The Forgotten Banana
2 339
Obunachilar
+224 soatlar
+717 kunlar
+24930 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
رفتیم آسایشگاه سالمندان ، دو تایی . براشون دی جی بردیم و شیرین و حسابی زدیم ورقصیدیم. هرکدوم از پیرمرد پیرزن ها ی چیزی ازمون میخاستن. به دوستش زنگ زد ک براشون سیگار و نبات و هرچی خواسته بودن بیاره . بهشون یواشکی دادیم . از ته دل خوشحال بودیم 💔
وقتی از کانالم لفت داد این جمله غسان کنفانی رو نوشتم
آنچه را میدانم اینکه من به نوشتن برای تو ادامه خواهم داد
و تو همچنان دور خواهی ماند.
و هنوز هم همینه. عذاب سیزف وار. 😢
فکر کنم هممون به این رسیدیم که شاید پایانش میتونست بهتر باشه و کاش خوب تموم کنیم چیزی که خوب شروع شده رو ...
خیلی پشیمونم.
نمیدونستم آخرین باریه که می بینمش و باهاش صحبت می کنم و خیلی چیز هارو بهش نگفتم.
وقتهایی که چشم تو چشم می شدیم و لبخند می زد وقت هایی که با ذوق برام از خاطرات و علایقش می گفت وقت هایی که بلند بلند آواز می خوند و از آرزوهاش صحبت می کرد.
مدت کوتاهی بود اما خیلی برام با ارزشه.
دلتنگ همون اولین شبی میشم که تا پنج صبح فقط حرف زدیم:)