cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

جوشِ دریا

«شعلهٔ دل ز چشم تر ننشست ابر ننشاند جوش دریا را» #بی‌دل 🔘 اینجا از ادبیات، فلسفه، تاریخ، موسیقی و کتاب، در زمینه‌‌های اجتماعی، سیاسی، اخلاقی_به شیوه انتقادی_ سخن می‌گوییم. 📌 آنچه در کانال ارائه می‌شود، الزاما دیدگاه مدیران کانال نیست. ‌

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 606
Obunachilar
+224 soatlar
+67 kunlar
-530 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:00
Video unavailableShow in Telegram
عزیز دلِ شیرین زبانِ من! دردت به جونم.ما هر دومون، همه‌مون هم سرنوشتیم و اسیرِ دستِ دیکتاتوری و بیگانه‌هایی که برای بقاشون هر چیزی رو سلّاخی می‌کنن. تو از خاکت گریختی و غربت رو بغل کردی و ما توو وطنِ خودمون غریب. درد، فصل مشترکِ ماهاست و تنها نقطه‌ی اتصال‌مون. نمی‌دونم اون روز من و تو هستیم یا نه اما، ایمان دارم که اساسِ هیچ حاکمیتِ ناخلف و نامشروعی پایدار نیست. هیچ‌وقت نبوده. به قول روانشاد استاد شجریانِ یگانه: چهل سال و پنجاه سال در سنِ تاریخ، لحظه هم نیست. چه درست و با تامل میگی که اگه زورت نمی‌رسه کفِ خیابون فریاد بزنی، لااقل توو قلبت قیام کن. چقدر یاد گرفتم ازت زیبایِ دانا. نسلِ بعدِ ما، بیش از هر چیزی استنادش به قلب‌های ماست. نذاریم اونا دیگه شبیهِ ما زندگی نکنن. پ‌ن:فارسی زبانِ ماست. هرگز از یاد مبر…ِ عزیز ما. جوش دریا
Hammasini ko'rsatish...
video12.04 MB
👍 6💔 1
🔻مصدر امور کیست؟ آن که تاریخ خوانده می داند حتی اگر محمدشاه قاجار یا ناصرالدین شاه سلطان باشند و حرمسرای آنها بر مملکت نفوذ داشته باشد، باز هم: ▫️میان قائم مقام و میرزا آقاسی فرق است ▫️میان میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا آقاخان نوری فرق است ▫️میان سپهسالار و عین الدوله فرق است ▫️میان امین السلطان و امین الدوله فرق است هرچه خیر و ترقی بوده از قائم مقام و امیرکبیر و سپهسالار و امین الدوله بوده  و هرچه نکبت و جنگ و ننگ و فقر و خرافات و وطن فروشی از میرزا آقاسی و میرزا آقاخان نوری و علی اصغرخان امین السلطان و عبدالمجید میرزا عین الدوله... حالا بگویید فرقی ندارد که چه کسی به پاستور برود! فرقش از دارالفنون و واکسن آبله است  که ۲۰۰ سال پیش انجام شد تا فروش دختران قوچانی و رواج جن گیری از سر فقر و جهل... که چند دهه بعد رخ داد و شرح آن در کتب تاریخ و سفرنامه ها هست... #سیدمسعود_رضوی از «اینک» صفحه اختصاصی نویسنده محترم سید مسعود رضوی جوش دریا
Hammasini ko'rsatish...
👍 3
‌ «میرزا ابوالقاسم فندرسکی» در حکمت، ارسطوی زمان و در تصوف، بایزید دوران بوده. اکثر لباس نمد می‌پوشید و با اوباش و اجامره* صحبت می‌داشت. در حلقهٔ معرکهٔ خروس بازان حاضر شده، خروسی در زیر بغل خود می‌گرفت. گویند شاه عباس مغفور ماضی از این معنی مطلع شده، به خاطرش رسید که جناب میر را به ایما منع نماید. روزی در اثنای صحبت، به میر مغفور گفت: «خبر بسیار غریبی شنیده شده است که بعضی طلبه، در سلک اجامره در کنار معرکه‌ها ایستاده می‌شوند!» میر فرمود که: «این را به شما دروغ گفته‌اند! چه من هر روز، به معرکه‌ها حاضر می‌باشم، هیچ یک از طلبه را آنجا ندیدم!» شاه خاموش شد. #تذکره_ریاض‌الشعرا ، ۱/۱۸۱ میرزا #ابوالقاسم_فندرسکی #حکایات * انسان‌های پست، اراذل و اوباش. 💠 خوبان پارسی‌گو
Hammasini ko'rsatish...
8🤣 2
از مشتِ آسمانِ دیارِ ما یک قطره هم نمی‌چکد؛ اما شُکر در چشم‌مان دو رودِ خروشان است در این کویرِ تشنه‌کُشِِ بی‌ابر حتی سراب نیز نمی‌بینیم پس خون‌مان به گردنِ باران است آدم ندیده‌ایم در آبادی این سایه‌ها تزاحم دیوارند اینجا تمامِ پنجره‌ها کورند دیوارها مزاحمِ دیدارند ما را گرفته سخت در آغوشش شهری که انفرادی زندان است از وحشتِ گدایی و بی‌کاری مشغول می‌شویم به بیگاری اسبِ دُرُشکه‌ایم، ولی بستند ما را به ناسزای لبِ گاری از بسکه شُهره‌ایم به بی‌عاری غم‌های‌مان همیشه غم نان است ما شعله‌هایِ گرمی بازاریم ما خوش‌حساب‌هایِ بدهکاریم خود را فروختیم به دلالان آدم‌فروش‌های گرفتاریم گفتیم کوه‌های گران‌سنگیم کوهی که در گرانی‌اش ارزان است مغرورهای با همگان قهریم دهکوره‌‌های ساکنِ در شهریم تحصیل‌کرده‌های «فرار از علم» علامه‌های بی‌عملِ دهریم استادِ درسِ دین شده‌ایم اما شاگردمان معلمِ شیطان است ما آدمیم یا نه؛ نمی‌دانیم درّنده‌ای شبیه به انسانیم ما در شناسنامه مسلمانیم در اصل، موریانه‌ی ایمانیم در شهر دین‌فروشِ مسلمانان هر کس که کافر است، مسلمان است در زمهریرِ آتشِ هر داغی دنبال گرم کردنِ خود هستیم مثل لباس بر تن خود هستیم دائم وبال گردن خود هستیم جویندگان گرمی آغوشیم اما تمامِ شهر زمستان است با لطفِ شاعران دهن‌پُرکن شد ناسزا شعارِ لب مردم در شهرِ بی‌ترانه‌ی بی‌شاعر «حافظ» شده‌ست نانِ شبِ مردم حالا که قهوه فال نمی‌گیرد اینجا غزل‌فروش فراوان است هر روز، در مسابقه‌ی مردن در کوره‌راهِ مرگ، دویدیم و ... از شوقِ زودتر به فنا رفتن با همنفس نفس نکشیدیم و ... غافل شدیم از اینکه ته جاده بن‌بستِ قبر نقطه‌ی پایان است.. #رضا_قاسمی #شعر_امروز 💠 خوبان پارسی‌گو
Hammasini ko'rsatish...
👍 4
🔻 برای ایران و... احتمال انقراضش... دو هفته است آشوبی دارم. دوهفته است خواب ندارم. دو هفته است بین عقل و دلم جنگی است. عقلم با چشمی اشکبار می‌گوید باید رأی‌ داد؛ نباید فرصتی که گویی خدا به ملت ایران پاس داده است را از دست داد. نباید گذاشت شرایط ایران سخت‌تر و پیچیده‌تر از این شود. ایران مستعد یک انفجار است. جسم و روح ایران دیگر تاب یک درهم‌ریزی تازه را ندارد. باید برخیزیم و این «فرصت انتخاب» را به «خلق امکان» تبدیل کنیم. اما دلم با چشمی خونبار می‌گوید آخر بی‌وجدان، با چه رویی با چه شرافتی و با چه انسانیتی می‌خواهی رأی بدهی؟ آن هم به دعوت حکومتی که در همین جنبش مهسا وقتی شهروندانش در اعتراضات خیابانی مسالمت‌آمیز، کشته و نابینا شدند این جوانمردی را نداشت که مسئولیتش را بپذیرد و از آسیب‌دیدگان دلجویی کند و به دهان آنانی بکوبد که گفتند تروریست‌های خارجی آمدند و کور کردند و کشتند و رفتند! به چهره کیان نگاه کن! به چشمان دختر کردستان نگاه کن! به زخم صورت پسر نازی‌آباد نگاه کن! به صد کشته مظلوم زاهدان فکر کن و به چشمان دانشجویان و همکاران دانشگاهی اخراج شده‌ات زُل بزن و آنگاه بگو باز می‌روی رأی بدهی؟ ▫️سرانجام بعد از دو هفته بی‌خوابی و آشوب و جنگ، دلم تسلیم شد. عقلم نزدیک سی استدلال آورد تا دلم را راضی کند و نهایتا موفق شد. و اکنون این نویسنده که معلم توسعه است و از سال ۱۳۸۱ جز تدریس، گرفتن هرگونه مسئولیتی را در این ساختار سیاسی بر خود حرام کرده‌ است و با وجود پیشنهادهای چرب‌وشیرین داخلی  و خارجی، بیست و دو سال است بر این عهد خویش باقی مانده است و همچنان باقی خواهد ماند؛ و نیز همراه مردم ایران، انتخابات سال گذشته را تحریم کرده بود، با چشمی‌ گریان می‌گوید:
برای ایران بی‌پرستار که «حسرت یک زندگی معمولی» بر دلش مانده است، در این انتخابات شرکت خواهم کرد.
ایران امروز به یک رئیس‌جمهور جنگی یا انقلابی نیازی ندارد. به یک رئیس‌جمهور برانداز هم نیازی ندارد. ایران امروز به یک رئیس‌جمهور پوپولیستِ دروغزن که شعارهای عجیب‌وغریب و فریبنده بدهد و هنوز نیامده از منابع نفت و آب و خاک کشور حاتم‌بخشی کند، نیازی ندارد. حتی به یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب یا تحول‌خواه هم نیازی ندارد. ایران امروز خیلی خسته و فرسوده است، تحمل جراحی را هم ندارد. امروز جراحی اقتصادی و اجتماعی موجب خون‌رَوی بیشتری از جسم ایران (سرزمین) و هرزرَوی انرژی بیشتری از روح ایران (مردم) می‌شود. #محسن_رنانی #مسعود_پزشکیان #انتخابات جوش دریا
Hammasini ko'rsatish...
👍 9👎 5
🔻شرکت یا عدم‌ شرکت؟ این بار با صندوق رأی چه می‌توان کرد؟
من کوشیده‌ام در این گفتگوها بی‌طرف باشم، استدلال‌های طرفین را بشنوم و فرایند شکل‌گیری فضای انتخاباتی را در میان مردم رصد کنم.
▫️واقعیت این است که من رأی دادن را امری کاملا شخصی می‌دانم، حتا رأی دادن همیشه هم منطقی و عینی نیست، عاطفه هم نقش مهمی‌ در مشارکت یا عدم‌مشارکت در انتخابات دارد. هر چه باشد این یک رأی مال خودمان است، کاملا شخصی است. باید دلمان بیاید برای کسی خرجش کنیم. همه انتخابات‌های دنیا هم همین طور است. می‌دانید در ریاضیات دکارتی و منطق صوری هر معادله‌ای فقط یک جواب دارد، اما گاه معادله‌ها ممکن است چند جواب داشته باشند. مثلا در علم اجتماعی تفسیرگرا یا هرمنوتیک که در آن از یک عمل می‌توان تفسیرهای متفاوت داشت. ▫️▫️انتخابات امسال ریاست جمهوری یکی از همان شرایط دشوار است که در آن هر دو طرف یعنی موافقان و مخالفان دلایل کافی دارند، یکی محتاطانه و عاقلانه می‌خواهد نگذارد اوضاع از این بدتر بشود. مثل آن کرم شب تاب که می گفت؛ یک کم نور هم بالاخره روشنی است و به هر حال فعلاً تنها کاری است که از دست ما برمی‌آید و شاید راهی باز کند برای گام کوچکی به جلو. طرف مقابل نگاه دیگری دارد، هشدار می‌دهد؛ رفقا، مردم گول نخورید حریف نقشه‌کش خوبی است. وارد بازی بشوید از یک طرف به بازی‌ساز میدان می‌دهید که بگوید: اینک مشارکت توده‌ها! چه کسی گفته مردم سیاست‌های ما را و نظام ما را نمی‌پسندند و از طرف دیگر مشکلات پیش‌رو مثل ضرورت گران کردن بنزین و سایر اقدامات انقباضی را بیندازد گردن کاندیدای شما و اعتبار منتقدان را کم کند. ▫️▫️▫️واقعیت این است که ما هیچکدام دقیقاً نمی‌دانیم، هدف بازی‌ساز چه بوده؟ بلکه  براساس حدسی که می‌زنیم اوضاع را تحلیل می‌کنیم و دچار اختلاف می‌شویم. یکی از ویژگی‌های شرایط دشوار همین است. در علم در این شرایط پاسخ‌های متعدد می‌دهیم، اما در انتخابات نمی‌شود. یکی از راه حل‌هایی که احزاب سیاسی در چنین شرایطی به آن متوسل می‌شوند انشعاب است. حزب به دو بخش تقسیم می‌شود. یک بخش رأی می‌دهد تا حداقل سودی را که می‌تواند، کسب کند و این حداقل را توشه‌ی راه کسب سود بیشتر در آینده کند. بخش دوم محکم در موضع مخالف می‌ماند. حال اگر تدبیر بخش اول گرفت و اوضاع بهتر شد پس از چندی منشعبین تندرو دوباره با محتاطان میانه‌رو یکی می‌شوند و اگر اوضاع خراب شد بخش محتاط انشعابی خود را منحل می‌کند و دوباره با بخش تندرو متحد می‌شود. نه گاوی آمده نه گاوی رفته. ▫️▫️▫️▫️اما فعلاً اوضاع حزبی نیست، پزشکیان خوب بازی کرده و می‌تواند آرای اصول‌گرایان میانه‌رو و بخشی از مردم  مذهبی ناراضی و برخی سکولارهای پراگماتیست را جلب کند. اما در عین حال قهر کردن اکثریت مردم با صندوق رأی هم خیلی جدی و شدید است، در این حالت هم پیش‌بینی دشوار است، و هم تصمیم‌گیری. من تشویقتان نمی‌کنم  تصمیم خاصی بگیرید، فقط  توصیه می‌کنم اگر عقل شکاک و غیردگماتیک‌تان پاسخ روشنی نیافت به قلب‌تان مراجعه کنید. هیچکس از نتیجه خبر ندارد جهان در تب و تاب است، منطقه هم و ایران هم، هر که بگوید خبر دارد چه می‌شود، نمی‌توان قطعاً پذیرفت. اندر پس پرده گفتگوی من و توست چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من. #پرویز_اجلالی #مسعود_پزشکیان #انتخابات جوش دریا
Hammasini ko'rsatish...
👍 7🤔 1
دور از نفست آرمان گرشاسبی
می‌نویسم: آرام آرام در قلبم نفوذ می‌کند درد عمیق و ویرانگری که هر لحظه تمام اجزای بدنم را در می‌نوردد و مرا خسته و از نفس افتاده، مچاله، در گوشه‌ای رها می‌کند... دلتنگی چون مه غلیظی، تمام مرا در خود فرو‌می‌بلعد و من هضم می‌شوم در لحظات تاریک و سردِ نبودنت.... برای خودم تابوتی سفارش داده‌ام از کلمات که هرشب مرا در خود تنگ می‌فشارد و با رویای تو به سوی خوابی ابدی تشییع می‌کنند.... امضاء: محفوظ ۳ تیـر۱۴۰۲
#آرمان_گرشاسبی 💠 خوبان پارسی‌گو
Hammasini ko'rsatish...
4_6025839696108589645 (3).mp315.45 MB
👍 2
🔻از ما دانشگاهیان یک‌لاقبا چه برمی‌آید؟ ▫️برخی روزها، برخی رخدادها چنان خشمگینم می‌کند که می‌خواهم این صفحه را باز کنم و یک خروار دشنام چارواداری را به بالا تا پایین جمهوری اسلامی ببندم. ولی چه می‌شود؟ گیرم دایرهٔ مخاطبانم صد برابر اکنون بود. ابراز خشم من به چه دردی می‌خورد؟ خیلی به این فکر می‌کنم که از من چه برمی‌آید؟ مدت‌هاست در یادداشتهایم مقامات حکومت را مخاطب قرار نمی‌دهم. وقتی حکومت به خود، یقین مطلق دارد و نسبت به راهنمایی کسانی که حکم استاد مرا دارند کر مطلق است، من یک‌لاقبا چه بگویم؟ اصلا مگر می‌آید در فجازی جستجو کند و از انتقادات چیزی بیاموزد؟ اگر با دیوار حرف بزنم، کمتر خودم را مسخره کرده‌ام!    به اپوزیسیون نگاه میکنم. چه روزنه‌ی تازه‌ای نشان میدهند؟ همان حرف‌های تکراری را مدام تکرار میکنند. راه حل چیست؟ براندازی مثل یک کلید روشن _خاموش همه‌ مشکلات را حل میکند. برنامه چیست؟ متخصصان ایرانی خودشان برنامه دارند. آلترناتیو چیست؟ مردم خودشان آلترناتیو هستند.    به مردم معترض نگاه میکنم. نه به جماعت پَتوخِفتان (slacktivist/مبارز زیر پتو) که شیر بیشه‌ مجازی‌اند و از پشت اکانتهای جعلی با لایک و دیسلایک لرزه بر اندام استبداد می‌اندازند(!) بلکه به همان‌ها مینگرم که هنگام اعتراضات، شجاعانه جان بر کف میگیرند. «میخواهند» و باور کرده‌اند که خواستن، توانستن است (نه شرط توانستن). این شیرزنان و شیرمردان راه آزادی از خود نمیپرسند که 〰 چرا نسل پنجاه‌وهفت با شعار آزادی به میدان آمد، ولی آزادی سیاسی را محدودتر کرد و آزادی مدنی را که در زمان شاه موجود بود از بین برد؟ نمی‌پرسند و گناهی هم ندارند؛ چون مردم کوچه و خیابان‌اند و نه اندیشمند. ولی از من چه برمی‌آید؟ ▫️خیلی به این فکرکردم و به گمانم با صرف انتقادنویسی، یک شیر فلکه را هم در این مملکت نمیتوانم درست کنم. بیشتر آنچه ما منتقدان مینویسیم عیان است؛ تنها بیان را فاخر می‌کنیم! افزون بر این، عمر و انرژی محدود است و باید بهترین بهره را از آن گرفت. به سخنان نامزدهای انتخابات نگاه میکنم، میبینم به‌نام برنامه از آرزوها سخن میگویند (بر فرض که در آن آرزوها صادق باشند و برای رأی‌گرفتن مزه نپرانند). یک‌سری بیان مسئله‌، حرف‌های کلی و بیانیه قرار است مسیر را نشان دهد! گل سرسبدشان مدام میگوید ما آمده‌ایم سیاست‌های کلی را اجرا کنیم. جز ایام انتخابات هم وضع جز این نیست. اپوزیسیون نیز خاطرجمع است که متخصصان ایرانی بلدند چه کار کنند. •من هیچ‌وقت از سخنان طرفین نفهمیدم مدل توسعه‌ ایران چیست؟ •چگونه می‌شود جامعه‌ی توده‌ای ایران را در مسیر مدنی شدن حرکت داد؟ •اصلا آیا جامعه‌ مدنی برای ایران مناسب است یا در شکل توده‌ای بهتر توسعه مییابد؟ •چرا مهار دوقطبی در ایران دشوار است و چگونه می‌شود آن را آسان ساخت؟ •روند جهانی افول دین چه تحولی در پیوندهای اجتماعی ایرانیان برقرار میکند و جامعه‌ ایرانی چه جایگزین‌هایی برای آن دارد؟ •در عصر جهانی شدن، ارزش‌های کهن ایرانی چه فرصت‌ها و آسیب‌هایی میتوانند در توسعه‌ ایران داشته باشند؟ •آسیبهای زیست‌محیطی صنعتی شدن ایران چیستند و چگونه می‌توان میان نیاز به صنعت و رفع آسیب‌ها توازن برقرار کرد؟ •آیا درست است که ایران به‌دلیل موقعیت گیتارایی (ژئوپلیتیک) خود گرفتار «تنهایی راهبردی» است و در این صورت چگونه میتوان به‌رغم کارشکنی ابرقدرت‌های شرق و غرب، کشور را به‌سوی توسعه‌یافتگی هدایت کرد؟ •اکنون که هوش مصنوعی در حال تغییر همه‌ی معادلات جهانی است، ایران چگونه می‌تواند در این رقابت پیش بیفتد و خطرات به‌قوهٔ آن برای جامعه‌ ایرانی چیست؟ •دو مدل حکمرانی پادشاهی و جمهوری هریک چه نسبتی با ساختار اجتماعی ایران برقرار میکنند و در کدام مدل امکان وفاق و پیوستگی میان دو زیست‌جهان سنت‌گرایانه و مدرن وجود دارد؟ ▫️این تنها چند نمونه‌ی اندک است. پاسخ حکومت و اپوزیسیون یه این پرسش‌ها چیست؟
«به فضل الاهی و استعانت از ساحت مقدس ولی عصر...»، «با روش‌هایی که وجود دارد...»، «پس از نابودی استکبار جهانی...»، «عنصرهای ایرانستیز و ارتجاعی سرخ و سیاه...»، «بر اساس حقوق بشر و با احترام به دیدگاه‌های کارشناسی...»_ مشتی پرت‌وپلا!
معلوم می‌شود که ما پاسخ نداریم. شمار اندکی از اندیشمندان به این مسئله‌ها می‌اندیشند، ولی در مجموع «متن» فلسفی و سیاسی‌مان هنوز فقیر است و متن فقیر، گفتمان‌های فقیر و کوتاه‌قامت میسازد. حال آیا هر یک از اهل‌اندیشه دست‌کم میتوانند در غنی شدن پاسخ یکی از پرسش‌های اساسی کمک کنند یا نه؟ نمیگویم که ما اصلا نباید یادداشت انتقادی بنویسیم یا نباید کنش عملی در سیاست داشته باشیم. ولی اگر قرار است هزینه‌ای بپردازیم، این هزینه باید در ازای کاری باشد که در توان و تخصص ما بود، یا کاری که هیجان توده‌ای و عمومی ما را به آن واداشت؟ #معین_مشکات #توسعه_ایران جوش دریا
Hammasini ko'rsatish...
👍 5👌 2 1
🔻آیا برگزاری انتخابات با سرکوب سیاسی ارتباطی دارد؟ آیا رابطه‌ای بین برگزاری انتخابات سراسری و سرکوب سیاسی هست؟ ماهیت این رابطه چیست؟ انتظار عمومی‌ این است که سازوکارهای دموکراتیک و خصوصاً نهاد انتخابات، حتی به صورت ضعیف یا صوری، باعث کاهش سرکوب سیاسی شود. اما آیا شواهد آماری چنین انتظاری را تایید می‌کنند؟ کریستین دَوِنپورت، استاد علوم سیاسی دانشگاه میشیگان، با بررسی داده‌های مربوط به ۴۹ کشور با نظام‌های حکومتی مختلف طی حدود ۳۵ سال، و داده‌های ۱۲ کشور دموکراتیک طی مدت مشابه تلاش می‌کند رابطه میان انتخابات سراسری و میزان سرکوب را نشان دهد. ▫️در حکومت‌های دموکراتیک می‌توان کارکردهای مشخص برای انتخابات سراسری برشمرد: ➖انتخابات احتمال حرکت حکومت در مسیر صحیح از طریق رقابت میان برنامه‌های مختلف را بالا می‌برد. ➖امکان دسترسی به قدرت از طریق انتخابات باعث می‌شود نیروهای اجتماعی به ائتلاف و هم‌افزایی قدرت تمایل پیدا کنند. ➖مکانیزم رأی‌گیری بر اساس هر نفر یک رأی، باعث بالا‌رفتن شانس اجرای مطالبات فرودستان از جمله بازتوزیع منابع می‌شود. ➖مناسک اجتماعی انتخابات، همچون برپایی کارزار‌های تبلیغاتی و مناظره‌ی نامزدها، باعث می‌شود طبقات مختلف به سرنوشت مشترک خود حساس شوند و حس تعلق و هویت ملی بین آنها تقویت شود. ➖مردمی که احساس می‌کنند با شرکت در انتخابات در تصمیم‌های دولتی نقش دارند، فرمان‌های حکومتی را با آغوش بازتری می‌پذیرند. ➖انتخابات برای حکومت اعتبار کسب می‌کند و دسترسی به امکانات بین‌المللی و تجارت با دیگر کشورها را آسان‌تر می‌کند. ▪️اما این کارکردها الزاما در نظام‌های غیردموکراتیک صادق نیست. در بسیاری از نظام‌های غیر‌دموکراتیک جامعه انتخابات‌ را نوعی نمایش یا فریب می‌داند. مناسکی ادواری که هدفش نمایش‌دادن اقتدار نظام و به‌رخ‌کشیدن پایگاه اجتماعی حکومت برای جامعه‌ی جهانی است. در عین حال، حکومت‌های اقتدارگرایی هم هستند که در آنها برخی از کارکردهای انتخابات اجرا می‌شوند. در این حکومت‌ها، انتخابات سراسری دست‌کم دو کارکرد دارد؛ بسیج و توسعه‌ی ارتباطات. در این نظام‌ها گروه‌های مختلف شهروندان حول حمایت یا اعتراض به سیاست‌های جاری یا گروه سیاسی حاکم بسیج می‌شوند. گروه‌های سیاسی سراسری پیام‌های فراوانی خطاب به رأی‌دهندگان منتشر می‌کنند و شهروندان هم مطالبات خود را به گوش نامزدها و احزاب می‌رسانند. شکل‌گیری ارتباطات و تمرین بسیج اجتماعی زمینه را برای فعالیت‌های سیاسی بیش‌تر فراهم می‌کند و می‌تواند روند مشارکت دائمی مردم در اداره‌ی حکومت را تسهیل کند. حکومت‌های اقتدارگرا به‌دقت این دو روند را رصد می‌کنند و می‌کوشند آنها را در چهارچوب قواعد و منافع خود مهار کنند. بسیج و ارتباطات مردمی شاخص‌های خوبی در جهت شناسایی نقاط افتراق و اتفاق نظر بین سیاست‌های جاری و خواست شهروندان برای حکومت هستند. اگر کنش‌ها و اعتراض‌های مردمی به اشکال عمل جمعی غیر‌انتخاباتی سرریز کند، ممکن است حکومت تصمیم بگیرد که سرکوب سیاسی کند. این سرکوب می‌تواند به انحای مختلف از جمله به صورت خشونت‌آمیز و یا به صورت جلوگیری از مشارکت نامزدهای مخالف و رقیب صورت گیرد. بر اساس شواهد می‌توان به کمک سه عامل، توسل حکومت به ابزار سرکوب را توضیح داد: ‌ •میزان مطلوبیت یک نتیجه‌ی خاص برای حاکمان •احتمال موفقیت یا ناکامی سرکوب؛ •هزینه‌های داخلی و بین‌المللی رفتار سرکوبگرانه. حکومت‌ها معمولاً وقتی دست به سرکوب زده‌اند که فکر کرده‌اند، ساکت‌کردن فوری جامعه به‌شدت ضروری است، و احتمال موفقیت سرکوب زیاد است و هزینه‌های آن اندک. دونپورت نشان می‌دهد که مکانیزم‌های دموکراتیک، همچون انتخابات، خود‌به‌خود قادر به تغییر رویه‌های سرکوبگرانه نیستند. مسئله‌ی اصلی معنادار‌بودن انتخابات است. اگر شهروندان متقاعد نشده باشند که انتخابات معنادار و مهم است، انتظار نمی‌رود که حکومت رفتار سیاسی خود را حول انتخابات تنظیم کند. به عبارت دیگر، بهره‌مند‌شدن از فواید انتخابات است که از انگیزه‌ی حکومت برای سرکوب می‌کاهد، نه صرف برگزاری هر نوع رأی‌گیری سراسری ادواری. #کریستین_دونپورت جوش دریا پ.ن. ویدئو: ما هم سرنوشت نیستیم! #امیرمهدی_ژوله #عادل_فردوسی‌پور
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

👍 7💔 1
🔅 بی‌کَس وطن... ‍ ▫️انقلاب مشروطه و ادبیات، تاثیری دو‎جانبه بر هم گذاشتند. اعتراض‌‎های سیاسی دوران پیش از مشروطه، سیاست را بیش از همیشه به ورطه ادبی کشور کشاند و از سوی دیگر شاعران، نویسندگان و مترجمان آن دوره با آثارشان به روند انقلابی جامعه، قوت و سرعت بخشیدند. ▫️▫️مشروطه سبب شد ادبیات ایران تحت تاثیر ادبیات مدرن غرب قرار بگیرد و در همین راستا پای طنز، سرود‎های عامیانه و محاوره به ادبیات سیاسی کشور باز شد. این تاثیر بعد از انقلاب مشروطیت هم باقی ماند که می‎توان تحولات ناشی از آن را در آثار بزرگانی چون ناصرالملک، دهخدا، جمالزاده، یوشیج، بزرگ علوی، هدایت و ابتهاج مشاهده کرد. ادیبان دوره مشروطه بیش از هر زمان، نقش پرچمداران سیاسی و مصلحان اجتماعی را ایفا کردند و اغلب آن‌‎ها از بیانی صریح و تند برای انتقاد از صاحبان قدرت زمانه خود بهره بردند. ▫️▫️▫️اگرچه به زعم بعضی، اشعار دوره مشروطه تاریخ مصرف دارد؛ یعنی دقیقاً و مستقیما به مسائل روزگار خود اشاره می‌کند، اما هر وقت که جامعه ملتهب می‌شود و اعتراضات مردمی گسترش پیدا می‌کند و تقابل بین حکومت و مردم بیشتر می‌شود، شعر مشروطه مجدداً برجسته می‌شود: مثل تصنیف‌های «از خون جوانان وطن» نوشته عارف قزوینی و «مرغ سحر» نوشته ملک الشعرای بهار... «نسیم شمال» ▪️یکی از بزرگترین شخصیت‌های ملی موثر در جنبش مشروطه «سیداشرف‌الدین گیلانی» بود که درد مردم را می‌شناخت، تیزبین و گستاخ بود و طنز گزنده و درد عمیقی را در آثارش می‌توان یافت. «نسیم شمال» عنوان روزنامه‎ای سیاسی بود که در دوران مشروطیت به سردبیری سیداشرف گیلانی منتشر می‌شد. این روزنامه در خاطرات فعالان جنبش مشروطیت جایگاه ارزشمندی پیدا کرد، به‎طوری که سردبیرش با نام نسیم شمال مطرح و خطاب شد و در یاد‎ها ماند. «نسیم شمال» از فکاهه و زبانی ساده برای انتقال آرمان‌‌‎های انقلاب به مردم بهره می‎برد، اما گستاخ و صریح بود. او نیز از جمله شاعران دوره مشروطه بود که به میدان مبارزه رفت و برای رسیدن به آرزو‎های یک ملت تحصن کرد و جنگید. او در چامه‌ای فاخر از دردها و ابتلائات وطن می‌سراید: «ای غرق در هزار غم و ابتلا وطن! ای در دهان گرگ اجل مبتلا وطن... ای یوسف عزیز دیار بلا وطن! قربانیان تو همه گلگون قبا وطن بی کس وطن، غریب وطن، بی‌نوا وطن...» 💠 خوبان پارسی‌گو جوش دریا پ.ن. ویدئو: ▪️رشید کاکاوند و خوانش چامه‌ای از سیداشرف‌الدین حسینی گیلانی،‌ مشهور به نسیم شمال، نویسنده، چامه‌سُرا و مدیر روزنامۀ نسیم شمال از روزنامه‌های دورۀ مشروطیت ایران. #سیداشرف‌‌الدین_گیلانی #رشید_کاکاوند 💯 توصیه می‌کنم این ابیات رو با خوانش استاد رشید کاکاوند از دست ندید❗️
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

👍 7 4
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.