⋆·˚ᴸⁱᵗᵗˡᵉ ˢᵗʳᵃʷᵇᵉʳʳʸ🍓ೀ

‍ ‍ ✦گذر زمان و یک‌جا موندن، خوشحال‌کننده نیست. بیا سفر کنیم. بنویسیم. با دست‌هامون خلق کنیم و با آهنگ‌ها زندگی کنیم.ִ ۫ ּ ࣪˖ ⋆            𖥻 ‧₊join here 𖥻 ‧₊

ظهر بخیر،اومدم خونه دوستام.

دیشب"

‍ ‍ ✦گذر زمان و یک‌جا موندن، خوشحال‌کننده نیست. بیا سفر کنیم. بنویسیم. با دست‌هامون خلق کنیم و با آهنگ‌ها زندگی کنیم.ִ ۫ ּ ࣪˖ ⋆            𖥻 ‧₊join here 𖥻 ‧₊

‍ ‍ ✦گذر زمان و یک‌جا موندن، خوشحال‌کننده نیست. بیا سفر کنیم. بنویسیم. با دست‌هامون خلق کنیم و با آهنگ‌ها زندگی کنیم.ִ ۫ ּ ࣪˖ ⋆            𖥻 ‧₊join here 𖥻 ‧₊

۱۵ تیر" و بازم داستان روبان های قرمز،پالت سایه های رنگی و سایه چشم صورتی،بوی روغن بادون موهام و تمیزی بعد از حموم،نور طلایی رنگ ظهر که انگار امروز نورانی تر هم دیده میشد،میدرخشید،دامن صورتی خنک و لباس های تابستونی از قشنگی های این فصله،بلاخره دیدن نانا و حسابی اکلیل پاش شدن،کتابخونه رفتن وقتی هنوز هوا روشنه جذاب تره و جلد جدید یکی از مجموعه های مورد علاقم رو خریدم،با یکی از شما توت فرنگی های عزیز رو دیدم و هم من هول شدم هم اون اما دوتامون کلی ذوق کردیم برای یهویی بودنش،و لبخند خیلی قشنگی بهم زد و روزمو نورانی تر از نورانی که بود کرد،بغل و خداحافظی از نانا،حالا هم اومدم مهمانی.