◆ Pua Empire ◆

فکر میکنم بعضی حیوون ها خبیث و شرور هستن، و بعضی های دیگه خوش طینت و حتی مظلوم‌. اینا چیزاییه که خیلی واضح از حیوانات درک میکنم، وقتی احساس قلبیم میگه باید به موجودی کمک کنم، این کارو میکنم‌.

من خودم ترجیح میدم دخالت کنم، و اگه بتونم از حیوونی که خوشم میاد دفاع میکنم.

یه ویدئو دیدم که ماره جلو چشم غاز میخواست تخم شو بخوره. بعد یه مرده میاد و مارو میگیره و میبرتش. شاید کلیپای مشابه اش رو دیده باشید یکی دیگه بود که مرده یه بچه گربه رو اورده بود داخل ماشین تا شاهین نتونه شکارش کنه. و همیشه یه بحثی مطرحه که باید به اون حیوونی که ازش خوشمون میاد کمک کنیم یا تو کار طبیعت دخالت نکنیم.

دختره تو خونه نشسته داره درس میخونه، مغزه میبینه این ۲۰ سالش شده هنوز کسی نکردتش میگه بیا بریم بیرون یه قدمی بزن حالت عوض بشه، این دوستت میگفت فلان جا تخفیف گذاشته برو باهاش یه نگاهی بکنید. تو اصلا چرا کلاس زبان نمیری؟ خیلی برات خوبه ها. تو کتاب خونه بهتر میتونی درس بخونی، زنگ بزن به دوستت برین کافه یکم حرف بزنید و... خلاصه به هر بهونه ای دخترو میخواد بیاره تو اجتماع تا شاید بلخره یه پسری بهش نزدیک بشه و این دختر بتونه تولید مثل کنه‌.

مغز ما فقط یه جا به فکر بقا نیست، اونم وقتیه که بحث تولید مثل بیاد وسط، یعنی یه کارایی که تا دیروز بد میدونست رو الان میگه مشکلی نیست انجام بدیم.

توی توسعه فردی سری این خیلی داستان داریم. تو معتقدی مثلا باید یه کتاب بخونی، از اون طرف مغزت معتقده این کار باعثه اتلاف انرژیه و تو رو به نابودی میکشونه.

ادمیزاد مثل بقیه موجودات دنبال بقاست، هر کاری که در جهت بقا باشه رو خوب میدونه و انجام میده، و کاری که بقاش رو به خطر بندازه رو بد میدونه و انجام نمیده.

کلا دخترا به یه دلیل از خونه میرن بیرون. اونم پیدا کردن یه مرد واسه تولید مثله. و من معتقدم نمیشه اینو تغییر داد، یعنی بیای انگیزشون رو واسه بیرون اومدن تغییر بدی، اونا در نهایت دنبال کسی هستن که باهاش وارد رابطه بشن چه خودشون بدونن و چه ندونن