cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال: https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0 کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
299
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-27 kunlar
-130 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

زوایای دید: چگونه مسائل اجتماعی را بفهمیم نویسنده: لئونارد بیگلی مترجم: عبدالله امینی سنندج، انتشارات دانشگاه کردستان چاپ اول ۱٤۰۲ کتاب «زوایای دید: چگونه مسائل اجتماعی را بفهمیم" اثر لئونارد بیگلی، حاوی اطلاعاتی بنیادی در خصوص مسائل مختلف اجتماعی است و راهبردی اصولی برای درک و تحلیل مسائل اجتماعی به خواننده می‌آموزد. خواننده با مطالعۀ فصول مختلف کتاب، که هرکدام به مسأله‌ای اجتماعی اختصاص یافته، سرانجام می‌آموزد که میان تحلیل‌های فردی و ساختاری تمایز بگذارد و به اهمیت بررسی مسائل در بافت تاریخی و جهانی آن جهت فهم دقیق‌تر آن‌ها واقف شود. نویسنده برای انتقال مفاهیم اساسی، یافته‌های کلیدی و روش‌های مورد کاربرد جامعه‌شناسان در بررسی و فهم مسألۀ اجتماعیِ مورد بحث در هر فصل، از زبانی استعاری و تمثیلی، اسطوره‌ها و شخصیت‌های اسطوره‌ای، تصاویر و داستان‌های تخیلی، محتوای برخی فیلم‌ها، رمان‌ها و آثار هنری بزرگ و حتی برخی بازی‌ها و اشعار کودکانه‌ برای تفهیم مطلب با مهارت هرچه تمام‌تر بهره می‌گیرد. همین امر یکی از ویژگی‌های مهم کتاب حاضر است که محتوای آن را جذاب و خواندنی‌تر کرده است. لذا، مطالب صرفاً در قالب تحلیل‌های پوزیتیویستیِ بی‌روح ولزوماً کمّی ارائه نشده است. به‌علاوه، دقت نویسنده در تعریف و بکارگیری روشن مفاهیم و اصطلاحات کلیدی حوزۀ جامعه‌شناسی در کتاب خود ستودنی است. یکی دیگر از ویژگی‌های مهم کتاب حاضر این است که طیف وسیعی از مسائل و معضلات اجتماعی (از سقط جنین، فقر، قتل و پیامدهای جمعیت سالخورده گرفته تا مصرف مواد مخدر، نابرابری‌های جنسیتی، تبعیض‌های نژادی و قومی) را دربر می‌گیرد. گرچه نویسنده در بررسی مسائل اجتماعی عمدتاً بر جامعۀ آمریکا (و گاهی در مقام مقایسه بر برخی از کشورهای اروپایی) تمرکز کرده، اما می‌توان روش و راهبرد او در تحلیل مسائل اجتماعی مذکور را به‌منزلۀ الگویی منسجم و فراگیر برای تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی سایر جوامع بکار گرفت. گذر روزگار از تازگی تحلیل‌های کتاب در ریشه‌یابی مسائل اجتماعی و عواقب آن‌ها چیزی کم نکرده است. نکتۀ مهم‌تر اینکه نویسنده در اثنای بررسی‌های خود در هر فصل، همواره گوشۀ چشمی به تفاوت‌های وضعیت زنان در رابطه با مسائل اجتماعی دارد و می‌کوشد که نابرابری‌های ضمنی را در هر مورد به‌روشنی نشان دهد.  وجه ممیزۀ دیگر کتاب، به نوع نگرش و رویکرد نویسندۀ آن در بررسی مسائل اجتماعی بازمی‌گردد. همان‌طور که عنوان کتاب گویاست، او علاوه بر ارائۀ مباحث نظری در اهمیتِ نگریستن به مسائل از «زوایای» گوناگون، آگاهانه تلاش نموده تا در بررسی و تحلیل ریشه‌ها و تبعات اجتماعیِ هر مسألۀ اجتماعی در هر فصل ،آن را از «زاویه‌دیدها»ی مختلف مورد بررسی قرار دهد. بر همین مبناست که صرف تحلیل‌های فردی (و گاه روانشناختی) را کارساز نمی‌داند و می‌کوشد تا هر مسألۀ اجتماعی را در بافت گسترده‌تری قرار دهد و از منظر ساختاری و جامعه‌شناختی آن را ارزیابی نماید (گرچه منکر اهمیت بصیرت‌های تحلیل فردی در بررسی مسائل اجتماعی نیست، اما آن را کافی نمی‌داند). لذا، پیوسته ما را برحذر می‌دارد که مبادا در بررسی و واکاوی مسائل اجتماعی گرفتار مغالطۀ تقلیل امر ساختاری به امر فردی و روانشناختی شویم؛ چیزی که این روزها بسیاری در ارزیابی مسائل اجتماعی ایران به‌عنوان نمونه دچار آن می‌شوند. و نهایتاً اینکه از دیگر ویژگی‌های مهم کتاب این است که نویسنده در لابلای عبارات و تحلیل‌های جامعه‌شناسانۀ خود، گاه از بصیرت‌های فلسفی کمک می‌گیرد که به غنای محتوای کتاب افزوده است. این بصیرت‌ها نشان از عمق و گسترۀ دانش نویسنده دارد. او گرچه برای مستندسازی فرضیه‌های خویش به داده‌های کمّی و آماری در جای خود متوسل می‌شود، اما در استنباط‌ها و استنتاج‌های نهایی صرفاً به این روش کمّی اکتفا نمی‌ورزد و به نقش احتمالی برخی عوامل دیگر می‌پردازد که جنبۀ کیفی دارند. بخشی از یادداشت مترجم کتاب
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
چرا نباید خودکشی کرد؟(بخش دوم) 🔹محمد قربانیان؛ دانش‌آموخته جامعه‌شناسی بر اساس این مواجهات است که  اسپینوزا عواطف و حال‌مایه‌ها را تعریف و دسته‌بندی کرده و بر همین منوال معتقد است، خیر/ شر و غم/ شادی بر اساس مواجهات بین نیروها و بدن‌ها شکل می‌گیرد. شر چیزی است که در مصاف با بدن ما توان و نیروی ما را تجزیه کرده و کاهش می‌دهد و خیر آن چیزی است که نیرو و توان بدنی ما را ترکیب کرده و افزایش می‌دهد. غم و شادی نیز چنین مکانیسمی دارند. بر این اساس اسپینوزا از هرگونه حکم اخلاقی هنجارمند و ذات‌گرایانه پرهیز می‌کند و دیدگاه او نسبت به مقولات اخلاقی کاملا ماتریالیستی و انضمامی است. بدن‌ها می‌تواند با بدن‌های دیگر ترکیب یا تجزیه شوند و یک بدن فردی به پیکر و بدنی اجتماعی متصل بشود. بر اساس مبانی فلسفی اسپینوزا فرایند‌های که منجر به خودکشی می‌شوند جز نیروهای واکنش‌گر هستند که نه تنها توانایی بدن انسانی را کاهش می‌دهند بلکه عمل خودکشی خود به معنای از هستی ساقط کردن بدن انسانی می‌باشد. خودکشی منجر به آن می‌شود که یک بدن نتواند به بدن‌های دیگر متصل شود و این یعنی همان کاهش توش و توان مالتیتود یا همان انبوه خلق. از خودکشی بدن‌های فردی و به تبع آن بدن اجتماعی، چه کسانی بیشترین نفع را می‌برند؟ آنان که کارگزاران نیروهای واکنشی هستند، آنان که از سیطره عمومی نیروهای واکنش‌گر بیشترین نفع ممکن را میبرند، آنان که به دنبال تولید غم هستند چرا که تولید غم و انبوه راهکاری است در خدمت بازتولید چرخه‌ی انفعال. خودکشی در جامعه فضایی از یاس و نا‌امیدی و انفعال را ایجاد می‌کند و منجر به گسترش نیروهای واکنشی می‌شود و این همان چیزی است که باید از آن پرهیز کرد. باید نه دنبال غمناک زیستن بلکه به دنبال شادمانه زیستن باشیم، چرا که این شادمانه زیستن است که نیروهای کنش‌گر را تقویت کرده و بدن‌‌اجتماعی و مالتیتود سترگ می‌‌کند. بر اساس دیدگاه اسپینوزا تقدیس خودکشی و زیبایی‌شناسانه کردن و حکیمانه خواندن آن محلی از اعراب نداردهمچنان که محکوم کردن اخلاقی و زشت‌انگاری آن نیز بی‌ثمر است. وقتی عملی در خدمت نیروهای واکنش‌گر و انفعالی قرار می‌گیرد چه جایی تقدیس دارد؟؟ عملی که خود زندگی و بدن اجتماعی را هدف قرار می‌دهد چگونه می‌توان آنرا حکیمانه خواند؟ اگر بخواهیم جان‌کلام دیدگاه فلسفی اسپینوزا را بر عمل خودکشی انطباق دهیم باید بگوییم؛ در خودکشی هیچ فضیلتی وجود ندارد. به قول اسپینوزا" کسی که تحت هدایت عقل و خرد است بیشتر از آن‌که به مرگ بیندیشد به زندگی می‌اندیشد. 🔴https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0
Hammasini ko'rsatish...
تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال:

https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0

کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

2
چرا نباید خودکشی کرد؟(بخش اول) 🔹 محمد قربانیان؛ دانش‌آموخته جامعه شناسی روز چهارشنبه ۱۵ فروردین ماه خبر خودکشی کیومرث پور احمد کارگران شهیر ایرانی در سن ۷۴ سالگی در رسانه‌های جمعی و فضای مجازی پخش شد و تقریبا یک روز بعد خبر خودکشی او توسط مراجع رسمی تایید شد. خبر خودکشی پوراحمد جامعه را با یک شک سهمگین مواجه کرد و گمانه‌زنی‌های مختلفی را درباره علل خودکشی او مطرح کرد. برخی معتقد بودند که جامعه ما به یک بن‌بست رسیده است که حتی سالمندانی که زندگی موفق و پرباری داشته‌اند در زیر فشارهای خردکننده فضای ـ اجتماعی تن به عمل خودکشی می‌دهند و ما شاهد سقوط به تمام معنای جامعه ایران هستیم. عده‌ای نیز می‌گفتند پوراحمد با مرگ خودش به ما تلنگری زد که حتی در پیری هم باید به آینده چشم داشت و او درسی حکیمانه از طریق خودکشی خود به ما آموخته است. عده‌ای از مفاهیمی چون مرگ خودخواسته استفاده نمودند و تلاش کردند نامی دیگر برای عمل خودکشی جعل کنند. و افرادی دیگر هم به تبیین‌های دم‌دستی روان‌شناختی متوسل شدند این نوشتار به دنبال واکاوی علل خودکشی پور احمد نمی‌باشد و هیچ‌کدام از فرضیه‌های مطرح شده درباره علل خودکشی او را تایید یا انکار نمی‌کند بلکه با گریزی به زندگی و آرای باروخ اسپیوزا فیلسوف بزرگ قرن هفدهم به دنبال آن است که تبیین کند؛ چرا نباید خودکشی کرد؟ اسپینوزا فیلسوف بزرگ قرن هفدهم، چندان عمر طولانی‌ای نداشت و در مدت کوتاه زندگی‌اش فراز و فرودهای فراونی را درعرصه زندگی شخصی و اجتماعی تجربه کرد. زندگی شخصی او لبریز از مرارت‌ و تلخی بود و اگر بخواهیم به زبانی روانشناختی بیان کنیم زندگی او می‌تواند نمونه‌ای از بحران‌های عصبی و فشارهای روانی و شکنندگی‌های عاطفی را بازنمایاند. اسپینوزا توسط خاخام‌های یهودی تکفیر شد، حامی و دوست‌اش که حاکمان هلند بود به فجیعانه‌ترین شیوه ممکن به قتل رسید و خانواده او نیز ارث و میراث او را غصب کردند. ادامه زندگی اسپینوزا در نهایت ساده‌زیستی و در یک اتاق محقر سپری شد. در این میان پرسش این است که چرا اسپینوزا برای رهایی از این مرارت‌ها دست به خودکشی یا مرگ خودخواسته نزد؟ آیا نمی‌توانست با خودکشی وجدان جمعی جامعه انسانی را برای قرون زیادی معذب کند؟ آیا شرایط زندگی اجتماعی و شخصی او مستعد گرایش به خودکشی نبود؟ قاعدتا پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند مثبت باشد. مساله این است؛ پس چرا اسپینوزا برای رهایی از وضعیت بحران‌زده خود دست به خودکشی نزد؟ آیا او مردی آهنین و سخت و سفت بود که مرارت‌ها و تلخکامی ها بر او تاثیری نداشت؟ آیا اسپینوز آنقدر دیندار و متشرع بود که خودکشی را گناهی کبیره قلمداد می‌کرد؟ آیا او فردی بسیار اخلاق‌مدار بود که خودکشی را غیر اخلاقی و غیرانسانی می‌دانست؟در پاسخ به این سوال‌ها باید گفت خیر. جواب این سوال را باید در فلسفه اسپینوزا و نگرش او نسبت به زندگی جستجو کرد. اسپینوزا در مقدمه رساله سیاسی از تعریف فیلسوفان از اخلاق نقد می‌کند. اسپینوزا معتقد است "فیلسوفان شورهایی را که بر ما غلبه می‌کنند، مفسده‌هایی می‌دانند که انسان به واسطه‌ی قصور خویش در دام‌ آن‌ها گرفتار می‌شود. پس این عادت فیلسوفان است که شورها را به سخره بگیرند، غرولند کنند، خوارشان بشمارند، یا اگر بخواهند غیورتر از بقیه به نظر برسند، از آن‌ها ابراز انزجار کنند. در نتیجه، این فیلسوفان گمان می‌کنند در حال انجام رسالتی مقدس‌اند، و بر این باورند حالا که آموخته‌اند چگونه یک طبیعت انسانی به راستی ناموجود را غرق ستایش کنند و این طبیعت انسانی واقعا موجود را به ناسزا بگیرند، به قله‌های خرد هم دست می‌یابند. واقعیت این است که آن‌ها انسان‌ها را نه آن‌طور که هستند بل آن‌طور که خودشان دوست دارند، می‌فهمند. در نتیجه اغلب آنان دست به نوشتن هجویه برده‌اند و نه اخلاق..." بر اساس این متن اسپینوزا کاملا آشکار می‌شود که مراد او از اخلاق هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی نیست بلکه اخلاق از دیدگاه او مقوله‌ای کاملا مجزا است. کتاب اخلاق اسپینوزا نه کتابی در علم اخلاق در معنای متعارف آن بلکه کتابی است در باره وضعیت انضمامی انسان‌ها، عقل و عواطف. به این معنی انسان‌ها آنگونه که وجود دارند باید مورد شناسایی قرار گیرند نه آنگونه که باید باشند. اسپینوزا جمله‌ای بسیار درخشان دارد" کسی نمی‌داند یک بدن به چه کارهایی توانا است". او نیروها، مواجهات و رویارویی‌ها را به مصاف بدن‌هایی کاملا مادی می‌انگارد. بر اساس تفسیر ژیل دلوز، اسپینوزا دو نوع نیرو را از هم تفکیک می‌کند نیروهای کنش‌گر و نیروهای واکنش‌گر. نیروهای کنشگر توانایی ما را ترکیب کرده و افزایش می‌دهند اما نیروهای واکنش‌گر نیروهای ما را تجزیه کرده و کاهش می‌دهند. بدن نیز میدانی برای برخورد نیروها و ترکیب و تجزیه نیروهاست. 🔴https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0
Hammasini ko'rsatish...
تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال:

https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0

کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

‍ 📚کتێب: مرۆڤی بەئاوەز 💎مژار: مێژوو 📝 نووسەر: یوڤال نۆح هەراری 🖊وەرگێر: د. عەبدوڵڵا ئەمینی 🖨وەشانخانە: مادیار کتێبی "مرۆڤی بەئاوەز" بەسەرهاتی سەرهەڵدانی جۆرێکی مرۆڤ، واتە "مرۆڤی بەئاوەز"، دەگێڕێتەوە کە تا ئێستا سێ قۆناغی سەرەکیی مێژوویی تێپەڕاندووە. بە ڕوودانی "وەرچەرخانی مەعریفی" وەک یەکەم قۆناغ، مرۆڤی بەئاوەز لە ڕووی توانایی زەینییەوە بە سەر باقی جۆرەکانی‌تری مرۆڤ‌دا سەرکەوتووە و پاشان لە قۆناغی "وەرچەرخانی وەرزێریی‌"دا لە گوند و شارەکاندا نیشتەجێ بووە و بۆ واتابەخشین بە ژیانی دام‌ودەزگای ئیمپراتۆریی، ئایین و ئایدۆلۆجیاگەلی جۆراوجۆری دامەزراندووە. هاوکات لەگەڵ سەرهەڵدانی "وەرچەرخانی زانستیی"، ئاسۆی بیر و ئاستی زانستی مرۆڤی بەئاوەز دەرهەق بە خۆی و جیهان گەلێک بەرین‌تر بووە و بەهۆی کەرەستەگەلی تەکنۆلۆجیک هەم بە سەر گۆی زەویدا زاڵ بووە و هەمیش بۆ ناسینی ئەستێرەگەڕۆکەکانی‌تر پەلی هاویشتوە. بەم چەشنە، مرۆڤی بەئاوەز لە بوونەوەرێکی تەریک و بێ‌دەسەڵات بووە بە خودای سەر زەوی؛ بەڵام لەگەڵ ئەوەی کە کۆمەڵێک داهێنانی ناوازەی بۆ بەرزکردنەوەی ئاستی ژیان ئاراستە کردووە، کەچی نەیتوانیوە ڕێژەی ئازارەکانی مرۆڤ کەم کاتەوە و ژیانێکی بەختەوەرانە بەرهەم بهێنێت. سەرەڕای ئەمەیش، مرۆڤی بەئاوەزی ئێستا زیاتر لە هەموو چرکەساتێکی مێژوو هەست بە بێ‌واتایی و بێ‌هیوایی دەکات. تۆ بڵێی ئەم ڕەوتە هەر بەرەو ئاقاری تاریکی و بێ‌هیوایی زۆرتر پەل بهاوێژێت؟ ماڵپەر www.madyarpub.com ئینستاگرام: instagram.com/madyar.pub instagram.com/titl.bibl.Pub تێلێگرام: t.me/MadyarPub
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

🔺بازنشر بە بهانە روز جهانی زبان مادری🔺 🔸مسخ‌شدگی در زبان مادری: یادبود «زبان ییدیش» در آثار فرانتس کافکا 🖋 کاوان محمدپور ➖24اکتبر 1911، فرانتس کافکا در دفتر یادداشت‌های روزانه‌اش قطعه‌ای درباره‌ی وابستگی و عشق ناقص خود به مادرش می‌نویسد، در پایان این قطعه‌ی کوتاه، او وضعیتی به مراتب تراژیک را یادآور می‌شود: «دیروز با خودم فکر می‌کردم که همیشه آن‌طور که مادرم شایسته‌اش بوده و من توانش را داشتم به او عشق نمی‌ورزیدم و علتش هم این‌ست که زبان آلمانی مانع این کار است. مادر یهودی که «Mutter» نیست، وقتی آدم «mutter» خطابش می‌کند جریان یک کمی جنبه خنده‌دار پیدا می‌کند (البته نه در مورد او، چون ما در آلمان هستیم)، ما به یک زن یهودی عنوان یک مادر آلمانی را می‌دهیم، ولی یادمان می‌رود که این تناقض خیلی عمیق در احساسات ریشه می‌دواند، «mutter» برای یهودیان به شیوه‌ی ویژه‌ای آلمانی است، ناخواسته همراه شکوه مسیحی، سردی مسیحی را هم در بر دارد، به همین سبب زن یهودی‌ای که «mutter» نامیده می‌شود نه تنها خنده‌دار می‌شود بلکه بیگانه هم می‌گردد». پاسکال کازانووا در توضیح قطعه‌ی یاد شده متذکر می‌شود، این نوشته به طور شگفت‌انگیزی جایگاه محوری «فقدان زبان مادری»، که برای کافکا زبان اقلیت یهودیان چک- یعنی «زبان ییدیش» است- را در تفکر وی آشکار می‌کند. ادامە مقالە در لینک زیر: https://vinesh.ir/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B3-%DA%A9%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7/
Hammasini ko'rsatish...
attach 📎

ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺠﺎﺳﺖ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯾﻢ، ﻓﺮﻓﺮﻩ ﺍﻡ، ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ، ﺑﯽ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ، ﻣﺎﺩﺭ . ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮐﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ، ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻮ، ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﮐﺎﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ، ﻣﺜﻞ ﻧﺎﻥ، ﻋﺸﻖ، ﺁﻩ ... ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ، ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ، ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺭﻧﺠﯽ ﺳﺖ، ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﯿﺎﻥ ﺣﻠﻘﻪ ﯼ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻢ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺍﻡ ﭼﻪ ﺷﺪ . ﺷﺎﺩﯼ ﺍﻡ ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺖ، ﺣﻮﺽ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﻡ، ﻗﻨﺎﺭﯼ ﺍﻡ، ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﻨﺪ، ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﭼﻪ ﺷﺪ، ﻣﺎﺩﺭ . ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ، ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﯼ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﯿﺮﻡ، ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻣﺎﺩﺭ #احمد_کایا 🔴https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0
Hammasini ko'rsatish...
تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال:

https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0

کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

چگونه زلزله ویرانگر می‌شود؟ 🔹دکتر خالد توکلی؛ جامعه‌شناس 1. اگر نگاه اسطوره‌ای و رازآلود به جهان وجود داشته باشد، علل بلایا و حوادث طبیعی نیز رازآلود و اسطوره‌ای خواهند بود. در این صورت، برنامه‌ریزی علمی انسان برای کاهش خسارات این بلایا اگر گناه محسوب نشود، عملی بیهوده تلقی خواهد شد. 2. اگر اولویت نظام سیاسی توسعه‌ی داخلی نباشد و به جای آن توسعه‌طلبی منطقه‌ای در اولویت قرار گیرد، بخش عمده‌ای از سرمایه‌ی کشور در جاهایی هزینه خواهد شد که کمترین فایده را برای مردم دارد. 3. در جامعه‌ای که توسعه‌ی متوازن وجود نداشته باشد، توزیع بودجه و امکانات کشور، تبعیض‌آمیز باشد، در اغلب موارد، بر مناطق عقب‌نگه‌داشته‌شده هزینه‌های بیشتری تحمیل می‌شود. در بحران‌های اجتماعی و غیرطبیعی نیز این امر صادق است. تورم معمولاً بر مردم فقیر، تأثیر منفی بیشتری دارد و آنان را فقیرتر می‌کند. 4. اگر در یک جامعه، فرصت‌طلبان و متملقان قدر ببینند و بر صدر بنشینند، در مقابل استعداد افراد و شهروندان نادیده گرفته شود و ایدئولوژی بر تخصص برتری یابد، افرادی به قدرت می‌رسند که توانایی مدیریت بحران را ندارند و در نتیجه جامعه در مقابل بحران‌های مختلف طبیعی و غیرطبیعی آسیب‌پذیر خواهد بود. 5. در یک نظام سیاسی تمامیت‌خواه که پاسخ‌گویی مسئولین رایج نیست، فساد در اشکال مختلف آن رواج می‌یابد، دوراندیشی و برنامه‌ریزی درازمدت جای خود را به فرصت‌طلبی و خودنمایی خواهد داد و بدون نگرانی از بازخواست هر کاری را که بخواهند انجام می‌دهند. در نظام‌های تمامیت‌خواه که مبتنی بر ایدئولوژی‌های آسمانی هستند، معمولاً مسئولین، مردم را به هیچ می‌انگارند و پاسخ‌گویی خود را به دنیایی دیگر حواله می‌دهند. 6. اردوغان زلزله‌ی اخیر را بزرگ‌ترین فاجعه از سال 1939 خوانده است. او فرافکنی کرده است، در واقع بزرگترین فاجعه برای ترکیه و حتی منطقه، حداقل در صد سال اخیر، به قدرت رسیدن اردوغان است که به شیوه‌های مختلف، نه تنها رقیبان، بلکه دوستان خود را نیز حذف کرده است تا در رأس قدرت بماند و سرمایه‌های انسانی و مادی را فدای جاه‌طلبی و توهمات ایدئولوژیک و فاشیستی‌اش کرده است. 🔴 https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0
Hammasini ko'rsatish...
تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال:

https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0

کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

و هیچ مفتش بزرگی آلات شکنجه‌ی مخوفی را که اضطراب به دست دارد در اختیار ندارد و هیج مامور مخفی بلد نیست با زیرکی اضطراب به شخص مظنون در لحظه‌ای که از همیشه ضعیف‌تر است حمله کند یا دامی چنین فریبا و اغواگر پیش پای او نهند؛ و هیچ قاضی تیزبینی بلد نیست با قوه‌ی تمییز اضطراب توی دل متهم را بخواند، آری توی دل متهم را خالی کند، چرا که اضطراب آدم را راحت نمی‌گذارد، نمی‌گذارد به هیچ ترتیبی حواسش را پرت کند، نه با سروصدا، نه با کار، نه در ساعات روز، نه در دل شب. 🔴 مفهوم اضطراب نوشته سورن کیرکگور 🔸ترجمه‌ی صالح نجفی 🔴 https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0
Hammasini ko'rsatish...
تخیل جامعه‌شناختی

🔴لینک کانال:

https://t.me/+hkM6m1zw83ZiMzU0

کانال تخیل جامعه‌شناسی در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه، مطالعات انتقادی و فرهنگ و هنر فعالیت می‌کند... 🔺ارتباط با ادمین‌ها جهت فرستادن مطالب، یاداشت‌ها و نظرات @Leila_858 @jgfyhdh

Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.