من 

🧿🧿🧿

بغیر بابا و مامان و احسان تاحالا پیش نیومده بود برا کسی قلب قرمز بفرستم امروز روزش بود و حقش بود :).

از دست ندادن، در نداشتنه.

دوره؛ ولی میشه بهش رسید.

نشونه‌ت ناپدید شده، یکی دیگه میخوام.

دوسال پیش بود شاید هم سه سال دقیق یادم نیست. دوستی داشتم که مدام خوشحال نبود. یعنی به اصطلاح غم لونه کرده بود تو خونه‌ی دلش. من بارها و بارها و بارها تلاش کرده بودم بخندونمش، خوشحالش کنم و همراهش باشم که حداقل احساس تنهایی نکنه تا شاید یک خوشحالیِ کوچکِ تنها نبودن، کمی دل‌شادش کنه اما دریغ. امروز، این لحظه، مدت‌هاست همون احساس غریبِ آخه چشه اومده سراغم اما نه در مورد دیگری؛ بلکه در مورد خودم. من این روزها همیشه و هر لحظه ناراحتم هر چیز که به ذهنم میرسه میتونه خوشحالی دائمی‌ای بهم هدیه کنه رو امتحان کردم و بی نتیجه‌م انقدر گشتم که دیگه فهمیدم گشتن بی فایده‌س. نمیدونم شاید دیگه باید دنبال خوشحالی نگردم مطمعنم گم نشده، شاید اصلا وجود نداره.

هر کسی را همدم غم و تنهایی مدان سایه هم راه تو می‌آید ولی همراه نیست‌... - مولانا | شـــعر

این دسته گلای کوچولو چقده قشنگن خدای من هررنگش هر طرحش وااااااایی