cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

شرق وحشی

مسعود یوسف حصیرچین بعضی از ترجمه‌ها: فرار از اردوگاه 14 رهبر عزیز اتهام آداب دیکتاتوری خوردوخوراک دیکتاتورها تیان‌آن‌من 1989 جمهوری خلق نسیان ما هماهنگ شده‌ایم درون اردوگاه‌ها مهیای رقصی در برف چرا سوسیالیست نیستم اینستاگرام instagram.com/masoud.yusef

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
6 332
Obunachilar
+224 soatlar
+367 kunlar
+13730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

بقای تمدن ما به آزادی اقتصادی وابسته است وانجیرو نویا (منتشر شده در انستیتو میزس) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول: https://t.me/yusefmasoud/693 بخش دوم * نتیجۀ فرعی حقوق مالکیت و آزادی اقتصادی، اصل برابری در برابر قانون است که تضمین کنندۀ مشارکت کامل در اقتصاد بازاری است. حقوق مالکیت -حق برخورداری از دارایی و خرید و فروش دارایی یا ورود به دیگر قراردادها- به یک اندازه برای همۀ انسان‌ها وجود دارد. برابری در برابر قانون به معنی برابر کردن افراد نابرابر یا برابری دارایی‌ها نیست بلکه مفهومی است که به همه حق می‌دهد دارایی‌هایی را از آن خود داشته باشند: نه اینکه همه دارایی دارند، بلکه همه حق داشتن آن را دارند. اقتصاددان بزرگ، والتر ای. ویلیامز بر اهمیت این اصل در بحثش دربارۀ «آپارتاید پنهان» تأکید کرد -او گفت برچیدن آپارتاید نباید با محدودیت‌های جدیدی بر آزادی‌های اقتصادی به سود سیاهان جایگزین شود چون چنین محدودیت‌هایی فی نفسه اشتباهاند. مشکل چنین محدودیت‌هایی صرفاً این نبود که به سود سفیدپوستان بودند؛ به این دلیل اشتباه بودند که سیاه پوستان را از داشتن حقوق مالکیت منع می‌کردند. چیزی که حالا برنامه‌های «دادگری» گوناگون در تلاش برای رسیدن به آن هستند، یعنی منع کردن سفیدپوستان از حقوق مالکیت، به همان اندازه اشتباه‌اند. این اصل، برابری در برابر قانون، نقش مهمی در تمدن غربی دارد. همانطور که میزس توضیح می‌دهد:
مدافعان لیبرال برابری در برابر قانون کاملاً از این مسئله آگاه بودند که انسان‌ها برابر زاده نمی‌شوند و همین نابرابری‌شان است که همکاری اجتماعی و تمدن را به وجود می‌آورد. در نظر آنان، برابری در برابر قانون قرار نبود واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر این جهان را اصلاح و نابرابری طبیعی را محو کند. برعکس، قرار بود تضمین کنندۀ این مسئله باشد که همۀ انسان‌ها حداکثر سودی را که می‌توانند از آن به دست بیاورند.
سودهای آزادی اقتصادی و تمدن صرفاً برای قهرمانان و غول‌های اقتصادیِ مسئول دستاوردهای بزرگ نیستند. همۀ اعضای جامعه از تمدن بهره می‌برند، یا دست کم آن دسته از اعضای جامعه که بابت حسادت نسبت به بخت خوب دیگران به خشم نمی‌آیند. همانطور که مارک سیدول در دفاعش از تمدن می‌نویسند «همۀ افراد معنای انسان بودن را می‌فهمند. آثار زیبایی، جاه‌طلبی و استادی پنهان نیستند. می‌توانند همه‌مان را به یاد ظرفیت مشترک‌مان برای قهرمانی بیندازند.» {پایان} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

بقای تمدن ما به آزادی اقتصادی وابسته است وانجیرو نویا (منتشر شده در انستیتو میزس) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول

https://t.me/yusefmasoud

* بی‌بی‌سی اخیراً پیغام «هشدار»ی را بر سریال محبوب سال 1969 خود، تمدن، اضافه کرده است که می‌گوید ممکن است این سریال از لحاظ اروپامرکزی قابل اعتراض باشد. این سریال به این دلیل «مشکل‌آفرین» تعبیر شده است که «داستانی اروپایی» را می‌گوید و بر رنسانس و روشنگری تمرکز دارد. این مسئله مورد انتقاد دانشگاهیان قرار گرفته است -برای مثال، ماری بیرد کلاسیسیت- چرا که دیگر فرهنگ‌ها و همچنین زنان را نادیده گرفته است و دستاوردهای مردان را در یونان، روم، فرانسه، ایتالیا، آلمان و بریتانیا به نمایش گذاشته است. این ردّ اروپامرکزی توسط دانشگاهیان مدرن از ویژگی‌های جنبش «استعمارزدایی» است که در تمامی رشته‌های علوم انسانی و طبیعی دست بالا را به دست آورده است. علم اقتصاد هم استثناء نبوده است. نظریات اقتصادی که از مدت‌ها پیش با پیشرفت اقتصادی و تمدن پیوند خورده‌اند هم رد می‌شوند. خود مفهوم «تمدن» بر این اساس رد می‌شود که همۀ فرهنگ‌ها برابرند؛ در نتیجه، همۀ فرهنگ‌ها نوعی از تمدن…

15👍 9👏 1
بقای تمدن ما به آزادی اقتصادی وابسته است وانجیرو نویا (منتشر شده در انستیتو میزس) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول https://t.me/yusefmasoud * بی‌بی‌سی اخیراً پیغام «هشدار»ی را بر سریال محبوب سال 1969 خود، تمدن، اضافه کرده است که می‌گوید ممکن است این سریال از لحاظ اروپامرکزی قابل اعتراض باشد. این سریال به این دلیل «مشکل‌آفرین» تعبیر شده است که «داستانی اروپایی» را می‌گوید و بر رنسانس و روشنگری تمرکز دارد. این مسئله مورد انتقاد دانشگاهیان قرار گرفته است -برای مثال، ماری بیرد کلاسیسیت- چرا که دیگر فرهنگ‌ها و همچنین زنان را نادیده گرفته است و دستاوردهای مردان را در یونان، روم، فرانسه، ایتالیا، آلمان و بریتانیا به نمایش گذاشته است. این ردّ اروپامرکزی توسط دانشگاهیان مدرن از ویژگی‌های جنبش «استعمارزدایی» است که در تمامی رشته‌های علوم انسانی و طبیعی دست بالا را به دست آورده است. علم اقتصاد هم استثناء نبوده است. نظریات اقتصادی که از مدت‌ها پیش با پیشرفت اقتصادی و تمدن پیوند خورده‌اند هم رد می‌شوند. خود مفهوم «تمدن» بر این اساس رد می‌شود که همۀ فرهنگ‌ها برابرند؛ در نتیجه، همۀ فرهنگ‌ها نوعی از تمدن هستند و هیچ تمدنی برتر از تمدن دیگر نیست. در این جهان‌بینی، هیچ دلیل خاصی وجود ندارد که چرا آزادی اقتصادی باید نسبت به هر هدف اجتماعی دیگری در اولویت باشد. دغدغۀ آزادی اقتصادی، آزادی انسان برای ورود به فعالیت‌های ضروری برای حفظ رفاه و تمدن است، همچنین شرایط ضروری برای شکوفایی انسان‌ها. در نتیجه، آزادی اقتصادی زیرمجموعۀ خود تمدن فرض می‌شود. این دو مفهوم به هم مرتبطند و این ایده که می‌توانیم انتخاب کنیم اصول اقتصادی را رد کنیم و در عین حال، سطح پیشرفت اقتصادی را که به آن عادت کرده‌ایم حفظ کنیم، کاملاً اشتباه است. لودویگ فون میزس این مسئله را در کنش انسانی توضیح می‌دهد:
مشکل عصر ما، جهل گسترده نسبت به نقش سیاست‌های آزادی اقتصادی در تکامل فنی دویست سال گذشته است. مردم گول این مغلطه را می‌خورند که هم‌زمانی بهبود روش‌های تولید و سیاست لسه‌فر صرفاً تصادفی بود.
لسه‌فر و اصول آزادی اقتصادی اموری تصادفی در تمدن غربی نیستند، بلکه به هم دیگر پیوند خورده‌اند. توضیح این ارتباط بین آزادی اقتصادی و تمدن از وظایف ضروری اقتصاد است. میزس هشدار می‌دهد که رد آزادی اقتصادی معادل رد خود تمدن خواهد بود:
باید تأکید شود که سرنوشت تمدن مدرن به شکلی که در دویست سال گذشته توسط سفیدپوستان توسعه یافته از سرنوشت علم اقتصاد جدایی‌ناپذیر است. این تمدن به این دلیل به وجود آمد که مردم تحت تأثیر ایده‌هایی قرار داشتند که کاربرد آموزه‌های اقتصادی برای مشکلات سیاست اقتصادی بودند. اگر کشورها به دنبال شیوه‌ای بروند که آموزه‌های تفکر اقتصادی را رد کند، این تمدن هم نابود خواهد شد.
این دیدگاه در مطالعات پی‌. تی. بائر دربارۀ توسعۀ اقتصادی هم به چشم می‌خورد و او بر اهمیت اصول همگانی اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه تأکید می‌کند. اصولی که با تمدن غرب پیوند خورده‌اند همگانی‌اند، به این معنی که مروج شکوفایی بشر هستند، نکته‌ای که به روشنی از مطالعات تطبیقی بائر دربارۀ آسیا و آفریقا مشخص می‌شود. برای مثال، بائر نشان می‌دهد که هر جا اصول حقوق مالکیت و تجارت خارجی اعمال شده‌اند، توسعۀ اقتصادی به دنبال داشته‌اند. او در زمینۀ توسعه در آسیا و آفریقا می‌گوید
: آنچه اتفاق افتاد، تا حد زیادی نتیجۀ واکنش‌های داوطلبانۀ فردی میلیون‌ها نفر به فرصت‌های نوظهور یا فزاینده‌ای بود که تا حد زیادی زاییدۀ ارتباطات خارجی بودند و از طریق عملکرد بازار پیش روی آنان قرار گرفت. ... در کار خودم توانستم نشان دهم که افراد بی‌سواد بسیار فقیر به‌خوبی از شرایط اقتصادی کشورهای دوردست و بیگانه مطلعند و به فرصت‌های پیش رویشان هوشمندانه پاسخ می‌دهند.
{ادامه در بخش دوم} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

مسعود یوسف حصیرچین بعضی از ترجمه‌ها: فرار از اردوگاه 14 رهبر عزیز اتهام آداب دیکتاتوری خوردوخوراک دیکتاتورها تیان‌آن‌من 1989 جمهوری خلق نسیان ما هماهنگ شده‌ایم درون اردوگاه‌ها مهیای رقصی در برف چرا سوسیالیست نیستم اینستاگرام instagram.com/masoud.yusef

👍 11 5👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
بقای تمدن ما به آزادی اقتصادی وابسته است وانجیرو نویا (منتشر شده در انستیتو میزس) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
11
بقای تمدن ما به آزادی اقتصادی وابسته است وانجیرو نویا (منتشر شده در انستیتو میزس) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول: بخش دوم * نتیجۀ فرعی حقوق مالکیت و آزادی اقتصادی، اصل برابری در برابر قانون است که تضمین کنندۀ مشارکت کامل در اقتصاد بازاری است. حقوق مالکیت -حق برخورداری از دارایی و خرید و فروش دارایی یا ورود به دیگر قراردادها- به یک اندازه برای همۀ انسان‌ها وجود دارد. برابری در برابر قانون به معنی برابر کردن افراد نابرابر یا برابری دارایی‌ها نیست بلکه مفهومی است که به همه حق می‌دهد دارایی‌هایی را از آن خود داشته باشند: نه اینکه همه دارایی دارند، بلکه همه حق داشتن آن را دارند. اقتصاددان بزرگ، والتر ای. ویلیامز بر اهمیت این اصل در بحثش دربارۀ «آپارتاید پنهان» تأکید کرد -او گفت برچیدن آپارتاید نباید با محدودیت‌های جدیدی بر آزادی‌های اقتصادی به سود سیاهان جایگزین شود چون چنین محدودیت‌هایی فی نفسه اشتباهاند. مشکل چنین محدودیت‌هایی صرفاً این نبود که به سود سفیدپوستان بودند؛ به این دلیل اشتباه بودند که سیاه پوستان را از داشتن حقوق مالکیت منع می‌کردند. چیزی که حالا برنامه‌های «دادگری» گوناگون در تلاش برای رسیدن به آن هستند، یعنی منع کردن سفیدپوستان از حقوق مالکیت، به همان اندازه اشتباه‌اند. این اصل، برابری در برابر قانون، نقش مهمی در تمدن غربی دارد. همانطور که میزس توضیح می‌دهد: مدافعان لیبرال برابری در برابر قانون کاملاً از این مسئله آگاه بودند که انسان‌ها برابر زاده نمی‌شوند و همین نابرابری‌شان است که همکاری اجتماعی و تمدن را به وجود می‌آورد. در نظر آنان، برابری در برابر قانون قرار نبود واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر این جهان را اصلاح و نابرابری طبیعی را محو کند. برعکس، قرار بود تضمین کنندۀ این مسئله باشد که همۀ انسان‌ها حداکثر سودی را که می‌توانند از آن به دست بیاورند. سودهای آزادی اقتصادی و تمدن صرفاً برای قهرمانان و غول‌های اقتصادیِ مسئول دستاوردهای بزرگ نیستند. همۀ اعضای جامعه از تمدن بهره می‌برند، یا دست کم آن دسته از اعضای جامعه که بابت حسادت نسبت به بخت خوب دیگران به خشم نمی‌آیند. همانطور که مارک سیدول در دفاعش از تمدن می‌نویسند «همۀ افراد معنای انسان بودن را می‌فهمند. آثار زیبایی، جاه‌طلبی و استادی پنهان نیستند. می‌توانند همه‌مان را به یاد ظرفیت مشترک‌مان برای قهرمانی بیندازند.» {پایان} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

مسعود یوسف حصیرچین بعضی از ترجمه‌ها: فرار از اردوگاه 14 رهبر عزیز اتهام آداب دیکتاتوری خوردوخوراک دیکتاتورها تیان‌آن‌من 1989 جمهوری خلق نسیان ما هماهنگ شده‌ایم درون اردوگاه‌ها مهیای رقصی در برف چرا سوسیالیست نیستم اینستاگرام instagram.com/masoud.yusef

👍 3
سرکوب یادمان‌های تیان‌آنمن نشان دهندۀ هراس فزایندۀ چین و نگرانی‌های امنیتی‌اش است لوییزا لیم (منتشر شده در گاردین – 4 ژوئن 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول: https://t.me/yusefmasoud/689 بخش دوم * برای مشاهدۀ یک نمونه‌اش، فقط کافی است به هنگ کنگ نگاه کنید که جایگاه اقتصادی برجسته‌اش قربانی امنیت ملی شده است. پس از تحمیل قانون بسیار سخت‌گیرانۀ امنیت ملی که قوۀ مقننه، اجراییه و قضاییه و جامعۀ مدنی را دگرگون کرده است، کسب‌وکارهای خارجی و ساکنان محلی از آنجا گریخته‌اند. هفتۀ گذشته، 14 کنشگر دموکراسی‌خواه بابت برگزاری نظرسنجی مقدماتی غیررسمی، با اتهامات امنیت ملی محکوم شدند، در حالی که در ابتدا به خاطر قانون امنیتی سختگیرانۀ جدیدِ معروف به مادۀ 23 و «جرائم مربوط با اغراض فتنه‌انگیز» دستگیر شده بودند. به‌خاطر پست‌هایی که در یک صفحۀ فیسبوکی برای وکیلی به نام چو هانگ‌تونگ منتشر شد که از سال 2021 به خاطر نقشش در سازماندهی گرامی‌داشت 4 ژوئن در هنگ کنگ با اتهام براندازی در حبس است. چو دادگاه را به بلندگویی برای خودش تبدیل کرد و گفت در جهانی که جایگاه‌های آزادی بیان در حال محو شدند، «نمی‌توان اینجا را رها کرد.» او هنگام دفاع از خودش در دادگاه یک تی‌شرت با عکس میکی ماوس به تن داشت چرا که سرویس اصلاح و تربیت به او اجازه نمی‌داد لباس‌های خودش را که نوشته‌های سیاسی داشتند بپوشد. صحبت‌های درخواست تخفیف او در سال 2021 حاوی هشداری برای سرویس‌های امنیتی است، حتی در حالی که یادمان‌های تیان‌آنمن در خارج از کشور را سرکوب می‌کنند. او نوشت معنای به یاد آوردن تیان‌آنمن در حال تکامل است: «دیگر عذاب‌های زمان‌های بسیار دوری نیست که هر روزی که می‌گذرد کم‌رنگ‌تر می‌شوند. حالا، سرکوبی است که میان همۀ زمان‌ها، با هر فاصله‌ای و با هر هویتی مشترک است.» {پایان} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

سرکوب یادمان‌های تیان‌آنمن نشان دهندۀ هراس فزایندۀ چین و نگرانی‌های امنیتی‌اش است لوییزا لیم (منتشر شده در گاردین – 4 ژوئن 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول

https://t.me/yusefmasoud

* چند ساعت پس از اینکه یکی از دانشجویان چینی خارج از کشور در گرامی‌داشت 4 ژوئن شرکت کرد، پدرش با او تماس گرفت و پیام نیروهای امنیتی را منتقل کرد: در فعالیت‌هایی که ممکن است به آبروی چین ضربه بزنند شرکت نکن. در تئاتر لندن، سه بازیگر بریتانیایی که در 35 مه، نمایشنامه‌ای دربارۀ کشتارهای سال 1989 تیان‌آنمن، بازی کرده‌اند هویت‌شان را پنهان می‌کنند و از نام مستعاری استفاده می‌کنند. پس از اینکه بازیگران از برنامۀ قبلی مربوط به تیان‌آنمن در آریزونا خارج شدند تا خطری متوجه خانواده‌هایشان در چین نشود، تصمیم به این کار گرفتند. از زمانی که ارتش آزادی‌بخش خلق به چینی‌ها شلیک کرد 35 سال می‌گذرد اما پکن از هر زمان دیگری مصمم‌تر است تا گرامی‌داشت قربانیان 4 ژوئن را سرکوب کند -حتی حرکات کوچکی را که در جاهایی بسیار دورتر از مرزهای چین انجام می‌شوند. چنین سرکوب‌هایی غیرمنطقی به نظر می‌رسند: اهدافشان شخصیت‌های سیاسی تأثیرگذار…

👍 30👏 1
سرکوب یادمان‌های تیان‌آنمن نشان دهندۀ هراس فزایندۀ چین و نگرانی‌های امنیتی‌اش است لوییزا لیم (منتشر شده در گاردین – 4 ژوئن 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول https://t.me/yusefmasoud * چند ساعت پس از اینکه یکی از دانشجویان چینی خارج از کشور در گرامی‌داشت 4 ژوئن شرکت کرد، پدرش با او تماس گرفت و پیام نیروهای امنیتی را منتقل کرد: در فعالیت‌هایی که ممکن است به آبروی چین ضربه بزنند شرکت نکن. در تئاتر لندن، سه بازیگر بریتانیایی که در 35 مه، نمایشنامه‌ای دربارۀ کشتارهای سال 1989 تیان‌آنمن، بازی کرده‌اند هویت‌شان را پنهان می‌کنند و از نام مستعاری استفاده می‌کنند. پس از اینکه بازیگران از برنامۀ قبلی مربوط به تیان‌آنمن در آریزونا خارج شدند تا خطری متوجه خانواده‌هایشان در چین نشود، تصمیم به این کار گرفتند. از زمانی که ارتش آزادی‌بخش خلق به چینی‌ها شلیک کرد 35 سال می‌گذرد اما پکن از هر زمان دیگری مصمم‌تر است تا گرامی‌داشت قربانیان 4 ژوئن را سرکوب کند -حتی حرکات کوچکی را که در جاهایی بسیار دورتر از مرزهای چین انجام می‌شوند. چنین سرکوب‌هایی غیرمنطقی به نظر می‌رسند: اهدافشان شخصیت‌های سیاسی تأثیرگذار نیست، تلاش‌هایی محدودند و آزادی‌های بنیادین افراد را در کشورهایی بسیار دورتر از چین سرکوب می‌کنند. با این حال نشان دهندۀ تحولی عمیق در قلب چین شی جین‌پینگ است. مردی که به او «دبیرکل همه چیز» می‌گویند چین را به کشوری امنیتی تبدیل می‌کند که اولویت اصلی‌اش امنیتی‌سازی همه چیز است و این امنیتی‌سازی تا رسیدن به فرد هم ادامه می‌یابد. حالا امنیت ملی در قلب حکمرانی شی قرار دارد یا به قول خودش «سنگ بستر احیای ملی» است. از چشم حزب کمونیست چین، حالا امنیت 20 بخش متفاوت دارد، از جمله امنیت غذایی، امنیت سایبری، امنیتی زیست‌محیطی و امنیت قطبی. گسترش محدودۀ امنیت ملی عملاً تمامی دیگر حوزه‌های سیاسی را بلعیده است. در سال 2022، شی در سخنرانی بسیار مهمش در کنگرۀ بیستم حزب بیشتر از اینکه از اصلاح، اقتصاد یا حتی سوسیالیسم صحبت کند، از امنیت گفت، پیام روشن است: عصر اصلاحات تمام شده است. عصر امنیت ملی شروع شده است. از همین رو، وزارت امنیت کشور که زمانی بسیار مخفی بود، حالا از سایه‌ها بیرون آمده و روی بیلبوردهای خیابان‌هاست و حساب کاربری وی‌چت و روز آموزش امنیت ملی خودش را دارد. امسال، این وزارتخانه ویدیویی را منتشر کرد که در آن جاسوس ریش‌داری از نهادهای حکومتی عکس و با دستگاهی در یقۀ لباسش از اسرار تجاری فیلم می‌گرفت و حتی روی خیاری که در میان‌وعده‌اش بود هم برایش پیام‌های محرمانه می‌آمد. در پایان این داستان اخلاقی، پلیسی با چکمه‌هایی سیاه به پا و نقابی بر صورت، جاسوس را به سزای اعمالش رساند. این ویدیو نشان می‌دهد شهروندان از طریق یک خط تلفنی ویژه و یک اپلیکیشن ظن‌شان نسبت به فعالیت‌های جاسوسی را به صدایی جدی گزارش دادند: «تا زمانی که یک‌میلیارد و چهارصد میلیون نفر مثل من و شما وجود داشته باشد، می‌توانیم یک میلیارد و چهارصد میلیون خط دفاعی بسازیم.» چرا چین هر چه قدرتمندتر می‌شود، پارانوئیدتر هم می‌شود؟ یک پاسخش در روانشناسی معماری این تغییرات نهفته است. وسواس شی نسبت به سقوط شوروی -«تراژدی که دردناک‌تر از آن است که آدم به آن نگاه کند»- بر کسی پوشیده نیست. هدفش تأمین امنیت رژیم و محافظت از حکومت حزب کمونیست است. برای رسیدن به این مهم، آموزۀ بنیادینش احتمالاً سند شمارۀ 9 باشد، متن محرمانه‌ای که در سال 2013 منتشر شد و 7 تهدید ایدئولوژیک متوجه حزب را برمی‌شمارد، از جمله ترویج دموکراسی مشروطه، نئولیبرالیسم غربی و دیدگاه‌های «نیهیلیستی» نسبت به تاریخ. در دهه‌های گذشته، دیدگاه رسمی این بود که حزب کمونیست چین بین اقتدارگرایی نرم و سخت در نوسان است و پس از دوره‌های سختگیری یا شو، دوره‌های آسان‌گیری یا فنگ می‌آیند. اما از سال 2012 و به قدرت رسیدن شی، پس از سختگیری‌ها، سختگیری‌های بیشتری آمده است. در داخل، تمرکز امنیت ملی در خدمت پرت کردن حواس مردم از مشکلات اقتصادی‌شان است. تا همین اواخر، حزب کمونیست چین برای مشروعیتش بر رشد اقتصادی سریع و بهبود استاندارد زندگی تکیه داشت. اما با افت سرعت رشد، نیازمند مسئلۀ دیگری است. قلعۀ چین مکمل ذهنیت محاصره‌ای است که طبعیت ثانویۀ جمعیتی است که ناسیونالیسم زخم خوردۀ یک قرن تحقیر را پذیرفته‌اند. {ادامه در بخش دوم} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

مسعود یوسف حصیرچین بعضی از ترجمه‌ها: فرار از اردوگاه 14 رهبر عزیز اتهام آداب دیکتاتوری خوردوخوراک دیکتاتورها تیان‌آن‌من 1989 جمهوری خلق نسیان ما هماهنگ شده‌ایم درون اردوگاه‌ها مهیای رقصی در برف چرا سوسیالیست نیستم اینستاگرام instagram.com/masoud.yusef

👍 26 3👏 1
سرکوب یادمان‌های تیان‌آنمن نشان دهندۀ هراس فزایندۀ چین و نگرانی‌های امنیتی‌اش است لوییزا لیم (منتشر شده در گاردین – 4 ژوئن 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
👏 14👍 3 3
01:59
Video unavailableShow in Telegram
درباره سین‌کیانگ، کتاب درون اردوگاه‌ها، نظارت و سرکوب دیجیتال و برداشتن اجباری اعضای بدن صحبت کردم. کتاب رو می‌تونید از کتابفروشی‌های آفلاین و آنلاینی مثل بنوبوک تهیه کنید و مقاله رادیو آسیای آزاد درباره این پزشک افشاگر ایغورتبار رو هم می‌تونید در این مطلب کانال شرق وحشی بخونید. https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
12.29 MB
👍 23😨 6👏 1😁 1🤬 1
جراح افشاگر از وحشت‌های سین‌کیانگ می‌گوید رادیو آسیا آزاد (25 آوریل 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول: https://t.me/yusefmasoud/682 بخش دوم: https://t.me/yusefmasoud/683 بخش سوم * رئیسش به تمسخر به او گفته بود که لابد هان‌های چینی از اویغورها برترند چون تعداد بیماران هان مبتلا به سرطان در بخش‌شان کمتر است. توهتی متوجه نسبت بالاتر از معمول بیماران اویغور شد، با توجه به اینکه فقط حدود 5،000 نفر از 150،000 اعضای جامعۀ آنجا اویغور بودند. توهتی گفت بعداً «آن مدیر متوجه شد مشغول چه کاری هستم و به من گفت این کار را انجام ندهم. گفت برایت خیلی بد می‌شود.» اما توهتی مخفیانه به پژوهش دربارۀ آمار ادامه داد و طی اوقات فراغتش سراغ اسناد پزشکی می‌رفت و بدون اطلاع رئیسش اطلاعات مربوط به بیماران مبتلا به سرطان را بررسی می‌کرد. او متوجه نسبت بسیار نامتناسب و بالایی از موارد سرطان بدخیم غدد لنفاوی، سرطان خون، سرطان ریه و نقص‌های مادرزادی در میان آن دسته اویغورهایی شد که هم‌زمان با برنامۀ آزمایش‌های هسته‌ای بین سال‌های 1996-1964 یا در راه‌آهن کار می‌کردند و یا خانواده‌هایشان در آنجا مشغول به کار بودند، در قیاس با همتایان هان چینی‌شان که فقط بخشی از زندگی‌شان را در آن منطقه گذرانده بودند. توهتی راز علنی برنامۀ آزمایش هسته‌ای در سین‌کیانگ را به یاد آورد «گفتند برای انسان‌ها ضرری ندارد.» «یادم هست که شوخی احقمانه‌ای را در این باره می‌گفتم -اگر آزمایش‌ها برای انسان‌ها ضرری ندارند، پس فایده‌شان چیست؟ مگر قرار نیست مردم را بکشند؟» اما با حالتی غم‌انگیز افزود: «اگر همۀ این سرطان‌ها به تشعشعات ربط داشته باشند، پس تشعشعات از کجا می‌آمد؟» در سال 1998، توهتی در استانبول بود و زبانی خارجی می‌خواند تا بتواند در سلسله مراتب پزشکی ارتقا بگیرد. حین اقامتش در آنجا، کانال 4 با او ارتباط گرفت و نهایتاً همراه با دو خبرنگار و در ظاهر جهانگرد و دوستان شخصی به سین‌کیانگ برگشتند. آنان دوباره سراغ اسناد پزشکی رفتند و به این نتیجه رسیدند که نرخ سرطان در سین‌کیانگ 35 درصد بالاتر از میانگین ملی است. بر اساس داده‌های توهتی، اویغورها به میزان نامتناسبی آسیب دیده بودند چون کسانی که برای درمان به بیمارستان مرکزی راه‌آهن اورومچی می‌آمدند اکثراً در این منطقه بزرگ شده بودند، در حالی که هان‌های چینی عمدتاً در بزرگسالی به آنجا آمده بودند و در معرض تشعشعات قرار نگرفته بودند. سپس توهتی به ترکیه گریخت تا در اثر پخش فیلم مشکل سیاسی برایش پیش نیاید و بعدتر برای پناهندگی سیاسی در بریتانیا اقدام کرد چون ترکیه در حال بررسی امضای قرارداد استرداد مجرمان با چین بود. از آن زمان به بعد برنگشته است و ارتباطش با دوستان و خانواده‌اش در آنجا قطع شده و نهایتاً در بخش مد روز شوردیچ لندن از نو ازدواج کرد و کودکان بیشتری را بزرگ می‌کند. حالا توهتی تصمیم گرفته است خودش را تمام وقت وقف سازماندهی از جانب سین‌کیانگ و اویغورها کند. در سال 1990، پس از مشاهدۀ کسانی که در کنار بیماران سرطانی در حال مرگی که در پایان زندگی مسکن را پس می‌زدند با کتاب مقدس دعا می‌کردند، بی‌سر و صدا مسیحی شد. حسش را «هیجان‌انگیز» توصیف کرد و حالا آن را به خدا نسبت می‌دهد. هر دو بیمار کتاب مقدس‌هایشان را برای او گذاشتند. امروز، روز به روز تأثیر مسیحیت در فعالیت‌هایش بیشتر می‌شود. او، علیرغم شهادتش، شک دارد لایحۀ ایالات متحده برای توقف برداشت اجباری اعضای بدن، مشکل را حل کند. او گفت «تأثیر چندانی نخواهد داشت چون مسئولین چینی به دور زدن تحریم‌های ایالات متحده عادت دارند» و با عصبانیت افزود چنین اقداماتی می‌توانند دست کم به نقطۀ آغاز گفت‌وگویی برای خبرنگاران و سیاستمداران تبدیل شوند. او تقریباً مطمئن است که عاملان دولت چین همچنان او را زیر نظر خواهند داشت و باور دارد مدت‌ها قبل رایانه‌اش هک شده است. تا به امروز به این فکر است آیا تصادف اتوموبیل عجیبی که در روز کریسمس سال 2016 در آلپس داشت نتیجۀ خرابکاری بازیگران ناشناخته‌ای بود یا نه. اما به صلح دشواری نسبت به این تجربیات رسیده است. او گفت «جامعه‌ای که قبلاً در آن بودم جامعه‌ای بربر بود. من آنجا به دنیا آمدم.» «از همین رو سعی می‌کنم به خودم آموزش دهم ... و سپس می‌کوشم حقیقت را به دیگران نشان دهم.» {پایان} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

جراح افشاگر از وحشت‌های سین‌کیانگ می‌گوید رادیو آسیا آزاد ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران)

https://t.me/yusefmasoud

بخش اول * وقتی افسر پلیس مسلحی به انور توهتی گفت در یک میدان اعدام بیرون اورومچی اعضای بدن زندانی نه چندان مرده‌ای را دربیاورد، نخستین واکنشش آرامش شدید بود. به یاد می‌آورد «فکر کردم می‌خواهند خودم را اعدام کنند.» سال 1995 بود و توهتی جراح آنکولوژی بیمارستان مرکزی راه‌آهن در شمال غرب اورومچی بود. به رئیس بخش جراحی گفته بودند یک تیم جراحی آماده کند و برای صبح روز بعد آمادۀ «چیزی ماجراجویانه» باشد و رئیس هم در دقیقۀ آخر نام او را در تیم گذاشته بود. وقتی راننده در جادۀ کوهستانی منتهی به میدان اعدام پیچید، توهتی گفت «واقعاً واقعاً ترسیدم» که با توجه به اینکه تنها فرد عضو یک اقلیت قومی بود، خودش هدف اعدام باشد. در عوض، تیمش را به سوی مردی در انتهای صف زندانیان اعدامی بردند و به او گفتند جفت کلیه‌ها و کبدش را دربیاورد. سی سال بعد، چین همچنان درگیر اتهامات برداشت اجباری و قاچاق اعضای بدن است، علیرغم ممنوعیت استفاده از اعضای بدن زندانیان اعدامی. کنگرۀ ایالات متحده در حال بررسی لایحه‌ای…

👍 28🤬 2👏 1🤣 1
جراح افشاگر از وحشت‌های سین‌کیانگ می‌گوید رادیو آسیا آزاد (25 آوریل 2024) ترجمۀ مسعود یوسف‌حصیرچین (منتشر شده در اکوایران) بخش اول: https://t.me/yusefmasoud/682 بخش دوم * با این همه، موارد فردی را هم به سختی می‌توان راستی آزمایی کرد و به دست آوردن مدارک قطعی هم دشوار است. رادیو آسیای آزاد از سفارت چین در واشنگتن خواست دربارۀ داستان توهتی و شهادت گوتمن اظهار نظر کند و توضیحی دربارۀ اعمال قانون جدید بدهد. سخنگوی آنان، لیو پِنگیو، طی ای‌میلی پاسخ داد: «ادعاهای مربوطه کاملاً دروغ و توهین‌هایی زشت به چین هستند.» یافته‌های آزاردهنده توهتی به رادیو آسیای آزاد گفت به نظرش نتیجه‌گیری و ظن گوتمن دربارۀ برداشت اعضای بدن در چین معتبر است (او سال‌هاست گوتمن را می‌شناسد) اما اویغورها تنها قربانیان این عملیات نیستند. او گفت «در حکومت حزب کمونیست چین، هر کسی می‌تواند هدف برداشت اجزای بدن باشد.» توهتی می‌گوید اولین باری که از این مسئله مطلع شد، پنج سال پیش از نخستین سفرش به میدان اعدام بود، هنگامی که مرد اویغوری پسر نوجوانش را که گم و پیدا شده بود پیش او برد. آن مرد می‌ترسید که طی مدتی که پسرش گم شده بود، اجزای بدنش را برداشته باشند و از موارد مشابهی در میان کودکان اویغور گم شده در بخش‌های روستایی گفت. هیچ زخم جراحی روی بدن پسر نبود و توهتی به آن مرد اطمینان خاطر داد که چنین اتفاقی برای پسرش نیفتاده است. اما آن مرد به خانه رفت و به دوستانش گفت که در بیمارستان مرکزی راه‌آهن پزشک اویغوری هست که کودکانشان را معاینه خواهد کرد و طی دورۀ شش ماهۀ حضورش در آن کلینیک سرپایی، بسیاری از آنها به او مراجعه کردند. توهتی گفت «روی بدن سه نفرشان جای زخم دیدم. تصویربرداری‌ها نشان داد که یک کلیه نداشتند.» نخستین بار در رویدادی عمومی در لندن دربارۀ حضورش در چنین برنامه‌ای سخن گفت -در جلسۀ جامعۀ هنری جکسون، یک اندیشکدۀ محافظه‌کار در سال 2009، جایی که گوتمن هم پژوهشش دربارۀ برداشت اعضای بدن را ارائه می‌داد. توهتی به یاد آورد «آمادۀ اعتراف نبودم اما دستم بالا رفت. خدا دستم را بالا برد. «آن روز، من ... ترسیدم که آنها {افرادی که جمع شده بودند} مرا نپذیرند.» او، از زمان نخستین اعتراف عمومی‌اش، با اعتماد به نفس بیشتری داستانش را گفته است، در مقام یک کنشگر. این روایت را بارها در روزنامه‌ها، شبکه‌های ویدیویی، کنگرۀ ایالات متحده و گروه‌های حقوق بشری تکرار کرده است. اگرچه ترس‌هایش دربارۀ افشای این تجربه کاملاً هم بی‌دلیل نبودند. به دلیل ناتوانی توهتی در قبولی در آزمون زبان سختی که از شروط سرویس بهداشت ملی بریتانیا برای طبابت است او در این کشور به پزشکی مشغول نیست و در عوض به رانندگی مشغول است. پس از اینکه در سال 2020، میرور، یک روزنامۀ بریتانیایی، مطلبی دربارۀ تجربه‌اش منتشر کرد، مقامات راهنمایی و رانندگی لندن طی نامه‌ای به توهتی مورخ 30 دسامبر 2020 و در نتیجۀ «هشداری با ماهیت ناخوشایند» او را مورد بررسی قرار دادند. در آن زمان برای اوبر رانندگی می‌کرد. سخنگوی این آژانس حاضر نشد دلایل این تحقیقات را منتشر کند اما گفت به این نتیجه رسیدند که او یک افشاگر است. این سخنگو گفت «طی دورۀ تحقیقات، او می‌توانست به رانندگی ادامه دهد و در پایان این فرایند، تصمیم بر این شد که هیچ اقدام بیشتری انجام نشود.» آن موقع، توهتی رانندۀ زاپاس یکی از دوستان کامیوندارش بود. درگیر و بی‌حس وحشت‌های سیستم برداشت اعضای بدن، در برابر کودکی توهتی که با بی‌رحمی‌های انقلاب فرهنگی چین (76-1966) هم‌زمان بود، رنگ می‌بازد. او با به یاد آوردن دویدن همراه گروهی از کودکان در حوالی راه‌آهن نزدیک خانه‌اش گفت «فکر می‌کنم هر سال چندتایی جنازه می‌دیدم.» او گفت «کسانی بودند که در جلسات ستیز هدف قرار گرفته بودند و سپس خودشان را کشتند. بعضی وقت‌ها از ساختمان‌ها پایین می‌پریدند یا روی ریل می‌خوابیدند تا قطار گردنشان را قطع کند. «کاملاً به این چیزها عادت داشتیم، به چنین داستان‌های وحشتناکی که نمی‌شود آنها را در تلویزیون پخش کرد. برای ما عادی بود.» توهتی پیش از شهادت دربارۀ برداشتن اعضای بدن هم افشاگر شناخته شده‌ای بود و نقشی مهم در مستند شبکۀ 4 بریتانیا دربارۀ نرخ بالای سرطان در سین‌کیانگ بازی کرده بود، مسئله‌ای که عمدتاً باور بر این است که به دلیل آزمایش سلاح‌های هسته‌ای چین در نزدیکی لوپ نور، دریاچۀ حالا خشک شده‌ای در جنوب شرقی سین‌کیانگ، باشد. هنوز حرف نژادپرستانۀ رئیسش در سال 1995 را به یاد دارد که او را تحریک کرد دربارۀ نرخ سرطان در میان اویغورها تحقیقی را انجام دهد که او را به این نتایج رساند. {ادامه در بخش سوم} https://t.me/yusefmasoud
Hammasini ko'rsatish...
شرق وحشی

مسعود یوسف حصیرچین بعضی از ترجمه‌ها: فرار از اردوگاه 14 رهبر عزیز اتهام آداب دیکتاتوری خوردوخوراک دیکتاتورها تیان‌آن‌من 1989 جمهوری خلق نسیان ما هماهنگ شده‌ایم درون اردوگاه‌ها مهیای رقصی در برف چرا سوسیالیست نیستم اینستاگرام instagram.com/masoud.yusef

👍 17😢 4 1👏 1🤡 1