یک افسانه...!

“باید با دستانم لمست می‌کردم، باید با زبانم می‌چشیدمت، آدم نمی‌تواند عاشق باشد و کاری نکند.” -یکی از غمگین ترین نامه هایی که توی رابطه لانگ دیستنس نوشته شده. -امروز روز جهانی لانگ دیستنسه

و دلیل حال خوبت نباید آدم دیگری باشد و زمانی که این اتفاق می افتد تو درحال از دست دادن بخشی از خودت هستی. -سروش کلهر

وایب خوب تا ابد :)

اُمید شاید در صفحه بعد باشد، کتاب را نبند. -جمال ثریا

ویویی که تا ابد دوست دارم داشته باشمش

یه افسانه هست که میگه کسایی که نصف شب یهویی از خواب بیدار  میشن حس سوم ذهنشون فعاله و میتونن موجودات غیرقابل مشاهده رو حس کنن.

همه چیز، خاطره، گفتگوها، بوسه‌ها، هم‌آغوشی پیکرهای دلداده، همه چیز می‌گذرد؛ ولی تماس ارواحی که یکدیگر را لمس کرده و در میان انبوه اشکال زودگذر یکدیگر را شناخته‌اند ‌هرگز زدوده نمی‌شود - رومن رولان

ماسال و وایبِ خوبش

واسه تمام مود ها اینو میتونین پلی کنین :) Alegende