cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

•| بامــــدادیــــ عــــاشــــقــــانهــــ|•

🪐﷽ رمان تقدیر رنگین ژانر : پلیسی گی ددی لیتل بوی مافیا مستر اسیلو به پایان رسیده‌ رمان بامدادی عاشقانه ژانر : گی رازآلود ددی لیتل بوی مستر اسیلو مافیا در حال تایپ ناشناس نویسنده : https://telegram.me/BChatBot?start=sc-1004312-dNynzvE

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 025
Obunachilar
-1424 soatlar
-727 kunlar
-15830 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:06
Video unavailable
پسره مظلومی که گیر بزرگترین باند مافیا میفته و توجه پسر رئیسشونو به خودش جلب می‌کنه🏳‍🌈💜 از پشت میله های قفس فریاد زدم: -ولممم کننن حتی اگه بمیرمم حاضر نیستم بهت ک.ون بدم.! من ک..ونی نیستممممم!!!😭 خم شد و دستش رو مثل پدری که روی صورت بچش دست می‌کشه، روی صورتم کشید. -کی گفته تو ک.ونی؟ تو پسر کوچولوی منی...🔥 با چشمای اشکی بهش خیره شدم که به فرد کناریش دستور داد: درش بیار آمادش کن، همینو می‌خرم. مرده فروشنده تعظیمی به پسره کرد و در قفسو باز کرد که با چشمای ترسیده به اون خیره شدم...🩸 https://t.me/+4feyQMWBgxliNzk0 https://t.me/+4feyQMWBgxliNzk0
Hammasini ko'rsatish...
00:04
Video unavailable
یه کپسول کردن داخلش که فلجش میکنه😢تنها راهش اینه که مقعدش تحریک شه تا فشارش بده بیرون😢               #گی🌈     #فول_اسمات🔞 کوای داد زد: _هانزو چکار میکنی؟ لباسمو چرا.. 😥 +کوای.. باید فشارش بدی بیرون.. کپسوله لیزه نمیشه با عمل درش آورد.. زبونشو رو #سوراخ کوای کشید. کوای ناخواسته جیغ زد: _عععاااخخ خوبه.. لعنتی😫🤤 هانزو بیشتر #لیس زد و #زبونشو وارد کرد. #آه و #ناله‌های کوای اتاقو برداشته بود💦نزدیک ار*ضا بود که هانزو دستشو روی #ک*رش گذاشت: +باید از این پایین ارضا شی تا ازت بیاد بیرون https://t.me/+Mm6uRwOUwDE1NjU0 https://t.me/+Mm6uRwOUwDE1NjU0 دوتا دوست... توی شرایط بدی گیر کردن🤭
Hammasini ko'rsatish...
مای بیبیت میبندم که دیگه صدا ندی توله سگ هر..زه و امروزم حق نداری از این اتاقت بری بیرون ، حق دستشویی رفتن هم نداری ! 🧻🎀🧸 پماد هم میریزم رو بهشتت که نسوزه .. 🧴🍓 رمان مامی بیبی تش معروف نخوندی هنوز؟ 🔞💦 پارتش واقعیه بیا ببین خودت ❌ https://t.me/+IASXoIQISP04MzNk https://t.me/+IASXoIQISP04MzNk
Hammasini ko'rsatish...
سلام بچه ها حالتون چطوره ببینین نویسنده درگیر امتحانات هستش و نمی تونه پارت بزاره و عذر می خواهم اما بعد از خرداد میاد و کلی براتون پارت می زاره نگران نباشید فقظ لطف کنید تا آخر خرداد صبر کنید و لف ندید بعد از خرداد روند پارت گذاری رمان خیلی خیلی سریع تر میشه تا این یک ماه جبران بشه ممنون 🦋✨🥲🤍
Hammasini ko'rsatish...
👍 1🤬 1
00:29
Video unavailable
#نود_لختی💦🔞 #گی_خشن🌈⛓️ 💦🔥💦🔥💦🔥 -می‌بوسیدمت از اونا که دوست داری، از اونا که انقدر دهنت خسته شده که حتی نمی‌تونی آب دهنت رو کنترل کنی و فک و گردنت خیسه خیسه.💦 در این مدت آنقدر مرا خوب شناخته است که می‌داند #بوسه را بیشتر از هر قسمت دیگری دوست دارم. می‌پرسد:دوست داری‌ دیگه؟ قبل از این که پاسخ دهم یک عکس دیگر ارسال می‌شود. این بار پایین #تنه‌اش معلوم نیست. موهای #خیسش پایین افتاده‌اند. خط وسط #شکمش و #عضله‌های چند تکه‌اش، منقبض است؛ مثل موقعی که #تحریک می‌شود. و در‌ پی آن پیامی دیگر... "این بدن تنها چیزی که الان کم داره، تویی زیرش"🔥 https://t.me/+8JokzcX36Dc4N2Rk https://t.me/+8JokzcX36Dc4N2Rk اوف سک.س چت دوتا پسر هات😈💧
Hammasini ko'rsatish...
00:13
Video unavailable
داستان کـُب.ــص صورتی و خوش رنگو لعابی که هرشب زیر میسترس پاره میشه🎀🍓🔥 دی.لدو کمریمو روی ناز صورتیش تنظیم کردم و آروم حل دادم داخل از رابطه قبلیمون یک رب فقط می‌گذشت... _آه ددی میسوزه🍼🥺🍒 _هیشش تحمل کن واگرنه از جایزه خبری نیست چشمای مظلوم و اشکیش شهو.‌.تمو دوبرابر کرده بود.. 🧸♨️ لبم لیسی زدم و سریع تر از قبل تلمبه زدم داخلش... جیغ و نالش تو اتاق می‌پیچید و این داشت سادیسممو ار.‌.ضا می‌کرد🔞🍑💦 گلوشو گرفتم و کل 20سانت دی.لدو رو داخلش بردم که بدنش لرزید و ار..ضا شد🫧🍭 بقیه پارت رمان س..ک..سی کاژه چنل زیر 👅👇🏼 https://t.me/+IASXoIQISP04MzNk https://t.me/+IASXoIQISP04MzNk
Hammasini ko'rsatish...
00:01
Video unavailable
با صدای خشن مهراد که به خاطر تحریک شدگیش دو رگه شده بود روبه روش زانو زدم، چند بار با آلتش به صورتم سیلی زد و یهو از موهام گرفت و د🔞یکشو تا ته وارد دهنم کرد و شروع کرد تلمبه🏳️‍🌈 زدن...🔞🔞🔞🔞 مهراد:اوووف همینه توله ... آههه... با اون دهن تنگت بخورش برام ، امشب قراره زیرمون جررر بخوری. و همینطور که برا مهراد ساک میزدم با حس کامیار پشت سرم رنگم پرید، کامیار بی توجه به حالم ، یه چک س.کسی روی کو🔞نم زد و  تا ته خودشو واردم کرد و محکم... **پسری که یواشکی وقتی پارتنراش خونه نیستن فیلم پورن نگاه میکنه ، غافل از اینکه پارتنراش دارن از دوربین نگاش میکننو قراره همون پوزیشنارو روش پیاده کنن@_@ https://t.me/+LisnYZRg3mE4OTZk https://t.me/+LisnYZRg3mE4OTZk
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
ددي هات و هورني پزشكي كه ليتل بوي كيوتشو پوشك ميكنه و بهش شيشه شير ميده و ازش ميخواد….🧸🍼 #Part_104 پوشكو اوردم و #پاهاشو دادم بالا داشت از خجالت اب ميشد و صورتش سرخ تر از هميشه بود و اين #خوردني ترش ميكرد گازي از لپ #سرخش گرفتم كه اخي زير لب گفت _پسر #كوچولوم فردا صبح بيدار شدم نبايد پوشكت خشك باشه😋🍯 چشمي زير لب گفت كه #بوسه اي روي چشماش كاشتم #شيشه شير اوردم و سرشو بين لب هاش قرار دادم كه سريع شروع به #ميك زدن كرد _خب خب اينهمه پسر كوچولومون #لذت برده حالا وقتي #ددي مگه نه كوچولوي من؟!😈🍑 روش خيمه زدم و بعد به سمت #لب هاش هجوم بردم كه…. https://t.me/+RCh52dZfGP4wNmNk https://t.me/+RCh52dZfGP4wNmNk كيوت ترين رمان ددي ليتلي دنيا پارت واقعي نبود لف بده😍🔥
Hammasini ko'rsatish...
00:05
Video unavailable
#گی🏳‍🌈 به زور حاملش میکنه تا کنارش بمونه...🔞💦 دستشو کنار سرم روی دیوار گذاشت و سمتم خم شد یک سانتی صورتم خیره به لبام #ترسناک زمزمه کرد _پس میخوای باهام #کات کنی؟ آروم سری به تایید تکون دادم با همون لحن زمزمه وار ترسناکش #پوزخندی زد +من صبر کردم تا بتونم باهات #سکس کنم و طعم #بدنتو بچشم بعد اونوقت تو میخوای بزاری بری؟ چیزی نداشتم بگم برای همین سکوت کردم ولی اون چهرش ترسناک تر شد و با اخم وحشتناکی یهو #کمرمو گرفت و پرتم کرد روی تخت +وقتی حاملت کردم میفهمی #متعجب چشمام گشاد شد و لرزون گفتم: _تو از کجا #میدونی⁉️ https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 پسر کیوتی که میفهمه قابلیت بارداری داره و به همین خاطر میخواد از دوست پسرش جدا بشه غافل ازینکه دوست پسرش خبر داره🙀🔥
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
📿👬#گی_ها_هم_شهید_میشن👬📿 #آقا_زاده ای که سر اختلافش با #باباش ازش جدا میشه و تبدیل میشه به یه #لات_پایین_شهری💯💦🔥 تو همون کوچه پس کوچه های پایین شهر #عاشق یه #بچه_خوشگل_مذهبی میشه و سر یه سو تفاهم تا حد مرگ #کتکش می زنه🙊❌⚠️ ⭕️کنار تخت محو صورت غرقه خوابه امیرعلی شده بود. #بدبخت شدی پسر. ادم کم بود؟ این #خشک_مذهبه با خدا با نماز اخه؟ ای خاک تو سرت کنن.🙄🤦🏻‍♂ این که معلومه بفهمه چی تو دلته توفم تو صورتت نمی ندازه🚷⚠️👨‍🦯 #پارت_واقعی https://t.me/+hjigJQEeXMswNzkx https://t.me/+hjigJQEeXMswNzkx
Hammasini ko'rsatish...