cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

دین عقلانی | جعفر نکونام

مخاطبان این کانال، کسانی‌اند که از قرائت تعبدی از دین گریزان شدند و به قرائت عقلانی از دین متمایل‌اند. جعفر نکونام، استاد تمام دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث. لطفاً کانال را به افراد و گروه‌ها معرفی فرمایید.

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
3 778
Obunachilar
-124 soatlar
-47 kunlar
-3330 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

🔶 گوشه‌ای از فرایند شکست اجبارهای دینی در ایران ✍🏾 جعفر شیرعلی‌نیا 17 تیر 1403 آقای شیرعلی‌نیا در یادداشتی در گزارش اجبارهای دینی دورۀ قبل از دولت خاتمی و سبب اقبال مردم به خاتمی و لزوم درک سبب اقبال مردم به دکتر پزشکیان پس از اجبارهای دینی در دولت رئیسی نوشته است: نیویورک‌ تایمز نوشته بود که:
در سال‌های اخیر، برخورد‌های اجتماعی کمتر شده و ماموران دیگر ماشین‌هایی را که در آن زن و مرد کنار هم نشسته‌اند، «برای بررسی مدارک ازدواج‌‌شان» متوقف نمی‌کنند و «یورش به منازل شخصی» کمتر از قبل شده است اما گشت‌ها همچنان پابرجاست. اگر صدای موزیک غربی به گوش‌شان بخورد، «در می‌زنند و بر اساس میزان تخلف... مسئله با مقداری رشوه یا دستگیری حل می‌شود.»
کاهش محدودیت‌های اجتماعی، یکی از اصلی‌ترین دلایل رأی جوانان به خاتمی در سال ۱۳۷۶ بود؛ جوانانی که سال‌های انقلاب را به یاد نداشتند و کودکی‌شان در اوج این محدودیت‌ها و برخوردهای بعضا خشن کمیته و سپاه سپری شده بود. آن‌ها انتظار تغییر داشتند و خاتمی وعده‌ی تغییر داده بود. نوشتن از این موضوعات در داخل، ممکن بود دردسرهایی برای نگارنده ایجاد کند و در نبود روایت‌های داخلی، رسانه‌های غربی از این محدودیت‌ها می‌گفتند که گاهی با اغراق همراه می‌شد. نیویورک تایمز، چند روز پس از پیروزی خاتمی، در مقاله‌ای اصلی‌ترین محدودیت‌ها را برشمرد. در این نوشته، به ممنوعیت روابط دختر و پسر، تماشای ویدئو، تماشای ماهواره، گوش دادن به موزیک‌های غربی، مصرف الکل و ورق‌بازی اشاره شده بود. در مقاله، از قول مادری میان‌سال آمده بود:
«بچه‌های من می‌دانند وقتی معلم از آن‌ها می‌پرسد که ما در خانه [شراب] می‌نوشیم، آن‌ها باید بگویند نه. اگر از آن‌ها بپرسند ما ورق‌بازی می‌کنیم یا می‌رقصیم، آن‌ها باید بگویند نه... ولی واقعیت این است که ما [شراب] می‌نوشیم، ورق‌بازی می‌کنیم و می‌رقصیم و بچه‌ها هم این را می‌دانند. پس آن‌ها دروغگو بار می‌آیند، دروغگوهایی که می‌دانند والدینشان هم دروغ می‌گویند و برای زنده ماندن در این کشور باید دروغ گفت. این چیز خیلی بدی است و من می‌خواهم که تغییر کند.»
مسئلۀ دیگر، تماشای فیلم بود؛ «
بعضی شرکت‌ها به طور پنهانی و با پیک موتوری، ویدئو اجاره می‌دهند.»
و در ادامه آمده بود که:
بعضی پیک‌ها، دو پالتو روی هم می‌پوشند که هر کدام تعداد زیادی جیب برای حمل کاست‌های ویدئویی دارد.
در نوشته آمده بود که:
بعضی فیلم‌ها، قبل از فروش در آمریکا به تهران می‌رسند؛ «تقاضا به حدی است که بعضی ایرانی‌ها، در سفر و هنگام رفتن به سینما، با خود دوربین می‌برند و مستقیما از پرده‌ی سینما فیلم‌برداری می‌کنند.» آن‌ها این فیلم‌ها را به طور مخفیانه به کشور وارد می‌کردند.
نیویورک تایمز از زن جوانی می‌گفت که:
۱۰ سی‌دی را دور کمرش بسته بود تا به ایران بیاورد و خواهرش تعدادی مجلۀ فشن را در پایین ساکش مخفی کرده بود.
روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، در ایران تابوی بزرگی به حساب می‌آمد؛ «حتی اگر هیچ ارتباط فیزیکی در کار نباشد.» اما این روابط به شکل پنهانی وجود داشت که در صورت کشف، با «پرداخت جریمه، زندان، یا در موارد شدید که رابطه‌ی جنسی اثبات شود، با شلاق زدن» همراه می‌شد. همچنین اشاره شده بود که:
حجاب در ایران الزامی است و زنان باید «بدن‌شان را با لباس‌های گشاد و غیرشیک بپوشانند ... اما در سال‌های اخیر تارهای مو شروع به نمایان شدن کردند. بعضی زنان همراه خود رژ لب و لوازم آرایش دارند تا در جایی که خبری از پلیس و نیروهای مذهبی نیست، از آن‌ها استفاده کنند.» (نیویورک تایمز؛ ۲۷ می ۱۹۹۷، مقاله‌ی "Beating the System, With Bribes and the Big Lie")
حالا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد. جامعه تغییرات زیادی داشته است؛ اما روش‌های حکومت در برخورد با آن‌چه نمی‌پسندد تا چه حد تغییر کرده است؟ از سوی دیگر به نظر می‌رسد این روزها مردم جامعه برای توسعۀ آزادی‌های فردی و اجتماعی دست به کار شده‌اند و دولت‌ها نیز نمی‌توانند در شتاب مثبت یا منفی این روندها نقشی اساسی به عهده بگیرند. این بار با التماس و خواهش و ترفندهای متنوع آرای مردم در مرحلۀ دوم انتخابات به ۵۰ درصد نزدیک شد؛ اما اگر دولت و نظام نتوانند تغییرات اجتماعی را درک کنند و برای سؤالات جدید همچنان پاسخ‌های قدیمی‌شان را تکرار کنند، آیندۀ روشنی پیش‌روی دولت نخواهد بود. اگر رأی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، رأی اعتراضی باشد، برای حکومت امیدوارکننده‌تر است تا این‌که دلیل رأی ندادن، بی‌تفاوتی، ناامیدی، سرشلوغی و داشتن اولویت‌های دیگر باشد. می‌توان امیدوار بود که معترضان برخی کلیات را قبول داشته باشند اما در جزئیات، اعتراض و انتقاد داشته باشند؛ اما وای به روزی که مردم حکومت را حتی شایسته‌ی اعتراض و انتقاد هم ندانند. 🔸یادداشت‌های مربوط به انتخابات https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

👍 2👎 1
🔶 جنگ برای ظهور امام زمان یا نابودی ایران ✍🏾 جعفر شیرعلی‌نیا عملیات پرتلفات خیبر در اسفند62 صحنه‌های وحشتناکی داشت که ذهن برخی از فرماندهان را به‌شدت گرفتار سؤال‌هایی اساسی دربارۀ مدیریت جنگ کرد. دستواره از فرماندهان ارشد لشکر 27 سپاه گزارش‌های تلخی از این عملیات دارد که در کتاب «دستواره سخن می‌گوید» آمده است. او می‌گوید:
«ایمان و توکل و باورهایی از این دست یک‌ طرف، تدبیر و تدبر و اندیشه و اصول هم یک طرف... در عملیات خیبر هیچ تاکتیک و اصول عملیاتی نداشتیم تا بتوانیم مقاومت کنیم.»
او در روایت خود به مقاطعی از عملیات اشاره می‌کند که فضا برای جنگیدن و پیشروی به 30سانتی‌متر می‌رسید؛ یعنی نفر پشت سر، وقتی می‌تواند به‌سوی دشمن تیراندازی کند که نفر جلویی‌اش بر زمین بیفتد. او بارها تاکید می‌کند با وجود آن‌که می‌دانسته عملیاتِ نیروهایش به نتیجه نمی‌رسد، به دلیل دستور از بالا عملیات را ادامه داده و حتی وقتی در میانۀ عملیات دلایلش را برای هاشمی رفسنجانی توضیح داده، هاشمی به او گفته است:
«حتی اگر هزار شهید هم بدهید باید راه را باز کنید. اسلام را به خفت نیاندازید. بلند بشوید بروید. توکل کنید، ان‌شاالله راه باز می‌شود.»
دستواره پس از اشاره به جملۀ هاشمی می‌گوید:
«قضیه را با اصول عملیاتی بررسی كردیم و متوجه شدیم روی اصول عملیاتی نمی‌شود حساب كرد. از آن طرف جنگ ما جنگ عقیدتی است و ما تابع دستوریم. آقای رفسنجانی هم نمایندۀ تام‌الاختیار حضرت امام است.»
ادامۀ گزارش‌ها چنان تلخ است که گمان می‌رود این فرمانده دیگر نمی‌تواند در عملیاتی مشابه شرکت کند. گره زدن مسایل دینی و اعتقادی به جنگ، تأثیر زیادی در ترغیب فرماندهان به ادامۀ جنگ داشت. حدود دوماه پس از گزارش‌های تلخ و انتقادهای او از روند عملیات خیبر، وی در جمع نیروهای لشکر در یک پادگان آموزشی در کرج سخنرانی می‌کند و به سخنان محلاتی نمایندۀ ولی فقیه در سپاه اشاره می‌کند:
«خدا شاهد است وقتی سخن ایشان را شنیدم، بدنم لرزید... ایشان با دلایل و روایات و احادیث ثابت کردند که برای ظهور امام زمان باید زمینه فراهم شود...»
دستواره ادامه می‌‍‌دهد:
«اگر امروز ماموریتی را که خداوند بر عهدۀ ما گذاشته انجام دهیم و بجنگیم، زمینۀ ظهور امام زمان و زمینه‌ی عدل و داد و حکومت حقۀ اسلام فراهم می‌شود. اگر نجنگیم و سستی کنیم، زمینه‌ی حکومت کفر و استکبار را فراهم كرده‌ایم.»
در این شرایط حتی فکر کردن به پایان جنگ فکری خیانت‌آمیز خواهد بود و صلح کلمه‌ای منفور. به جایگاه کلمۀ صلح در مکالمۀ دو فرمانده ارشد سپاه در سال 64 در بحث‌های تصمیم‌گیری برای عملیات والفجر 8 توجه کنید:
غلامعلی رشید با اشاره به كمبودها می‌گوید عملیات موفق نمی‌شود و به سرنوشتی مانند عملیات بدر دچار می‌شود. شمخانی می‌گوید: پس تو می‌گویی برویم صلح كنیم؟ رشید: من می‌گویم ١٥٠گردان می‌خواهم. به من بدهید می‌جنگم. شما می‌گویید نمی‌دهم لذا صلح می‌شود...
به نظر می‌رسد «ادامۀ جنگ به هر قیمت» تا آخرین ماه‌های جنگ در ذهن بسیاری از فرماندهان جا گرفته بود. 27فروردین67 محسن رضایی در جمع فرماندهان منطقه‌ها و ناحیه‌های سپاه در باختران(کرمانشاه) سخن می‌گفت. چند ماهی از رسیدن برد موشک‌های عراق به تهران و حدود یک ماه از حملۀ شیمیایی ارتش عراق به حلبچه می‌گذشت. او می‌گفت که جنگ شهرها شدیدتر خواهد شد و
«تا پایان امسال پیش‌بینی می‌شود دشمن، خراسان، کرمان و همۀ شهرهای ایران را زیر موشک ببرد و این مطلب جدی است و احتمالا ممکن است بمب شیمیایی بزند. این‌ها را برای مردم نگویید، برای خودتان که بفهمید جنگ جدی است و ادامه دارد»
او توضیح داد که با این حمله‌ها سازماندهی اجتماعی به هم می‌ریزد. اقتصاد به هم می‌ریزد؛
«مغازه‌هایی که 9سال وقت برد و زحمت کشیده شد دگرگون می‌شود و سرجایش نمی‌ماند. تمام این‌ها به هم می‌ریزد.»(روزشمار جنگ، مركز تحقیقات جنگ سپاه، جلد54، ص966)
فردای این روز به ناگاه تمام معادلات نظامی جنگ تغییر کرد. عراق در حمله‌ای قدرتمندانه فاو را پس گرفت و پس از آن، ایران پشت سر هم در جبهۀ نظامی شکست خورد. بعد از شكست‌ها، نامه‌ها و گزارش‌هاي بسياري به امام رسيد. رضایی نیز در نامه‌ای امکاناتی خواست که امام از آن نامه با عنوان «تکان‌دهنده» ياد کرد. هرچند او نوشته بود که همچنان باید جنگید؛ اما امام دربارۀ این حرف او نوشت:
«با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست.»
سه ماه بعد از سقوط فاو، قطعنامه پذيرفته شد. شاید اگر این شکست‌هایِ میدانِ نبرد نبود و ناتوانی نیروهای نظامی برای ادامه‌ی جنگ آشکار نمی‌شد، جنگ باز هم ادامه پیدا می‌کرد. (از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته‌های تاریخی) 🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

👍 4👎 1
🔶 انقلاب اسلامی ایران، انقلابی آخرالزمانی ✍🏾 جعفر نکونام 25 تیر 1403 امام خمینی تحت تأثیر گفتمان ایدئولوژیک آخرالزمانی خود، انقلاب مردم ایران در سال 57 را یک انقلاب آخرالزمانی تعریف کرد. یادداشت حاضر به بررسی این گفتمان می‌پردازد. 1️⃣ تفسیر آخرالزمانی امام خمینی از انقلاب اسلامی ایران 🔸در بیانیۀ امام خمینی به تاریخ 2 فروردین 1368 که به مناسبت نیمه شعبان صادر شده است، نکات ذیل ملاحظه می‌گردد: ▪️اولاً، امام خمینی انقلاب اسلامی ایران را نقطۀ شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدداری حضرت حجت(ع) می‌دانست. ▪️ثانیاً، گویا ایشان قطع حاصل کرده بود که خداوند بر همۀ مسلمانان و جهانیان منت نهاده و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داده است.
امام خمینی: مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت - ارواحنافداه - است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
▪️ثالثاً، ایشان وظیفۀ اساسی مسئولین را برخورد قاطع با آمریکا و شوروی و مبارزه جهانی علیه شرق و غرب با هدف ایجاد حکومت جهانی اسلام تعیین کرده بود.
امام خمینی: مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.
▪️رابعاً، او به مردم ایران تکلیف کرده بود که باید سعی کنند، سختی‌ها و فشارها را پذیرا گردند تا مسئولان به وظیفۀ اساسی‌اشان که نشر اسلام در جهان است، برسند.
امام خمینی: چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار می‌آورد، ولی هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایه ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده‌اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می‌کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی‌شهادت میسر نیست.
▪️خامساً، برای امام خمینی هیچ اهمیتی نداشت که برای انجام چنین وظیفه‌ای کشور ایران نابود شود.
امام خمینی: بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست می‌خوریم و نابود می‌شویم؟ ... بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند؛ ولی ما به وظیفۀ اسلامی خود عمل کنیم.
2️⃣ تحلیل تفسیر آخرالزمانی امام خمینی از انقلاب اسلامی ایران 🔸حال پس از گذشت چهل و شش سال از انقلاب اسلامی جای بررسی دارد که: ▪️اولاً، آیا واقعاً مردم ایران انقلاب کردند تا حکومت جهانی اسلام را به پرچمداری حضرت حجت(ع) برپا دارند؟ ▪️ثانیاً، چگونه امام خمینی قطع حاصل کرده بود که ظهور و فرج حضرت حجت در عصر حاضر است؟ آیا این قطعی که برای ایشان حاصل شده بود، از قبیل همان قطعی نیست که برای علمای عصر صفویه حاصل گردیده بود؛ مبنی بر این که حکومت صفویه به قیام حضرت حجت(ع) متصل خواهد شد؛ اما آن حکومت منقرض شد؛ بدون این که حضرت حجت(ع) ظهور فرماید؟ ▪️ثالثاً، آیا تکلیفی که امام خمینی برای مسئولین و مردم عصر خودش تعیین کرده بود، مبنی بر برخورد قاطع با آمریکا و شوروی با هدف ایجاد حکومت جهانی اسلام برای مسئولین و مردم اعصار بعد هم نافذ است؟ ▪️رابعاً، اگر مسئولین یا مردم ایران نخواهند به چنین تکلیفی عمل کنند و فقط بخواهند مثل تمام کشورهای جهان در مقام تأمین رفاه و آسایش مردم خود و روابط مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان باشند، مرتکب گناه می‌شوند و مستحق عذاب الهی‌اند؟ ▪️خامساً، سرگذشت چهل و شش سالۀ انقلاب اسلامی چه چیزی را حکایت می کند؟ آیا این که شعار مرگ بر تمام جهانخواران اعم از آمریکا و شوروی و چین و انگلستان و فرانسه که در اوایل انقلاب شعارش سر داده می‌شد، به خصوص مرگ بر آمریکا و اسرائیل و پیامدهای تحریم‌های اقتصادی نابودکنندۀ حاصل از آمریکاستیزی حاکی از این نیست که لهیب آتش انقلاب اسلامی ایران هرچه از آغازش بیش‌تر فاصله می‌گیرد، روی به کاستن گذاشته است و به زودی آن وظیفۀ اساسی که امام خمینی برای مسئولین و مردم تعریف کرده بود، به تاریخ سپرده می‌شود؟ 🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

👍 6👎 2
Hammasini ko'rsatish...
دین عقلانی | جعفر نکونام

🔶 تعارض دعا و گریه با جهاد ابتدایی 🔸 در حاشیۀ دعای شمارۀ 27 صحیفۀ سجادیه ✅ جعفر نکونام 3 خرداد 1402 یادداشت حاضر در پاسخ به این سؤال است که چرا امام سجاد(ع) در عین حالی که بسیار اهل دعا و گریه برای خدا بود، به جهاد ابتدایی قایل بوده است. 1️⃣ توضیح مسئله تعارض دعا و گریه با جهاد ابتدایی مسئله‌ای که اینک مطرح است، این است که از یکسو، باور به جهاد ابتدایی یعنی جنگیدن با ناهمدینان برای مسلمان کردن آنان مناسب یک شخصی است که اهل خشونت و قساوت باشد و از سوی دیگر، دعا و گریه برای آدمی نرم‌دلی و رقت قلب می‌آورد، حال چگونه است که امام سجاد(ع) که به دعا و گریه کردن مشهور بوده است، باور به جهاد ابتدایی داشته است؟ چگونه او قبول داشته است که رواست به مردمانی که وی آنان را مشرک می‌خوانده است، هجوم برده شود و به کشتن مردان و غنیمت گرفتن اموال و زنان و فرزندانشان مبادرت ورزیده شود، مگر آن که اسلام بیاورند تا جان و مالشان در امان باشد؟ به این سؤال می‌توان از دو منظر سنتی و روشنفکری پاسخ داد: 2️⃣ پاسخ علمای سنتی به مسئله تعارض دعا و گریه با جهاد ابتدایی آیت الله سبحانی به عنوان یک عالم سنتی دربارۀ فلسفۀ جهاد ابتدایی بیانی دارد…

1
🔶 دو پاسخ برای اجابت دعا به درگاه خدای معبد آمون ✍🏾 جعفر نکونام 21 تیر 1403 در یادداشت قبلی تجربۀ دینی آقای دکتر رحیم قمیشی مبنی بر استجابت دعای او به درگاه خدای معبد آمون نقل شد و اینک دو پاسخی بررسی می‌شود که نامبرده برای این سؤال بیان داشته است که چطور دعایش به درگاه خدای کعبه مستجاب نشد، اما به درگاه خدای آمون مستجاب شد: 1️⃣ مرور داستان اجابت دعا به درگاه خدای آمون 🔸آقای دکتر قمیشی نوشته بود که پاسپورتش در هند گم شده و بر اثر آن، مشکلات فراوانی پیدا کرده بود؛ اما هرچه به درگاه خدای خود دعا می‌کرد، مستجاب نمی‌شد. 🔸عین سخنش چنین است:
«دیگر نمازهایم به موقع شده بودند، بعد از هر نمازی کلی دعا می‌خواندم، ختم صلوات و ختم آیت‌الکرسی و هر چه بلد بودم، در ۲۴ ساعت شبانه روز ۲۳ ساعت وقت خدا را گرفته بودم که "پس تو کجایی، چرا به دادم نمی‌رسی، اگر راست می‌گویی به فکر بندگانت هستی"!»
🔸اما بعد وقتی که به توصیۀ هندو مذهبش به درگاه خدای هندوان دعا می کند، دعایش مستجاب می گردد. البته او می‌افزاید:
«همینجا بگویم هندوها بت‌پرست نیستند، آنها هم خدای یگانه را می‌پرستند، آن خداهای کوچک‌شان نمادهایی هستند برای پرستش خدا، خیلی شبیه ما شیعه‌ها!"»
2️⃣ تحلیل مسئله 🔸اینک می‌خواهیم برای این سؤال که چرا دعای او به درگاه خدای مسلمانان مستجاب نمی‌شود؛ اما به درگاه خدای هندوان مستجاب می گردد، دو پاسخی را که خود ایشان به آن داده است، بررسی کنیم. ▪️الف. اجابت خدای مسلمانان با تأخیر: دکتر قمیشی پاسخی را که اول پیدا کرده بود، این طور گزارش کرده است:
«آن وقت‌ها می‌گفتم تمام استغاثه‌های یکی دو ماهه‌ام نزد خدای اصلی، با تأخیر برآورده، و بیخود به نام معبد آمون ثبت شد. یعنی خودم را گول می‌زدم!»
▫️دکتر قمیشی این پاسخ را خودفریبی نامیده و علت آن را آن ایمان دینی دانسته است که او یک عمر با خود داشته و در تمام وجودش ریشه دوانده بود؛ به همین رو، او نمی‌توانسته است، ایمان دینی خود را نادیده بگیرد و به چیزی ایمان بیاورد که به تعبیر خودش یک ناخن خدای خودش هم نمی‌شود. ▫️تعبیر او چنین است:
«ما یک خدای بزرگتر داریم، خیلی بزرگتر، تمام معبدهای شما یک ناخنش هم نمی‌شود، او مشکل مرا نتوانست حل کند، این خدا کوچولوهای شما، لاکشمی، گانش یا کریشنا چه‌کار می‌توانند بکنند!؟»
▫️به هر حال، این که ما مسلمانان بخواهیم استجابت دعای نامبرده را به خدای خود نسبت دهیم، فقط توجیه درون‌دینی دارد؛ چون ما مسلمانان بر این باوریم که خدای حقیقی همان خدای ما مسلمانان است؛ نه آنچه که به نظر ما مسلمانان بت خوانده می‌شود و به تعبیر قرآن، هیچ درکی ندارد و هیچ کاری نمی‌تواند بکند و لذا هیچ نفع یا ضرری نمی‌تواند برساند. ▫️اما از نگاه برون‌دینی هیچ فرقی میان خدای ما مسلمانان و خدای هندوان قابل درک نیست؛ چون هیچ کس، نه خدای مسلمانان را درک کرده و نه خدای هندوان را و نیز نه هیچ رابطۀ ضروری میان دعای مسلمانان به درگاه خدایشان با برآوردن حاجتشان مشاهده می‌شود و نه هیچ رابطۀ ضروری میان دعای هندوان به درگاه خدایشان با برآوردن حاجتشان؛ زیرا که چه دعای مسلمانان و چه دعای هندوان به اصطلاح «آمد، نیامد» دارد؛ یعنی گاهی قرین برآوردن حاجت می‌شود و گاهی قرین برآوردن حاجت نمی‌شود. ▫️به تعبیر درون دینی، هم در میان مسلمانان و هم در میان هندوان، دعاهای غیرمستجاب هست که البته بسا آنان، دعاهای غیرمستجاب را به نحوی توجیه درون‌دینی کنند و همین باعث بشود که عدم استجابت دعاهایشان چندان باعث تضعیف ایمانشان به خدایشان نگردد و به خروج از دین آباء و اجدادی‌اشان نیانجامد. ▪️ب. راه حل طبیعی پیدا کردن مشکل: پاسخ دومی که آقای دکتر قمیشی به سؤال پیش‌گفته داده، گویا این است که آنچه اجابت دعا به دست خدای هندوان یا خدای مسلمانان دانسته می‌شود، به واقع، اجابت دعا از سوی چنان خدایانی نیست؛ بلکه حل شدن مشکل به شکل طبیعی خودش است؛ یعنی بالاخره تلاش‌های خود او برای پیدا کردن پاسپورتش به نتیجه رسیده؛ اما چون آن تلاش‌ها با دعایش به درگاه خدای هندوان، مقارن بوده، او را به این نتیجه رسانده بود که خدای هندوان دعایش را مستجاب کرده و او را حاجت‌روا ساخته است. ▫️عین این پاسخ دوم او چنین است:
«خدای واقعی به ما عقل و اراده و توان داده. خدای واقعی هر دقیقه نمی‌گوید من، من. خدای واقعی نظم طبیعت را به‌خاطر ما به هم نمی‌زند. خدای واقعی در معبدها قایم نمی‌شود!!»
▫️این تعابیر آقای دکتر قمیشی نشان می‌دهد که او در گذر زمان از خدای متشخصی که دعا به درگاهش جای تلاش‌های طبیعی آدمی را می‌‌گیرد، عبور کرده و به خدای نامتشخصی گراییده است که هرگز دعا به درگاهش جای تلاش‌های طبیعی آدمی را نمی‌گیرد؛ لذا به موجب ایمان به چنین خدایی هرگاه که آدمی به مشکلی برخورد، باید مشکلش را به طریق عادی و طبیعی حل کند؛ نه به طریق غیر عادی و ماورایی. https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

👍 8😁 1
🔶 خدای معبد آمون یا خدای معبد کعبه ✍🏾 دکتر رحیم قمیشی 20 تیر 1430 آقای دکتر رحیم قمیشی در یادداشتی با عنوان «خدای معبد آمون» از یک تجربۀ دینی سخن گفته است که بسیار محل تأمل است. او برای حل مشکلاتش هرچه دست به دامن خدای مسلمانان شده، حاجت نگرفته، اما وقتی دست به دامان خدای هندوها شده، حاجت گرفته است. بعد به جلیلیست‌ها که با دست به دامن خدای مسلمانان حاجت نگرفته اند، اظهار داشته است، شما خوب بود، برای پیروزی آقای سعید جلیلی دست به دامن خدای معبد آمون می‌شدید. متن یادداشت وی چنین است:
شاید برای کمتر کسی شرایط من پیش بیاید، اما تجربه بسیار جالبی برایم بود! در خارج از مرزهای ایران بودم، ویزایم تمام شده بود، به این در و آن در می‌زدم، شاید بتوانم همان‌جا تمدیدش کنم. این بار پاسپورتم گم شد!! حالا علاوه بر اقامت غیر قانونی در هند، اسناد هویتی هم نداشتم. درسم، خانه‌ای که اجاره کرده بودم، خانواده‌ام، همه چیز به طرز وحشتناکی به‌هم ریخته بود. وای اگر پلیسی مرا نگه می‌داشت! دیگر نمازهایم به موقع شده بودند، بعد از هر نمازی کلی دعا می‌خواندم، ختم صلوات و ختم آیت‌الکرسی و هر چه بلد بودم، در ۲۴ ساعت شبانه روز ۲۳ ساعت وقت خدا را گرفته بودم که "پس تو کجایی، چرا به دادم نمی‌رسی، اگر راست می‌گویی به فکر بندگانت هستی"! گذرنامه پیدا نمی‌شد که نمی‌شد. آنهم پیدا می‌شد ویزا نداشتم. وضعیت بد اندر بد بود. خراب اندر خراب! استادم که متوجه در هم ریختگی ام شده بود، خیلی ساده می‌گفت برو همان تمپل معروف شهر پونا، اول خیابان سیمبایسز روود. کافیست بروی و بخواهی، حاجتت برآورده می‌شود. آنقدر با اطمینان می‌گفت که اعصابم به هم می‌ریخت. هفته بعد که مرا دید گفت نرفتی!؟ گفتم نه! شروع کرد از معجزات آن تمپل یا به اصطلاح خودم، معبد آمون گفتن: - ببین رحیم! آمیتا پاچان را که می‌شناسی، او هم وقتی بیماری سختی گرفت آمد آنجا، و خوب شد. توصیه مرا جدی بگیر. برو مشکلت حل می‌شود. می‌خواستم همانجا خفه‌اش کنم. ما یک خدای بزرگتر داریم، خیلی بزرگتر، تمام معبدهای شما یک ناخنش هم نمی‌شود، او مشکل مرا نتوانست حل کند، این خدا کوچولوهای شما، لاکشمی، گانش یا کریشنا چه‌کار می‌توانند بکنند!؟ دو‌ روز بعد از فرط درماندگی و اصرار استاد، صد پله معبد را بالا رفته بودم، کفش‌ها و جوراب‌هایم را درآورده، دو زانو نشسته و از خدای معبدشان "گانش" خواسته بودم، اگر تو می‌توانی مشکلم را حل کنی، بسم‌الله. همینجا بگویم هندوها بت پرست نیستند، آنها هم خدای یگانه را می‌پرستند، آن خداهای کوچک‌شان نمادهایی هستند برای پرستش خدا، خیلی شبیه ما شیعه‌ها!" و عجیب آنکه یک روز بعد گذرنامه‌ام پیدا شد، مشکل ویزایم حل شد و مشکل مهم آن مقطع زندگی‌ام به آسانی حل شد. آن وقت‌ها می‌گفتم تمام استغاثه‌های یکی دو ماهه‌ام نزد خدای اصلی، با تاخیر برآورده، و بیخود به نام معبد آمون ثبت شد. یعنی خودم را گول می‌زدم! خیلی طول کشید تا فهمیدم؛ آن خدایی که پاسپورت پیدا می‌کند، پول می‌رساند، مریض شفا می‌دهد، نمره جور می‌کند، رأی اضافه و کم می‌کند، اصلا نماینده و سخنگو در زمین دارد. آن خدا نیست. این کارها را آمون و لاکشمی و کریشنا و گانش بهتر انجام می‌دهند. آن خدایی که من باید به او ایمان داشته باشم اصلا قرار نیست تاوان کم‌کاری‌های مرا بدهد. قرار نیست فقط معجزه بکند. در حالیکه ما بدترین مدیریت را داریم در حالیکه منابع‌مان را هدر می‌دهیم در حالیکه تلاش نمی‌کنیم. فکرمان را به کار نمی‌گیریم، برنامه‌ریزی نداریم، ناگهان موفق شویم و در دنیا نمونه!! آنها که دعا کردند و ختم صلوات گرفتند و استغاثه کردند تا جلیلی رأی بیاورد، باید می‌رفتند معبد آمون. ما هم که یک رأی دادیم یا ندادیم، بگوییم بقیه‌اش را خدا کمک می‌کند. باید کفش‌هایمان را در بیاوریم. دو زانو بنشینیم برابر آن خداهای مجسمه‌ای. آنها چنین حاجت‌هایی را زودتر می‌دهند. آنها اصلا کلی نماینده روی زمین دارند! پول می‌گیرند، هدایت می‌کنند. حاجت برآورده می‌کنند. کارشان همین است. خدای واقعی به ما عقل و اراده و توان داده. خدای واقعی هر دقیقه نمی‌گوید من، من. خدای واقعی نظم طبیعت را به‌خاطر ما به هم نمی‌زند. خدای واقعی در معبدها قایم نمی‌شود!! آنکه پاسپورت پیدا می‌کند. همه چیز را درست می‌کند، بدون دخالت ما همه‌اش دنبال آنست که ببیند خمس‌‌مان را داده‌ایم یانه چه لباسی پوشیده‌ایم چه غذایی خورده‌ایم چه رأیی داده‌ایم حجاب‌مان خوب بود یا نه مطیع کاهنان معبدش بودیم یا نه او خدای جعلی است همان خدای معبد آمون است همان که پاسپورت مرا پیدا کرد!! و البته معنای زندگی را نمی‌توانست به من بگوید.
🔸یادداشت‌های مربوط به انتخابات https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

11🤬 1
ادعای تأخیر در ظهور امام زمان(ع) به سبب انتخاب نشدن آقای سعید جلیلی به ریاست جمهوری
Hammasini ko'rsatish...
AUDIO-2024-07-09-11-33-21.mp35.98 MB
🤣 5🤔 1
🔶 مردم ایران در میدان منازعۀ دو گفتمان دینی و سیاسی آخرالزمانی و اصلاح‌طلبانه 🔸در نقد ادعای تأخیر در ظهور امام زمان به سبب انتخاب نشدن آقای سعید جلیلی به ریاست جمهوری ✍🏾 جعفر نکونام 20 تیر 1403 اما امروزه شاهد دو گفتمان دینی و سیاسی متفاوت هستیم: یکی گفتمان دینی و سیاسی آخرالزمانی و دیگر گفتمان دینی و سیاسی اصلاح‌طلبانه. یادداشت حاضر به بررسی این دو گفتمان اختصاص دارد. 1️⃣ گفتمان دینی و سیاسی آخرالزمانی 🔸گفتمانی که امروزه در ارکان قدرت سیاسی ریشه دوانده است، عبارت از گفتمان آخرالزمانی است. اصحاب این گفتمان با تکیه بر روایات دینی تلاش می‌کنند، آخرالزمان را بر عصر حاضر تطبیق بدهند و تمام حوادث طبیعی و اجتماعی روزگار حاضر را رنگ آخرالزمانی ببخشند و از رهگذر آن، چنان القاء کنند که بسا تا چند سال دیگر امام زمان(ع) ظهور خواهد کرد و جهان را متصرف خواهد شد و پرچم اسلام را در سرتاسر جهان به اهتزاز در خواهد آورد. 🔸آقای محمد شجاعی از ایدئولوگ‌های چنین گفتمانی به شمار می‌رود. بخشی از سخنان نامبرده با اندکی دخل و تصرف چنین است:
ما در باشکوه‌ترین بخش تاریخ بشریت قرار داریم. شما به زودی شاهد پیچ مسیر تاریخ به سمت متخصص معصوم خواهید بود. این مسیر را خدا انتخاب کرده است و کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. امام حسین جهاد کرد که زودتر جامعۀ امام مهدی تشکیل شود. ما در زیارت عاشورا می‌خوانیم که خدا ما را روزی کند تا انتقام امام حسین را به همراه امام مهدی بگیریم. جامعه باید آدم‌هایی را که خالص نیستند، بیرون بریزد و بیرون می‌ریزد.
🔸اگر چنین گفتمانی در حد تئوریک باقی می‌ماند، چندان مشکلی نمی‌آفرید. این گفتمان وقتی مشکل‌آفرین می‌شود که مبنای حکومت بر هشتاد میلیون مردم ایران ‌شود و بر مبنای آن، تمام ارکان قدرت و ثروت و تبلیغات شکل بگیرند و بسیج ‌شوند تا زمینه‌ساز یک حکومت جهانی آخرالزمانی بشوند. آنگاه، تمام فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی کشور به سمت و سوی فراهم‌سازی مقدمات ظهور امام زمان(ع) جهت‌دهی گردد. 🔸برای مثال: ▪️سرود سلام فرمانده را بسازند تا دهۀ نودی‌ها را برای سربازی در رکاب امام زمان(ع) مهیا کنند. ▪️یا تلاش کنند، کسی مثل آقای سعید جلیلی را به ریاست جمهوری برسانند تا زمینه‌ساز ظهور امام زمان(ع) بشود؛ لذاست که وقتی او شکست می‌خورد، اظهار می‌شود، بر اثر انتخاب نشدن او ظهور امام زمان، چهار سال به تأخیر افتاد. ▪️یا محور مقاومت تشکیل دهند تا اسرائیل و آمریکا را به عنوان دشمنان امام زمان(ع) نابود کنند. 2️⃣ گفتمان دینی و سیاسی اصلاح‌گرانه 🔸روشنفکران دینی که سروکارشان با علوم مدرن است و این علوم را مبنای زندگی قرار می‌دهند، می‌کوشند، آن دسته از آموزه‌های تاریخی را که هیچ مبنای علمی و عقلی ندارند، از دین حذف کنند و یک مجموعۀ عقلانی از آموزه‌ها را به عنوان دین در روزگار مدرن بپذیرند؛ به همین رو، گفتمان آخرالزمانی را به جهت آن که فاقد دلیل علمی و عقلی می‌یابند، بر نمی تابند. آنان مبنای چنین گفتمانی را روایات و توهماتی می‌بینند که هیچ اعتبار علمی و عقلانی ندارند؛ به همین رو، مبتنی ساختن حکومت را بر چنین گفتمانی باعث نابودی و عقب‌ماندگی کشور معرفی می‌کنند. 🔸آنان با ملاحظۀ پیشینۀ چهارهزارسالۀ چنین گفتمانی اظهار می‌کنند، پیروان ادیان ابراهیمی از چهار هزار سال پیش انتظار برپایی حکومت آخرالزمانی و وراثت زمین را می‌کشند؛ اما هیچ‌گاه محقق نشده است. حال با کدام ادله و شواهد قطعی علمی و عقلی می‌توان ادعا کرد که برپایی چنین حکومت نزدیک است؟ 🔸نیز اظهار می‌کنند، با نزاع‌هایی که میان پیروان ادیان مختلف ابراهیم بر سر برپایی حکومت آخرالزمانی وجود دارد، چه خواهید کرد؟ پنهان نیست که از یک سو، یهودیان صهیونیست و مسیحیان اونجلیست آمریکایی، نابودی ایران و مسلمانان را مقدمۀ حکومت آخرازمانی می‌شمارند و از سوی دیگر شیعیان ایرانی، نابودی اسرائیل و آمریکا مقدمۀ چنین حکومتی می‎خوانند. حال محل سؤال است که مدعای کدامیک از این گروه متخاصم صحیح است؟ 🔸بر همین مبنا می‌گویند: چرا باید سرنوشت هشتاد میلیون مردم ایران را در گرو یک ادعایی قرار داد که هیچ دلیل و شاهد معتبر برون‌دینی و حتی درون‌دینی در تأیید آن وجود ندارد؟ با تکیه بر کدام دلیل و شاهد قطعی ادعا می‌شود که ظهور امام زمان(ع) نزدیک است؟ به چه دلیل، چنین ادعایی، همان سرنوشتی را پیدا نکند که ادعاهای مردم گذشته نظیر مردم عصر صفویه پیدا کرد؟ 🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...
دین عقلانی | جعفر نکونام

ادعای نزدیکی حکومت امام زمان(ع) از سوی آقای محمد شجاعی

👍 5👻 1
02:33
Video unavailableShow in Telegram
ادعای نزدیکی حکومت امام زمان(ع) از سوی آقای محمد شجاعی
Hammasini ko'rsatish...
بدون لوگو (3) 1-1.m4v10.24 MB
🤣 3
🔶 پزشکیان و معضل فقدان رسانه ✍🏾 احمد زیدآبادی 19 تیر 1403
یک ضرب‌المثل است که می‌گوید: «از فردی پرسیدند تو بد هستی؟ گفت نه! پرسیدند بدگو داری؟ گفت بسیار! به او گفتند پس از سر تا پنجۀ پایت بد است!» این ضرب‌المثل عامیانه از مردمِ دهستانی در گوشۀ کویر، به خوبی از عمق تأثیر تبلیغات در جامعه پرده برمی‌دارد. واقعیت این است که بدگویی مکرر از یک فرد، چهره‌ای منفی از او در نزد جامعه می‌سازد، حتی اگر آن فرد واقعاً بد نباشد. صورت عکس این گزاره هم صادق است. تصمیمات و اقدامات هم مشمول قاعدۀ بالاست به‌خصوص اگر از جانب دولت‌ها و اصحاب قدرت انجام شود. چه‌بسا عمل یا تصمیمی فواید بسیاری برای جامعه در بلندمدت در پی داشته باشد اما به دلیل عوارض کوتاه‌مدت آن، به‌عنوان تصمیمی نادرست و مخرب معرفی شود. صورت معکوس این گزاره هم صحیح است به‌طوری‌که چه‌بسا اقدامی، اثرات فاجعه‌آمیزِ بلندمدتی در بر داشته باشد اما به دلیل حلاوت لحظه‌ای و زودگذر آن، به‌عنوان اقدامی درست و مناسب جا انداخته شود. برای جلوگیری از همین پدیدۀ خطرناک و مخرب است که هم دولت‌ها و هم منتقدان و مخالفان آنها باید از تریبون و رسانۀ لازم برخوردار باشند، تا اولی از تصمیمات خود دفاع کند و دومی آن تصمیمات را از منظر منافع عمومی به بوتۀ نقد بگذارد تا عموم مردم با تمام جوانب یک تصمیم و اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت آن آشنا شوند و به شناخت عمیق‌تری برای موافقت یا مخالفت با یک تصمیم دست یابند. ـ... اکنون مسعود پزشکیان در حالی قبای ریاست‌جمهوری را به تن کرده است که جز معدود روزنامه‌ها و سایت‌های داخلی کم‌اثر، هیچ تریبون فراگیری برای دفاع از عملکرد خود ندارد. برخی از شبکه‌های فارسی‌زبان آن سوی مرزها بدون هیچ دلیلی، پیشاپیش تیغ تبلیغاتی خود را علیه او تیز کرده‌اند. آن دسته از شبکه‌های خارجی هم که موظف به رعایت بی‌طرفی و اصول حرفه‌ای هستند به دلایل مختلف از جمله ترس و وحشت از آزار کلامی جمعی از سرنگونی‌طلبان، عملاً به صف دشمنان دکتر پزشکیان پیوسته‌اند. این در حالی است که صاحب‌نظران داخلی نیز به دلیل هشدارهای امنیتی امکان مصاحبه با هیچ‌کدام از آن شبکه‌ها را ندارند و همین موضوع یکجانبه شدن کامل برنامه‌های آنها علیه آقای پزشکیان را تشدید کرده است. از طرفی، با مدیریت کنونی سازمان صداوسیما و نوع عملکردش در سه سال گذشته، امیدی به رعایت انصاف در برابر دولت آتی آقای پزشکیان از سوی آن نمی‌رود و به احتمال زیاد، این دستگاه هم حلقۀ آتش علیه دولت آینده را تکمیل خواهد کرد. با چنین وضعی روشن است که دولت پزشکیان حتی اگر بهترین تصمیمات را نیز در جهت حفظ و گسترش منافع ملی کشور بگیرد، حجم تبلیغات رسانه‌ای علیه آن، جایی برای داوری منصفانۀ مردم عادی باقی نخواهد گذاشت! برای رهایی دولت از این وضع، تمهیداتی وجود دارد که بعداً در باره‌اش توضیح داده خواهد شد.
https://t.me/dineaqlani
Hammasini ko'rsatish...

👍 7
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.