✞ঔৣمحفل شعر و آوازঔৣ✞
💓من به راز شنفته می مانم💓 💜تو به شعر نگفته می مانی.💜 💙شعر خوانی همه روزه ساعت 20💙 💞غیر از روزهای جمعه💞 آیدی جهت انتقاد و پیشنهاد @mahfelsheroavaz
Ko'proq ko'rsatish637
Obunachilar
+124 soatlar
-217 kunlar
-4430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
اونجایی که آقای قربانی عزیز میگه؛
"چه حسرتی است بر دلم که از تمام بودنت، نبودنت به من رسیده..."
میشه ساعت ها نشست و برای این حجم از غربت گریه کرد...!
00:07
Video unavailableShow in Telegram
They said describe him
I said he gives life to my tired body...
گفتند او را توصیف کن
گفتم او جان میدهد به تن خستهی من...
BE41E4AFFE28E91E0B09871AA3112597_video_dashinit.mp47.11 KB
.
عشق وقتی داخل قلبی اقامت میکند
چشم ها دیگر به اشک و گریه عادت میکند
حاجت عاشق وصال هست و روز وشب
می نشیند با خدای خود عبادت میکند
با وضو میخوابد ودر خواب زائر میشود
صورت معشوقه را هر شب زیارت میکند
دلبرم تاجر شده دل می خرد با ی نگاه
در خیابان میرود راحت تجارت میکند
آن درخت بید هم وقتی که او رد میشود
با کمر خم میشود بر او ارادت میکند
پنکه ای که در اتاق توست شاید عاشق است
باز می چرخد به سمت تو نگاهت میکند...
#لاادری
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستانم بنشینند آرام
گل بگو، گل بشنو
هر کسی میخواهد
داخل خانه پر مهر و صفا مان گردد
یک سبد بوی گل سرخ به ما هدیه کند
شرط وارد گشتن
شستشوی دلها
شرط آن
داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
به درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم:
ای یار
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست
#نیلوفر_عاکفیان
یار من با دگران یار شد افسوس افسوس!
رفت و همصحبت اغیار شد، افسوس افسوس!
سالها عهد وفا بست ولی آخر کار
عهد بشکست و جفاگار شد، افسوس افسوس!
آن که چون روز شب عیشم ازو روشن بود
رفت و روزم چو شب تار شد، افسوس افسوس!
آن که هم راحت جان بود و هم آسایش دل
قصد جان کرد و دلازار شد، افسوس افسوس!
گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
آن همه گوهر دانش که به چنگ آوردم
ناگه از دست به یک بار شد، افسوس افسوس!
مدتی داشت هلالی ز بتان عزت وصل
عزتی داشت، ولی خوار شد، افسوس افسوس!
#هلالی_جغتایی
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
تا من افتادم ز چشمت، شیشهی عمرم شکست
فکر میکردم که مردن چارهی اندوه ماست
بی امید وصل اما مرگ هم بیفایدهست
بس که خود را در تو میبینم، تو را در خویشتن
خلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست
عاشقت شد بیگمان از دوستان و دشمنان
هرکسی یکبار پای درد دلهایم نشست
ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید
بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست
#نفیسهسادات_موسوی
از تمام دنیا،
تنها دلم هوای تو را کرده بود.
حسین_منزوی
💕
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.