cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

پاگرد

برای کمی استراحت.

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
369
Obunachilar
+124 soatlar
-27 kunlar
+7730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

دستاورد بزرگ نظام:
Hammasini ko'rsatish...
😁 13😢 3
Photo unavailableShow in Telegram
برق حوزه‌های کنکور قطع نمی‌شود مدیرعامل شرکت توانیر: 🔹با توجه به افزایش شدید دما و رشد شدت مصرف برق در کشور، صنعت برق تمام توان خود را برای تأمین برق پایدار کشور به ویژه طی امروز و فردا که مرحله دوم کنکور سراسری در کشور برگزار می‌شود به کار بسته است. 🔹علاوه بر اتخاذ تمهیدات لازم در این خصوص، نیرو‌های عملیاتی خود را به منظور نظارت و آماده‌باش کامل در مراکز برگزاری آزمون مستقر کرده‌ایم. 🔹استقرار و ورود دیزل ژنراتور‌های سیار به مدار برای اطمینان از پایداری شبکه برق مراکز برگزاری کنکور عملیاتی شد. tn.ai/3120717 @TasnimNews
Hammasini ko'rsatish...
مهاجرت ۱. ‏یک دلیلِ اصلیِ مهاجرت به احتمال زیاد آن چیزی که عموماً به زبان آورده می‌شود (جست‌وجوی آرامش، خوشبختی، آزادی...) نیست، بلکه چیزی‌ست که مبنای آن‌ را تشکیل می‌دهد: "امکانِ فعالیت" بر حسب استعدادها و خواسته‌های خویش. کارِ ثمربخش و معنادار، اوضاع بد را هم تحمل‌پذیر می‌کند. ۲.‏ اگر مهاجرت هم رضایت را گاهی تامین نمی‌کند، احتمالا یک دلیل‌اش این است که فرد در اوضاعِ کشورِ تازه‌اش هم فعالیتِ معنادار ثمربخش مطابق با خواسته‌ها و استعدادهای‌اش ندارد و، به‌عکس، فعالیت‌اش برای کارفرمای‌اش معنادار است نه برای خود او. ۳. ‏در مهاجرت‌های شغلی باید به دو نکته توجه کرد: اول این‌که فردیت و هویت فرد مهاجر در کشور مقصد هیچ اهمیتی ندارد. آنچه در کشور مقصد ارزش تلقی می‌شود تخصص فرد (پزشکی، مهندسی...) است. دوم این‌که، کاری که فرد مهاجر انجام می‌دهد عموماً بدون او روی زمین نمی‌مانَد؛ او نشد یک مهاجرِ دیگر. ۴. ‏مسئله‌ی زبان از مهم‌ترین موضوعاتِ ناملموس در مهاجرت است. منظورم آیلتس و این‌ها نیست. منظورم پیوندی‌ست که بین هویت فردی مثلاً ۲۵ ساله و زبان مادری‌اش برقرار است. عموماً چنین فردی نمی‌تواند هویت خودش را در زبان دوم حفظ کند. در محیط بیگانه، اختلاف زبان ممکن است کُشنده از کار درآید. ۵. ‏سرخپوست‌ها ضرب‌المثلی دارند: علت بی‌قراری و دلتنگی آدم در کشور بیگانه این است که روح آدم خیلی دیرتر از جسم‌اش به مقصد می‌رسد. یا، اگرچه جنبه‌های ملموس هستی‌مان را با خود می‌بریم، جنبه‌های ناملموس‌اش پشت سر می‌مانند و مهاجر را به خود می‌کشند. کسانی هم اصلاً جنبه‌ی ناملموس ندارند. ۶. ‏فرق آدم با سایر موجودات همین است. سنگ هیچ حساسیتی به محیط ندارد، هر جا ببرید آسوده در فی‌نفسه‌بودن‌اش استوار است. گیاه حساس است، و حیوان از آن هم حساس‌تر. ولی در قیاس با آن‌ها آدمی با محیط‌اش رابطه‌ای دارد بسیار عمیق‌تر از رابطه‌ی زیستی. این شبکه‌ی روابط و نسبت‌ها نامرئی‌ست. ۷. ‏به همین دلیل هم هست که بسیاری از مهاجران می‌کوشند رابطه‌ی خود را با جنبه‌های ملموس زندگی قبلی‌شان (خوراک، ادبیات، فرهنگ عامه و...) حفظ کنند. این‌ها برای‌شان یادآور آن جنبه‌های ناملموس زندگی‌اند (مهر مادر، محبت دوست، آفتاب بهار، بوی خاک...). ۸. ‏این موضوع را اگر به عمق هستی‌شناختی‌اش ببریم، بسیاری حقایق بر ما آشکار می‌شود. دو مرجع در این خصوص از این قرارند: یکی هایدگر و بحث او از نسبت دازاین با ابزارهای‌اش و دیگری بحث هگل در علم منطق در خصوص "چیزی و دیگری".
Hammasini ko'rsatish...
👍 10
هلند حذف شد و طبیعتا قلب نارنجی را هم از نام کانال برخواهم داشت. از همان بازی اول گفتم که با توجه به بضاعت فعلی فوتبال هلند، حضور در نیمه‌نهایی نتیجه خوبی برای این تیم است.
Hammasini ko'rsatish...
💔 20🍌 8😁 4😭 2 1🖕 1
Repost from N/a
نمونه شریفی زارچی، از کنش او در ۱۴۰۱ تا تبلیغ برای یک کاندیدا و در نهایت افتتاح سازمان مورد نظرش، نمونه واضحی از کنش بسیاری از نخبگان موجود با وضعیت ایران است: تلاش برای گرفتن رانت بیشتر از نظم فعلی در حوزه مخالفت مجاز و تقویت پروپاگاندای "جلوگیری از تخریب بیشتر" اصلاح‌طلبان. سوای از خواسته یا ناخواسته بودن این کنش‌ها، مشخص است که برای نجات ایران از این تخریب مداوم نیاز به گروهی از نخبگان جدید است که مسیر سخت‌تر را به امید قدرت‌گیری طی کنند. نخبگانی که به جای ورود به بازی بزرگترهای خود، مسیر جدیدی بر اساس خیر عمومی، بدون علقه‌های شخصی و ایدئولوژیک، باز کنند.
Hammasini ko'rsatish...
👍 24
بنگاه‌های رسانه‌ای و فعالین اصلاح‌طلب در طول چند روز اخیر شایعاتی پیرامون احتمالی معاون اولی مخبر مطرح کرده‌اند. شاید به نظر جوان‌تر‌ها و دانشجویان اصلاح‌طلب که قصد دارند سه پله سه پله در مدارج بورکراتیک کشور بالا بروند چنین تصمیمی نومید‌کننده باشد اما به واقع، معاون اولی مخبر مانند ریاست لاریجانی بر مجلس امید می‌تواند به نفع جریان اصلاح‌طلبی باشد. به هرحال پزشکیان نیاز به فردی دارد که هم‌زمان با ستاد اجرایی فرمان امام، سپاه، آستان قدس و دیگر نهادهای تحت نظر بیت رهبری ارتباط موثری داشته باشد. در شرایط فعلی اصلاح‌طلبان چهره خاصی جهت انجام چنین وظیفه‌ای ندارند. لاریجانی این وظیفه را برای آن‌ها در حد فاصل ۹۴ تا ۹۸ انجام می‌داد. بهترین گزینه در حال حاضر برای آن‌ها مخبر است. نیروهای رسانه‌ای اصلاح‌طلب برای تطهیر چهره مخبر بر روی این خط حرکت می‌کنند که او با حفاظت از سلامت انتخابات، بستر پیروزی پزشکیان را فراهم کرده است اما صحبت پزشکیان در مرقد آقای خمینی مبنی بر این که اگر رهبری نبود من هم رای نمی‌آوردم می‌توانست این نکته را در ذهن مخاطب پدید آورد که او تلویحا اشاره داشت که کابینه تمایلی به او نداشت و ایستادگی آقای خامنه‌ای در صیانت از آراء باعث پیروزی او شد. نامه دستورگونه دیروز پزشکیان به مخبر که با بی‌توجهی کابینه و حتی موضع تند سخنگوی کابینه مواجه شد هم نشان از اختلافات موجود بین کابینه و پزشکیان می‌دهد. به هرحال در این جا چند نکته مطرح است. نکته اول: اگر پزشکیان نتواند مهره‌ای در هماهنگی با نهادهای تحت نظر آقای خامنه‌ای در کابینه داشته با چالش‌های عدیده‌ای مواجه خواهد شد و در حال حاضر بهترین گزینه برای وی مخبر است. نکته دوم: این که لاریجانی ریاست بر قوه مقننه را وجه‌المعامله بر عهده گرفتن نقش رابط متعادل‌کننده روابط بین روحانی و نهادهای زیر بیت قرار داده بود؛ آیا معاون اولی کابینه وجه‌المعامله‌ای هست که مخبر چنین نقشی را بپذیرد؟ نکته سوم: آیا مخبر که پیش از آغاز فرایند انتخابات، محتمل‌ترین گزینه جانشینی رئیسی بود و قبل از دوران رئیسی، بر ستاد اجرایی فرمان امام ریاست می‌کرد قبول می‌کند معاون اول فردی غیر از رئیسی باشد؟ نکته چهارم: اصلاح‌طلبان در تمام دوران کمپین انتخاباتی خود، نوک تیز حملات خود را به سمت عملکرد سه ساله کابینه رئیسی گرفته بودند؛ حال چگونه می‌خواهند معاون اولی مخبر در کابینه سوم خاتمی را توجیه کنند؟ نکته پنجم و پایانی: آیا پزشکیان و مخبر توانایی همکاری با هم را دارند؟
Hammasini ko'rsatish...
👍 14😁 1
شایعه‌ای در جریان است که ظریف هم آن را تایید نسبی کرده است. ظاهرا پزشکیان قصد دارد که وزرا و اعضای کابینه را با درصدهای مشخصی انتخاب کند؛ به طور مثال۶۰ درصد وزرا زیر ۵۰ سال باشند و ۲۰ درصد کابینه از زنان. ظاهرا در نظرگاه پزشکیان و ظریف و دیگر اعضای شورای سیاست‌گذاری کابینه پزشکیان به ریاست عارف، سن و جنسیت و احتمالا قومیت کارگزارن از کارآمدی و توان‌مندی آن‌ها مهم‌تر است. از همان روز اول گفتم که پزشکیان یک پوپولیست حقیر است؛ هر روز بیشتر از قبل گفته من و دیگرانی که با من هم‌نظر بودند تایید می‌شود.
Hammasini ko'rsatish...
👍 37👎 6
خبرگزاری‌های فراز، انتخاب و تسنیم در روزهای اخیر گزارش‌ها و مقالاتی مننشر کرده‌اند با تاکید بر این نکته که آرای مسعود‌ پزشکیان قومی نبوده‌اند بلکه سیاسی بوده‌اند. مسئله‌ای نیست اما آن‌ها نکته‌ای را فراموش کرده‌اند. پروپاگاندا اسیدی نیست که بر روی واقعیت ریخته شود و آن را به طور کلی محو کند بلکه به مانند آب دهانی است که نهایتا مدتی واقعیت را مخدوش کند اما واقعیت سرانجام خود را بر ارباب پروپاگاندا تحمیل می‌کند و سیلی سختی بر صورت وی می‌کوبد.
Hammasini ko'rsatish...
👍 12👎 2🔥 1
احتمالا اصلاح‌طلبان در دوران سکان‌داری خود بر قوه مجریه سعی می‌کنند مخالفان خود اعم از تغییرطلبان، جبهه پایداری و اصولگرایان را در یک جبهه قرار دهند و از این طریق از نظام امتیازات بیشتری طلب کنند.
Hammasini ko'rsatish...
👍 9🤔 3👎 1
Repost from N/a
حالا واقعاً شانس نجاتی برای ایران هست؟ آن‌هایی که در انتخابات رأی دادند هم می‌دانستند «نجات ایران»ی در کار نیست (مگر به معنی محدود نجات کشور از ریاست کابینه‌ی جلیلی). ناامیدی از این که راه برون‌رفتی وجود داشته و دست‌یافتنی باشد، پیامد طبیعی زیستن در این بن‌بست است. از مناظره‌ی اخیر حاتم قادری و محمد فاضلی که اولی مخالف مشارکت و دومی موافق بود، چیزی جز نومیدی از هر سو بیرون نمی‌آمد. فاضلی می‌گفت حتی در صورت فروپاشی نظام سیاسی موجود، سرنوشتی بهتر از بهار عربی نصیب ایران نخواهد شد و نهادهای انحصارگر سیاسی و اقتصادی پابرجا خواهند ماند. کورسوی امید او چانه‌زنی رئیس جمهور «اصلاحطلب» با باقی ارکان نظام در جهت تغییرات واقعی بود؛ چیزی که جداً اثربخشی آن به شوخی می‌ماند. قادری هم گفت که ایران دیگر و در هر صورت درست‌بشو نیست. ولی همان‌طور که فعالان سیاسی جوان‌تر خیلی بهتر از او از عدم مشارکت در این مدت دفاع کرده و منسجم‌تر به آن پرداختند، همان‌ها مدام با خلاقیت بیشتری به آینده ایران فکر می‌کنند. مسئله این است که به همان اندازه که در بودن این نظام سیاسی گره‌ها کور و کورتر می‌شوند، در نبود آن، در استقرار حکومتی که صرفاً حداقلی از ارزش‌های مشترک امروز ایرانیان را نمایندگی کند (نه در سیاست خارجه غیرعادی و غرب‌ستیز باشد و نه در داخل مداخله‌گر تمام ابعاد زندگی افراد) گره‌ها یکی پس از دیگری باز خواهند شد. در آنجاست که می‌توان مطمئن بود حتی با بقای خواصی از نهاد سیاست امروزی و تداوم بخشی از قدرت اقتصادی ازمابهتران امروزی، حتی با نداشتن شایسته‌ترین افراد ممکن جهت حکمرانی، دیگر خبری از محدودیت روی ساده‌ترین ترجیحات ایرانیان، این که چه بپوشند و چه بنوشند نخواهد بود؛ خبری از فیلترنت دیگر نخواهد بود؛ خبری از تعیین قیمت شیر مرغ تا جان آدمیزاد، نخواهد بود. هم‌زمان، بازشدن درهای اقتصاد ایران به دنیا -طوری که برای یک کشور عادی در نظم بین‌الملل وجود دارد و برای نظام سیاسی فعلی برقرارشدن پایدار آن همیشه ناممکن خواهد بود- طوری به افزایش درآمد و بازشدن افق پیشرفت و تحرک اجتماعی رو به بالا برای تک‌تک افراد منجر خواهد شد که هر نوع اصلاح اقتصادی و مقابله با هر ابربحران را می‌تواند ممکن کند. در کشوری که ناگاه تمام هزینه‌های مبادله بین‌المللی‌اش سقوط کرده و حالا می‌تواند بخش پررونقی از زنجیره تولید جهانی بسیاری از کالاها باشد و هم از گردشگری و تجارت سود بجوید، هم‌زمان با رفع تبعیض سیستماتیک علیه زنان و پایان نقض حقوقشان، مشارکت اقتصادی نیمی از جمعیت که حدود پانزده درصدش در بازار کار فعال بوده، جهش می‌کند، خلاصه در چنین کشوری با رشد اقتصادی بالا و پایدار، فضای سیاستی دولت برای مقابله با بحران‌های بودجه‌ای، بانکی، صندوق بازنشستگی، انرژی و غیره بسیار بزرگ‌تر خواهد بود. برای نمونه، حذف بخش‌های فشل دولت، وقتی بازده بالای فعالیت اقتصادی به خودی خود کارمندان را به سمت خروج از کار دولتی می‌کشاند، بسیار آسان‌تر خواهد بود. دست دولت برای رفع کوتاه‌مدت و بلندمدت ناترازی برق با درآمدهای نفتی و مالیاتی جدید و همچنین قدرت اقتصادی بیشتر مردم جهت پرداخت قیمت نسبی بالاتر برای انرژی بیشتر خواهد بود. مهم‌تر از همه این که، تمام اصلاحات ضروری به حداقلی از مشروعیت دولت نیاز دارد که همان دولتی که حداقلی از ارزش‌ها را نمایندگی کند، می‌تواند به آن دست پیدا کند. در شرایط فعلی که ذره‌ای اعتماد عمومی به سیاستمداران و سیاستگذاران وجود ندارد، حتی کاهش تورم با به‌روزترین ابزارهای پولی هم ناممکن می‌نماید. همان‌طور که در این تصویر خلاصه می‌توان مشاهده کرد، بازشدن هر گره به بازشدن گره‌های دیگر کمک می‌رساند. البته که ما به استقرار لیبرال‌دموکراسی با کیفیت مشابه کشورهای توسعه‌یافته امیدواریم و دوست داریم روزی نهایت استقلال نهاد قضایی و حاکمیت قانون، نهایت رقابت حزبی، نهایت بازارهای رقابتی و ... را در ایران ببینیم، اما این که این‌ها در کوتاه‌مدت و حتی با تغییر سیاسی هم فوراً در دسترس نیستند، به این معنی نیست که نمی‌توانیم از بن‌بست فعلی نجات پیدا کنیم. استقرار یک دولت مدرن که جای حکومت امت‌گرای غیرعادی مداخله‌جوی فعلی را بگیرد، افق را برای ما روشن می‌کند و آنجا تازه جا برای جلورفتن و پیشرفت و بهبود وجود خواهد داشت. این همان چیزی است که در اوج نومیدی می‌تواند امیدی واقعی بیافریند. شکی نیست که یکی از ویژگی‌های بن‌بست این است که یافتن راه خروج از آن هم به شدت دشوار است. اما حداقل باید اول امیدی داشته باشیم که آن بیرون روشنایی وجود دارد. باید بدانیم خلق امکان‌های جدید به زحمتش می‌ارزد. و این که به هر حال محل امید واقعی این است، حتی اگر همین لحظه راه بازکردن راه را ندانیم. اگر همین لحظه راه بازکردن راه را ندانیم، دلیل نمی‌شود به امیدهای واهی چنگ بزنیم.
Hammasini ko'rsatish...
👍 19
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.