دسته #فلاگرو تا نصفه کردم تو واژنش جیغ و ناله #دردناکش لبخند آورد روی لبم⛓💦
_چیشد دخترم دردت اومد؟
هق هقش نمیذاشت حرف بزنه.. 🍭
https://t.me/+O2WoD8A_Pn4xY2Y0
https://t.me/+O2WoD8A_Pn4xY2Y0 | 58 | 0 | Loading... |
30 گپ BDSM 💜
https://t.me/+ZSoqFQBZJMZkY2M0 | 51 | 0 | Loading... |
31 #برادرزنشلیتلشمیشهوتنبیهواسپنکشمیکنه🤫🔞
#گــی #ددی_لیتلبوی
#هق بلندی زدم و #التماس کردم: بسه دیگه #نمیتونم! توروخدا آوات😭
دستشو با شتاب بیشتری روی #باسنم کوبید: آوات؟ از کی #ددی شد آوات؟💦
- #ببخشید ببخشید ببخشید #میگم ددی میگم ددی بسه😭😭
-آفرین #پسر خوب‼️ ولی هنوز #تنبیهت سر جاشه.
#مظلومانه پرسیدم چرا؟ #نیشخندی زد و گفت: چون با همه #لاس میزنی!
https://t.me/+-hHr6-XKnQwzYWY8
https://t.me/+-hHr6-XKnQwzYWY8 | 45 | 0 | Loading... |
32 ليتل بوى شيطونى كه تو مطبش با يه مرد اشنا ميشه و وقتى دوتا از ددى هاى مافياش ميفهمن وحشيانه تنبيهش ميكنن كه….🔞🌈
توى مطب داشتم تلفنى با اون مرد صحبت ميكردم كه يهو #ددى ايليا و ماهان اومدن داخل سريع گوشيو قطع كردم ولى انگار اونا فهميده بودن
-برو روى ميز و قمبل كن!!!🍌🍑🍆
ترسيده رفتم روى ميز و شلوار شورتم در اوردم باسنمو دادم بالا كه #اسپنك محكمى به كونم زدن خواستم جيغ بكشم كه ماهان دستشو گذاشت روى دهنم
+دلت نميخواد كه مريضات صداى ناله كردنتو بشنون؟😈🔥
چشمام اشكى شده بود ولى كارى از دستم بر نميومد وقتى بدون هيچ ملايمتى #پلاگو واردم كرد بدنم لرزيد
_تنبيه ت تموم شده پسر هيز من
با دست و پايى سست شده از روى ميز اومدم پايين وقتى شلوارمو پوشيدم يهو پلاگ شروع به #لرزيدن كرد و….🥵❌
https://t.me/+OIXbsyBlEKAyZWQ0
https://t.me/+OIXbsyBlEKAyZWQ0
دوتا ددياش توى مطب ليتل پزشكشون دارن تنبيه ش ميكنن🤤💦
۱۱ شب پاک شه 🌞 | 64 | 0 | Loading... |
33 دستها خیلی زیبان
موقع نواختن ساز
موقع دم کردن چایی و قهوه
موقع چرخوندن فرمون
موقع نوازش کردن
و
موقع بغل کردن…🫂♥️
#Text | 156 | 1 | Loading... |
34 🅑︎𝖣𝖲𝖬 Ⓛ︎𝖦𝖡𝖳𝖰 𝕡𝕒𝕣𝕥𝕟𝕖𝕣𝕪𝕒𝕓𝕚 ⛔️💦
چنل پارتنریابی #تمامگرایش ها 🔥 اگر سینگلی در عرض #یکدقیقه رل بزن ‼️⚠️ ࢪ
❌╏فرم #لزبین ، #ترنس ، #گی 🌐
❌╏ حتی میتونی سوال ناشناس بپرسی 🚸
❌╏فرم ناشناس بده و علایقت رو مشخص کن❓
❌╏تست برای مشخص کردن گرایشت 🌈
https://t.me/+xwfArQu_fhMyOGZk
https://t.me/+xwfArQu_fhMyOGZk
https://t.me/+xwfArQu_fhMyOGZk
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
جــویــن💧ヤ جــویــن🔞ヤ جــویــن💧ヤر | 47 | 0 | Loading... |
35 آنلاین شاپ وارداتی با قیمت مفت میخوای؟ 🍭🧁
20پاک | 38 | 0 | Loading... |
36 لیتل پنجاه ساله اش مشکل کنترل ادرار پیدا کرده و...🔞🤫🔥
#گــــــــــــی #ددی_لیتلبوی #هات #سکسی
پاهای نیهاد رو گرفته بالا و #پوشک رو زیرش تنظیم کرد.
تکونی خورد و نق نق کرد.
- نمیخواممم ددی #پوشک #ندوست😭
#پاهای نیهاد رو گذاشت پایین و بندهای پوشک رو #بست.
#سیلی محکمی روی #رونش زد.
با #خباثت ابرو بالا انداخت.😈
- آدم که سنش از #پنجاه رد میشه یه سری مشکلات پیدا میکنه برای #پسر منم کنترل #ادرارشه! نمیخوای که #جیشت کل خونه رو بگیره؟💧
#خجالت زده از اینکه #دیشب توی تخت #کثیف کاری کرده بود سرش رو انداخت پایین و...🚱♨️
https://t.me/+-hHr6-XKnQwzYWY8
https://t.me/+-hHr6-XKnQwzYWY8
💦💯💦💯💦💯💦💯💦
لیتلش بیست سال از خودش بزرگتره و مجبورش میکنه همیشه بهش بگه ددی و با پوشک بره مطبش..💦🔥 | 39 | 0 | Loading... |
37 به دختره دستور دادن عشقش رو بکشه ولی اون میخواد با فدا کردن جانش اون رو نجات بده...🥺😱
_ خوشحالم که برگشتی!
نه من نمی تونم اینکار رو بکنم🥲
طی یک حرکت ناگهانی به عقب هولش دادم و اسلحه رو گرفتم سمتش
همه، حتی خودش شوکه شدن اما اسلحه هاشون رو به سمتم گرفتن.
_ اسلحه ات رو بیار پایین آنیتا!
تیری زدم که بازوی گرشا رو خراش داد و از کنارش گذشت
هاتف بلند گفت
_ شلیک کنید!
اما گرشا درحالی که چهره اش از درد درهم رفته بود گفت
_ اسلحه هاتون رو بیارین پایین
+ تیر بعدی رو توی مغزش خالی می کنم.
_ آنیتا...عزیزم، بزار باهم حلش کنیم
(فقط می خوام نجاتت بدم گرشا)
تیر بعدی رو شلیک کردم که همزمان تیری به سمتم شلیک شد...
❌ظرفیت محدود⭕️
https://t.me/+t9Sq_60XmRU4ODU8
https://t.me/+t9Sq_60XmRU4ODU8
۹ شب پاک شه 🌞 | 60 | 0 | Loading... |
38 -بدویید توله سگا ناناز ملکه تون رو بلیسید
با نفس نفس جلو اومدن و زبون هردوشون روی نازم نشست💦 متین و شروین مثل توله سگ شدن و من روی مبل کونمو به سمتشون گرفتم🔞
قلاده رو دور گردنش انداختم
-اگه پسر خوبی باشی و خوب صدای سگ بدی میذارم نازمو لیس بزنی
باسنش رو تکون داد و واق واق کرد که با لبخند سرشو جلو اوردم و زبون داغشو روی نازم کشید که ناله بلندی کردم
https://t.me/+NX3X7WnxUEk0MTRk
https://t.me/+NX3X7WnxUEk0MTRk | 33 | 0 | Loading... |
39 🖤دوره سک*س سیاه🖤
(اپدیت ۱۴۰۳)
❗️دوره ای با مطالب ممنوعه❗️
تکنیک های بازی روانی ♟️
تکنیک های تشنه کردن زن و مرد🔥
اغواگری شیطانی💦
چجوری کاری کنیم دختر یا پسر
پیشنهاد سک/س بده🎁
چجوری هر دختریو تشنه سک.س کنیم🩸
💦ایجاد شهوت در افراد با نگاهکردن💦
ظرفیت ۴۰ نفر❌
همین الان روی عضویت کلیک کن👇🏼👇🏼
⭕️عضویت⭕️
⭕️عضویت⭕️
⭕️عضویت⭕️
https://t.me/+P1s8o2n5apIwNmY0 | 3 | 0 | Loading... |
40 دستش رو نوازش وار کشید روی گونم.
_ خودت رو بذار در اختیار من!
عوضی کثیف!
با خونسردی ظاهری نزدیکش شدم و روان نویسش رو از گوشۀ کتش برداشتم.
+ واقعا؟!...اینکه خیلی آسونه!
زبونش رو کشید رو لباش و نگاهش رو دوخت به لبام.👀👄
https://t.me/+t9Sq_60XmRU4ODU8
۶ پاک شه 🌞 | 30 | 0 | Loading... |
/ Chnl: @unicorn_lannd اینجا همه خوشحالند کسی دغدغه ای ندارد میتوانی در سبزی و خرمی بتازی چیزهای عجیب ببینی تا اینکه یه دلقک بیاد و مطالب طنز بفرسته, یه مشت مریضم بگن خخ ری.دیم فش ناموص/قومیتی بن ❈ ایجاد مزاحمت اخطار❈ بحث سیاسی بدون منبع درست بن❈
100
خــوش اومدین به گپ⛓🌙 ⚜️یه فضای شاد و صمیمی 🥂 ⚜️ورود همه گرایش ها آزاده🌕 ⚜️یه گپ 𝐵𝐷𝑆𝑀 و𝐿𝐺𝐵𝑇🏳🌈⛓ ⚜️هر شب بازی و بحث های جذاب🤞 ⚜️دعوا و توهین ممنوعه🚫 ⚜️بحث سیاسی و اعتقادی ممنوع❌ ⚜️ فراخوان از ساعت ۹ تا ۱۲ شب آزاده😝 ⚜️ممبر دزد ریمو میشه👊
2800
2800
4200
4400
تو این چنل هر لوازم آرایشی بخوای زیر 100تومن پیدا میکنی تازه اونم وارداتی! به قیمت عمده😋💋💕 https://t.me/+WtoWlH3KBBs2MGQ0 12پاک
5800
5300
7400
🦋اگر همهچیز در دنیا ناقص باشد "عشق " کاملترین ناقصهاست❢❢🦋 به قلم: آیدا.نصیر
https://t.me/+Z7zAmsILlhlhNGNk2200
𝙬𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚 𝙩𝙤 𝙮𝙤𝙪𝙧 𝙝𝙤𝙢𝙚 🏳️🌈 🌈مامی، مستر،لیتل،ترنس مرد و زن،سینگل🌈 ◇فحش،توهین به مذهب،عقاید،تعصبی||بن🚫 ◇فرستادن مدیای+۱۸||بن 🚫 ◇فراخوان||بن🚫 ◇قانون ورود تایید اصل: اسم،سن،شهر،گرایش🚫 پییییوییی=بن # خانه امن برای شما🏠✔️
2400