﮼کلینومِینیا؛
میل بیش از حد به ماندن درتخت خواب:)))
Ko'proq ko'rsatishMamlakat belgilanmaganTil belgilanmaganToif belgilanmagan
384
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
در يه بازه ای از زندگی به سر میبریم كه هرروز مثل سگ حوصلمون سر ميره و دوس داریم بریم بيرون و چرخ بزنیم و همزمان مث سگ حوصله بيرون رفتن رو نداریم و حتی فكرشم خستمون میکنه://///
غمگین ترین تکستو هم راجب دخترای نوجوون ایران رو تو توییتر خوندم:" نوجوونیم در خاکسترین حالت ممکن گذشت؛نه اکیپ دوستانه ای، نه سفر مجردی ای، نه رابطه ای، نه پارتی و گند کاری و خوشگذرونی و تجربه کردن و اشتباه کردنی. من همیشه تو اتاقم بودم، همیشه تو اتاقم بودم. "
توی یکی از سختترین شبهای زندگیم به تموم شدن دنیام فکر میکردم، با خودم میگفتم من تحمل این همه غم رو ندارم همین امشب تموم میشم؛ دود میشم میرم هوا، آب میشم میرم تو زمین.
ولی بازم صبح شد؛ نفس میکشیدم به راحتی تموم روزهایی که گذشت.
زنده بودم ولی یک شبه، ده سال بزرگ شدم.🤍🦎
Repost from N/a
Hammasini ko'rsatish...Hammasini ko'rsatish...
کاش ماهی یه بار، نه آقا اصلا سالی یه بار، شب که میخوابیدی، صبحش تو یکی از روزهای خوب زندگیت بیدار میشدی. زیادم نه. یه صبح تا شب. بعد میخوابیدی دوباره و صبح تو زندگی مسخره الانت بیدار میشدی...